نوشته اصلی توسط
سحر بهاری
بنظرم الان اقدام خاصی نمیشه کرد.
ببینین همسر شما هی میگن من فلان و بهمان میکنم . در حالی که هیچ کاری نیمتونه انجام بده و فعلا انجام نداده. ( تهدید با عمل متفاوت هست ) ایشون این روزها در حال تخلیه شدن از احساساتی هستن که درونش انباشته شده و البته تأثیر پذیری هم دارن. شما باید اجازه بدین این انفجار تمام بشه و بدیهیست هر انفجاری خسارت هایی میزنه.
وقتی شما خوب باشین و رفتارهای درستی داشته باشین همسرتون عیب و ایرادی پیدا نمیکنه که بخواد اون رو انتقال بده یا به آتش سوزی دامن بزنه. ( در واقع فرصت رو ازش میگیرین )
.......................
برای مورد بعدی، قطعا تا زمانی که نگفتین به خانوادم مشکل رو اطلاع دادم بی احترامی به خانوادتون نمیکنه که اگر میگفتین برخوردا بیشتر مید چون حس میکردن اونها تحریکتون میکنن و بدتر میشد و دیگه جایی برای احترام باقی نمیماند.
بالاخره پدرتون متوجه هستن و شما هم در جریان اتفاقین پس لازم نیست دیگه علنیش کنین. هر وقت که لازم شد پدر و مادرتون ورود پیدا میکنن.
از طرفی هر کسی کار بدی انجام میده و به زشتی کارش واقف میشه باید عذر خواهی کنه بی توجه از دیگران و اعمالشان.
برای همسرتون روی یک برگه بنویسین من دیشب بیاد مدت ها قبل و روزهای خوب شیطنتم گل کرد اما قصد هیچ آزاری نداشتم. باید بگم اشتباهم رو میپذیرم که نباید شیطنت رو زیادی شورش میکردم و ناراحتی پیش می آمد.
برای همین هم معذرت میخوام و این معذرت خواهی بهانه نیست فقط اعتراف به یک عمل اشتباه هست و پشتش هم دنبال هیچ منفعت و عکس العملی نیستم.
اینو بذارین براش جایی که لپ تاپ ، تبلت، گوشیش هست و دیگه دربارش صحبت نکنین. منتظر عکس العمل خوب یا بخشش هم نباشین . بهتر از این هست همسرتون تصمیمات هیجانی یا احساسی بگیرن، با اینکار در واقع شما حرف های اونهایی که اشتباه راهنماییش میکنن یا فکر میکنه دنبال آتو و ... هستین رو باطل میکنه.
:72: