پارسای عزیز
خوبه که مدیر بهتون گوشزد کردن قبلا.
پس میتونید از ایشون پیگیری کنید.
گزارش خلاف برای پست های خودم دادم.
منو ببخش.
موفق و موید
نمایش نسخه قابل چاپ
پارسای عزیز
خوبه که مدیر بهتون گوشزد کردن قبلا.
پس میتونید از ایشون پیگیری کنید.
گزارش خلاف برای پست های خودم دادم.
منو ببخش.
موفق و موید
سلام پارسا جان - خوبی داداش
بنده پست اول تایپیک فعلی تون را خواندم
همچنین تایپیک (( طلاقش نمیدم چون دوستش دارم )) را هم خواندم
بنده از تایپیک طلاقش نمیدم چون ....... -- چیزی دستگیرم نشد
چون اینقدر دست و پا شکسته و درهم برهم نوشته اید که من چیزی نفهمیدم
خوب مشکل را گذاشتید پای کار نکردن با کامپیوتر
ولی باز میبینم در همین تایپیک تون با اینکه سر تیتر براش تعریف کردید
ولی باز نوشتارتون خیلی مبهم و دست و پا شکسته است ....
از الف به ی میرید و از ج به ک میرید
اصلا معلوم نیست مشکل تون چیه !!!
هدف تون چی هست !!!!
امیدوارم از حرف ناراحت نشده باشید .....
در جرم شناسی نوع امضاء - فشار خودکار روی کاغذ و ..... گواه خیلی مسائل
است
در دنیای اینترنت هم سبک نوشتار و بکار بردن کلمات و درهم برهمی موضوعات
از این شاخه به اون شاخه پریدن و ...
نشون از خیلی چیزها میده ....
شما در زندگی و در صحبت کردن ت
همینقدر از این شاخه به اون شاخه میرفتی ؟؟؟
===================================
من چیزی که از نوشته های شما دستگیرم شد اینه که :
شما هنوز نمیدونی چرا خانم ت میخواد ازت جدا بشه !!!!
این موضوع بسیار مهمی هست !!!!
فردا خواستی زندگی مجدد کنی -- اون زن از شما میپرسه علت طلاق تون
چی بوده
میخوای چی جواب ش بدی ؟؟؟؟
========================================
بنظر من چون شما یک مرد بسیار بسیار بسیار احساساتی هستی و
این مسئله در زندگی ت خیلی وارد شده و داره خودش را نشون میده ...
پارسا جان اکثر زن ها دنبال مردی قوی
خشن (( البته همراه با لطافت های خاص و مردانه ))
با روحیه ای مردانه و قوی میگردند
ببخشید این حرف میزنم - جسارت نمیکنم
بنظر من شما روحیه تون کمی به سمت خانم ها میل میکنه .......
و خانم ها این موضوع را اصلا دوست ندارند
======================================
شما اگه اینقدر مرد خوب و خانواده دوست و ممتازی هستی
خانم شما باید از خداش باشه با شما زندگی کنه
برای من خیلی جالبه خانم شما اینقدر رمانتیک با شما میره
وعده گاه همیشگی شام میخوره و اینقدر رمانتیک مثل فیلم ها میگه این
آخرین شام بود و گوشی را خاموش میکنه و .....
ایشون چون میدونه شما انسان احساساتی هستی داره دست میزاره رو
نقطه ضعف شما - داره با اعصاب شما بازی میکنه
بنظر بنده این کار ایشون با شما اینه که
شما در زندگی این رمانتیک بازی و لوس بازی و ..... به حدش رسوندی
و ایشون دیگه خسته شده و حالا میخواد با همین تیپ کارها عذاب ت بده .
==========================================
در ثانی
خیلی خودت را باختی ....
هو وووووه مگه چی شده
دنیا پر شده از این طلاق ها و ازدواج های مجدد .......
پس شما اگه جای من بودی چیکار میکردی ؟؟؟؟؟
زن اول بهم خیانت کرد اونم پس از 8 سال زندگی
یه بچه واسم یادگار از زندگی طلاق گذاشته
دفعه دوم یه خانم بسیار مومن و مذهبی به اسم دختر و باکره زن م شد
بعد از 15 روز فهمیدم بله ........
ایشون صیغه یه مرد 53 ساله بوده و عقد مون باطل شد و بهم حرام ابدی شدیم
و طلاق ش دادم
حالا دوباره ازدواج کردم و الحمدلله فکر هیچ کدوم از اون گذشته ها نیستم
----------------------------------------------------------------
بازم میگم مرد حسابی خیلی خودت را باختی .....
یکم چقری باش
یکم زعفرونی باش
گاهی اوقات لازم چند تا داد بزن تا خودت را خالی کنی
=====================================
برات نامه دادگاه اومده ؟؟؟
نامه مهریه اومده ؟؟؟؟
طلاق میخواد ؟؟؟
بدون هیچ لرزش و رمانتیک بازی بهش بگو :
بهش بگو خیالی نیست تو لیاقت زندگی با من را نداشتی
(( به ظاهر و برای اینکه بهش ضرب شستی نشون بدی ))
بهش بگو حتی اگه پشیمان هم باشی من دیگه نمیخوام .........
=======================================
بزار اون بفهمه که مردش -- روحیه مردانگی داره - - لوس نیست
رمانتیک نیست -- بچه نیست .....
شاید اون میخواد ببینه تو چند مرده حلاجی ....
یه یاعلی بگو و از جات بلند شو ........
واقعا برام جالب بود که نوشتی دستت سوخته و نفهمیدی ....
یا تو خونه هنگام صدا زدن اسم خواهرت اسم خانم ت را صدا میزنی ...
یه سئوال !!!!
شما که نماز میخونی ایا برای یاد خدا هم اینقدر از خودت بیخود میشی
که متوجه نمیشی دستت سوخته ؟؟؟؟
طبق روایات حضرت علی برای خدا و سر نماز اینقدر از خودش بیخود میشده
که تیر را بدن ش بیرون کشیدند
حال شما برای بنده خدا اینقدر از خودت بیخود شدی که نفهمیدی دستت سوخته !!!
از حرف م ناراحت نشی ولی :
:305:
بنظر مناین یعنی ضعف شما .........
شما باید پیش یک روانشناس بری و علت را بفهمی که چرا اینقدر دل بستی
- اینقدر از خودت بیخود شدی - خاطرات ولکن ت نیست
ببخشید تند نوشتم ولی سعی م کمک به شما و گفتن ایرادات شما بود .
بنظر من تا روشن نشدن اینکه اصلا چرا ایشون میخواد از شما طلاق بگیره
و تا زمانی که نمیتونی ایشون و گذشته ت را فراموش کنی
:305:
اصلا فکر ازدواج نکن که یه طلاق صد در صد دیگه رو شاخ ش هست .
دوست داشته باشی من به عنوان شخصی که زندگی دوم تشکیل دادم
میتونم تو این ضمینه کمک ت کنم .
موفق باشید .... :72:
سلام
راستش من میخواستم ننویسم اما دیدم کار داره به سوء تفاهم میرسه.من سعی میکم حرفامو یه نظمی بدم و دسته بندی کنم.من تاپیک اولتونو دوباره خوندم.تاپیک دوم رو هم نوشته هاتونو یه نگاه کردم.
1-اصلا منظور من زن بودن و اینا نیس.کلا از این حرف خوشم نمیاد.بدگمانیم نداشتم راجب ارتباط با خانوما.
2-احساسات زیاد و کنترل نشده با مهربونی کاملا تضاد داره.چرا؟فرض کن زنت نشسته پشت فرمون و داره تخت گاز میره تو دره.تو بگو نرو.اون بگه پارسا بذار برم.تو بگی خوب مهربونم دیگه برو.آیا این مهربونیه یا دوستی خاله خرسه؟
قاطعیت و حمایت جزو مهربونیه.و اصلا ربطی به خشونت نداره.تو در مقابل همسرت زیادی کوتاه اومدی.اگه بگم چرا کوتاه اومدی میگی باید دارش میزدم؟!!!!
اصلا برداشتت از قاطعیت و حمایت اشتباهه.چون خشونت یه رفتار زشته.
مثال:
دفعه اول که اس ام اس رو تو گوشی همسرت دیدی بحث رو کشوندی به خونواده.این اشتباهه.چون:اولا شما زن و شوهر بودید و باید خودتون حلش میکردید.خونوادش مشاورن؟متخصصن؟انتظار داشتی چی بگن؟انتظار داشتی زنت چی بگه؟
دفعه دوم سر قضیه گوشی کتک کاری و بخشش.اینجام به خطا رفتی.انگار بزنیم پس کله یکی که سرما خورده و بگیم چرا سرما خوردی؟دههه.اونم بگه ببخشید.
