RE: چگونه شوهرم را جذب خود کنم و با او رفتار مناسب داشته باشم ؟
هاجس جان. دوست خوب چرا پيش يه مشاور نمي ري؟ حتماً بيشتر از ما مي تونه كمكت كنه. بهت مي گه در مقابل اين رفتار چكار بايد بكني؟
باور كن با خواندن نوشته ات قلبم درد گرفت. از ته دل دعا مي كنم مشكلت حل شه. عزيزم اگه به خدا و دعا كردن اعتقاد داري 40 روز نذر كن زيارت عاشورا بخوني تا مشكلت حل شه. شايد نيروهاي ماورايي بهت آرامش بده.:323:
RE: چگونه شوهرم را جذب خود کنم و با او رفتار مناسب داشته باشم ؟
عزيزم
اينجا مشاور خوب نداريم يه بار سر مشكل قبلي مون رفتم بهم گفت طلاق بگيري بهتره
ولي من دلم ميخواد سعي خودمو بكنم الان تمام اميدم به اينجاست
RE: چگونه شوهرم را جذب خود کنم و با او رفتار مناسب داشته باشم ؟
چرا از خونواده ها از یه بزرگ از کسی که همسرت احترام خاصی واسش قائله کمک نمیگیری؟
RE: چگونه شوهرم را جذب خود کنم و با او رفتار مناسب داشته باشم ؟
همسرم وقتي ميره تو فاز لجبازي و قهر فقط حرف خودش رو قبول داره رابطه ش با خانواده ي خودشم خوب نيست
كه بهشون بگم
اگه حرف بقيه براش مهم بود كه اينطوري رفتار نميكرد
RE: چگونه شوهرم را جذب خود کنم و با او رفتار مناسب داشته باشم ؟
هاجس عزیزم!
یک مدت اصلا باهاش راجع به طلاق حرف نزن و اگه شوهرت شروع کرد یک جوری موضوع بحث رو عوض کن و نذار این مورد مدام مطرح بشه! وقتی اس ام اس هم میفرسته اصلا به اون قسمتش توجه نکن و جواب نده!! و بحث رو به موضوعات عادی بکش.
از اون قسمت حرفات خوشم اومد که وسط دعوات گفتی " نون تست بخر" به نظر من همینطور عادی رفتار کن. میدونم که صبر نداری و دوست داری اوضاع هر چه زودتر به حال عادی در بیاد ولی تنها راه صبر و شکیبایی هست.
با حرفایی که زدی به نظر من پیشرفت قابل توجهی پیدا شده و آفرین بهت میگم که تا همین حد هم تونستی شوهرت رو نرم کنی!!:104::104:
خودت میگی که شوهرت لج کرده پس تا یک مدت صبر کن و کوتاه بیا تا خودش خسته بشه!!
بازم میگم دیگه نذار حرف طلاق بینتون رد و بدل بشه!!
نقل قول:
پريشب وقتي ميخواستيم بخوابيم منم خودم رفتم كنارش خوابيدم و ايندفعه هيچ مخالفتي نكرد ولي پشت به من خوابيد (البته برام مهم نيست چون از اين بابت خيلي خوشحالم)
:104::104::104:
از این کارت خیلی خوشم اومد و سعی کن کارایی از این قبیل انجام بدی واقعا تاثیر داره!!
متن اس ام اس هاتون رو خوندم یاد اس ام اس های خودم و شوهرم افتادم البته اون موقع که مشکل داشتیم الان که تو اس ام اس هامون همش قربون صدقه هم میریم :311:! اکثر آقایون وقتی دلخورند همینجوری جواب میدند پس نگران نباش عزیزم :72::72::72::72:
امیدوارم دفعه بعد خبرهای بهتری بهمون بدی! منتظرت هستیم عزیزم
RE: چگونه شوهرم را جذب خود کنم و با او رفتار مناسب داشته باشم ؟
سلام
شوهرم داره كم كم نرم ميشه با اينكه هنوز هيچ ابراز علاقه اي بهم نميكنه و همچنان ميدونم كه به بهانه دانشگاه خونه عمه ش ميره ولي دارم سعي ميكنم كه بي تفاوت باشم نسبت به اين مساله. من كم و بيش بهش محبت ميكنم البته نه خيلي زياد كه دلشو بزنه
ديروزم يه چند باري از طلاق حرف زد البته نه مث قبل يصورت جدي و عصباني ولي من خودمو به نشنيدن ميزدم و با شوخي و خنده مسير بحث رو عوض ميكردم چند بارم باعث شدم اخمش باز بشه و بخنده:227:
ولي واقعا هنوزم نميدونم كه منو دوست داره يا نه ، دليل رفتاراشو نميدونم برام خيلي عجيبه اين همه تناقض
اگه واقعا دوست داره طلاق بگيريم چرا كاري نميكنه كه كلافه بشم و برم
RE: چگونه شوهرم را جذب خود کنم و با او رفتار مناسب داشته باشم ؟
:72:
مدیر همدردی :
نقل قول:
اما هاجس گرامی:
احساسات شما کاملا مشخص و قابل درک هست. آنقدر که علاوه بر بنده ، اکثر اعضاء شرکت کننده در این تاپیک هم شدیدتر از خود شما درک کردند!!!
