نمایش نسخه قابل چاپ
سلام ممنونم از نظرات شمانقل قول:
نوشته اصلی توسط Mvaz
بینهایت ناامیدم و چشم دوختم به دستای خدا که کاری بکنه تا من مسیرم رو پیدا کنم
خیلی دوست داشتم وقت سال تحویل توی خونه خودم با دل شاد باشم
ولی متاسفاته نشد
امیدوارم هیچ زنی بین بودن و نبودن گیر نکنه خیلی سخته
نه توان دل بریدن دارم نه توان دوباره ساختن
دلم فقط یه روشنایی می خواد یه امید یه چراغ
سلام کار خوبی میکنید که امیدتون به خداس و چشم دوختین به رحمتش.نقل قول:
نوشته اصلی توسط setare21
بعضی وقتها روشنایی و خورشید هست و به قول باغبان تابنده تر از همیشه، ولی ما رفتیم در یک جنگلی که درخت ها اجازه رد شدن نور رو نمی‌ده.
باید چند قدم بر داریم تا به انتهای رویش درختان برسیم تا از روشنایی بهرمند شیم،
پس چند قدم بردارین، همزمان که با خودتون میگید پروردگارا، ای امید و پناهگاه همه بی پناهان، به این نتیجه رسیدم همه پناهگاه ها به جز پناهگاه امن تو تخریب پذیرند، نور امیدت رو در قلب من بتاب،
زندگی ام هم وضعیت مناسبی نداره، به لطف و کرم تو و برای رضایت تو تلاش کردم و از این تلاش دست نخوام کشید، نتیجه اش هر چه شود راضیم به رضای تو.
برای همه اشخاصی هم که فکر میکنید نقش منفی و تأثیر مخرب داشتن دعا کنید، اون وقت میبینید دلتون چقدر صاف و آرام هست.
به قولی وقتی کشتی از آب پر بشه، روی آب قرار نمیگیره و غرق میشه ,، این زنگار ها و دلخوری ها حکم همون آب های درون کشتی رو داره، باید بیرون بریزیدش تا روی آب شناور بمونید.
اینقدر این فضا آرامش بخش هست که آرامش اش به همه اطرافیان تون نفوذ میکنه.
تو این آرامش تلاش برای ساخت زندگی تون بسیار پر معنا و موثر خواهد بود.
پیشاپیش عیدتون هم مبارک.
سلام
زندگی شما و همسرتون مثل زندگی بقیه هست و فکر نکنید بدتره. هیچ ادمی کامل نیست و هیچ زندگی بدون عیب نیست. برخورد فیزیکی همسر شما ریشه در نوع برخورد شما داره و به این موضوع فکر کنید!
قبلا گفتم به بقیه و به شما هم میگم :شما ازدواج کردید که متاهل بشید و یه سری نیاز طرفین برطرف بشه و ادامه مسیر زندگیتون با یه نفر که تعهد قانونی داده طی کنید و اینکه گفتن ازدواج کنید خوشبخت میشید یه شعار هست
یادتون باشه زندگی شما برای خاله و دایی و عمو و .. هیچ اهمیتی نداره و هیچ کس هیچ کاری برای شما نخواهد کرد.
به نظر من تا دیر نشده برگردید سر خونتون و منتظر معجزه نشید و بدوند اخرین معجزه هزاران سال پیش بوده
این عید حتما خونتون باشید. اول برگردید خونه بعد برای ترمیم بقیه موضوع ها فکر کنید. حرف هایی افرادی که اینجا غیر مستقیم شما به جنگ و واکنش علیه همسرتون تحریک میکنند بریزید دور.
سال خوبی داشته باشید.:72:
نقل قول:
نوشته اصلی توسط setare21
شما به صورت اورژانسی نیاز به کسی دارید که به شما بگه چیکار کنید. من میگم!
خدا برای شما هیچ کاری نخواهد کرد (خدا فقط راهنمایی میکنه اگر حرف منطقی و واقع گرایانه از کسی میشنوید بذارید به حساب کمک خدا اما خدا هیچوت گوشی تلفن از زمین برنمیداره بذاره در گوش شما و شماره همسرتون بگیره بگه صحبت کن :)
پدر ومادرتون برای شما هیچ کاری در این چند روز عید نخواند کرد (کاری از دستشون بیشتر از اینی که میبینید برنمیاد)
هیچ کس برای شما هیچ کاری نخواهد کرد
فقط خودتون هستید به تنهایی!
