-
دوست عزیز پیشنهادی دارم که نمی دانم تا چه حد می تواند به شما کمک کند. به نظر من همسرتون به این علت رفتارهایش را تشدید می کند که می داند جز شما کسی
دیگر شاهد آن نیست. حالا که به گفته خودتان رویه تحمل را پیش گرفته اید و از طرفی کمکی از جانب خانواده ایشان نمی شود یک روز به اتفاق والدین همسرتان به
خانه بروید تا آنها از نزدیک شاهد رفتار همسرتان باشند. در همان زمان در برابر همسرتان از شرایط کنونیتان و راههایی که طی کرده اید و علاقه تان به زندگی مشترک
و ادامه زندگی صحبت کنید ( البته و صد البته با نهایت احترام ) و بگویید که ادامه این روند به تدریج ممکن است از تحمل شما خارج شود و کارها سختتر گردد. بگویید
که من خواهان اصلاح زندگی و شروعی تازه هستم و به هیج عنوان مایل به جدایی نبوده و اقدامی هم در این مورد نمی کنم. از همسرتان بخواهید که او هم افکارش را
صادقانه بیان کند و تصمیمش را در برار
-
به نظر من خیلی خوبه که اقتدارتون رو به همسرتون نشون بدید
خود من موقعی که همسرم مقتدرانه عمل میکرد یا حتی بعضی وقتا که سرم داد میزد بیشتر دوستش داشتم
-
متاسفانه نمی دان به چه علت مطلب من ناقص ارسال شد.
از همسرتان بخواهید صادقانه در مورد اعمالش توضیح بدهد و تصمیمش را در مورد آینده اعلام کند ( لطفا شما فقط شنونده باشید و به هیچ وجه پاسخی در خصوص حرفهای
ایشان ندهید) شاید ایشان در برابر والدینش شرمنده شده و به اصلاح رفتارش بپردازد . شما هم با توجه به آنچه می گذرد با مشاوره از افراد ذیصلاح در مورد آیندتان
می توانید با آگاهی تصمیم بگیرید.
-
به یک وکیل هم مراجعه کنید وکیل ها شاید نتونن مهارت های ارتباطی روبهتون یادبدن اما به دلیل تجاربشون میتونن بسیارراه گشا باشن همچنین شما میتونید درموردحقوقتون باهاش حرف بزنیدنمیدونم حکم های عدم تمکین ویا هزارحکم دیگه که وجودداره وما بی اطلاعیم نه واسه اینکه طلاق بگیریدواسه اینکه چیزی تو چنته داشته باشین وممکنه قاضی حکمی مبنی بر اجازه ازدواج دوم به شما بده یعنی نیازی نباشه اززن اول اجازه بگیرین وحق طلاق روهم نگرفته چون خودقاضی حکم داده اونوقت زنتون شایدبه خودش بیاد
-
دیروز عصر باهاش صحبت کردم، گفتم به هیچ عنوان به طلاق فکر نمی کنم و بهتره عاقلانه رفتار کنی، یه موقعی پی به اشتباهاتت می بری که دیگه دیر شده، گفتم اگه کاری نمی کنم فکر نکن مشکلی دارم یا می ترسم بلکه واسه تو و زندگیم ارزش قائلم، اونم گفت تصمیمش فقط طلاقه و ۱۰ سال هم طول بکشه صبر می کنه، گفت چند سال اذیت شدم دیگه نوبت توست که اذیت شی، بازم اصرار کرد توافقی جدا شیم، منم گفتم اصلا فکرش هم نکن چون بعدن همیشه از خودم می پرسم چرا؟ خلاصه من گفتم و اون گفت، آخرش مسخره بازی در اوردم خندش گرفت منم رفتم رو مبل محکم بغلش کردم و بوسش کردم که نتونست کاری کنه و سریع توهین کرد و رفت تو اتاق در رو قفل کرد آهنگ گذاشت، به نظرتون رفتارم و حرفام درست بوده، بهش گفتم دوست دارم و به جدایی فکر نمی کنم، لطفا نظر بدین فردا چه کار کنم؟
- - - Updated - - -