خب الان بیماریش خوب شد آیا؟تو از اول رو همه چی چشم بستی.و برا خودت توجیه کردی بچس.حتی اگه بچه بود نباید موضوع رو بیخیال میشدی.اینا مهربونی نیس.مهربونی اینه که بلاخره میفهمدید مشکلش چیه؟لااقل از اول میفهمیدی مشکل داره؟چشه؟یا کجای کار خودت غلطه؟
3-تو ترسیدی.ترسیدی اگه پیگیر بشی همه چی خراب بشه.اون لحظه های عاشقونه.تو برای اون لحظه های عاشقونه باج دادی.برای اینکه صدای زنت درنیاد چشم رو خیلی چیا بستی.فکر کردی خودش خوب میشه.اما نشد.
دقت کن پیگیر منظورم اعمال خشونت نیس.
4-زنت با توجه به وزن بالاش بچه دار نشدنش.قطعا مشکل هورمونی یا تخمدان پلی کیستیک یا کیست تخمدان داره.که خیلی رو خلقیات آدم اثر داره.آدمو پرخاشگر و عصبی میکنه.خصوصا برای خانومت که انقد حاد بوده.خود بچه دار نشدن هم یه مشکل دیگه.
5-اختلالت عصبی و شخصیتیم که گفتی داره.
6-کاملا تو رابطتون خودشو دست بالا میبینه.تو رو ضعیف میبینه.مثال:تو دادگاه به طعنه گفت چیه؟دیگه التماس نمیکنی؟!
7-یه چیزایی اثر دارن که دست خود آدم نیس.مثلا اطرافیان.قطعا دوستاش و خونوادش و بقیه هم روش اثر میذارن.اونا هم تو زندگی شما حتما دخیلن.
مجموعه این عوامل + چیزایی که من نمیدونم خصوصا که صحبتها فقط از طرف تو هست و اونم مجازی، باعث شدن به اینجا برسید.
هرکدوم به نوبه خودش اشتباهاتی داشته.
الانم ممکنه خانومت بخواد باز اذیتت کنه.مثلا بری زن بگیری بیاد خودشو بندازه وسط زندگیت و بازیت بده.
درآخر مرد قوام زندگیه.قوام زندگیت باش.نه با خشونت.یعنی چی؟یعنی حواست به زندگیت باشه.به همسر باید گفت جانم.باید براش کیک خرید.باید تامینش کرد.باید دونست چی میخواد.باید بهش گفت چی میخوای.باید رابطه دو طرفه باشه.باید از هم حمایت کرد.کمک کرد.
خاطرات عاشقانه قابل ساختنه.نیاز به باج نیس.رابطه جنسی.خوراکی خوردن نصفه شب.نده شوق.زیادی در برابر اینجا ضعف کردی.اینا هست.برای داشتنشون نیاز به باج دهی نیس
دوستان همه ما اینجاییم تا خودمون رو بهتر بشناسیم . تا همسرمون رو بهتر بشناسیم . تا زندگیمون رو بهبود ببخشیم . برای شناخت بهتر میخواهیم جنس زن رو بیشتر بشناسیم . جنس مرد رو بیشتر بشناسیم . شناخت برای بهتر شدن زندگیمون الزامیه . برای بهتر شدن رابطه مون الزامیه . میخواهیم خودخواهی رو کنار بگذاریم تا ببینیم دیگران چطور فکر میکنند . شاید فکرهای دیگران موافق افکار ما نباشه . و لی بد نیست کمی مارا به خودش مشغول کند . اصلا شاید ما در اشتباه بوده ایم . بعضی از دوستان ظاهرا در اینجا دنبال راه حلی برای مشکلشون میگردند . شاید هم نه فقط دنبال گوش شنوا میگردند . خیلی از درد دلها رو به اشنا و دوست و فامیل نمیشه گفت چون ممکنه موجب قضاوت بشه . ولی اینجا راحت میشه درد دل کرد . از روی نوشته های جناب پارسا میشه اینجور برداشت کرد که ایشون یک مرد احساساتیه و سعی داره به بیشتر دوستان کمک کنه و این لزوما نمیتونه بد باشه . ایشون یه مرده که عاشق همسرش شده با وجود فاصله ای که با معیارهاش داشته و با وجود مخالفت خانواده