اگر قصد دارید از حمایت خانوادتون یا کمک خدا بهره گیری کنید حتما به بهانه تبریک سال نو با همسرتون رابطه برقرار کنید و با چشم پوشی از خواسته های خودتون و در همین یکی دو روز برگردید خونتون و تا یکی دو هفته راجب یک ماه گذشته هیچ صحبتی یا بحثی نکنید.
فرصت سال نو برای برگشت استفاده نکنید پشیمون خواهید شد.
اگر سخته اگر بده اگر زشته اگر کوچیک میشی ... اما باید برگردی. حتما برگرد!! حرف بقیه که بگن چرا رفت و حالا برگشت اصلا مهم نیست و یک ریال ارزش نداره. فقط برگرد.
امیدوارم حرفمو گوش کنید و فرصت به این خوبی از دست ندید و پاسخ پیاممو از خونه خودتون بنویسید
سلامنقل قول:
نوشته اصلی توسط Behrang
عیدتون مبارک
ممنون از نطرات شما
من برنگشتم چون حس کردم اگر برگردم دیگه چیزی حل نمیشه و همه چی به روال قبل برمی گرده الان که خونه بابامم هیچ تلاشی نمی کنه چه برسه زمانی ک من برگردم خونه ش.
خودمم اصلا راضی نبودم که بر گردم دل سرد شدم
اول باید تحت نظر روانپزشک مشکل وسواس فکری ایشون حل بشه یا حداقل دو جلسه بریم تا تشخیص بدن بعد بتونیم تحت نظر دکتر زندگی کنیم
و اینکه تعهد محظری بده ک دست بلند نمی کنه
البته پدرم بیشتر رو اینه ک حق طلاق رو بگیره که من میدونم ک نمی ده و بدتر دعوا و دعوا کشی میشه.
خودش گفت ک تعهد محضری میدم بهت
نقل قول:
نوشته اصلی توسط setare21
سلام.
سال نو مبارک
به نظر من با یک کاغذ محضری نمیتونید مشکلتون حل کنید. مشکل شما فقط و فقط با کنترل رفتار دو طرف درست میشه نه یک برگ کاغذ!
ایشون تلاشی نمیکنه چون داره مثل شما دلسرد میشه و شاید با سرعت خیلی بیشتر! گفتم برگردید چون من مرد هستم و میدونم مردا چه افکار مختلفی راجب خانمی که ترک منزل کرده دارن. نخواستم کارتون پیچیده تر بشه. شما دید یک خانم دارید و از نگاه یک آقا موضوع نمیبینید
مشاوره بعد از برگشتن به خونتون انجام بدید نه در این حالت که در حال جنگ با هم هستید.
راه حل پدرتون زندگیتون بدتر میکنه. زندگی گرو کشی نیست و درست گفتید که با این روش دعوا شدید و شدیدتر میشه و از یه جایی زندگی برای همیشه نابود میشه
من سرگذشت آدمهای زیادی در این سایت خوندم و مراحلی که شما در حال طی کردن هستید قبلا در نوشته های بقیه دیدم . نتیجه تصمیم های اونها رو هم دیدم .
