عمل مادر و عکس العمل شوهر

ببین هر جا که شوهرت اشتباه می کنه همون اول نزن تو ذوقش مثلا با عصبانیت میاد میگه بابات فلان کرد مامانت فلان کرد . تو بگو راست می گی اما بزرگواری کن .
بعد به طور غیر مستقیم با زنانگی لازم در وقت دیگه راه درست رو بگو نه اینکه بگی تو اشتباه کردی مثلا بگو به نظرت این کار رو بکنیم خوبه گفت نه بگو باشه هیچ وقت وارد بحث نشو .( یادت باشه جر روبحث بدترین چیزه ) همیشه بهش گوشزد کن می خواهی تو زندگی آرامش داشته باشی در کنار اون
برای اول بودنش مثلا اگه جایی باید بین با شوهرت رفتن و خانواده ات رفتن انتخاب کنی اون رو انتخاب کن
یا جلو خانواده ات وقتی اون هست بهش خیلی توجه کن مثلا سر میز غذا اول به شوهرت تعارف کن از اینکه بهت بگن شوهر ذلیل عم نترس
دیگه خودت بهتر می دونی شوهرت رو چه چیز هایی حساسه
هر از گاهی هم بهش بگو مامانش این ها رو خیلی دوست داری اندازه مامان خودت .
ما زن ها یک ذره جدیدا اخلاقامون مردونه شده اینه که هممون با شوهرامون مشکل داریم . زن یعنی لطافت
شوهرم همیشه میگه . هیچ وقت من هر حرفی زدم همون لحظه با صورت نیا تو روم بگو نه
یه وقت هایی از حرف خود مرد ها هم میشه فهمید چه چیز هایی رو دوست دارند
موفق باشی . سعی کن میشه

- - - Updated - - -

فردا روزه مرده . چه روزی بهتر از این روز
یک کادو خوب یه شام خوشمزه عجله نکن برای خونه بابات رفتن هم . دیر نمیشه . اول با شوهرت خوش باش . کادوش رو بده ازش تعریف کن . از آرامشت کنارش بگو . از خوبی هاش بگو ( حتما خوبی هم داره ) درسته الان بدی هاش جلو چشمته اما حتما خوبی های زیادی هم داره . بعد ازش نظر بخواه بگو اول بریم خونه بابای کدوممون . هر چی گفت قبول کن . هر چند شام دعوت کردی خودت رو خونه مامانت . اما عجله نکن برای رفتن . اول خودتون اول خودتون . اصلا امشب برای اون شام بپز امشب کادوش رو بده . امشب رو بهترین شب زندگیت کن . واست مهم هم نباشه اگر اون اندازه که تو ذوق داری اون ذوق نداره . واسه دو نفره بودنتون ارزش قائل شو

ممنون ساره جون راهنماییتو خیلی عملی گفتی من اینطوری دوست دارم راهنماییم کنن بازم بیا بهم سر بزن و اینطوری راهنماییم کن.

دیشب شام خونه مامانم بودیم اتفاق بدی نیفتاد شوهرمم زیاد سرسنگین نبود و حرفای شما ها یادم بود بهش بیشتر توجه کردم سر میز غذا هر وقت غذاش تموم میشد بهش تعارف می کردم بعدشم شوهر خواهرم به شوهرم گفت قرار بود هفته پیش جایی بریم اول گفتی میام بعد نیامدی اول اجازتو از زنت بگیر بدم بگو منم بلند گفتم اجازه منم دست شوهرمه من کاری ندارم خواستم طرفداری از شوهرم بکنم و پشتش در بیام.

