RE: طولانی شدن قهر و به اجرا گذاشتن مهریه
و شما هم قرار بود بهش بگی تا وقتی تو ازدواج نکنی نه ، هروقت تو ازدواج کردی خیالم از بابت خوشبختی تو راحت شد . بعدش من تصمیم می گیرم برای زندگیم .
این رفتارها از سوی همسرت یعنی تلاش برای وادار کردن شما به واکنش . طبیعی بدان که او نخواهد با شکست غرورش به زندگی برگرده .
شما هم همچنان روی موضعی که گفتم باش . و البته به ایشان اعلام کن من بیش از این نمیتونم تهران بمونم . و باید برگردم . و نتیجه ای که از این نشستها و صحبتها گرفتم اینه که تو مایل به اینکه ما یک زندگی سالم و درست با هم داشته باشیم نیستی . و ظاهراً میخواهی من طوری برگردم که باز هم همان کتک زدنها و رفتارها ادامه پیدا کنه و من همه جوره بپذیرم و ... و اینم امکان پذیر نیست . من با اینکه دوستت دارم اما نمیتونم اینجوری زندگی کنم . من سهم خودم را از اشتباهاتم می پذیرم و حاضرم روش کار کنم و تغییر بدهم و حتی حاضرم یک مدت زمانی با هم زندگی کنیم و من به روش درست رفتار کنم . اگر باز هم این روند من فایده نداشت و ما باز هم مشکل داشتیم و نتونستیم با هم خوب زندگی کنیم . دیگه با وجدان راحت میرم . چون در اون صورت من تلاشم را برای اینکه درست رفتار کنم و عمل کنم را کرده ام . می بینی که شروع هم کرده ام . و رفتارهای کنونی من همه اش صادقانه هست حتی اگر تو باور نکنی . اما اگر این فرصت زمانی را اینگونه قبول نکنی . من باز هم با وجدان راحت ازت جدا میشم چون من تلاشم راکردم .
.
RE: طولانی شدن قهر و به اجرا گذاشتن مهریه
دوستای خوبم سلام
همسرم بدجوری کلافم کرده و رو اعصابمه.دائم ناله میکنه که من همه ی تلاشمو دارم میکنم اما همش از طرف تو جواب منفی میشنوم.میدونید دوستان تلاشش چیه اون فقط حرف میزنه فقط حرف،واز من انتظار داره که بدون هیچ شرطی ادامه ی زندگی باهاش رو بپذیرم.چنان تو حرف زدن هم مهارت داره که گاهی نزدیکه با حرفاش گول بخورم.اون حتی حاضر نیست تعهد بده که دیگه دست رو من بلند نکنه خیلی جالب که مثل بچه هامیمونه و به من میگن تو حاضری به خاطر من چیو امضا کنی.تو همه ی کارا میخواد مقابله به مثل کنه احتمالا ازم انتظار داره که تعهد بدم اگر ایشون دست رو من بلند کرد من خفه خون بگیرم. هر چند که دارم تمام سعیمو میکنم تا خونسردیمو حفظ کنم و بهش ابراز علاقه کنم.ایشون دائما بهونه گیری های بی مورد میگیره و انتقام جویی میکنه مثلا چون من بهش گفتم که واسه وکیل گرفتن ده میلیوون خرج کردم ایشون قسم میخوره که اون هم دوازده میلیون خرج کرده و میگه به خدا راست میگم،جالب اینجاست که خودش میره دادگاه و کارای حقوقیشو انجام میده. ای بابا..... ماادما دیگه کی میخوایم به خودمون بیایم.البته امروز من بهش گفتم که دیگه بیشتر از این نمیتونم بمونم و باید برم و همون صحبت هایی که فرشته ی مهربون فرمودند رو بهش گفتم ولی ایشون کلی ناله کرد و گفت من دیگه نمیدونم باید چیکارکنم که تورو برگردونم!!!!!!(من یکی که نمیفهمم ایشون تا امروز چه تلاشایی کردن که من نفهمیدم.)
