RE: خسته از تکرار مشکلات!!
سلام دوستای خوبم
مرسی که برام نوشتین
من همیشه به این فکر میکنم که آدما از دور و برمون پر میکشن ولی ما هیچوقت یاد نمیگیریم قدر زنده ها رو بدونیم
میدونم تنها راه اینکه شوهرم ابراز کنه دوستم داره اینه که منم پر بکشم اونوقت با تموم وجودش عشقشو ابراز میکنه
خیلی ناراحتم از اینکه تو زنده بودنم باید غصه بخورم، مگه من از شوهرم چی میخوام
خیلی سخت بود یه کم مهربونتر باهام حرف میزد؟ خیلی سخت بود ازم میخواست کنارش باشم؟ همونطور که از بقیه میخواد، همونطور که با بقیه مهربونه
ابتسام عزیز میخواستم بگم خودم میام، ولی بغض اجازه نداد، نمیدونستم اینکه برم درسته یا نه
ولی دلم خیلی شکسته، تا شماها جواب بدین کلی گریه کردم و با مامانش حرف زدم، بهش گغتم حالا دیگه میبینی پسرت باهام چکار میکنه، ازش خاستم از خدا بخواد شوهرم این کارهاشو ؛ آتیش زدن دل منو کنار بزاره
خیلی تنهام
RE: خسته از تکرار مشکلات!!
شمیم جان قربونت برم
آخه چشمای ناز تو چه گناهی دارند که از اشک خیسشون می کنی
خانومی ، کی گفته که شما تنهایی
این همه بچه های تالار نگران تو و جویای احوال و زندگی ات هستند
اینقدر غصه نخور
می دونم دلت نازک شده
میدونم می خواهی همسرت بیاد تو رو در آغوشت بگیره
می دونم الان واقعا شارژ عاطفی ات تموم شده و واقعا لایق این هستی که همسرت تو را سفت در آغوش بکشه و بهت بگه که چقدر تو برایش مهم هستی
صد در صد که برایش مهم هستی
همین امشب ، خیلی آروم بهش بگو
بذار دلت خالی بشه
ولی با حسرت و آه نگو ، با جلب دلسوزی نگو
مثل یک نیاز ، مثل یه خواسته بگو
بهش بگو نیاز به آرامش داری و می خواهی سرت رو بذاری روی شونه هاش
RE: خسته از تکرار مشکلات!!
بالهای صداقت عزیز ممنون که درکم میکنی
به نظرت الآن راه بیفتم برم یاخونه بمونم؟
RE: خسته از تکرار مشکلات!!
شمیم جان
عزیزم کاری رو انجام بده که در آرامش به رویت باز بشه
دوست داری بری ، می تونی فشار و جو ناراحتی اونجا رو تحمل کنی و از در کنار شوهرت بودن آرامش دریافت کنی ، برو
توی خونه چند ساعت تنها بمونی ، آرام هستی و بهم نمی ریزی ، بمون
ببین عزیزم ، نمی دونیم که الان اوضاع اونجا چه جوری هست
آیا شوهرت می تونه با تلفن دردت رو تسکین بده یا نه ؟
آیا می تونه اونجا رو ترک کنه بیاد یا نه ؟
از شرایط همسرت که خبر نداریم ، توی ذهنمون احتمال هایی می دهیم ، که شاید دقیق نباشه
به همین خاطر می گویم ، بسنج ببین کدوم کار برای تو آرامش به همراه داره
عزیزم نمی خوام بیش از این فشار تحمل کنی
ببین شما تا الان درد خودت + درد همسرت + درد خانواده همسرت رو به دوش کشیدی
الان کمی به فکر خودت باش تا بتونی دوباره قدم برداری
راه کوتاهی که در مقابلت نیست
یه راه طولانی زندگی هست
باید انرژی داشته باشی یا نه؟
باید بتونی ، احساس امنیت بکنی یا نه؟
به همین خاطر خودت فکر کن و درست تصمیم بگیر
وقتی با راحتی فکر کنی و بعد تصمیمت رو اجرا کنی ، کم کم آرامش می یابی
RE: خسته از تکرار مشکلات!!
بالهای صداقت عزیز
اونجا الآن دور همن؛ میگن و میخندن و احتمالا با دخترها گرم میگیره و همه از خاطراتشون میگن اگرم بشه یه سوره میخونن و یه کم گریه میکنن
جو دوستانه ای اونجاس که شاید بودن من محدودش میکنه
نمیدونم بایدبهش اجازه اینکارو بدم یا نه
نمیدونم
RE: خسته از تکرار مشکلات!!
شمیم جان ، اینکه بهش اجازه بدهی یا نه ، چقدر توی آرامش الانت تاثیر داره؟ کم یا زیاد؟
RE: خسته از تکرار مشکلات!!
نمیدونم
بالهای صداقت عزیز واقعا نمیدونم
برم اونجا مسخره بازیشو ببینم یه جور داغون میشم
بمونم خونه تو تنهایی و فکر و خیال اینکه داره چکار میکنه هم یه جور داغونم میکنه
هر دوتاش بدتره؛ یعنی انتخابی بین بد و بدتر ندارم
تو این شرایط ترجیح میدم شمائی که از بیرون دارین قضیه رو نگاه میکنین بهم بگین کدوم کار بهتره؛ رفتن یا موندن؟
RE: خسته از تکرار مشکلات!!
نقل قول:
نوشته اصلی توسط shamim_bahari2
یعنی انتخابی بین بد و بدتر ندارم
شمیم بد رو انتخاب کن ، ولی انتخاب کن ! انتخاب امشب تو رو یک قدم به خوشبختی و آسایش و عشق، نزدیک می کنه :72:
RE: خسته از تکرار مشکلات!!
بالهای صداقت عزیز میرم ، چون اینطوری فکر و خیالم بیشتره
میشه برام بنویسی که خواسته هام منطقیه یا غیر منطقی؟
چطوری باید به شوهرم بفهمونم که بابا زن یه سری نیازها داره، انتظارات داره که باید پاسخ داده بشه؟
در حالیکه تک تک این انتظارات و نیازها رو در مورد دیگران کاملا میفهمه؛ درک میکنه و بهش پاسخ میده ولی در مورد من...
و اینکه بهش بگم امشب میتونست بیاد دنبالم و نیومد؟ گله بکنم یا نه؟
تو رو خدا تنهام نزارین ؛ میدونم همین ساعتهاست که بیان دوباره تاپیکمو ببندن
ولی تو رو خدا تنهام نزارین
نمیخوام اشتباه کنم؛ نه اشتباهات قبلیمو تکرار کنم و نه اینکه زیادی تحمل کنم و یه سری اشتباهات جدید مرتکب بشم
بهم یاد بدین
خواهش میکنم
RE: خسته از تکرار مشکلات!!
آفرین شمیم ، اشتباه نکردی ،
:104::104:
گله نکن ،
غر نزن ،
قهر هم نکن ،
مثل یک جمله خبری ، و سرشار از عاطفه بگو: " خیلی احتیاج داشتم عشقم ، بیاد دنبالم ، آخه دلم خیلی گرفته بود و فقط محبت تو و نوازشت میتونه دلتنگی ام را تسکین بده ....خیلی دوست دارم عزیزم "