امروزم صبح اول وقت که شوهرم بیدار شد رفت دوش بگیره منم بیدار شدم اخه من همیشه می خوابیدم و اون صبحانشو می خورد و می رفت گفتم بذاز امروز که جمعه هم هست و روز مرد هم هست بلند شدم و صبحانه درست کردم و هدیشو بهش دادم و بهش گفتم روزت مبارک تشکر کرد بهش گفتم رفتم برات یه چیزی خرم سایزتو پیدا نکردم حالا شرمنده پول و همراه یه نامه گذاشته بودم توی پاکت بهش دادم ولی اون پاکت رو باز نکرد و فقط گفت ممنون من ناراحت شدم بهش گفتم بردار من ناراحت میشم گفت باشه برداشت و گذاشت توی کشوی میز و رفت.راستش من دوست داشتم برداره و با خودش بره و اون نامه رو بخونه ولی نکرد چه جوری بهش بگم که از کارت ناراحت شدم؟

خب خداروشکر اومد به پدرت تبریک بگه کاش همسر من هم حداقل زنگ بزنه و تبریک بگه
باید بیشتر صبر کنی این قضیه یه شبه یا یه هفته ای درست نمی شه چندین ماه طول می کشه

بعد ناراحتیتو نمی خواد به شوهرت نشون بدی فقط ازش بپرس از این هدیه خوشش نیومده ؟
قرار شد یه مدت انتقاد نکنی دیگه

ببین عزیزم پول دادنت درست نبود حتما نیاز نبود چیزی بخری که نیاز به سایز داشته باشه یا می تونستی با مغازه دار طی کنی که در صورت اندازه نبودن میایی عوض می کنی . من همیشه وقتی شوهرم بهم پول هدیه می داد شاکی می شدم می گفتم دوست دارم به خاطرم حداقل نیم ساعت تو بازار بگردی یا فکر کنی که چی باید برام بگیری . این نشون دهنده ی اینه که براش ارزش قائلی . حالا بگذریم دیگه شده دیگه . ولی یادت باشه از این به بعد به مخصوصا مرد ها پول هدیه ندی . اون قطب مالیه خونه است و پول دادنت تو بهش شاید از نظرش به منظوره به رخ کشیدن پولت باشه .
اگه فکر می کنی دیر نشده برو براش یه چیز بخر یه چیز کوچیک اما با ارزش براش
در مورد اینکه نامه ات رو نگرفت اصلا بروی خودت نیار . اصلا نیاز نیست ناراحتی ات رو ابراز کنی . امشب وقتی اومد خونه موقع ناهار نه شب . وقتی احساس کردی یک مقدار خستگی اش در رفت برو نامه ات رو بیار و بگو می خوام بخونیش . ( ازش بخواه با مهربونی ) اگه باز هم این کار رو نکرد بهش بگو حوصله داری خودم برات بخونم . اگر جایی دراز کشیده است برو کنارش دراز بکش نامه رو بگیر سمتش و شروع کن براش خوندن ( غرور نداشته باش )
یه مثال از دیشب خودم برات بزنم چهلم خاله ام بود ما هم رفته بودیم . یه حرفی زدم جلو داداشم که هر چند از نظر خودم بد نبود اما شوهرم خوشش نیومد و وقتی اومدیم خونه شروع کرد به گفتن اینکه چرا نمی فهمی چی می گی و از این حرف ها . من هم یکم از خودم دفاع کردم بعد رفتم تو اتاقم نیم ساعت بعد رفتم با یک چایی کنارش نشستم گفتم حالا آروم شدی . اگه حرفی زدم منظوری نداشتم ببخشید . تموم شد .
سعی کن هیچ شبی قهر با شوهرت نخوابی همیشه در آخرین لحظه هم شده آشتی کن . مردها غرور دارند منتظر معذرت خواهی نباش حتی اگه اشتباه از اون ها باشه تو آشتی کن اون ها جور دیگه جبران می کنند . در درونشون می دونند مقصرند اما غرورشون نمی زاره معذرت خواهی کنند .مادرم همیشه میگه زن نازه مرد گاز
ببین یه جور هایی غرور شوهرت در این مدت خدشه دار شده باید کم کم درستش کنی . در یک روز معجزه نمیشه . باز هم می گم برو یک عطری که دوست داره براش بخر.در کنار پول بهش بده .(خدایی انگیزه ات چی بود پول هدیه دادی). چند سالته یکم ناپخته به نظر میایی .
راستی حرف سر شامت عالی بود .همیشه همینطوری باش
یک نکته دیگه که برای مرد ها خیلی مهمه : جلو پدر مادرش ازش تعریف کن . مثلا حرف شد که شوهر فلانی بده یا خوبه تو هم سریع بگو که شوهرت در فلان موضوع خیلی عالیه . عاشق رفتاراشی . از این حرف ها

