یله. متاسفانه یاد گرفتم و حتما اینکار رو خواهم کرد.نقل قول:
نوشته اصلی توسط ویونا
نمایش نسخه قابل چاپ
یله. متاسفانه یاد گرفتم و حتما اینکار رو خواهم کرد.نقل قول:
نوشته اصلی توسط ویونا
عزیزم من شرایطتو کاملا درک می کنم اما فکر نمیکنم بدتر از من باشی که همه جوره تهمت بهت بزنن تازه طلبکارم باشنو ندونن که پسرشون اعتیادم داشته وبگن توپسر مارو دیونه کردی و هزار دری وری به خانوادم گفتن بهنظر من تواین دوره زنها جاشونو از نظر مسئولیت با اقایون عوض کردن اما به نظر من زیاد هم جبهه نگیر و بزار گذر زمان همه چیرو حل کنه من اگه بخوام از برخوردای مادرشوهرم بگم یه طومار اما من مطمئنم که خودش بعدها میفهمه که با من چیکارکرده وقتی تو کار اونو بد میدونی نباید عین همون کارو تو انجام بدی چون خودتم مثل اون میشی بزار به حساب بی فرهنگیشون پس یه مقدار ارامش داشته باش البته نمی دونم چرا اینجور ادما تازه یه چیزیم طلبکار میشن اما من گذاشتم خدا جواب کاراشونو بده نمیدونم چرا هرکی تو خالیتره ادعاش بیشتره امیدورام منطقی برخورد کنی
"دوستان واقعا مرد رویاهام نبود. خواستم بقبولونم که هست ولی نیست..."
دوست خوبم اگر دنبال این هستی که مرد رویاهاتو پیدا کنی هیچوقت به نتیجه نمیرسی مطمئن باش
هرچه دلم خواست نه آن می شود
هر چه خدا خواست همان میشود
نازنین جان
مدتی است سکوت کرده ام اما مداوما پیگیر تاپیکت هستم .
پدرم همیشه حرف خوبی می زند ، نازنین پدرم می گوید : سعی کن تو باعث عبرت دیگران نباشی بلکه دیگران باعث عبرت تو باشند .
اما تو
دلت می خواهد که باعث عبرت دیگران باشی !
ای بابا. خب من چه کنم ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
وقتی همسرم نه تماسی می گیره نه کاری می کنه من چه کنم؟؟؟
دیروز صبح باز هم اس ام اس داد من زنگ زدم بهش گفتم خسته نشدی از این همه اس ام اس. گفتم دیگه اس ام اس نده چون من باز نکرده پاک می کنمشون. اگه حرف داری حرف بزن. تمام اس ام اس هایی هم که تواین مدت به من دادی من از ذهنم پاک می کنم ولی اس ام اس های منو تو ذهنت نگه دار چون اونا حرف های منه. چیزی نگفت و خداحافظی کردیم.
خب الان 17 رزه و او هیچ تلاشی نکرده. من چه کنم ؟؟؟؟
و هر روزی که می گذره من از این همه بی عرضگی و بی مسئولیتی او بیشتر سردتر و سردتر می شوم.
نازنین جان شاید خودمون مقصریم.
چرا وقتی مادر همسرمون به رابطه ما حسادت کنه ما عرصه رو واسشون خالی کنیم. چرا کاری کنیم که اونا برنده این میدان باشند. از شوهرت بخواه که با صحبت مشکلتونو حل کنید. مادر همسرت که واسش مهم نیست این رابطه به کجا کشیده بشه. ولی برای خودت مهمه. نیست؟
بله. ما نباید میدان رو خالی می کردیم ولی چشمه هم باید خودش آب داشته باشه. کاسه کاسه که نمی شه توش آب ریخت.
درسته عزیزم. ولی بالاخره اونا به رفتار خانوادشون عادت دارند. اونها توی همین خانواده بزرگ شدند . مدتها طول میکشه تا بفهمند مقصر کیه. ما خودمون باید خیلی چیزها رو بهشون یاد بدیم. حساسیت ما هم زیاد شده نازنین . این مسئله رو باید قبول کنیم.
منم با الینا موافقم نازنین جان چرا میذاری اونا خوشحال بشند و تو روز به ورز ناراحت تر و عصبانی تر
به نظر من امین تو رو دوست داره که هنوزم برات مسیج میده. دوست داشتی مثل شوهر اسنا بود که اصلا ازش خبری نیست و سراغ زنشو نمیگیره؟ بهت بازم میگم وقتی مسیج خوب داد بچسب و باهاش طوری رفتار کن که بیاد طرفت و بعد از اون نذار کسی آتیشتونو داغتر کنه چرا باید اونها از دعواهاتون باخبر بشند؟ چرا؟ چرا؟
منم با الینا موافقم با امین حضوری حرف بزن نه با اس ام اس و تلفن و مبایل یا هم حضوری صحبت کنین خیلی فرق می کنه حضوری
نازنین جان موقع حرف زدن هم یادت باشه به هیچ عنوان لحنت تحقیرانه نباشه مردا از تحقیر شدن بدشون می آد
یه جوری که به غرورش بر نخوره باهاش صحبت کن بازم می گم حضوری
حرفا و اس ام اس ها یی که توی این مدت بهت داده تو ذهنت مرور نکن فکر نکن بی اهمیتی فکر نکن که امین دوست نداره این فکرا بیشتر از پا درت می آره بخدا فکر آدمو داغون می کنه
اگه عصبانی میشه یه چیزی میگه فکر نکن که اون حرف پایه و اساس داره نه تو دعوا که نون و حلوا خیرات نمی کنن گلم