نازنین برو قسمت conversations تو ایمیلت ببین باهاش چت کرده یا نه ؟
- - - Updated - - -
چه ساعتی لپتاپ رو روشن کرده بودی /؟ به نظرت تو اون ساعت استادت انلاین بوده ؟
نمایش نسخه قابل چاپ
نازنین برو قسمت conversations تو ایمیلت ببین باهاش چت کرده یا نه ؟
- - - Updated - - -
چه ساعتی لپتاپ رو روشن کرده بودی /؟ به نظرت تو اون ساعت استادت انلاین بوده ؟
به نام خدا
سلام
و اما ...
1- بازم داری خط فکری خودتو طی میکنی و زیاد روح اصلی راهنمایی ها رو متوجه نشدی!
2- اگر شوهر شما رفتاری خارج از اینی که گفتید میداشت باید در سلامت هورمونی و عقلیش شک میکردید! بابا این شوهر فلک زده شما تازه در اولین مراحل شوکه حالا باز مونده عکس العملهای طی شدن کامل شوک و مراحل بیرون روی از شوک رو باید انتظار داشته باشی و کاملا هم طبیعی هست.
3- خواهر گرامی! اگر هم فکر میکنی بخشش مهریه میتونه کمکی کنه من پیشنهادم اینه : شما بگو من هزارتاشو میبخشم و 110 تای بقیش رو دوست دارم برای صداقت عشقمون یادگاری باشه!
.
در پناه حق.
اگه مهریت رو ببخشی شاید خدایی نکرده فکر کنه ریگی به کفشته و از ترس آبروت اینکار رو میکنی تا بی سر و صدا قضیه تموم بشه:confusion:.... امیدوارم مشکلت به زودی حل بشه و خدا بهترین راه حل رو جلوت بذاره..
آسمانی جرات ندارم برم تو این ایمیل می ترسم
به کسی هم نمی تونم بگم برام چک کنه آخه من کلا مشکلاتممو به هیچکی نمی گم فقط اینجا می گم هیچ دوستی ندارم که بتونم بهش بگم برو میلم رو ببین و در جریان بزارمش به مامانم و خواهرم هم نمی تونم چیزی بگم چون دلم روشنه که شرایط این جوری نمی مونه .نمی خوام از مشکلاتم باخبر شن.
عزیزم ساعت فکر کنم 12 بود .12 گذشته بود.احتمال می دم انلاین بوده باشه .چون معمولا شبا ان بود ولی ...من حواسم بود فکر نمیکنم امیر چت کرده باهاش.تازه اگر چت هم کرده باشه مگه اون چی داره بگه!!
از طرف دیگه می خوام اگر پی گیری کرد بفهمه که از همون روز تا الان من وارد میلم نشدم تا بفهمه چیزی نبوده .
من فکر نمی کنم پیگیری کنه . تازه اگر هم پیگیری کنه ، باز کردن یا نکردن ایمیل چه تاثیری تو اصل قضیه داره ؟
نیازی به دوست و ... نیست. خودت برو از یه کافی نت وارد شو و چک کن .
واقعا اگر خدا بزاره این جریان همین جوری بمونه این عدالت نیست
من میدونم بالاخره بهش ثابت میشه من گناهی نداشتم فقط می خوام سریعتر ثابت شه برای همین تصمیم گرفتم مهریمو ببخشم.البته الان تصمیم گرفتم که بصبر کنم ی بار دیگه هم باهاش حرف بزنم شاید واقعا در مراحل شوکه
من خودم درشوکم حالم خیلی خیلی بده.
