ایامرادرآب نمک خوابانده است؟

نقل قول:

---

بایک نفردیگراشناشوم؟

---

به هیچ عنوان تحت هیچ شرایطی با هر کسی با هر هدفی این کارو نکن.

متین جان

وارد رابطه ای دیگر شدن همانا و مشکلات بیشتر همانا ... شما الآن داری آسیب این گونه روابط را می بینی .... چرا در پی باز کردن باب آسیبی دیگر از این راه هستی ؟

به خودت مسلط باش و از این آقا قطع وابستگی کن و هرگز هم در پی اینکه کس دیگری را جایگزین ایشون کنی نباش چون شکست های پی در پی هست و گرفتاریهای روحی شدید .... راه در امان ماندنت قطع وابستگی و کنترل احساس و عواطف هست


موفق باشی

من قبول نکردم وخواهان فرصت برای فکرکردن شدم درثانی میترسم واردرابطه دیگری شوم وبازاحساس و... نمیدانم چه بگویم؟
اقاموردنظرتقریبامیتوان گفت همکارهستند

متین جان رابطه برای چی؟

اولا که الان شما هنوز از نظر عاطفی و احساسی باید صبر کنی تا به وضعیت نرمال برسی.
بهتره رابطه ات را کامل قطع کنی و یک فرصت حداقل شش ماهه به خودت بدی برای برگشتن به شرایط عادی.

بعد از اون می تونی اگر کسی درخواستی داشت از راه رسمیش وارد بشی.
شرایط شما طوری هست که راحت تحت تاثیر احساسات و عواطفت قرار می گیری و گول می خوری
نذار دوباره باهات بازی بشه.
مگه ظرفیت روح و روان شما چقدر هست که این همه آسیب بهش برسونی؟

شیداعزیزخواستگاری کرد من هم گفتم بااطلاع خانواده ها درثانی من درحال حاضرنیازبه زمان دارم چیزی نگفتند

واقعیت امر نمیتونم تصمیم بگیریم نمیدونم چی درسته ؟چی نادرست؟

- - - Updated - - -

همیشه سعی کن عاشق کسی بهتر از خودت باشی تا با تو زندگی کنه نه بازی…..

یه باردیگه زنگ زدوگفت که بیمارستان بودم وگوشیم خاموش بودو...چرایه حالی ازمن نپرسیدی وبازم من احمق شدم وجواب دادم وامارراگرفت وقطع کردکجامیرم وچیکارمیکنم
اخه ادم هرروزبیمارستان میره
خودم کردم که لعنت برخودم باد من رواحمق فرض کرده وهروقت دلش خواست تک بزنه اس بده دلش نخواست خاموش کنه بازم خاموش کرد
خودم میکنم خودم هستم که بهش رودادم وحالاهم آستر میخواد میخواستم پیام بذارم که بس کن خودتی فکرنکن احمق گیراوردی احمق نیستم خیلی بهت اعتمادداشتم فکرمیکردم راست میگی بعدش گفتم نمیخواهدحالاباخودش فکرمیکنه که ببین حالش راگرفتم حتی اگرحالم گرفته شده باشه بذاراون ندونه که دلم راسوزونده بذارخودم تنهایی دردش رابکشم اجازه ندهم تودلش خوشحالی کنه این همه خوشحالی کرده بسمه
هی وسط حرفهاالکی میخندیداین همه مسخره شدم بسمه این همه بازیچه شدم بسمه :54:

اشتباه پشت اشتباه!!!!!!:81:
خودت نمیخوای عوض شی کمکی هم فکر نکم از دست کسی دیگه بر بیاد چون گفتنیها بهت گفته شده!
ولی شما متاسفانه گوش نمیکنی 100 نفر بهت میگن نکن:81: ولی..... تو باز همون اشتباه 1000بار هی تکرار میکنی!!!!!:97::97:
خسته نشدی از این همه تحقیر شدن!! دختر خودتو جمع کن!:97:
خوشبحال اون پسر چه کیفی میکنه........:227: که هر چی خوردت میکنه باز تو سر پا میشه دوباره میفتی دنبالش..

توی اولین پستی که برای همین تاپیکت نوشتم هم بهت گفتم تو خودت نمی خوای.
از تیرماه تا الان 4-5 دفعه قطع رابطه کردی و هر بار به بهانه الکی برگشتی

شماره موبایلت را عوض کن. راههای ارتباطش را ببند.
تا جایی که می تونی باید همه راهها را ببندی و خودت را هم قوی کنی تا از مرداب بیایی بیرون.


تو می ترسی از این آدم جدا بشی.
در جواب کامنت های دوستان می گی حالا برم با یکی جدید آشنا بشم.
می ترسی جدا بشی تنها بمونی یا ازدواج نکنی یا ....

داری زمان خودت را با این آقا هدر می دی.

هر چی بیشتر باهاش وقت بگذرونی، فرصت های خوب ازدواجت را از دست می دی
برای گذروندن دوران نقاهت رابطه ات وقت بیشتری لازم داری.
اعصاب و روانت بیشتر به هم می ریزه و ...
طولانی تر کردن این رابطه دقیقا تو را می بره به سمت همون چیزی که ازش می ترسی.

چرا خانواده ات تو را در این رابطه اینقدر به حال خودت رها کرده اند؟
نظری ندارند؟ حرفی نمی زنند که این پسر همه جا تو را نامزدش معرفی می کنه ؟
گفتی شهرتون کوچیکه و این آقا همه جا شما را نامزد خودش معرفی کرده. پدر و مادرت هیچی نمی گن؟

به نظرم ما اين وسط فقط حرف مفت ميزنيم تنها فرقش اينه وقتي سركارت ميزاره و بعد يه مدت بهت زنگ ميزنه تو حس عاشقانه نميري و ميدوني سرت كلاه گذاشته
بهتره بري كار خودتو بكني و كلي منت كشي بكني
اصلا و ابداً براي راهكار راهنمايي و درددل ما ارزش قائل نبودي