اما برای رهایی از این فشار باید نکاتی را مورد توجه قرار دهید:
یکم:
مرز بین احساسات و منطقت را پررنگ کن.
اکنون احساس شما جریحه دار شده است. لذا نمی توانی درست و منطقی تصمیم بگیری. گاهی متارکه می کنی، گاهی گریه می کنی، گاهی دعوا می کنی، گاهی دلسوزی می کنی، گاهی تجسس می کنی، گاهی تعقیب می کنی و ....، اینها به خاطر اینست که بر خود مسلط نیستی.
دوم:
برای هر اقدام صحیحی باید احساست را کنترل کنی.
پس باید به جای اینکه متمرکز شوی روی رابطه همسرت و عمه اش، باید متمرکز شوی روی رابطه خودت و همسرت. و سایر مسائل زندگیت(همانطور که گفته ای، اگر بتوانی به نحوی بی خیال رابطه او و عمه اش شوی، بقیه زندگی ات عالی هست. پس لذت بقیه را ببر تا تقویت شوی
سوم:
شما مرتب دست به تجسس زدی، و پیامکهای همسرت را نگاه کرده ای. او را تعقیب کرده ای.
همه اینها یعنی هر وقت دلت وسوسه می کند همان کار را می کنی حتی اگر اشتباه باشد. خب همسرت هم این اشتباه را می کند و هر وقت دلش می خواهد به عمه اش سر می زند. شما یواشکی به موبایل او سر می زنی او هم یواشکی به عمه اش.
پس اگر می خواهید مشکلتون را مدیریت کنید شما روراست باشید. و از تجسس و تعقیب دست بردارید.
چهارم:
بیشتر مشکلات این چنینی مربوط به وابستگی های قبل از ازدواج هست. بیشتر وقتها وابستگی به دوست ، معلم ، خانواده و ... .هست. در مورد همسر شما هم احتمالا وابستگی به عمه هست.
درست نیست با ذهن بافی مسئله را ناموسی کنیم و به جاهای باریک بکشانیم. هر کسی می تواند به سادگی چنین تهمتی به دیگری بزند. اما این روش صحیح و اخلاقی نیست.
پنجم:
می پذیرم که همسر شما در مدیریت رابطه اش با عمه اش ضعیف عمل می کند. و نتوانسته است روش صحیحی داشته باشد. اما اگر شما بخواهید کمک کنید . اول باید او و عمه اش را از زیر ذره بین خود خارج کنید. تا رنگ زمان و تجاهل شما آنرا کهنه و دست دوم کند.
تا کنون همسر شما شاید تنهایی اش را با درد دل کردن با عمه اش پر می کرده است. اما شما اکنون به خواست همسرتان وارد زندگیش شده اید و دوستتان دارد. پس اگر آرام آرام بدون حساسیت کنارش باشید شما همه کس او خواهید شد وعمه جایگاه واقعی اش را می یابد.
همانطور که گفتند ترس برادر مرگ هست. شما ترس از ارتباط صمیمی او و عمه اش داشته اید و همین ترس موجب شده است اقداماتی بکنید که او بیشتر از شما دور شود و نگرانی اش را با عمه اش در میان بگذارد.