اش پای انتخابش ایستاده و حامیش بوده و نهایت احساسات رو نثارش کرده . این به این معنی نیست که لزوما صلابت مردانه نداشته . ولی از طرف همسرش مورد بی مهری قرار گرفته شاید اون هم دلایل خودش رو داشته . کاری ندارم . فکر میکنم اقای پارسا از جنس اون مردانیه که عاشق همسرشونن و از دید اغلب زنها اینگونه مردها قابل احترامند . ولی اقای پارسا به خاطر اسیبی که دیده و به دلیل روحیه خیر خواهی که داره سعی داره به خانمهای دیگه تالار کمک کنه تا زندگی بهتری داشته باشند . و این لزوما به این معنی نیست که در دنیای واقعی هم اینطوریه . منظورم اینه که در دنیای واقعی شاید ارتباط اون با خانمها خیلی هم محدود باشه . در عین حالی که ایشون با کمک به سایر خانمها سعی داره جنس زن رو بیشتر و بهتر بشناسه تا دیگه مشکلات قبلی براش تکرار نشه . اینها برداشتهای شخصی منه و قصد دفاع یا سرکوب کسی رو ندارم .
سلام.
دوستان لطفا ...
من فکر میکنم که بهتر باشه آقا پارسا یکمی در مورد خودش و شخصیتش صادقانه تر صحبت کنه. من قانع نشدم در مورد محبت ایشون به خانم ها.
اینجا فضای مجازیه و خوب من به شخصه قصد توهین یا جسارت به شخصیت ایشون رو ندارم اما واقعا بحث یه جای کارش میلنگه. یا اینکه طرز بیان درستی ندارن.
بنده اصلا منظورم این نیست که آقا پارسا از لحاظ اخلاقی یا مردانگی مشکلی دارن، بحث من در مورد طرز تفکر ایشونه. اینجا هم قرار نیست بین خانم و آقا دیوار بکشیم و بگیم هیچ کس حق
صحبت با جنس مخالف نداره و .... به هر حال ما اینجاییم که کنار هم خودمون رو بشناسیم.
من فکر میکنم اگه بحث به کودکی آقا پارسا کشیده بشه و بشه فهمید که چه طور شده که ریشه ی انتقاد نکردن و ترس نسبت به خانوم ها در ایشون ایجاد شده شاید با آگاهی از
چهارچوب ذهنی فعلیشون بدون هیچ گونه آسیبی خارج بشن . وگرنه با انتقاد صرف نتیجه ای به جز سرخوردگی گرفته نمیشه.
به نظرم طرز تفکرشون اینه که باید به یه خانوم گفت عزیزم دوستت دارم حالا فرق نمیکنه همسر باشه یا هم تالاری. مهم ابراز محبت برای جلب توجه. ولی خود ایشون به شخصه فکر میکنن
که دارن کمک میکنن حال آنکه نیاز شخصی خودشون به توجه خانم ها باعث اصلی چنین رفتاری شده. در واقع ابراز محبت برای گرفتن محبت.
این رفتار ناخواسته رو میشه در تمامی پست هاشون به خانوم ها فهمید. اما پست هایی که برای آقایون میدن و واقعا تغییر لحن و گفتار رو میشه به وضوح احساس کرد.
پس نشون دهنده ی وجود یه مشکل ارتباطی با جنس خانوم هاست. وگرنه با جنس آقا فکر میکنم مشکلی نداشته باشن.
ببینید اینکه خانم بیاد تو تایپیک ایشون و نظر بده و یا آقا زیاد مهم نیست. مهم اینه که صادقانه نظراتمون رو بگیم.
به هر حال واقعیت ماجرا رو باید خود آقا پارسا بگن که به چند نفر از اعضای خانم تالار چه به صورت خصوصی چه عمومی ابراز محبت به صورت کلمه هایی مثل دوستت دارم و .. داشتن.
گویا در محیط واقعی از این دست رفتارها ندارن و اصولا به جز همسر به کسی ابراز محبت نمیکنن و پایبند به زندگی خانوادگی هستند.
