سلام الهه جان جوابات خیلی هم خوب بود.:72:
در ضمن چرا می گی دیگه صندلی داغ شرکت نمی کنی؟؟؟
و چی شده که نمی خوای تا آخر مراسم بشینی؟؟؟
:47::47:
نمایش نسخه قابل چاپ
سلام الهه جان جوابات خیلی هم خوب بود.:72:
در ضمن چرا می گی دیگه صندلی داغ شرکت نمی کنی؟؟؟
و چی شده که نمی خوای تا آخر مراسم بشینی؟؟؟
:47::47:
سلام.
الهه جان خسته نباشی. مرسی از جوابهات.
.
خانم طنین من پارسال نشستم رو صندلی. :)
مدل جواب دادن من همون مدلیه... در خلاصه نویسی استعداد ندارم.
ممنون الهه ، همین مطلبی رو که گفتی چند سال قبل هم یجایی شنیدم، خیلی مطلب عمیقیه. پاسخش به شعر هم میشه این؛
الله تویی وز دلم آگاه تویی
درمانده منم، دلیل هر راه تویی
گر مورچه‌ای دم زند اندر تک چاه
آگه ز دم مورچه در چاه تویی
:72:
من فکر میکردم تا شنبه نوبت منه...اشتباه شد.نقل قول:
شده که نمی خوای تا آخر مراسم بشینی؟؟؟
ممنون از شماها لطف دارین:72:
سلام
الهه حیف شد!!!صندلیت رو از دست دادم کهههه!!!
ولی مثل اینکه شماهم مثل طنین خانوم بقیه رو جز دادین!نه خودتون:311:
این تصویری که آقا امین از من نوشتن یاد مادربزرگم افتادم!!منظورتون اینه که پیر شدیم!!
نخیییر اینطوریا نیست...وقتش باشه بازهم همون پاییزه ام نه ننه پاییزه:81::311:
خدا کنه وقت بشه از آقای مدیر سوالهام روبپرسم یا حداقل دوستان سوالای مدنظر منو هم بپرسن که بعید میدونم:47:
خب این حیفه ما شما رو فقط رو پشت صحنه ببینیم بفرمایین روی صحنه ، رو صندلی داغ بشینین . ظاهرا امسال صندلی داغ، مجروح زیادی رو دستمون میذاره... دوستانی که شرکت کردن تقریبا ناپدید شدن ، یادشون گرامی:199::72:نقل قول:
نوشته اصلی توسط ammin
ممنون مدیریت محترم حالا جوابا رو نگاه کنیم.
۱. بله درسته و اینکه جدا نباید در پی حذف کامل اضطراب باشیم، هر چه سرمایه گذاری روی آرامش مطلق کرده باشیم هر گونه ناتوانی در حفظش میتونه ما رو بیشتر بهم بریزه.
اضطراب نشونه ی پویایی زندگی ما هست و اصلا به این معنی هم نیست که ما اضطراب بیش از حد رو تحمل کنیم اما باید شرایط زندگی واقعی رو بپذیریم. آرامش مطلق و همیشگی با واقعیت های بیرونی امکان پذیر نیست.
۲. سؤال دوم قسمت اول ، اون بخش تکمیلیش درسته البته دیگران که اشاره کردین، منظور نزدیکترین افراد میتونن باشن مثل فرزندان اون شخص .
۳. قطعه ستمگر و نابینا، شعر از رهی معیری
فقیر کوری با گیتی آفرین می گفت
که ای ز وصف تو الکن زبان تحسینم
به نعمتی که مرا داده ای هزاران شکر
که من نه در خور لطف و عطای چندینم
خسی گرفت گریبان کور و با وی گفت
که تا جواب نگویی ز پای ننشینم
من ار سپاس جهان آفرین کنم نه شگفت
که تیز بین و قوی پنجه تر ز شاهینم
ولی تو کوری و نا تندرست و حاجتمند
نه چون منی که خداوند جاه و تمکینم
چه نعمتی است ترا تا به شکر آن کوشی؟
به حیرت اندر از کار چون تو مسکینم
بگفت کور کزین به چه نعمتی خواهی؟
که روی چون تو فرومایه ای نمی بینم
۴. خب اینم همون بی جواب در نظر میگیریم.
۵. کاملا درسته.
۶. صحیح، بنقل از فردی آدم هایی رو در اطرافتون داشته باشین بیشتر از برگ هاشون ، ریشه باشن.
:72:
صندلی آقای مدیر بیشتر شبیه پرسش و پاسخ دانشجو و استاد هست تا صندلی داغ :311:
پاییزه خیلی زرنگی اومدی مفت و مجانی مشاوره گرفتی رفتی ؟ یا باید هزینه شو حواله کنی به حسابم یا اینکه بشینی رو صندلی انتخاب با خود شما هست خانم:311:
سلام من تازه واردم ولی عاااشق صندلی داغم:43::43::43: ، میتونم منم شرکت کننم یا سوال بپرسم یا فقط برای مشترکین سایته صندلی داغ؟:310:
برای همه آزاده، میتونی بپرسی و شرکت کنی:72:نقل قول:
نوشته اصلی توسط ملكه برفی