دیروز عصر باهاش صحبت کردم، گفتم به هیچ عنوان به طلاق فکر نمی کنم و بهتره عاقلانه رفتار کنی، یه موقعی پی به اشتباهاتت می بری که دیگه دیر شده، گفتم اگه کاری نمی کنم فکر نکن مشکلی دارم یا می ترسم بلکه واسه تو و زندگیم ارزش قائلم، اونم گفت تصمیمش فقط طلاقه و ۱۰ سال هم طول بکشه صبر می کنه، گفت چند سال اذیت شدم دیگه نوبت توست که اذیت شی، بازم اصرار کرد توافقی جدا شیم، منم گفتم اصلا فکرش هم نکن چون بعدن همیشه از خودم می پرسم چرا؟ خلاصه من گفتم و اون گفت، آخرش مسخره بازی در اوردم خندش گرفت منم رفتم رو مبل محکم بغلش کردم و بوسش کردم که نتونست کاری کنه و سریع توهین کرد و رفت تو اتاق در رو قفل کرد آهنگ گذاشت، به نظرتون رفتارم و حرفام درست بوده، بهش گفتم دوست دارم و به جدایی فکر نمی کنم، لطفا نظر بدین فردا چه کار کنم؟
-
به نظرمن که رفتارتون عالی بود دارین کم کم دلخوریاش رو نابودمیکنین اون همچنان روی موضعش پافشاری داره که بگه برام مهم نیستی وتورونمیخوام امابدونین خیلی هم براش مهمین وازتون دل نبریده زنی که دل ببره اصلا این شکلی نیست زنی که حرف میزنه دادمیزنه وتوهین میکنه یعنی عاشقه یعنی دلخوریام رو رفع کن یعنی میخوام ببینیم بدترعاشقم شی اما زنی که واقعا طلاق بخواد وازشوهرش بریده باشه سکوت میکنه دیگه براش مهم نیست که بخوادبه شوهرش توهین کنه سکوت یه زن نشونه شکستنش هست این رفتارا فقط محض اذیت کردنه اگربا بغل کردنش بهتون توهین میکنه این توهین به شما نیست بلکه دادمیزنه توهین میکنه به احساس خودش تا جوشش نکنه وقتی میبینه داره اسیرتون میشه داره رام میشه دادمیزنه توهین میکنه چون راه دیگه ای نمیبینه ومیخواد اینجوری سریع دعوا راه بندازه وازمعرکه فرار کنه تا بتونه باز به ثبات برسه وخودشو کنترل کنه رفتارتون رو ادامه بدید امابه نظرم یه ادم ابر شین یه دم بارون یعنی مهربون وشوخ باشین گرم وصبرتون رو ادامه بدید وتاجایی که مقاومتش توام با کمی نازه پابه پا پیش برین اما یجاهایی که خیلی توهین کرد ناراحت شین اما نه دعوا فقط یکم نشون بدیددلتون شکسته وناراحت شدین واروم رهاش کنید مطمین باشید ته دلش پشیمون میشه وخودشم کم کم توی رفتارش تغییر میده
من مطمین تا چندوقت دیگه بجای تنهای ۹۳خوشبخت ۹۴رو میبینیم
-
وای خدا سرم ترکید تا سه صفحه خوندم بقیشو همینطوری تند رد کردم
.
آقای محترم من سن زیادی ندارم اما چیزایی هست که دیدم تجربه کردم هرچند کامل نبوده این حرفایی که شاید براتون تلخ باشه رو من میزنم رو بخونید
.
تو این کشور همه دخترا ازدواج کردن براشون موفقیت بزرگیه و خیلیا رو میشناسم که فقط تظاهر به دوست داشتن همسرشون میکنن و فقط از داشتن اون زندگی لدت میبرن در کل یعنی یه زندگی ظاهری و تا اخرش هم با همین سر میکنن
و ممکنه حتی یک ذره هم طرف مقابلشون رو دوست نداشته باشن و خیلیا اینطوری ازد میکنن
اینایی که میگین مشکل تو رابطه ج دارید خیلی خیلی جدیه من یه حدسی که میزنم اینه که همسرتون اصلا شما رو دوست نداره (دوست داشتن معمولی با دوست داشتن س*سی فرق داره ) و به اصطلاح اصلا براش جاذبه جنسی ندارید.