RE: طولانی شدن قهر و به اجرا گذاشتن مهریه
افتاب مهتاب عزیز سلام
کارشناسان بهترین راهکارا رو بهت دادن من حرفی ندارم
فقط خاستم یه یاداوری کنم و اونم اینه که وقتی تاپیک باز کردی شاید یکی از اهدافت این بود که در شرایط کنونیت باشی
یعنی کنار همسرت و تلاش دوباره
عزیز دلم یه جور برخورد و تصمیم بگیر که بعدا حسرت این روزا نخوری
قرار نیست همسر شما تغییر کنه قراره شما با هم برای بهبود زندگیت تلاش کنی
برات از ته دل موفقیت ارزومندم عزیزم
RE: طولانی شدن قهر و به اجرا گذاشتن مهریه
RE: طولانی شدن قهر و به اجرا گذاشتن مهریه
حالا اگه مثلا شش ماه این دادگاه رفتن و بازی طلاق گرفتن رو بذاری کنار
و بدون هیچ توقعی ، خالصانه برای زندگی خودت تلاش کنی ، و سراسر عشق بورزی ، چه چیزی رو از دست می دهی؟
برای خاتمه دادن به یک زندگی که با عشق شروع شده ، هیچ وقت دیر نمیشه ، اما برای ساختنش فرصت ها اندک هست
در هر صورت برایت آرزوی موفقیت دارم
شاد باشی و سربلند:72:
RE: طولانی شدن قهر و به اجرا گذاشتن مهریه
عزیزم راستش من اصلا نمی تونم شرایط شما رو درک کنم. اما احساس می کنم حاضر به اعتماد نیستید. شاید ظاهرا محبت می کنید اما مدام دنبال این هستید که اشتباهات ایشون رو در برگردوندن خودتون پیدا کنید. به دنبال چراغ سبزها نیستید. البته این فقط احساسیه که از نوشته هاتون بر میاید شاید واقعا اینطور نباشه.
RE: طولانی شدن قهر و به اجرا گذاشتن مهریه
بال های صداقت عزیز سلام
من واقعا کلافه ام و فشار خیلی زیادی رومه. من به همسرم پیشنهاد دادم که شش ماه تا یک سال مسئله ی دادگاه رو متوقف کنیم نه اینکه کنسل کنیم و یک بار دیگه به همدیگه فرصت زندگی کردن بدیم ولی ایشون اصلا زیر بار نمیره و حتی حاضر نیست که در حالیکه یک تعهد میده که دیگه دست رو من بلند نکنه من دعاویه حقوقیم رو پس بگیرم.
امروز با هم رفتیم بیرون همسرم منو برد پیش یکی از دوستاش و ایشون شدیدا به من اصرار میکرد که از همسرم هیچ تعهدی نخوام و فقط بهش اعتماد کنم و دعاویه حقوقیم رو هم پس بگیرم. همسرم نمیخواد مسئولیت هیچ کدوم از کارایی رو که کرده به عهده بگیره و همش میگه غرورم خرد میشه. آخه منم غرور دارم.منم هفت ماه خونه ی پدرم نبودم که حالا اینطوری بخوام برگردم و تازه ایشون بخواد واسه من شرط بذاره.
دوستای خوبم بدجوری گیر کردم خواهش میکنم کمکم کنید.
RE: طولانی شدن قهر و به اجرا گذاشتن مهریه
سلام دوست گلم
ببین خانومی شدیدا مشتاقی که از همسرت تعهدی بابت کتک نزدنش بگیری.یه حقیقتی رو بهت بگم.اکثر زنها از اینکه همسرشون کتکشون میزنن مینالن.ولی عزیزم ما هم در ایجاد عصبانیت و تحریک اونها بی تاثیر نیستیم.
یه تجربه شخصی دارم در این زمینه>
من هم اوایل همسرم زیاد باهام برخورد فیزیکی میکرد.احساس میکردم خیلی دارم مظلوم واقع میشم.اما بعد از مدتی اختلاف یک روز نشستم و با خودم فکر کردم.گفتم یه لیستی تهیه میکنم از کارهایی که خشم همسرم رو زیاد میکنه و وقتی دعوامون میشه اون لیست رو مطالعه میکنم.
حالا میفهمم همسرم خیلی هم مقصر نبوده و من بیشتر مقصر بودم که زمینه رو ایجاد میکردم.وقتی دعوامون میشد وایمسیتادم جلوش و جواب میدادم...در حالیکه مردا دوست دارن داد و بی داد کنن و زن ها باید در اون لحظه سکوت کنن تا خشم مردشون فروکش کنه
اگر من هم جلو همسرم وایستم و به قول معروف باهاش یکه به دو کنم نتیجه میشه دعوا و کتک کاری.الان اگر دعوامون بشه یا محیط رو ترک میکنم یا تو دلم ذکر میگم.یا سر خودم رو مثلا به تمیز کردن کیفم گرم میکنم.میذارم هرچی دلش میخواد بگه...
یه نیم ساعتی بعد اروم میشه ولی انقدر از سکوت و صبر من شرمنده است که نمیدونه چه طوری ابراز علاقه و شرمندگی بکنه.
