RE: شوهرم با خونوادش همدست شدند
شاپرک عزیزم
ازین که میخوای دختر حرف گوش کنی بشی خوشحالم:104::43:
یه سوال داشتم؟
بیشترین مساله ای که به غیر از رفت و امد همسرت خونه پدرش در حال حاضر باعث شده اینقدر پریشون بشی چیه؟
اگه لطف کنی راجع به مسایل مالی هم شفاف تر توضیح بدی خیلی خوبه؟ یعنی با مثال بگی همسرت چه حرکتی می کنه که حس میکنی خصیصه؟
راستی راجع به حرفهای همسرت ناراحت نگران نشو کاملا" مشخص ثبات احساسی در حال حاضر نداره ولی دوست داره (وقتی بهت قول میده مطمین باش دوست داره ) شاپرک جان یه تاپیک هست http://www.hamdardi.net/thread-12049.html خاطرات عاشقانه من و همسرم پیشنهاد میکنم حتما" بخونی
من خودم وقتی پست هاش خوندم دیدم خودم چقدر جاها محبت و عشق همسرم به خودم ندیدم فکر کنم خوندنش یه کم باعث ارامش و تامل برات بشه
RE: شوهرم با خونوادش همدست شدند
بله سحرجون میخام تمام تلاشمو کنم اگه درست نشد لا اقل تکلیف خودمو بدونم
راجع به تاپیک خاطرات عاشقانه من و همسرم خودم یک پست گذاشتم ولی این خاطره برای دوران دوستی ما بود از وقتی نامزد کردم هیچ خاطره خوبی ندارم ولی تا دلتون بخاد خاطره بد زیاد دارم
مثلا الان یکیش یادم اومد یک بار که نامزدم بودم شب رفتم خونه مادر شوهرم بدون دعوت چون صد سال یه بارم دعوت نمیکن.بعد شام همه نشسته بودن تازه ساعت 11 شب بود که شوهرم بهم گفت نمیخای بری خونتو نمیدونی چقد ناراحت شدم انگار من همیشه اونجام....اونم تو نامزدیمون که باید دوران خوبی و پر از وابستگی باشه
مسائل مالی اینکه. انقد خسیسه ابرو ریزی میکنه .یه بار بعد کلی التماس ازش منو برد تا برام کفش بخره ولی 10000تومن واسه یه کفش تخفیف میخاست گیر داده بود به مغازه داره میگفت زن من منو میشناسه عمرا اگه این قیمتی بخرم حتی اگه زنمم از کفشه خوشش بیاد منو با این حرفاش ناراحت میکرد.بعد مغازه داره گفت خانومت مثل خاهرمه حالا که خوشش اومده مجانی هم بهش میدم (مغازه داره مرد خوبی بود ولی با این حرفش کلی خورد شدم)
چرا دیگران باید برام دل بسوزونن؟به جای اینکه شوهرم این حرفو بزنه میخاستم ول کنم برم تو مغازه ولی نرفتم
باید بگم قبلا بهش التماس میکردم برام بخره ولی انقد عذاب دیدم الان هرچی بخام مامانم برام میگیره
اصلا هم بدش نمیاد خانوادم چیزی بگیرن میدونید چرا ؟چون خاهر خودش همیشه چتر میشه خونه مادرش حتب بچه خواهر شوهرم با مادر شوهرم زندگی میکنه انقد که .....