اگر فکر میکنید من اشتباه میگم یا شاید بدون درک شرایط شما راه حل دادم ، شش ماه دیگه نتایج تصمیم که امروز برام نوشتید ببنید
براتون ارزوی موفقیت دارم :72:
سلامنقل قول:
نوشته اصلی توسط setare21
هرچند خیلی ها مخالف هستن ولی به نظر من هر گونه تعهد کتبی می تونه تا حدی بازدارنده باشه و حداقل زبان یک فرد رو کوتاه کنه و از میزان طلبکاری و حق به جانبی فرد کم کنه
هر چند اصلا ایده آل نیست ولی بین از بین رفتن کامل زندگی مشترک و شکستن غرور ، اینجا باید مرد انتخاب کنه
وقتی کسی بارها از سر خشم و با دلایل واهی همسرش رو کتک می زنه دیگه باید به این عواقب هم فکر کنه
و دلیلی نداره همواره خانم منفعل عمل کنه
درسته که کسی با تعهد و این چیزها شاید درست نشه ولی به هر حال اینم یک قدم هست
یک امتحان
یک آزمایش
که شاید قدرت بازدارندگی داشته باشه
این روند بدون هیچ قدرت بازدارنده ای، هیچ چیز جز طولانی شدن یک عذاب در بر نداره
البته نظر شخصی
من فکر نمی کنم در کتک حوردن یک زن، نحوه برخورد اون زن دخیل باشه
درسته که شاید اگه نرم تر برخورد می کرد شاید کتک نمی خورد اگه جواب نمی داد شاید کتک نمی خورد
ولی یه آدم سالم در اوج عصبانیت هم با کتک زدن همسرش نباید ناراحتیش رو نشون بده
اینم بازم نظر شخصی من هست
یک آدم متمدن و با فرهنگ متوسط نباید به خودش اجازه بده دست روی همسرش بلند کنه اونم نه یک بار و دوبار و اتفاقی، بلکه در یک روند دائمی
این یک موضوع مهم هست که باید بهش پرداخته بشه و به این راحتی نمیشه از کنارش رد شد
پس خیلی راحت از کنارش رد نشو
مشاور باید خیال شما رو راحت کنه که این زندگی قابلیت برگشت رو داره
پدر شما باید خیالش راحت بشه که دم به دقیقه دخترش کتک نمی خوره
اینا همش نظر شخصی من هست
سلامنقل قول:
نوشته اصلی توسط Behrang
ممنون از شما
اگر دوباره مرکتب اشتباه شد چی؟ من دوباره این مسیرا رو برم یا برم تو خونه بشینم ببینم کی طلاق میده؟؟
نقل قول:
نوشته اصلی توسط setare21
تا زمانی که رفتار قبلی داشته باشید ایشون هم همون رفتار قبلی داره. یا با کاغذ یا بی کاغذ. شاید یک سال این اصلاح زمان ببره و یکی دوبار هم تکرار بشه. باید شما مدیریت کنید دو طرف رو
شما با ایشون زن و شوهر هستید اما با هم دوست نیستید. باهاش دوست شو (زمان بر هست اما شدنی)
برای این موضوع یه مشاور خوب باید پیدا کنید (یه دکتر معروف ایرانی در امریکا داریم که بشدت هم معروفه. از سی دی های ایشون کمک بگیرید. اسمشو بنویسم پیامم پاک میشه. سرچ کنید اسمشو پیدا میکنید)
شما اول مطمئن بشید که رفتار شما درست شده. شما که گفتید سیلی زدید به ایشون مشخصه یکم رفتارتون تند هست. واکنش بعدی ایشون در منزل به رفتار بعدی شما وابسته هست.
اگر فکر میکنید بقیه مردا خشن نیستند کنار خیابون بحث کردن و حرف زدن سر پارک ماشین ببینید. من مردای دهه 60 و 70 بهتر از شما میشناسم
مشکل فقط خشونت نیستنقل قول:
نوشته اصلی توسط Behrang
ب شدت دچار نشخواار فکری و تحلیل کردن رفتار دیگران به منفی ترین حالت ممکنه که برام غیر قابل تحمله
و جز خانوادش هییییچ احدی رو قبول نداره
اصلا نمی دونم درمان میشه یا نه
با تووجه به اینکه خانوادش هیچ حمایتی نمی کنن ازش و ممکنه اصلا بهش بگن الکی نرو دکتر پول اصافه خرج کن تو ک مشکلی نداری.
اره خشونت رو شاید بشه با کنترل رفتار دو طرف حل کرد ولی منشا اون این درگیری فکری و وسواس فکریه که مسایل رو رها نمی کنه و کش میده تا دعوا بشه
منم توی یک مسئله دو بار سه بار تحمل می کنم و باش حرف میزنم ولی براش حل نمیشهههه باز فردا شروع می کننننه تا منو مجبور به عدرخواهی کنه به خاطر اشتباهی ک مرتکب نشدم