پیامکی که از عمه اش نوشتید اشاره به این دارد که عمه هم متوجه شده است که شما کم کم دارید وابستگی او به عمه اش را کم می کنید.(این مهم هست)، پس اگر به عنوان یک همسر خوب عمل کنید به مرور همسرت را بیشتر در کنار خود خواهید دید.
ششم:
سعی کن هیچ واکنش مثبت یا منفی نسبت به او وعمه اش نداشته باشید. نه اصرار کن که با هم بروید، نه اصرار کن که برو، نه اصرار کن که نرو، نه بپرس که رفتی یا نه؟ نه در این مورد صحبت کن.
برای مدتی چنان رفتار کن که اصلا شما خبر نداری که او عمه ای دارد.
می دانم برای شما که خود را در این احساسات شدید انداخته اید چه کار سختی هست. اما مقاومت کن تا کم کم مسئله کم رنگ شود.
در این صورت همسرت به شما نزدیکتر می شود. روزی می شود که همسرت در مورد عمه اش با شما صحبت می کند. اگر شما ساکت و صبور و پذیرا باشید هم خوبی های عمه اش را می شنوید و هم در مورد بدیهاش با شما درد دل خواهد کرد.
هفتم:
رابطه عاطفی و جنسی و تنوع رفتاری خودت را افزایش بده. و مخصوصا در همدلی و هم حسی و همدردی با شوهرت قوی ظاهر شو.
این مسئله خیلی وقتی هست که هر دو شما را به شدت آزرده است. مدتی وقت بگذار و خودت را تقویت کن و دور از این مسئله همسرت را در آغوش بگیر.
به او بگو نیازمند نوازشش هستی. به او بگو که نیازمند حرفهای عاشقانه اش هستی. به او بگو که شکننده شده ای و دوست داری که تو را صمیمانه در آغوش بگیرد.
به او بگو که کم و بیش هر دو بی تجربگی هایی داشته اید.
به او بگو می خواهید که صرفنظر از مسئله ارتباط او با عمه اش ، روابط غنی زناشویی با هم داشته باشی.
به او بگو: تو قول بده به من توجه کنی، نوازشم کنی و با من باشی، من هم قول می دهم حساسیتم را نسبت به عمه ات کم کنم.
خلاصه:
0- پرهیز از منفی بافی
1 - کنترل احساس
2 - عدم تجسس
3 - تمرکز زدایی از عمه
4 - هم حسی با شوهر
5 - تقویت ارتباط عاطفی و جنسی با همسر
6 - تقویت سایر زمینه های مثبتی که بین شما و همسرتان هست.
--------------------------------------------------------------------------------
هاجس عزیزم
فکر میکنم حالا که اوضاع کمی به آرامش رسیده، بهتره یه بار دیگه این پست ارزشمند مدیر عزیز همدردی رو بخونی و یه یا علی بگی و این گام ها رو طی کنی عزیزم.
به امید خبرای بهتر از تو و همسرت.
:72:
RE: چگونه شوهرم را جذب خود کنم و با او رفتار مناسب داشته باشم ؟
هاجس عزیزم
خیلی خوبه. آفرین :104::104:
من مطمئنم شوهرت طلاق نمیخواد و فقط عصبانیه و از روی عصبانیت این رو مطرح میکنه!
عزیزم بسیار خوب پیش رفتی و من مطمئنم روز به روز رابطه تون بهتر میشه :46::46:
تمام تاپیکهایی که کارشناسان برات گذاشتند رو دوباره بخون بهت خیلی کمک میکنه و مطمئن باش شوهرت دوستت داره :72::72: فقط بهش فرصت بده تا با خودش کنار بیاد و افکار منفی رو دور بریزه. فقط عزیزم صبرتو از دست ندیاااا!! وگرنه این همه تلاشت از دست میره!
فردا هم منتظریم که خبرهای بهتری ازت بشنویم! موضوع عمع هم فعلا کاملا بکذار کنار تا رابطه تون درست بشه.
موفق باشی عزیزم:43::43:
RE: چگونه شوهرم را جذب خود کنم و با او رفتار مناسب داشته باشم ؟
واقعا خانم زیبا کردستانی خیلی قشنگ مینویسه ...
هاجس عزیز منم خیلی خوشحالم که شرایط داره بهتر میشه ...
