دوستای گلم امروز دقیقا یک هفته شد که من با همسر سابقم هیچ تماسی برقرار نکردم. از یه طرف خوشحالم که تونستم به خودم غلبه کنم، از طرف دیگه ناراحتم چون همه بهم میگفتند اگه تماسامو قطع کنم اون خودش نگرانم میشه اما از دوستان محل کارم متوجه شدم آقا تشریف بردند کیش:54:
خیلی دلم براش تنگ شده، میخوام ده روز که تموم شد بهش اس ام اس بزنم ببینم چه عکس العملی نشون میده. چون من اینقدر بهش وابسته هستم، تعجب می کنم چطور اصلا نگرانم هم نشده و حالمو از هیچ کس هم نپرسیده
- - - Updated - - -
:47:من نمیفهمم چطور یه مرد میتونه اینقدر قوی باشه که دوسال زندگی مشترک دود شه بره هوا یه ذره قد سر سوزن هم براش افسوس نخوره.یعنی نه غمی نه دلتنگی نه ناراحتی. اینقدر دوست دخترش براش عزیزه که زنشو کلا فراموش کرد؟ یه بغضی تو گلومه هیچ جوری خالی نمیشه. از این که اینقدر به فکرشم قد یه ارزن هم یاد من نمیفته حالم خیلی بد میشه. آخه مگه اصلا همچین چیزی ممکنه که یه آدم اینقدر از سنگ باشه؟