یه بارم رفته بودیم لباس بخریم مغازه دار بسته بندی کرد گذاشت تو کیسه ولی انقد چونه زد مغازه دار گفت اصلا نمیدم بهت
البته اینا مثالایی از تخفیف گرفتنش بود من بهش میگم سر راه اومدی لواشک بگیر وقتی میگیره میاد میگه چقد تو خرج داری
چند هزار بارم رفتیم پاساز میگه فقط نگاه کن پول ندارم برات بخرم
باورتون مییشه یک بار 1بارهم بهم نگفته باشه بریم بخرم برات در حسرتش موندم یه بار بدون بهونه برام چیزی بخره
همیشه 2حرف واسه من جواب داره1.بعدا میخریم که هیچوقت بعداها نمیاد 2.پول ندارم که بیشتر اوقات همینو میگه نه پول میده به من نه پول داره خودش ولی صب تا شب هرکاری رو لغو میکنه چون کار داره
فکر میکنه من دنبال پولم به من میگه تو واسه هزارتومن جون میدی این در صورتیه که خودش سر کوچکترین چیزها هم پول خرج نمیکنه واسه خودشم خرج نمیکنه کفش دست دوم خریده بوددددددددد بپوشه در صورتی که پول 100تا کفش نو رو داره وای خدایا
واسم پول خرج نمیکنه کاری هم نمیکنه تا نشون بده دوستم داره فقط زیر یه سقفیم ظاهرا.ولی خیلی باهم فاصله داریم
RE: شوهرم با خونوادش همدست شدند
عزيزم خساست هيچ درموني نداره و بهتره خودت تصميم قطعي براي اتمام اين ماجرا بگيري.....ما يه ادم خسيس توي خانواده داريم كه هر وقت بخوايم خانوادگي بريم پيك نيك هر كسي يه چيزي مياره يكي ميوه يكي چاي يكي يه نوع غذا و يكي ديگه ....اما اين اقا بدون خريدن حتي يه بطري نوشابه با خانوادش مياد و مثل چتر ميخوره و ميره!!!!
و مسير دور هم نمياد چون ميترسه پول بنزينش زياد بشه!!!!!اين ادم كل فاميل رو دق داده و هيچ كس ديگه چشم ديدن خودش و زن و بچه ي بيگناهش رو نداره!!!
زنش هم ميسوزه و ميسازه با اينكه خودش كارمنده حق نداره يه قرون خرج كنه از پولاش.......
خساست درد بي درمونه دل بكن و خودت رو هر چه زودتر خلاص كن...
RE: شوهرم با خونوادش همدست شدند
RE: شوهرم با خونوادش همدست شدند
سلام خواهرم
فکر کنم پست صفحه قبل من رو ملاحظه نکردید.
می دونم که مشکلات زیادی دارید ولی یکی یکی حلشون می کنیم... سعی می کنیم
شما مطالبی رو که گفتم رو یک بار دیگه بخونید
هیچ چیزی برای شما در حال حاضر بیشتر از ارامش اهمیت نداره
مشکل مالی و مسائل مالی رو حل خواهیم کرد بوسیله مهارت و زمان
با ظرافت زندگی کن
با النگو کسی رو نزن دیگه
RE: شوهرم با خونوادش همدست شدند
شاپرک گلم سلام
مطمین باش همه این مسایل حل میشه البته باید صبور باشی چون بعضی مسایل باید به مرور و هنرمندانه حل کنی اگر حتی دیدی 5 درصد پیشرفت کرده خیلی خوبه بدون بهترم میشه فقط باید اروم باشی و وقتی هیجانی شدی نزنی کاسه کوزرو بهم بریزی و همه زحمتات بهم بریزی
راجع به تاپیک خاطرات عاشقانه منم تا چند روز پیش کاملا" حس تورو داشتم ولی وقتی این تاپیک کامل خوندم دیدم علاوه بر همه اشتباهات همسرم ولی منم بی انصاف بودم اگر دلت خواست برو پست من تو اون تاپیک بخون اینم ادرسش :
http://www.hamdardi.net/thread-12049-page-16.htmlفکر کنم واسه توام بد نباشه خوندنش
میدونم احساست اسیب دبده و خسته ای و میدونم نحوه برخوردش بیشتر از پول داره ازارت میده
