RE: دخالت پدر و مادر و خواهران خانمم
من اشتباه زیاد کردم تو زندگیم .حرف سورنا ی عزیز رو هم قبول دارم . اومده خونه ولی این من بودم که کوتاه اومدم اون اصلا کوتاه نیومد. میخوام بیارمش تو سایت تا حرفاشو بزنه با همین اسم میارمش اما تو یه تاپیک دیگه میخوام اول حرفاشو بزنه بعدا حرفای منو بخونه تا از روی حرفای من حرف نزنه. البته از یه سری جهات بهتر شده مثل زود اعتراف کردن به اشتباه و عذر خواهی . این هم دلیلش اینه که من هم خیلی سعی کردم با حوصله باشم و اصلا بحث نکنم و اگه چیزی هم میگفت اصلا صحبتی باهاش نمیکردم که بحث بشه. من ترسو هستم البته از اینکه فکر نمیکنم هیچکس تو زندگیم جای اونو برام پر کنه و هیچوقت هیچکس عشق اول نمیشه. متاسفانه یا خوشبختانه من خیلی دوسش دارم و نمیدونم که اون هم منو اینقدر دوسم داره یا نه البته زیاد ابراز علاقه میکنه اما به دلم نمیشینه چون میگن حرفی که از دل براید بر دل نشیند .
RE: دخالت پدر و مادر و خواهران خانمم
دوستان عزیز لطفا سعی کنید راهنمائی کنید که چکار کنم نه اینکه اشتباهاتم رو به رخم بکشید و بیشتر نا امیدم کنید.ممنون میشم بگید چکار کنم.
RE: دخالت پدر و مادر و خواهران خانمم
ُسلام آقاي memo، خيلي خوشحالم كه روابطتون بهتر شده. ولي سعي كنيد وابستگي تون رو بيش از حد بهش نشون ندهيد. كار بسيار خوبي مي كنيد كه همسرتون رو با تالار آشنا مي كنيد. منتظر آشنايي با خانمتون هم هستيم.