RE: دختري را دوست دارم اما نمي دانم چه كاري درست است.
درد عشقی کشیده ام که مپرس زهر هجری چشیده ام که مپرس
داداش میفهممت!!!!!!!!!ولی نمیدونم باید چی بگم بهت!!!! من راهی رو که خودم رفتم بهت توصیه میکنم: اقدام رسمی از طریق خانواده!
مرگ یه بار شیون یه بار !!!!!!
الان تو وضعیتی هستی که دوست داری خیال پردازی کنی ، آیندت رو با اون دختر تجسم میکنی و باهاش زندگی میکنی ولی اینکارو نکن این فکرا مثل مرداب میمونه هرچی بیشتر تقلا کنی بیشتر فرو میری!!!! تاپیک منم بخون وضع ما عجیب شبیه بهم!!!!
RE: دختري را دوست دارم اما نمي دانم چه كاري درست است.
وای اینارو که میخونم انگار دقیقا ماجرای خودمه.واسه منم سخت بود ک برم پیش مشاور ولی دوستم گفتن هیچ راه دیگه ای نداری.رسما دیوونه شده بودم. اصلا روم نمیشد .من دانشجوی پزشکی ام.همیشه سرم تو درس بود و ب هیچ پسری فک نمیکرد.وقتی رفتم مشاور اولش گفتم من روم نمیشه بگم گفت راحت باش گفتم میشه عینک آفتابی بزنم؟:163: گفت هرجور راحتی.ولی آقا صابر واقعیت اینه ک روانشناسا چیزیایی ب چشم دیدن ک برای ما اصلا قابل تصور نیست پس نباید خجالت بکشیم.منم اولین تجرببه عشقیم بود و طرفم هم کاملا بیخبر. دکتر ب من گفت این دقیقا هذیانه و گفت نباید وابستگی ب هذیان پیدا کرد.گفت فک کن تو ی مسیر طولانی با یکی هم صحبت بشی ک فوق العاده جذاب باشه با همون معیارهای تو بعد راهتون ک تموم شد خداحافظی کنین برین.گفت تو وابسته ب عشق اون میمونی؟؟ گفتم این آقا فرق داره ب من نزدیکه تو ی دانشگاهیم. گفت این از اون همسفر چندساعته هم ب تو دورتره! تو نمیدونی...