به نظر من شما انقدر به فکر گرفتن تهد از همسرت نباش.با تعهد گرفتن چیزی درست نمیشه.مشکل باید ریشه ای حل بشه و باور کن برای حل مشکل کتک این را حلی که من گفتم معجزه میکنه.
این نسخه رو من برای چند نفر دیگه گفتم .باورت نمیشه الان نزدیک چند ساله کسایی که هر روز از شوهرشون کتک میخوردن دیگه این موضوع تکرار نشده.
پس دوست خوبم باید یاد بگیری رفتار درست چیه.نه اینکه به فکر گرفتن تعهد اونم به زور باشی.
تعهدی که به زور داده بشه ارزشی نداره.به نظر من در مورد کتک زدن مسرت اصلا روش گیر نده و مطمئن باش با این راهکار ساده مشکل کتک زدن خیلی راحت حل میشه
مردها غرورشون زیاده عزیزم.اگر بخوای مستقیم بایستی جلوشون و بگی این کار ر. بکن و اون کار رو نکن نتیجه اش کاملا برعکس میشه.
دوست عزیزم انقدر نترس.دیگه اخر اخرش طلاقه دیگه.درسته؟
یک بار دل به دریا بزن.برگرد سر خونه و زندگیت اما توروخدا این نکته ای رو که امشب گفتم رعایت کن.اینجوری مشکل کتک حل میشه عزیزم.
بابا خوبه که عجله داره برای برگردوندن تو به زندگی ! اگر برعکس این بود چی؟!
اگر میگفت حالا بمون خونه پدرت تا ببینم چی میشه....
هیچ وقت اصلا به این موضوع فکر نکن که همسرت خانوادش بیشتر براش مهمه یا شما.این موضوع دیونه ات میکنه.
جایگاه همسر و خانواده اصلا قابل قیاس بهم نیست.
این چه حرفیه میزنی؟حرف خاله خانومای 200 سال پیشو میزنی؟!تورو میخواد که براش بچه بیاری؟!
اولا اگر بچه ای بیاد ببخشید خون کی تو رگاشه؟!مادر اون بچه کیه؟!کی میخواد اون بچه رو بزرگ کنه؟!
اینکه همسرت دوست داره از تو بچه داشته باشه یعنی خیلی دوست داره و دوست داره به واسطه وجود بچه پیوند با تو محکم تر بشه.
ببین دوست خوبم همسرت هرکاری میکنه هر چی میگه شما برداشت منفی میکنی !
بیچاره دنبال خونه گرفتنه..میخواد برت گردونه...باهات مشاوره اومده....به نظر من همسرت خیلی بیشتر از شما داره قدم برمیداره
وقتی راجع به خانوادش حرف میزنه خیلی اروم(تاکید میکنم خیلی اروم) بگو به خاطر تو و علاقه ام به تو احترام اونا رو هم نگه میدارم.
دوست عزیزم فکر میکنی من دل خوشی دارم از خانواده همسرم؟!
اگر بدونی چه نقشه هایی کشیدن برای اینکه به من مهریه ندن و حتی کلی دروغ ادمای خدا نشناس از سمت من به همسرم گفته بودن تا همسرم از من تنفرش بیشتر بشه و زودتر به قول خودشون طلاقم بده؟!
فکر میکنی الان میبینمشون چیکار میکنم؟چیکار باید بکنم؟همین دیروز که با همسرم برای اولین بار یعد از 4 سال زندگی مشترک رفته بودیم مسافرت کلی براشون سوغاتی خرید !!!! با اینکه همسرم بارها گفته که خانواده من (یعنی خواهر و مادرش) در سخت شدن زندگی ما و رسیدن کار ما به دادگاه سهم زیادی داشتن.
تو جای من بودی چیکار میکردی؟
الان به فکر تنفر و ...نباش.طبیعیه.بعدا مثل من باهاش کنار میای.
بین فاصله ایجاد شده بین شما داره کار رو بد تر میکنه...
حواست باشه پول رهن خونه از بین نره.
فاصله ها باعث ایجاد مگسان دور شیرینی میشه(همون کسایی که بهش اس ام اس میدن)
ب نظر من دیگه فکر کردن بسه.تو که وکیل داری خانومی.
دلیل نداره برای شکایتت رو پس بگیری و بیای به همسرت بگی رفتم پس گرفتم.
وکیلا کلی از این دور زدنا بلدن.بگو یه جوری که همسرم مطمئن بشه من شکایتمو پس گرفتم ولی کاملا از چرخه خارج نشه و فقط به حالت تعلیق دربیاد
یه نکته دیگه...گفتی داییت زندگ زد و...
