نوشته اصلی توسط
hamh
دوست خوبم سلام
با توجه به جوابهایی که دادی با کمترین شک همسر تو هم مثل همسر من درگیر اختلال شخصیت مرزی است این اختلال در 2 درصد افراد دنیا شیوع دارد و تقریبا در 75٪ موارد این اختلال در رابطه با خانم ها مصداق دارد متاسفانه این اختلال که ریشه ژنتیک دارد و هم به دوران کودکی پرآشوب و مشکل زا دوران کودکی برمی گردد که با توجه به اینکه گفته اید که همسرت در خانواده طلاق بزرگ شده است احتمالا کودکی درگیرانه ای داشته است همسر من هم در خانواده ای بزرگ شده است که سلطه مادرسالارانه ای بر کلیه کودکان حاکم بوده است و خانم من بارها عنوان کرده است که در دوران کودکی یک روز را به یاد ندارد که کتک نخورده باشد.
متاسافانه این اختلال شخصیت باعث ایجاد مکانیزمها ذهنی آسیب زایی برای شخص می گردد که نمی تواند ارتباط با ثباتی با اطرافیان نزدیک خود برقرار نماید و دائما ارتباطاتش با دوستان و خانواده درگیر تنش و آشوب است. دو مکانیزم دفاعی ناسالم این افراد این است که دائما افراد اطراف خود را به دو نیمه (splitting) تقسیم می کند ، یک نیمه سفید و حمایتگر و دوست دار او هستند و نیمه دیگر سیاه که ترسناک و دشمن و آسیب زننده هستندو دائما بین ایده آل سازی و ضد ایده آل سازی در حرکت است. مکانیزم مخرب دیگر این افراد این است که احساسات و صفات ناخوشایند خود را به طرف مقابل نسبت می دهد و طرف مقابل را به آنها متهم می کند متاسفانه یکی دیگر از مواردی که شخص bpd را درگیر خود می کند ترس از تنهایی و رها شدگی است معمولا این افراد نسبت به پس زدن و رها شدن شدیدا واکنش نشان می دهند هر چند که این مقدار از نظر فرد سالم خیلی جزئی و پیش پا افتاده باشد مثل عدم توجه لحظه ای به آنها که می تواند نهایت خشم وغضب را در آنها برانگیزاند و یا حتی به تصمیم گیریهای نسنجیده و خصمانه دست بزنند از جمله ترک منزل و همسر و فرزند اما تحمل تنهایی برای آنها بسیار سخت و طاقت فرسا است لذا در این مواقع به موجودی از جان گذشته و بیرحم و بی منطق تبدیل می شوند و حتی ممکن است برای رفع تنهایی و احساس بی کسی به رابطه های لاابالی گرانه دست بزنند. اصطلاح می گویندپوست احساسی شخصیت های مرزی به علت ناملایمات کودکی دچار سوختگی شده است که با هر تلنگری دچار جراحت و خونریزی مجدد می شود. یکی دیگر از رفتارهایی که در این افراد دیده می شود به ایجاد جرج و آسیب به خود است که باعث جاری شدن خون گردد و یا حتی در بعضی مواقع اقدام به خودکشی یکی دیگر از نشانه های دیگراین اختلال سیکل های کشنده قطع و وصل کردن ارتباط می باشد که معمولا در هر شروعی با خوشی و رابطه ایده آل آغاز و در نهایت با تنفر و خشم فراوان به پایان می رسد که تحمل آن واقعا طاقت فرسا است. در کل این اختلال شخصیت از جمله اختلال های سخت و مشکل می باشد که کنار آمدن برای اطرافیان با آن سخت و عذاب آور است لذا من به شما پیشنهاد می کنم:
1- مطالعه خودت را در این زمینه بیشتر کن
2- با خودت رو راست باش که آیا حاضر هستی یک عمر این وضعیت را تحمل کنی
3- آیا تحمل روحی قطع و وصل کردن های ارتباطی طاقت فرسا را داری
4- آیا تحمل توهین و افترا خشم و غضب های بیجا و غیر قابل کنترل ر ا داری
5- به نظر من یک خوش شانسی که شمادارید این اسن که بچه ای ندارید لذا راحت تر با خودت کنار می آیید و آسیب کمتری متوجه شما خواهد شد
6- اگر تصمیم به ادامه زندگی گرفتی با انرژی مضاعف به زندگی برگرد و همسرت را به رفتن پیش رونپزشک ترغیب کن ولی اگر تصمیم به ترک و طلاق گرفتی اجازه نده که تردید تصمیم شما را تحت تاثیر قرار دهد
7- و این را هم به شما بگویم که در درجه اول شما مسئول زندگی خود هستنید و شما کوچک ترین تاثیر و دخالتی در شرایط فعلی همسرتان نداشته اید. لذا هیچ گاه دچار عذاب وجدان نگردید و سعی کنید به زندگی سالم و پر نشاط ادامه بده
برایتان زندگی پرسعادتی را آرزومندم
اگر سوال و یا همفکری در نظر شما باشد در خدمت هستم