دیدی میگن هرچی دنبال یه چیزی باشی ازت دور میشه پس دونبالش نباش خودش میاد سراغت تنها چیزی که تو باید رعایت کنی اینه که یه مقدار همسرت رو رها کنی بزار فکر کنه دیگه بهش نچسبیدی بزار فکر کنه که برات اهمیت نداره چکار میکنه ببین خودت چه حالی داشتی وقتی همسرت بهت اعتنا نمیکرد همش میخواستی به یه بهانه بهش نزدیک بشی پس حالا تو این کار رو بکن یه رابطه معمولی فعلا قربون صدقش نرو باهاش خیلی شوخی نکن غذاهائی که خیلی دوست داره سعی کن کم درست کنی در کل همراهش باش ولی در عین حال هم بهش خیلی توجه نکن سعی کن خودت را با خوندن کتاب و دیدن تلویزیون و ... یه مدت سر گرم کنی وقتی میاد خونه همه چیز و حاضر کن ولی مثلا واسش چائی نیار بذار خودش ازت بخواد که یه چائی واسش ببری اگه بخوای همه کارهائی که در زمان صلح و صفا انجام میدی در زمان ناراحتیت هم انجام بدی اونوقت فکر میکنه خوب همیشه این شرایط پابرجاست و براش فرقی نمیکنه بذار فرق بین روزهای خوب و روزهای سخت زندگی رو اون هم بچشه (شاید صحبتهام درست نباشن) ولی ازت میخوام که علاوه بر اینکه به توصیه ها و راهکارهای خوب ارائه شده عمل می کنی واسه خودت یه حد بزاری که خیلی برای یه مدت (تا زمانی که شوهرت بیاد بهت بچسبه) تو بهش نچسبی اصلا واست مهم نباشه کی میره کی میاد کجا میره با کی میره با کی میاد فقط مثل خانوم خونه دستور بده لیست بده که این چیزها رو میخوام ... یا اینکه بگو یه روز یه وقت بزار بریم واسه خونه خرید کنیم ولی یه ذره بی تفاوت باش نسبت بهش
قربونت برم مطمئن باش که هدفت میرسی و همسر عزیزت هم از کرده خودش پشیمونه مطمئن باش الان اگه بهت میگه بیا جدا شیم چون دلش نمیخواد بیشتر از این تو ذجر بکشی و پیش خودش احساس شرمندگی میکنه نسبت به تو اگه این پیشنهاد هم میده فقط به خاطر توئه ولی از اونجائی که تو دختر با شهامتی هستی و با صبر و بردباری از پس این مساله زنگیت بر میای
RE: چگونه شوهرم را جذب خود کنم و با او رفتار مناسب داشته باشم ؟
هاجس جون:
منم مثل تو خیلی احساساتیم... وقتی تایپیکت رو خوندم یاد خودم افتادم.. اما الان تو 2 تا مسئله داری: اول باید رابطتو با شوهرت درست کنی و بعد سر از رابطه شوهرت و عمش دربیاری.... در حال حاضر اصلا احساساتی نشو ووقتی دیدی داری عصبی میشی خودتو آروم کن اصلا به خودت اجازه نده که عصبی بشی به یاد بیار که با عصبی شدنت رابطه گرم و صمیمیتون خراب شد پس با عصبی شدن و احساساتی شدن مشکلت حل که نمیشه هیچ بیشترم میشه. زندگیو باید ساخت... خودش از اول ساخته شده نیست
بعدشم سعی کن شوهرتو با زبون بازی بکشی سمت خودت... وقتی رابطتون خوب شد برای روزایی که حس میکنی می خواد بره پیش عمش برنامه بذار 2 تایی برید جایی یا یه کاری بنداز گردنش انجام بده .... سعی کن با همسرت دوست بشی تا بتونی از چنگ عمش درش بیاری...تو باید با سیاست و زرنگی از هر راهی که می تونی وقت بیشتریو با همسرت بگذرونی
عزیزم صبر کن و اصلا احساساتی نشووووووو.... اینو هم به یاد داشته باش که شوهرت هیچ گناهی نداره بین تو و عمش گیر افتاده... خیلیم بهش ابراز علاقه کنی و بفهمه خیییلیییی بهش وابسته ای ممکنه بعدا برات بد بشه... ولی سعی کن رابطه عاشقانه باهاش داشته باشی
تعادل داشته باش
برات آرزوی موفقیت میکنم