نازنین خانوم گرامی از شما انتظار می رود با توجه به توانایی هایی که داری نهایت مهارت خودت را در حل این مشکل به کار بگیری
مسلما رفتارهایی که و عجز و ناتوانی شما را به نمایش بگذارد ، نمی تواند در حل این مشکل کمک کننده باشد
به همین خاطر با صبر و حوصله ، یکبار مشاوره های داده شده و عملکردت رو بررسی کن
تا خودت دستت بیاد کجا ها با مهارت رفتی جلو ف کجاها با عجز و ناتوانی
نازنین از هوشت کمک بگیر ...همسرت تو را دوست دارد ، تو نیز او را دوست داری ، اما هنوز تعامل صحیح بین شما برقرار نشده است تا این مشکل ختم به خیر شود
تاپیک های سبکتیکین رو بخون ،بر راهنمایی های اون تاپیک ها دقت کن ............ این که گفته شد مهریه اش رو نبخشه .............
عملکر کاربر رو هم بررسی کن اینکه تاکید داشت راه خودش را برود و تکرار می کرد :" من خودم میدونم چه جوری شوهرم رو برگردونم سر خونه و زندگی "
متاسفانه به مشاوره ها عمل نکرد ... مهریه اش رو بخشید و طلاق اتفاق افتاد ، اگرچه برای طلاق آماده شده بود و حجمه آن تا حدودی برایش تعدیل شده بود
امیدوارم در پاسخ از شما ، در جواب پستم با این جملات مواجه نشوم
می خواهم زودتر این ماجرا تموم بشه ،
نمی تونم صبر کنم
نه فرق میکنه ،
.... من مهریه ام رو ببخشم شوهرم میاد آشتی می کنیم و هزارتا حرف دیگه ...............
================================
گریه بزرگترین سلاح یک زن هست ، ولی زمانی کارایی داره که در جای مناسب ازش استفاده بشه
فکر کن می خواهی شر سوسک ها را از خونه ات کم کنی اون وقت می ری با تانک به سوسک ها حمله می کنی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ بمب اتم می اندازی روی سر سوسک ها؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
رفتار شما در مواجهه با شوهرت عجز و ناتوانی شما را نشان داد نه اون رفتار عاطفی که روی شوهرت تاثیر مثبت بذاره ( تمام مشاوره ها این بود که شما با فاز عاطفی وارد شوید نه عجز و ناتوانی ) ................ برو پستت رو بخون ، هر 10 تا کلمه نوشتی من گریه کردم ، کلی گریه کردم اون بی تفاوت بود .... یعنی شما در ذهنت اینجوری چینده بودی که من با گریه شوهرم رو نرم می کنم و انتظار داشتی این کار را هم بکند ، حالا که نکرده خورده توی برجکت ، دقیقا هم مردها در برابر گریه های بی جا و بی معنی زنها همین موضع رو در پیش می گیرند
پس آگاه باش و دقیق عمل کن
همه کار هایت را یکجا بازی نکن
......................
بخشیدن مهریه یک بازی هست یک بهانه
من هم این بازی را درزندگی ام داشته ام
و با راهکارهایی که فرشته به من گفته بود و به تو نیز گفته ، سعی کردم در بازی مهریه
برد برد داشته باشم
یعنی هم من راضی باشم و هم شوهرم
یادم هست
شوهرم یه زمانی گفت برم مهریه ام رو ببخشم .... من صحبت های فرشته را با زبان گفتگوی خودم به شوهرم منتقل کردم و در نهایت بهش گفتم می خواهم ازت یادگاری داشته باشم ، تو رو که ندارم در کنارم ، لااقل، ماهی هزار تومن بده ( که من به آن دلخوش باشم)... همین جا هم الان پیش وکیل ثبت می کنم که من تا آخر عمرم همین ماهی هزار تومن رو به عنوان مهریه طلب داشته باشم
شوهرم گفت ندارم ماهی هزار تومن بهت بدم!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!! ==>> می بینی یعنی بازی روانی