- - - Updated - - -

راستی تو یکی از پست هات نوشتی بابا مامانت ناراحت باشن آتیش می گیری و ین حرف ها . ببین اول از همه ای کاش این حس رو نسبت به شوهرت هم داشتی . شوهرت این رو می فهمه که تو ناراحتی اون رو به ناراحتی پدر و ماادرت ترجیح می دی . واسه همین هی سعی می ک) یادت باشه چیزی که پدر مادرت رو می تونه نابود کنه خراب شدن زندگی تو است . و شادی تو و خوشی زندگی ات شادی اون هاست .
اون ها پدر و مادرند ببیند تو زندگیت خوبه همه ناراحتی هایی که بینشون بود ر و فراموش می کنند . پس سعی کن زندگی ات رو سرشار از خوشی کنی .
یادت باشه بزرگوراری از آدم نه تنها چیزی کم نمی کنه بلکه بر عیار انسان اضافه هم می کنه . بزرگوار باش و کوتاه بیا ( باز هم می گم از جر و بحث دوری کن )
یه مثال می زنم . مثلا شوهرت خواست لوسر خونتون رو انقدر پایین آویزون کنه که سر هرکی از زیرش رد میشه می خوره بهش همه می دونند این ایراده اما شوهرت می گه می خوام اینطوری باشه شما نظرت رو با دلیل با آرامش می گی اما اون قانع نمیشه تا همین جا صحبت بسه شما حرفش رو قبول می کنی (این یعنی دوری از جدل ) مطمئن باش خودش دو روز بعد میاد جای لوسر رو درست می کنه . هر کی اومد خونتون گفت چرا این لوسر چرا انقدر پایینه توبگو چون شوهرم اینطور دوست داره و من برای نظرش ارزش قائلم ) این یک مثال بود . اما منظور دوری از جر و بحث کردنه

25سالمه خوب اره ناپخته که هستم چون سنمم کم بود وقتی ازدواج کردم و به خاطر همین کم سنی و نداشتن تجربه موقع ازدواج(20سالگی)خیلی از پایه های زندگیمو از همون اول کج گذاشتم از روی بچگی و خیلی هاش داره الان تاثیر بدشو نشون می ده .
انگیزم از دادن پول این بود که چون شوهرم پول خیلی دوست داره گفتم شاید پول بدم خوشحال تر بشه ولی ناراحتم نشد فقط ازش دیروز پرسیدم چرا هدیتو برنداشتی گفت من و تو نداریم که بردار برای خودت خرج کن (من اینطوری حس کردم که دلش نیامد از من پول بگیره)منم گفتم اگه برنداری ناراحت میشم من برای دوست پسرم (کنایه از خودش)نامه نوشتم دوست دارم بخونیش از کشو دراوردم گذاشتم روی میز گفتم خواهش می کنم صبح برش دار الان از خواب بلند شدم دیدم نامه رو برداشته ولی پولو با پاکتش گذاشته توی کشو.

واما زندگی موفق منم اون شب شانس اوردم که سر سنگین نبود اخه اونشب خیلی خوب پول دراورده بود خیلی خوشحال بود و همین باعث شد که قضیه به نفع من تموم بشه شاید خدا دلش به حالم سوخته بود من به این رفتارش عادت کردم یه وقت میبینی یه هفته با خونوادم انقدر خوبه که هفته بعد برعکس مثل دریا جزرو مد داره هیچ وقت ثابت نیست من هیچ وقت نمی تونم خوشحال باشم اون موقع ها که ناراحته با خونوادم که هیچی من ناراحتی خودمو دارم اون موقع ها هم که خوبه من همش افسوس می خورم که این پایدار نیست و ممکنه تا چند روز بیشتر طول نکشه و به همین خاطر نمی تونم لذت ببرم حتی از همون چند روزه خوبیش...

