RE: لطفا منو راهنمایی کنید
سلام shad عزيز من فكر نميكنم پاك كردن صورت مسئله مشكلي رو حل كنه
اما اينكه ازش بخواي يه مدت بهت فرصت بده تا يه خورده آرامش بگيري كار مناسبيه اما حتما بهش بگو كه نياز به تنهايي داري و بخواه كه دركت كنه ( حتما موقع اين درخواست به چشماش نگاه كن)
توي اين مدت هم سعي كن خودت و خواسته هات رو بهتر بشناسي.
و البته ما هم تورو تنها نمي زاريم
RE: لطفا منو راهنمایی کنید
دوست خوبم شاد عزیز اگه یادت باشه یه بار بهت گفتم یه کم از هم دور بشین!
من با تصمیمی که گرفتی موافقم!
بهتره بفهمه که تو هم احساس داری .نیازی هم نیست بهش بگی .یه کم باهاش جدی تر برخورد کن اگه علت رو پرسید بهش بفهمون که از دستش ناراحتی.
امروز داشتم فکر می کردم شرایط من و تو چقدر به هم شبیهه!پس اشتباهاتی که من انجام دادم تو تکرار نکن!
RE: لطفا منو راهنمایی کنید
اين موضوعی که نوشتيد برای اسفند 86 است . کنجکاوم بدونم الان اوضاع چه طور؟ انشاء ا.. که بهتر شده باشه
RE: لطفا منو راهنمایی کنید
نقل قول:
نوشته اصلی توسط shfa
اين موضوعی که نوشتيد برای اسفند 86 است . کنجکاوم بدونم الان اوضاع چه طور؟ انشاء ا.. که بهتر شده باشه
فکر کنم اشتباهی نوشتید:162:
اگه هم که اشتباه ننوشتید، فعلا خوبه خدا رو شکر...
ممنون:72:
RE: لطفا منو راهنمایی کنید
سلام shad عزيز :72:
خيلي خوشحالم كه وضعيتت بهتر شده..اميدوارم روند بهروزيت هر روز افزون بر ديروز باشه
به اميد روزي كه مشكلات همه دلهاي پاك محو و ناپديد بشه و و ذهن ها اونقدر ارتقا پيدا كنند كه هيچ انساني به خودش اجازه نده موجودي رو از خودش آزرده كنه !
خدارو سپاس و باز هم سپاس
تا بعد. :72:
RE: لطفا منو راهنمایی کنید
ممنونم anigma ی عزیز:72:
این چند وقته سعی کردم بیشتر برای خودم وقت بگذارم. این سه چهار روز رفته بودم مسافرت، خونه خواهر شوهرم، با همسرم و مادرشوهرم.. خیلی خوش گذشت. خواهر شوهر و مادر شوهرم واقعا دوست داشتنی هستن و من در کنارشون خیلی راحتم. خدا رو واقعا شکر می کنم که دوستشون دارم.
دیشب دوباره با همسرم بحثم شد اما اینبار نتونست موضوع رو به نفع خودش تغییر بده. پدر شوهرم هم فهمید اما در کمال تعجب دیدم که خیلی ناراحت شده و می خواست منو از ناراحتی در بیاره. وقتایی که به جای عصبانی شدن ناراحت میشم، همسرم همه چی رو به نفع خودش تموم می کنه. اما وقتایی که عصبانیتم رو نشون می دم همه چی رو روبه راه می کنه.
دو روز پیش یه کتاب خوندم به اسم رازهایی درباره مردان... از باربارا دی آنجلس، اون خیلی کمکم کرد، البته خیلی وقته این کتاب رو دارم اما تا حالا نخونده بودمش.
سعی دارم هر چند وقت یه بار بخونمش چون می دونم که امکان داره به رویه سابقم برگردم و همه چی رو دوباره خراب کنم. همسر من آدم بدی نیست من خودم با رفتارام از اون یه آدم بد می سازم.. به هر حال اینم جای خوشحالیه، چون مشکل از رفتار خودمه و خیلی راحت تر می تونم مشکل رو حل کنم..
بازم ممنون:72:
RE: لطفا منو راهنمایی کنید
سلام اميدوارم منو يادت بياد.
چه عجب! بالاخره خونديش؟ (كتاب رازهايي درباره مردان رو ميگم)
گفتيم يه سري به مشكل شاد بزنيم ببينيم به كجا رسيده؟ (البته من ديگه توي همدردي فعاليت نميكنم و اين پست هم سفارشيه)
چند تا نكته:
1- مشاور رفتي؟ قاعدتا پاسخ منفي است! (اگر خواستي بري پيش همون مشاوري برو كه فبلا ميرفتين، حداقل تنها)
2-حالا كه با عصبانيت و مقابله به مثل جواب ميده يه مدت همين رويه رو امتحان كن.