ببینید من نمیگم مردی مرده که به زن ابراز محبت نکنه . من میگم که ابراز محبت تا کجا و به چه دلیل.به دلیل همراه کردن با خود؟ به دلیل لذت؟ به دلیل توجه؟ به دلیل ترس از تنها
ماندن؟و ... واقعا به چه دلیل؟
البته من باز هم تاکید میکنم که از حرفای من سو برداشت نشه و به جای صواب بنده رو کباب نفرمایید تا من هم از ابراز نظر در این تایپیک این برادر گرامی دچار عذاب وجدان بشم و برم و
پشت سرمم نگا نکنم.
البته ناگفته نماند که برخورد سرشار از مهربانی تو افرادی که افسردگی دارن واقعا درست و مناسب و به جاست و اصولا وقتی کسی با شرایط روحی داغون وارد تالار میشه درست اینه که
همه ی اعضای تالار بسیج بشن و با ابراز محبت و استفاده از کلام خود فرد و با مهربانی، فرد رو راهنمایی کنن ولی نه همیشه و باید یه جایی این مهربونی بیجا تموم بشه تا فرد بتونه
خودشو پیدا کنه. از این به بعد باید با انتقاد سازنده فرد رو ساخت.
سلام آقا پارسا خوبید؟
من دچار این سوء تفاهمی که فکر کردید نشده بودم. اون مطلبی که من بهش اشاره می کنم، یه چیز خُلقیه. خلقیات انسان هم به این راحتی قابل بیان و قابل تغییر نیست.
مثلا من تو خونواده ای متولد شدم که یه ویژگی خلقی خاص دارن. پدرم، پدر بزرگم، عموها و عمه ها، تقریبا همه ی بچه هاشون، عموی پدرم، یه گردان بچه هاش، نوه هاش و نتیجه هاش، همه تا حدود زیادی این ویژگی رو دارن. حالا شاید ازشون کسی باشه که من ندیدمش و این ویژگی رو نداشته باشه.
تغییر خلقیات کار سختیه. منظورم این نیست که نشدنیه، حداقل من یکی که تغییرش میدم.:82:
خلاصه نکته ای که بهش اشاره کردم، به خلقایت و روحیات برمیگرده. به همین خاطر هم توضیح دادنش برای من سخته، و هم دریافت منظورم برای شما. اما یه متخصص حتما خیلی بهتر می تونه توضیح بده.
نمیدونم چطور توضیحش بدم، بخاطر همین به جای صحبت در مورد ریشه، روی ساقه ها (جاهاییکه این روحیه رو دیده بودم) صحبت کردم، که باعث سوء تفاهمتون شد.
درک می کنم که اگه کسی به آدم بگه که تو اصول رفتاری رو (از نظر جنسیت) رعایت نکردی، اگه طرف آدم معتقدی باشه، خیلی دردش می گیره. بخاطر همین امروز اومدم ببینم یه وقت چنین برداشتی از حرفم نشده باشه.
برام مهمه که حداقل این مسئله روشن باشه که منظور من خدای نکرده انحرافات اخلاقی نیست! چه در این تالار چه در زندگی خصوصیتون! و چیزیکه دارم میگم ربطی به این نداره.
راستی یه نکته هم خطاب به انجمن حامیان پارسا عرض کنم: نگران نباشید منم عضوم!:18:
آقا پارسا اگه دیر به تاپیکتون سر زدم، به معنی این نیست که نمیام. ولی من کلا دیر به دیر میام اینجا، الان هم صرفا بخاطر این اومدم که ببینم یه وقت ناراحتتون نکرده باشم.
بای تا های.
واقعا که واسه یه سری طرز فکرا متاسفم....این بنده خدا چند بار باید بگه منظورشو خوب بیان نکرده؟؟؟!!!!!!!!!این دوستان شجاع تابحال کجا بودن آیا؟؟!!!!!
چرا بعضیا منتظرن فقط یه سوژه از ملت بگیرنننن!!!!!!لطفا اگه نمیتونین به کسی کمکی کنین نمک به زخمش نپاشین....یه سوءبرداشت بود فقط.....
دیگه انقد ادامش ندین..تاپیک داره از بحث اصلیش منحرف میشه کم کم.