ولی منتظرم که تو پست بعدیت چندتا از ویژگی های مثبت همسرت بعلاوه چندتا خاطره قشنگت باهاش که اخیرا" اتفاق افتاده برامون بگی شاید اولش خیلی خیلی سخت باشه ولی اگه خودت مجبور به یاداوری کنی مطمینم بین همه روزهای بد میتونی یه چندتایی خوبم پیدا کنی بی صبرانه منتظر جوابتم
یه کمکی بهت میکنم مثلا" تو اوج دعواهاتون اینقدر دوست داشته عاشقت بوده که با همه اشتباهاتش گفته شرایطت قبول میکنه هرچند نتونسته به قولش عمل کنه ولی قول داده که:227:
راستی راجع به خریدش برای نیازهای ضروری مثل خورد و خوراک یه توضیح بده ممنون میشم
همه این روزها میگذره مطمین باش به زودی روزای خوب فرا می رسه:72:
RE: شوهرم با خونوادش همدست شدند
سحر عزیزم ممنون از درکت پستتو خوندم باید بگم هرچی فکر میکنم هیچ خاطره ای نداریم هیچی همش دعوا و بزن بزن همش فحش همش تحقیر شدن
باباش مثلا سوپر مارکت داره ولی خریداش انگار واسه یه ادم مجرده هرچی واسش مینویسم بخره یکی درمیون میخره اونم فقط ضروری ها ...تا حالا نشده یه چیز بگیره که من تعجب کنم و خوشم بیاد
قولای الکی کارشه پاش که میرسه به خودش میگه فوقش چند ماه قهر می مونیم احساس میکنم از لحاظ جنسی هم مشکل داره چون یک ماه هم قهر باشیم طرفم نمیاد
RE: شوهرم با خونوادش همدست شدند
اقای ساینتیست ببخشید دوباره فراموش کردم و اشتباه کردم الان با شوهرم جرو بحث کردیم رفت بیرون معلوم نیست کجا مثل همیشه تنهام گذاشت گفت فقط خانوادم
RE: شوهرم با خونوادش همدست شدند
شاپرک جان
تو خودتم که میزنی زیر قولت مگه قرار نشد ارامشت حفظ کنی اینقدر ذهنت خسته و اشفتس که هیج شادی یادت نمونده
خواهشا" برای حل مشکلت در ابتدا از هر بحثی پرهیز کن هرچند قبول دارم سخته و خیلی جاها هم حق داری ولی مشکلات لاینحل نداری
فضای اروم محیط واسه حل مشکل اماده میکنه هرچی الان باهاش بحثت بشه از تو دور بشه پناهش بیشتر میشه خانوادش البته خیلی بهتر از اینکه پناهش رفیقاش باشن چون بهر حال خانوادش هرچند بد ولی از جهاتی امنیت تو خانواده هست
شاپرک جان تو خانوادش هم از لحاظ خرج و مخارج این مسابل هست ؟؟ می خوام ببینم تاثیر کی رو شوهرت باعث این رفتارهاست
میشه یه توضیحی بدی مثلا" توی ماه اخیر حدودا" چه قدر پول خرج کرده ؟؟ در مقابل خواسته های مالی خودشم اینقدر مقاوم یا فقط واسه تو جبهه میگیره
راجع به مسایل جنسی هم فکر میکنم این تنش ها سبب شده فاصله بگیره مشکلی نداره ولی هرچی تو این مسایل حضورت پررنگ تر باشه بیشتر میتونی تاثیر روش بذاری ببین اون هر مساله ای رو میتونه با خانوادش تامین کنه غیر از این و برگ برنده دست شماست جو تا میتونی اروم نگه دار که این رابطه برقرار بشه
راستی چرا دوباره بحثت شد؟؟؟:163:
RE: شوهرم با خونوادش همدست شدند
خانوادشم فوق العاده خسیسن و اونم مثل اوناست بله واسه خودشم خسیسه
مثلا خاهرش میشینه راجع به اقتصادی بودنش تعریق میکنه داداششم حال میکنه که خسیسن مثلا ماه پیش که چه عرض کنم تا الانم به اندازه ای که گرسنه نمونیم خریده ولی من اصلا ازش راضی نیستم و میدونم درمان نداره
مسئله جنسیشم حتی اگه من برم طرفش خودش نخاد کاری نمیکنه
و ما که یک ساله عروسی کردیم خیلی دیر به دیره و حتی وقتایی که دوستیم باهم
ازش خسته شدم
کسی به من نمیگه تا حالا شده الکی شوهرتون تنهاتون بزاره بره ؟تا حالا شده تنهاتون بزاره شبا تا صب .
نمیخام بهش فکر کنم دیگه میخام چیزی نگم تا کی میخاد تحمل کنه