به نظر من شوهرت از اين مطمئنه كه هميشه در دسترس و مهربون براش ميموني. اگر يه مقدار احساس خطر كنه ممكنه (به احتمال زياد) تغيير رفتار بده.
3- دوست نداري اين سوال رو جواب نده.
وضعيت سكستون چگونه است؟ منظورم اينه كه با هم سكس دارين يا نه؟ و آيا اين سكس كامله يا در حد دوران عقد؟
از اين زاويه هم به موضوع نگاه كن. ممكنه همين مسئله روي اعصاب همسرت اثر گذاشته باشه. چون اگر اشتباه نكنم مدت نسبتا زياديه كه عقدين.
موفق باشي
RE: لطفا منو راهنمایی کنید
ممنونم خیلی لطف کردین :72:
بله بالاخره خوندمش، یه سالی بود توی کتابخونه خاک می خورد، گفتم بد نیست هم خاکشو بگیرم هم بخونمش :D
حدستون درسته، مشاوره نرفتم، آخه تنهایی که فایده نداره.
اصلا این چند وقته حوصله نداشتم، نمی دونم چه خبره، فعلا انگار توی این دنیا نیستم. برای همین به چیزی اهمیت نمی دم، نمی دونم شاید اشتباه می کنم اما فعلا گذاشتم یه کم زمان بگذره ببینم چی کار میشه کرد. یه کم که جدی باهاش حرف می زنم اخلاقش متعادل میشه، باید هر چند وقت یه بار این کار رو بکنم تا همیشه متعادل بمونه، یه چیزی شبیه شارژ کردن...
برای اینکه اذیت نشم فعلا دارم به خصوصیات خوبش فکر می کنم، روی عصبانیتش دارم کار می کنم تا این اخلاقشو کنار بذاره اما تنهایی نمیشه، آخه خونواده اش خراب می کنن، مثل یه لولو باهاش برخورد می کنن خوب معلومه که همه رشته های من پنبه میشه..
اون سوال آخرتون رو اگه اشکالی نداره جواب نمی دم.
بازم خیلی ممنونم که به مشکل من سر زدید. من اگه مشکلم با پدر همسرم حل بشه یه بار بزرگ از روی دوشم برداشته میشه راحت تر می تونم به بقیه مسائل زندگیم برسم. مشکل بزرگش اینه که فکر می کنه فقط خودش و همسرش پدر و مادرن و پدر و مادر من هیچ حقی ندارن، از من انتظار داره پدر و مادر خودمو ببوسم و بذارم کنار و فقط در اختیار اونها باشم. آخه عهد دقیانوس که نیست. شنیدین که عروسها پسر و می دزدن؟ حالا دقیقا اونا دارن این کار رو می کنن، دارن نهایت تلاششون رو می کنن که همسرم پیش من نباشه. متاسفانه همسرم خیلی ساده اس و خیلی زود باور، خیلی دوست داشتم همسرم استقلال رفتاری داشته باشه، اما نداره.
RE: لطفا منو راهنمایی کنید
شاد عزیزم فقط می تونم برات دعا کنم
RE: لطفا منو راهنمایی کنید
شاد عزیزم سلام . تمامی صفحات رو خوندم . واقعا متاثر شدم.
عزیزم این ادم بیماره و حتما باید به مشاور مراجعه کنه و حتی دارو مصرف کنه. به نظر من هر چه زود تر مجبورش کن پیش مشاور بره .
من قبل از ازدواجم یک نامزد دقیقا با خصوصیات شوهر تو داشتم که واقعا روزی 100 بار خدا روشکر می کنم که الان از شرش خلاص شدم . اونم مثل همسر تو کم کم خودشو نشان داد.
اصلا دوست ندارم با یادآوری اون خاطرات دوباره خودمو عذاب بدهم ولی هرچه زودتر برای نجات خودت اقدام کن. بازم می گم من دوست ندارم از جزئیات رابطه ی قبلی ام برات مثال بیارم تا باور کنی ولی 100% مثل تو بود شرایطم. من انقدر عاشقش بودم که حاضر بودم بمیرم ولی اون باز هم توی سرمن بزنه و دستور بده !!!
ناراحت نشی عزیزم ولی الان که مطالبتو خوندم واقعا خوشحال شدم که به موقع تونستم خودمو نجات بدهم . درواقه دارم که جون اون مشاوری که چشم های منو باز کرد دعا می کنم .
امیدوارم تو هم هرچه زودتر همون طور که من متوجه شدم ، متوجه شی . برام ننویس که تو با من فرق داری چون من نامزدم بوده ولی تو شوهرته! ضرر رو از هرجا بگیری منفعته حتی اگه الان 2 تا بچه داشتی . تو حالا حالا ها خیلی آینده بهتری می تونی داشته باشی . حتما بدون چون چرا پیش مشاور برو.همسر تو بیماری و بیماری اش هم خیلی طول می کشه تا درمان شه(البته نه100%) خدا کمکت کنه عزیزم.