و وحشتناک ترین چیز برای یک دختر دست خوردن کسیه که دوستش نداره من متاهل نبوده ام و نیستم اما تجربه کردم از اینکه یکی که دوستش ندارم بهم حس داشته باشه خیلی خیلی بدم میومده و واقا تجربه بدیه
چون خانوم ها مثل اقایون نیستن که به طور تفننی با هرکس که یکم جذاب باشه راحت ارتباط بگیرن ، اول از همه باید از نظر عاطفی خوب تامین باشن تا مرحله بعدی صورت بگیره و یه جایی یادمه نوشته بود وقتی مرد به زنش دست میزنه یا محبت میکنه بطور اتوماتیک تمامی خاطرات بد و بدی هایی که مرد کرده میاد جلو چشم خانوم و ابراز علاقه کردن اون مرد خیلی مسخره بنظر میاد
حالا قضاوت این با خودتونه من در زندگی شما نه بوده ام و ن دیده ام
اگه واقا دوستتون داره که این تشخیصش به عهده خودتونه که خیلی خوب میتونید متوجه بشید اگه واقا دوستتون داره پس سعی کنید اون بدی هایی که بهش شده رو هرطور شده جبران کنید ( هرچندواقا سخته پاک کردنشون درست مثل درست کردن لیوانیه که شکسته شده )
.
ولی اگر مورد همونی بود که من گفتم باید بدونید با این کاراتون فقط و فقط دارید شکنجه اش میکنید و از نظر روحی بسیار آسیب میبینه ، اگر مورد اینی بود ک من گفتم پس اگه واقا دوستش دارید بهتره اجازه بدید ازاد باشه
( امیدوارم این پست رو بخونید چون معمولا این حرفایی که من میزنم مخالفان زیادی داره که میگن اینطور قضاوت کردن باعث میشه زندگی ها از هم بپاشه ، اما من همیشه میگم زندگی با حقایق تلخ بهتر از توهمات شیرینه )
-
من هم مثل شما دخترم وسن زیادی هم ندارم اما چیزی که از رفتار زن ایشون مشخصه به هیچوجه طلب کردن جاذبه های جنسی نیست درسته ممکنه ابراز علاقه های ایشون صحنه های دلخوری های قبلی براش تداعی کنه ومنزجر بشه امااین احساس فروکش خواهد کرد رفتارهای ایشون در اون خانوم تضاداحساسی به وجود میاره یک جورمیل ودلبستگی دوباره ساخته میشه وازطرفی بخاطر تلقین هایی که خانوم به خودش کرده بیش ازاندازه خودش روزخم خورده وشوهرش رومستحق توهین وناسازگاری میدونه اما کم کم دلبستگی جای خودش رو میگیره مسایل باهم فرق دارن مثلا اگراون خانوم شوهرش حین عمل خیانت میدید بله اینا درسته اون ها هرگز ازدل پاک نمیشدن وایشون باهر برخورداحساسی یا جسمی اون صحنه اون اتفاق جلوشون میومد وازشوهرشون منزجر میشدند وهرگزم نمیتونستن ببخشن اما اینجا ساده تره زنها اسون دلشون میشکنه اما سخت دل میبرن حتی شاید همین خیانت که بدترین بدهاست روبتونن هظم کنن ممکنه دفعات اول برخورداین خانوم خاطره توهین های کلامی یا دادزدن شوهرش یادش بیاد اما کم کم به باور تغییر شوهرش میرسه ونرم میشه لطفا کل صفحات روکامل مطالعه کنیدوازاحساس های لحظه ای خانوم اطلاع پیداکنیدبعد زن اگر پشتوانه احساسی مناسبی برای رابطش ببینه دیگه براش مهم نیست سختش نکنید قلب یه زن روان تر از یه رود جاریه وکدورتهارومیبره ومثل برکه زلال ایینه است شما جلوی قلبش باایستید وخودتون روببینید نه جلوی رفتارش صبر کنید من به اینده اقای تنهای ۹۳امیدوارم
-
به نظر میاد پای یه نفر سومی وسط باشه داداش.
یکم جستجوگر باش ببین کسی بهش خط نمیده? یا خدا نکرده یه خیانت و وعده و وعید یه موجود اضافی...
نظر من این که رفتنی بالاخره میره پس خودتو کوچیک نکن و جدا شو.
بوی خیانت میاد
-
اقا یا خانم سوشیانت چطور میتونید در مورد فردی که نمی شناسید اینقدر قاطعانه نظر بدید ؟