پایه رو کج گذاشتی اما دلیل نمیشه ادامه بدیش . تو کم کم شروع کن. مطمئن باش جواب مب گیری . انقدر با یاس به این موضوع نگاه نکن. ضمنا نکنه یک دفعه منت بزاری سر شوهرت . مثلا دیدی حال شوهرت خوبه شروع کنی به گلایه .
مطمئن باش جواب میگیری.
چون این مشکلات رو خودم هم پشت سر گذاشتم بهت می گم که مطمئن باش . روزی میرسه که هر دو از هم راضی هستید . مشکلت حاد نیست انقدر به خودت نگو که وای این چه زندگیه که من دارم . یک چرخ تو این تالار بزنی درک می کنی که زندگیت خیلی هم خوبه. منتظره جواب های خوب ازت هستم
. ضمنا همه مرد ها پول دوست دارند . اما یادت باشه همیشه کادو بخری

باشه می خوام ادامه بدمو زندگیمو بسازم البته به یاری خدا و کمک شما دوستای خوبم .خیلی خوب شد که این سایتو پیدا کردم خیلی ادم سبک می شه

خوشحالم که تصمیم بر این کار گرفتی .
یادت باشه منتظر معجزه در یک روز هم نباش
یادت باشه درسته باید مهربون باشی اما یادت باشه منفعل نباشی ( زیاد آویزونش نشو سعی کن در عمل محبتت رو نشون بدی )
مطمئنم تو هم جواب می گیری من گرفتم من هم مشکلات تو رو داشتم اما الان همه چی آرومه واسه بچه دار شدن اقدام کردم دعام کن زودی مامان شم.
یه وقتی اگه حرف شد و شوهرت گفت که همه چیز رو خراب کردی و از این حرف ها . بگو اون موقع بچگانه فکر می کردم اما هنوز هم دیر نشده و به خاطر زندگی ام و به خاطر عشقم به تو می خوام زندگی بهتری برات بسازم . از گفتن واقعیت هیچ وقت نترس . خدا راستگویان رو دوست داره .
هر کاری که برای شوهرت می کنی برای رضای خدا بکن . ( باور کن این باعث صبرت میشه ). خدا برای زن و شوهری که سعی در بهتر زندگی کردن می کنند بسیار ثواب در نظر گرفته
منتظر خبرهای خوب از طرفت هستم.
یه چیزی هر از گاهی بی بهونه برای شوهرت گل بخر

این تاپیک از ظرفیت مجاز تاپیکهای مشاوره ای عبور کرده .

شهتاب عزیز

حال که از راهنمایی های مفید دوستان بهره گرفته و تصمیمات سازنده ای گرفته ای پیشنهاد می کنم نکات اساسی و کارساز راهنمایی ها را لیست کن و بطور

جدی به کار بگیر و اگر گاه احساس کردی نتیجه نداده باز ناامید نشو نیاز به زمان داری . بهتره مهم برایت این باشد که شما راه درست را بروی و درست عمل

کنی تا وجدانت راحت باشد که همین خود منشاء مهمی برای آرامش هست .


تا مدتی سعی کن تاپیک جدید در این رابطه باز نکنی و فقط عمل کنی و تمرین داشته باشی . بعد از مدتی از نتایج اقداماتت ما را باخبر کن و در صورت نیاز به راهنمایی

های دیگر تاپیک باز کن تا دوستان یاریت کنند . توصیه اکید من بر خلاقیت و خود جوشی شما هست و فقط در موارد خیلی ضروری تاپیک باز کردن .


موفق باشی