بازی من و شوهرو در خصوص مهریه زمان دادن به همدیگر بود
هم او زمان از من می خواست تا به بازیابی خودش بپردازد و درست تصممی بگیرد و غرورش ترمیم شود
و هم من زمان می خواستم تا زندگی ام را بسازم
لذا اینگونه بود که بازی مهریه برای من و شوهرم به برد برد ختم شد
الان نه مهریه ای بخشیده شد ، نه طلاقی اتفاق افتاد و نه هیچ .... جز اینکه زندگی مان را ساختم
نکته دیگر)
یادمه وقتی اومدم تالار زندگی چکامه الگوی من بود
با خودم گفتم اگه چکامه تونسته من هم می تونم
حالا الان به تو می گویم اگه چکامه تونست ، اگه شاد تونست ، اگه من تونستم ، اگه یک زن امیدوار تونست ، اگه روزن تونست ، اگه نیاز 62 تونست و .... پس تو هم می تونی
چون تو هم همجنس ما هستی ..تو هم توانایی ، تو هم ظرفیت داری ، تو هم تحمل داری
--------------------
تا حالا فکر می کردم اگه زودتر با این تالار و مقاله ها و سرگذشت زندگی آدمهای تالار آشنا می شدم ، هیچگاه زندگی ام به اون نقطه آستانه فروپاشی نمی رسید
اما حالا می بینم که صرف آشنایی با تالار و خوندن مقاله ها ، تاثیری در به وجود اومدن و یا عدم به وجود اومدن بحران در زندگی را ندارد
پس به نظرم این آدم ها هستند که تعیین می کنند می خواهند زندگی را بسازند یا نه ...این تالار و مقاله ها و مشاوره ها، حضور کارشناسان و مدیران در تاپیک ها، همه وسیله هستند
مهم خودمون هستیم که بتوانیم درست از اونها استفاده کنیم
در مورد شما هم انتظارم این هست که بتوانی درست و صحیح از مشاوره ها بهره بگیری
------------------
برایت دعا می کنم و امیدوارم بتونی رشته زندگی ات رو دوباره در دست بگیری
دورا دور تاپیکت را خواهم خواند
موفق باشی و پیروز
نکن اینکارو نازنین. مهریه اتو نبخش. حداقل صبر کن مدیر همدردی و فرشته مهربون بیان. حالا چند روز دیرتر. انقدر احساسی رفتار نکن. یادته آقای sci نوشته بود اگه یه کاری رو دلتون می خواد بکنین اما عقلتون تایید نمی کنه به خودتون بگین دو روز دیگه می کنم. نرو انقدر سریع اینکارو نکن. حداقل صبر کن. خودت هم اگه می تونی مشاوره حضوری هم برو.
احتمالا یه مقدار باید بیشتر اخلاقای همدیگه رو بشناسین.
انقدر سریع نرو مهریه رو ببخش. نکن. اونوقت هر دفعه می تونه بهت بگه طلاق با هر دعوای کوچیکی. تو اونوقت می خوای هر بار بهش التماس کنی؟؟؟
صبر کن کارشناسا و مشاورا بیان بیشتر راهنماییت کنن.
عزیزم درکت می کنم . بیمحلیش اذیتت کرده و رنجیدی
اما سعی کن به خودت مسلط باشی . با گریه چیزی درست نمیشه . حتما برو تو ایمیلت و چک کن . حتی احتمالش هست که ایمیل استادت رو حفظ کرده و از ایمیل خودش باهاش صحبت کرده باشه . میتونی وارد ایمیلت بشی ببینی چه خبره ؟
من هم خیلی ناراحت شدم برات.انشالله زود مشکلت حل بشه! ممکنه از طرف شما (یعنی با ایمیل شما ) با اون ارتباط گرفته باشه و از قول شما حرفایی زده به استادت و استاد هم عاشقانه جوابشو داده! همه دارن یکصدا بهت میگن ایمیلتو چک کن واسه اینه که این احتمال وجود داره و اگه شما اینو نفهمی نمیتونی از خودت دفاع کنی! عصبانیت زیاد همسرتون احتمالا از چیزی بیش از دیدن ایمیل اونشبه و من فکر میکنم با استادتون از طرف شما صحبت کرده و جملات عاشقانه شنیده! همین الان ایمیلتو چک کن! همین الان! گفتم همین الان!دههههههه