کیت کت من کی گفتم تو تعصبی هستی . ویا ادعای دروغ کردی ؟؟؟؟ من از تو بابت نگرانیت تشکر کردم و منظورتو شخصی برداشت نکردم تو در کل جامعه مطلبتو عرض کردی ومن فهمیدم .
دلیل این همه ناراحتیتو نفهمیدم از نگرانیت به پارسا بود یا نحوه برخورد دوستان با پارسا . کدومش؟؟؟؟؟
در هر حال کار درستی نمیکنی تاپیک منو ترک میکنی چون حرف بدی نزدم گفتم فرصت بدیم ببینیم اشتباه رفتاری و اخلاقی پارسا در چیه تا سوالهای درونیم که یکیش عوامل شکست زندگیم مشخص بشه . ؟
اگه ناراحتت کردم عذر میخوام رسما من از بانو کیت کت عذر خواهی میکنم . منتظرت میمونم .:72:
- - - Updated - - -
تاییدت برای صحبت بهار و آقای آرام . قابل احترامه .ولی موضوع باغ چیه ؟؟؟؟؟؟ از چه لحاظ من تو باغ نیستم ؟ دیدم به زندگی چه مشکلی داره چرا یه حرف میزنی و بعد تاپیک ترک میکنی ؟؟/ این کار درست نیست
لاو لس چرا بین مشاورین مرد و یا زن فرق گذاشتی و تاکید کردی که از خانمها مشاوره نگیرم . این حرفت درسته به نظر خودت . اگه درسته دفاع کن ...
من تلمیحی بهت گفتم ولی گویا متوجه نشدی . شما و آقای آرام هردو مرد هستید وهردو منو زیر نظر داشتید ولی انقدر جرات نداشتین که مردانه مشکل منو بیان کنید .
بهتر امروز یه مطلب فاش کنم که بد نیست آقایون بدونن . جدا از پرنده خصوصی من و مدیر همدردی و بانو فرشته مهربان . اولین بار این خانمها بودند که اشتباهات فردی منو بهم یاد اور کردن اونم از روی دوستی و کمک
اولیش بانو بی نهایت بود که این مطلب عرض کرد و من ازش مشاوره خوبی گرفتم که چندی پیش تالار ترک کردن موقت والبته فکر میکرد منو رجونده
دومین نفر همین بانو کیت کت بود که منو متوجه رفتارم کرد و مشاوره خوبی بهم داد و خواسته بود من خصوصی مشاوره بگیرم . هرچند الان ازم رنجید چون به حرفش گوش ندادم ومطلب باز شد .
و حالا بهار زندگی و بانو میشل که از دوستان قدیم من هستن وهدفشون فقط فقط سلامتی روحیه پارساست و موفقیت در آینده .
تو آقایون فقط یه نفر اونم باتند روی شدید یه اخطار به طور خصوصی بهم داد بهزاد 10 بود فکر کنم من تا مدتها پیام ایشونو میخوندم . وتاثیر خوبی داشت برام وازشون ممنونم . بخصوص این اواخر از بانو کیت کت .
لاو لس تفکیکت کار خوبی نبود . مشکلاتت در مورد باغ باز کن تا بدونم دقیقا مشکلت با دید زندگی من چیه .؟؟؟؟؟ مشکلت با اعتقادات من در چیه
- - - Updated - - -
تنهایی گرامی سلام ممنون که به تاپیک من اومدی
اولا که من اون زندگی فراموش کردم خاطراتشو تا جاییکه تونستم بایگانی کردم و در ادامه هر خاطره ای که یادم بیاد اونو برا آخرین بار میبینم وبعد اون اونو به صفحه99 از زندگیم انتقال میدم تا به صفحه اول برسم واز نو شروع کنم و خاطرات خوب و شیرین جدیدی بسازم
هدفم تو تاپیک اول بازگشت همسرم بود . ولی خب اشتباه بود تاپیکم .. زندگی ما تموم شده بود و تاپیک من یه تخلیه درونی بود در حقیقت ..