ببین با موقیعتی که الان شما داری خیلی خیلی باید با دقت بری جلو.اگر یک درصد هم میبینی ممکنه همسرت با تلفن کسی ناراحت بشه وقتی باهاشی گوشیت رو بذار رو سایلنت
اصلا و اصلا زمینه ایجاد دلخوری رو فراهم نکن چون شما هر دوتون نزده دارید میرقصید
دلجو-دلتنگ دو جمله نوشته که دقیقا حالت درونی شما رو بیان میکنه.
ببین گوش کن عزیزم....
زودتر کاراتو بکن برای برگشتن سر خونه زندگیت.دیگه بسه این کارها و اعصاب خوردی ها.فقط به فکر ساختن زندگیت باش.
با وکیلت هم صحبت کن که یه جوری همسرت رو فعلا اروم کنی و بگی به خاطر تو کنسلش کردم ولی واقعا اینکاررونکن.
بالهای صداقت راست میگن
یه 6 ماهی خاصانه برورو و زندگی کن.نترس.
یه امتحان دیگه بکن خودت و همسرت رو .چیزی رو از دست نمیدی...
تو تا برنگردی توی زندگی نمیتونی ایرادای همسرت رو درست کنی.
کنار هم بودنتون در رفع مکشلاتتون خیلی کمک میکنه.
qlkغرورت رو هم برای حفظ زندگیت بشکن.چیزی رو از دست نمیدی....
منم همسرم فوق العاده مغرور بود.حتی انقدر که بدش میومد کسی بیاد خونه مون مثلا یه جعبه شیرینی بگیره!!
میگفت به غرورم برمیخوره.
مگه ما نداریم خودمون شیرینی بگیریم؟!!!!!(خودم خنده ام میگیره اینا رو مینویسم)!!!!!
منم خیلی مغرور بودم اما دیدم اون مغرور...منم مغرور...دیگه زندگی میشه جهنم...
به خاطر همین غرورم رو گذاشتم کنار.الان خیلی هم راضی ام و همسرم هم خیلی خیلی غرورش کمتر شده
RE: طولانی شدن قهر و به اجرا گذاشتن مهریه
دنبال شرط نباش .
موضع شوهرت برای حفظ غرورشه و این طبیعی هست .
خوب فکرهات رو بکن ، اگر دوست داری زندگیت حفظ بشه ، نباید روی تغییر شوهرت حساب باز کنی . به هیچ وجه کار به تغییر او نداشته باش . فقط در پی تغییر خودت باش و با مهارت برخورد کن . و اورا همینطوری که هست بپذیر .
خوب فکر کن ، اگر می خواهی زندگی کنی . پس برگرد به زندگیت و در پی این باش که خودت درست عمل کنی ، بدون ترس و نگرانی و حساب و کتایهای مربوط به آینده .
در مورد دعاوی همانطور که مریم گفت می توانی از وکیلت کمک بگیری که چگونه می توانی به حالت تعلیق درش بیاری .
بعدش هم می توانی بگی به خاطر تو بر می گردم به زندگی اما می خواهم 6 ماه با هم قرار بزاریم که هر کدوم اشتباهی داشتیم ، فقط با گذشت با همدیگر برخورد کنیم و هوای همدیگر ر داشته باشیم و در هرشرایطی به هم محبت کرده و عزت و احترام همدیگر را نگه داریم . اینرا به عنوان تمرین خوب زندگی کردن بهم قول بده .
بگو اگر اینو بهم قول بدهی ، قول مردونه ، بر می گردم . اینجوری یک منت شیرین روی سر همسرت داری ، چون هم شرط حقوقی نگذاشتی براش ، هم گفته ای به خاطر او برمی گردی ، هم قولی که ازش گرفتی یک قول یک دوره شیرین در زندگیتون هست .
امیدوارم از این ترسها و نگرانی ها و حساب گریها بیرون بیایی و به این پیشنهاد توجه کنی .
موفق باشی
.
RE: طولانی شدن قهر و به اجرا گذاشتن مهریه
خانم فرشته مهربان
برایم سوالی پیش امد. آیا اینکه افتاب-مهتاب میداند که همسرش اصلا دوست ندارد در فشار زمانی قرار بگیرد ایا گذاشتن شرط زمانی کار درستی است؟ آیا اگر همسرش باز این پیشنهاد را رد کند غرور افتاب-مهتاب زیر سوال نمی رود؟ منظورم این است که این قول و قرار را با خودش تنهای بگذارد و به شوهرش نگوید. چون قرار است افتاب -مهتاب در این 6 ماه روش خود را به تنهایی تغییر دهد.
در عوض شرطی را مطرح کند که می داند همسرش حتما قبول می کند.