نه شاخه به شاخه نمیرم اینجا نوشتاری حرفای دلم زیاده همین . الان بهتر شده جهتدار تر شده
امروز دلایل ترک همسرمو متوجه شدم :1.اشتباهات فردی خودم .2 آزار خانوادش در ناباروری من تشخیص عکس این موضوع و سلامتی من و ناباروری دختر خودشون .3 چشم و هم چشمی .4 حرف های زشت زیبای دیگران .5 اختلاف فرهنگی - طبقاتی . 6وایبر . لاین و اعتیادش .ماهواره. 7 نبود صداقتش در عشق . 8 عدم تناسب زناشویی .شاید مشکلات جنسی . 9 طبع تنوع پذیری در وجود همسرم .10 نمیتونست محدود بودن را تحمل کنه . از تمکین خوشش نمی اومد . دوست داشت مثل خواهرش جلوی مرد نامحرم مینی جوب بگرده .11 بد بختی شدیدشون و حریص به مال دنیا . 12 نبود پدر بالاسرشون از سن کودکی و مادری با زندگی نباتی 13 محبت احمقانه من 14 ولخرجی زیاد من 15 عدم توجه به زندگیم و نشانه های فرو پاشی 16 ..........17و.............18......19.......20... ...................بچگی خودم و بچه پنداری اون . اون از من بزرگتر بود
معما برام حل شده برا همین سلامتیم برگشته و دارم خودمو احیا میکنم . خوشحالم خیلی
اون واقعا لیاقت عشق منو نداره و من هرگز به سقف مشترک با اون خانم برنمیگردم تموم شد . هرگز دنبالش نخواهم رفت حتی تو ذهنم . امروز خوشحالم که خدا مهرشو ازم گرفته ومن دارم نفس میکشم
تنهایی عزیز کسی تو دیگ آبجوش امام حسین دستش نسوخته باید اعتقاد داشته باشی . من اون روز مشکلم ترک همسرم نبود مشکلم و گلایم از خدا بود که چرا این سرنوشت برام نوشتی ؟ من چند ماه بود با خدا مشکلم شدید بود خیلی شدید تا جوابمو داد و راحتم کرد . چشممو باز کرد حکمتشو برام روشن کرد . آینده رو بهم نشون داد . ومن پیشاپیش ازش ممنونم
من برای خدا از خود بیخود شده بودم ونه برای اون خانم
فکر ازدواج هستم چرا دروغ بگم البته اینبار با چشمی باز و عقل و منطق البته نه به این زودی ها قطعی برا سال 95 ولی تلاش از امروز . بدون دلبستگی . این خودش یه تاپیک جداست .
سلام پارسا جان٫حالت چطوره؟! :72:
امدم اینجا واسه بعضی از دوستان که پارسا رو نمیشناسند و یهو اینجا پر رنگ شدن بگم که:
پارسا انسانیه بسیار مهربون و با خدا٫ کسی که تو تمام مدتی که من مشکل داشتم همواره بهم امیدواری داد و مثل یک برادر بزرگ که حواسش به خواهرشه همیشه جویای احوالم بود و یاریم کرد!
پارسا با همه مشکلاتش و غصه و اندوهش همیشه خودشو جای من٫بهزاد و امثال ماها گذاشت و برادرانه کمکمون کرد و واسش اول حل مشکل ما مهم بود تا خودش( شاید به نظر بعضیها تعجب آور باشه) ولی انسانهای هم هستند که دست کمکشون و از اونم مهمتر همدردیشون به دیگران بسیاره!
مگه نه اینکه اینجا سایت همدردیه٫پس چرا پارسا رو بخاطر همدردی کردنش محکوم میکنید؟!
پارسا جانم من واست همیشه آرزوی آرامش و خوشبختی دارم و امیدوارم که هر روز قدمی به خواسته هات نزدیکتر شده باشی و واست دعا میکنم که ازدواجی که در آینده در پیش داری تو رو به خوشبختی برسونه...:203::203::203::203::203::203:
موفق باشی برادر مهربونم:72:
آقا پارسا اتفاقاتی که در این تاپیک میفته، همگرا هستند. (1) پست های بهار و آقای آرام و من و مینوش و آقای لاو لس و آقای تنهایی، (2) واکنش های دوستان به این پست ها، (3) احساس شما در مواجهه با دلخوری ای که تصور میکنید پیش اومده.
هر سه تای اینها تایید کننده ی همدیگه هستند.
پیشنهاد من اینه: از اونجائیکه مدیرهمدردی دانش و مهارت لازم برای تحلیل این موضوع رو دارند، از ایشون کمک بخواید.
موفق و پیروز باشید.:72: