RE: اگه به جای من بودین چه کار میکردین؟
sci عزیز ..
خواهش میکنم این قدر فیلسوفانه به زندگی نگاه نکنید.. من نمیخوام بگم من مشکلی ندارم یا همه مشکلات از همسرم هست نه ..بی شک همه ما یه جاهایی مشکلی داریم.. و عیبی داریم ... اگه همسر حسن (ع) بهش خیانت کرد واسه این بود که بلد نبود زندگی کنه؟ اگه فاطمه زهرا توی 18 سالگی شهید شد واسه این بود که بلد نبود زندگی کنه .. من این مثالو نمیزنم که خودم با اونها مقایسه کنم .. اونا رو مثال زدم چون ما اونها رو معصوم میدونم .. به دنیای واقعی بیاین و زندگی رو از نزدیک ببینین.. به عمق لایه ها برین .. شما نمیتونین تصور کنین توی این دنیای خاکی و زیر اسمون خدا چه اتفاقاتی که نمیفته
RE: اگه به جای من بودین چه کار میکردین؟
سلام خواهرم
هر دو نوشته شما رو خوندم ( هم در مورد دوست داشتن و هم در مورد موضوع اين تاپيك)
فيسوف نيستم و زندگي رو فيسلوفانه نگاه نمي كنم... شايد اگر فيلسوفانه نگاه مي كردم وضعم بهتر بود
(البته كاملا متوجه منظور شما شدم)
من به دلائل بسيار زيادي مجبورم در دنيايي كاملا واقعي زندگي كنم و با مشكلات خودم و ديگران دست و پنجه نرم كنم
(از خودم دفاع نمي كنم و كاملا واقفم چه نوشتم و ايده ال گرايانه موضوع رو بررسي كردم)
همه ائمه معصوم (ع) و پيامبران مشكلاتي داشته اند... از ابراهيم خليل الله (ع) و داستان هاجر... تا موضوعاتي كه شما عنوان كرديد... اما اين مشكلي از من و شما حل نخواهد كرد!
عرضم فقط اينه:
همه مشكلاتي دارند/ همه در دنياي واقعي زندگي مي كنيم/ همه داراي دردسرهاي كوچك و بزرگ خودمون هستيم!
دو حالت وجود دارد: يا مي دونيم و بلد هستيم و قواعد بازي رو آموخته ايم... مشكلات حل مي شوند/ مثل كسي كه مي خواهد رانندگي كند و بلد نيست! اصلا مشكلي است حل ناشدني! راهنما كجاست؟ دنده كجاست؟
اما به محض يادگرفتن مشكلي نيست... بي آنكه فكر كند رانندگي مي كند!
زندگي هم همينه خواهرم! بايد ماهر شد... بايد حرفه اي شد. بايد خبره شد. بايد آب ديده شد. بايد سرد و گرم روزگار رو چشيد. نبايد با بزرگترين مصيبت صورت مسئله را پاك كرد. ولي با اين حال در زندگي مشترك به بسوز و بساز هم معتقد نيستم...قبلا هم گفتم
در مورد دوست داشتن در تاپيك مورد نظر چيزي مي نويسم اما باور بفرمائيد نظرات شما را قبول دارم و قصدم دادن نظر فيلسوفانه و روشنفكرانه نيست... هر چند دوستي مي گفت: اگر زماني رسيد كه كاري از دستت نمي آمد، به فلسفه دل خوش دار!
فقط قصدم اين بود كه كمي مشكل خود را سبك و سنگين كنيد و بعد تصميم بگيريد.. شايد در اين شرح مشكلات شما كه عرض كردم تيتر بنويسيد. دوستان مجرب بتوانند كمكي كنند
اميدوارم هر چه زودتر به آرامشي ناميرا دست يابيد و سعادتي پايدار را تجربه كنيد
RE: اگه به جای من بودین چه کار میکردین؟
سلام خواهر خوبم ....
عزیزم هیچ وقت مهریه تو نبخش تا بتونی اگر یه روز خدایی نکرده خواستی طلاق بگیری تلافی همه زجرهایی که کشیدی رو سرش خالی کنی . مطمئنم شوهرت میخواد ازت رضایت بگیره و وقتی به هدفش رسید تا تقی به توق خورد بیشتر از این بهت ظلم کنه و چون میدونه دیگه دستت به هیچ جا بند نیست بیشتر ازت سوء استفاده کنه ، اصلا راضی نشو . زمین هم همینطور ، شوهرت هیچ حقی از این زمین نداره که بخواد در موردش صحبت کنه تو هم بیشتر از این بهش رو نده خواهر خوبم و یه کم به فکر خودت باش . شوهر شما می خواد تا می تونه ازت استفاده کنه و بعد شما رو کنار بزاره ، ولی تو نزار به هدفش برسه و همه چیزو با سیاست مال خودت کن . مطمئنا تنها چیزی که واسطه شده و نزاشته که شوهرت واسه طلاق پیش قدم بشه همین مسئله مهریست و حالا می خواد خیال خودشو از این بابت راحت کنه ، و احتمالا واسه اینکه بتونه راضیت کنه خیلی رفتارش تغییر میکنه تا بتونه خامت کنه .... حواست جمع باشه خواهر خوبم .
RE: اگه به جای من بودین چه کار میکردین؟
دوست عزيز
از اينكه اين همه مشكل داري واقعا متاسفم. شايد به نوعي من هم مانند از شما با روحيات چنين فردي آشنا هستم. (تحمل يا گذشت توضيح دادم).
به نظر من كه اين راه رو 25 ساله داره طي مي كنه چند راه داري اول اينكه سوختن و ساختن رو كنار بگذار چون زماني چشم وا مي كني و مي بيني كه ديگر چيزي حتي براي سوختن هم نيست.
بعد اينكه سنگ هات رو باهاش باز كني هر چي رو كه به عنوان يه مرد و شريك زندگي ازش توقع داري بهش بگو . نترس اين ترسي كه تو داري باعث ميشه نتوني حرفت رو بزني اگر هم بخواد كتك بزنه و فحاشي كنه فرقي نميكنه در هر صورت بهانه اي براي اين به دست مياره چه بهتر كه بخاطر منافع و شخصيت خودتت اين اتفاق بيفته. شجاع باش
دوم اينكه اعتماد به نفس داشته باش. ترسي رو كه از طلاق داري از خودت دور كني . همسرت مي دونه كه از طلاق مي ترسي و واهمه داري پس حتي شده به طور نمايشي نشون بده كه ترسي از طلاق و جدا شدن نداري. من خودم اين رو تجربه كردم و با اينكه از طلاق و دادگاه رفتن به شدت هراس دارم اما وانمود كردم كه دنبال كارهاي دادگاه و طلاق هستم و با وكيل مشاوره مي كنم. اين تيپ افراد كه به قول ما خيلي هارت و پورتي هستن وقتي ببين كسي در مقابلشون واهمه و ترس نداره كم كم كنار مي كشن مخصوصا كه ايشون مثل همسر من (در سال هاي قبل) از نظر مادي به شما وابسته است و مي دونه با رفتن شما پشتوانه ماليش رو از دست مي ده مگر اينكه خدايي نكرده پاي كس ديگري وسط باشه كه بخاطر اون ميخواد كاري كنه كه بدون گرفتن حق و حقوقت ازش جداشي. اين كار رو نكن مي دونم فشار زيادي بهت مياره و دست روي نقطه ضعفت ميذاره به شخصيتت بي احترامي مي كنه و ... اما مقاومت نشون بده و از حقوقت كوتاه نيا. شما بيش از اونچه كه بايد در حق ايشون لطف داشتي.
RE: اگه به جای من بودین چه کار میکردین؟
فرناز عزیزم سلام
ببین عزیزم ما عمق زندگی شما رو نمی دونیم ولی با این اوصافی که از فروش طلاها بدون اینکه با خبر باشی نوشتی به نظر من اصلا اصلا مهریه ات رو نبخش و حتی زمینتو نفروش... بدون دلیل منطقی .
درسته که ما زن هستیم و باید همیشه با سیاست زندگی مون رو نگه داریم و با ترفندهایی که اینجا دوستان راهنمایی می دهند به حفظ زندگیمون کمک کنیم ولی بخشیدن مهریه با همچین اخلاقی از طرف شوهرتون من فکر کنم که یه اشتباه بزرگ باشه.
مهریه نه خوشبختی می یاره و نه تداوم زندگی ولی خودش برای ما زنها توی این ایران با این قوانین زیبا خودش یه پشتوانه برای ساکت کردن مرها می تونه باشه البته شاید:160:
RE: اگه به جای من بودین چه کار میکردین؟
سلام farnaz3211
من واقعا نمی دونم باید چی بگم، می ترسم چیزی بگم و به شما آسیبی رسه، اما باید بدونید معمولا در مراحل دادرسی به پرونده های طلاق به عمد کار رو طول میدند تا احتمالا زن و شوهر هیجاناتشون فروکش کرده و برگردند سر خونه زندگیشون(البته رد یا تایید نمیکنم این رفتار رو) ولی اگر بعد از فکر کردن کافی تصمیم گرفتید طلاق بگیرید یا نگیرید، لطفا از تصمیمتون برنگردید. وقتی تغییری حاصل نمیشه شما باید تغییر ایجاد کنید. پیشنهاد می کنم قبل از گزفتن تصمیم نهایی با یک مشاور با تجربه هم مشورت کنید.
در پناه پروردگار شاد باشید:72:
RE: اگه به جای من بودین چه کار میکردین؟
فرناز عزیزم سلام
از مسایل مشکلاتی که هر روز به شکل جدیدی مقابلت قرار می گیره متاسفم و خوشحالم از اینکه اینقدر منطقی و بدور از هیجان با مسایل برخورد می کنی ولی فر ناز عزیزم نمیدونم چقدر نظرم درست ولی تصور میکنم یه چیزی شمارو تو این زندگی نگه داشته یه چیزی که حاضری بابتش به همسرت باج بدی و همسرتم اونو میدونه تا حالا عمیق فکر کردی چی واقعا" تا الان نگهت داشته ؟ از چی طلاق میترسی ؟ ویژگی خاصی تو همسرت ؟ امیدوارم به سوالم درست فکر کنی و پاسخ بدی
پاسخت خیلی چیزارو واسه خودت و بقیه روشن می کنه اونوقت می شه بهتر بهت پیشنهاد بدیم[size=small]
[color=#FF69B4]!!!!
راستی امیدوارم در مورد مهرت و فروش زمینت دیگه کوتاه نیای !!!!
راستی راجع به مادرتون امیدوارم تا الان از دلشون در اورده باشی :72:
منتظر پاسخت هستم
RE: اگه به جای من بودین چه کار میکردین؟
نقل قول:
نوشته اصلی توسط farnaz3211
اما از روز بعد یه فیلم جدید کلید خورد:
اصرار به اینکه مهریه ام رو ببخشم!!!!
[img]
-
فرناز جان ميتونم بهت تضمين بدم كه همسرت نقشه هاي شومي توي كله اش هست...ازت خواهش ميكنم اگه دلت براي خودت ميسوزهو خودت رو دوست داري اولا در روابط جنسي ات مراقب باش و قيد بچه دار شدن از اين مرد رو بزن ثانيا به هيچ وجه نه پولي بهش بده نه زميني بفروش و نه مهريه اي ببخش همه اين كارهاش(هديه خريدن و گل خريدن ها)يه نمايش هست كه ميخواد تا وقتي به هدفش برسه تو رو توي خونه نگه داره...متاسفانه بايد بهت بگم همسرت به تنها چيزي كه فكر ميكنه مهريه و زمين و پول و حقوقته پس خودت رو علاف چنين مردي نكن تصميمت رو براي طلاق قطعي كن و كارت بانكي ات رو هم برو بانك و باطل كن....برو طلاقت رو بگير و يه نفس اسوده بكش به خدا عمر ما انقدرا هم بلند نيست كه اينقدر عذاب بكشيم و خودمونو شكنجه بديم...
تو لياقتت اين زندگي و اين مرد نيست...
ترديد و شك رو بذار كنار و دادخواست طلاق بده...[align=center]
http://www.hamdardi.net/images/www.h....com_2.net.jpg
شوهرم با خانوادش همدست شدن
فرناز جان ببين اين تاپيك رو.......ببين عاقبت بخشيدن مهريه اش چيه........تورو خدا تو اين اشتباه رو تكرار نكن من موارد زيادي ديدم كه خانم به خاطر مسائل مختلف از جمله فوران احساسات و ...مهريه اش رو بخشيده و بعدش فهميده چه كلاهي سرش رفته.......
RE: اگه به جای من بودین چه کار میکردین؟
عزیزم تو هر معامله ای یه چیزی می دن یه چیزی می گیرنم شما در قبال مهریه ، حقوقت، زمین و بقیه چیزهایی که دادی و می خواهی بدی چی گرفتی یا قراره بگیری؟
محبت؟ مال و منال؟ احترام؟ .....؟
یه کم بهتره بیای بیرون گود.
من نمی دونم شرایط زندگی شما چیه که داری ادامه می دی ولی اگر کسی برای خودش ارزش قائل نباشه و خودشو دوست نداشته باشه نباید از دیگران چنین انتظاری داشته باشه. بیشتر هوای خودتو داشته باش عزیزم.
یه کمی هم بهتر فکر کن. مثلا شما 2 سال از بهترین و پر انرژی ترین دوران عمرت رو اینجوری طی کردی و به اینجا رسیدی ( که دیگه هیچ انرژی ای نداری) ایا می تونی چند سال دیگه 10 سال؟ 20 سال ؟ دیگه رو همینطور سپری کنی؟
موفق باشی و با عزت. امیدوارم بهترین تصمیمات رو بگیری . یه سری هم به تاپیک خانم تلافی بزنی بد نیست تا ببینی همیشه ممکنه اینقدر مقاوم نمونی و یه روزی باید بهترین تصمیمم رو بگیری.
RE: اگه به جای من بودین چه کار میکردین؟
نقل قول:
نوشته اصلی توسط deljoo_deltang
عزیزم تو هر معامله ای یه چیزی می دن یه چیزی می گیرنم شما در قبال مهریه ، حقوقت، زمین و بقیه چیزهایی که دادی و می خواهی بدی چی گرفتی یا قراره بگیری؟
محبت؟ مال و منال؟ احترام؟ .....؟
یه کم بهتره بیای بیرون گود.
من نمی دونم شرایط زندگی شما چیه که داری ادامه می دی ولی اگر کسی برای خودش ارزش قائل نباشه و خودشو دوست نداشته باشه نباید از دیگران چنین انتظاری داشته باشه. بیشتر هوای خودتو داشته باش عزیزم.یه کمی هم بهتر فکر کن. مثلا شما 2 سال از بهترین و پر انرژی ترین دوران عمرت رو اینجوری طی کردی و به اینجا رسیدی ( که دیگه هیچ انرژی ای نداری) ایا می تونی چند سال دیگه 10 سال؟ 20 سال ؟ دیگه رو همینطور سپری کنی؟
موفق باشی و با عزت. امیدوارم بهترین تصمیمات رو بگیری . یه سری هم به تاپیک خانم تلافی بزنی بد نیست تا ببینی همیشه ممکنه اینقدر مقاوم نمونی و یه روزی باید بهترین تصمیمم رو بگیری.
احسنت...عالي بود حرف دل من بود به خدا......من نميتونم بفهمم علتي كه تورو پشيمون ميكنه از طلاق چيه؟تهديدت كرده؟ازش ميترسي؟دوسش داري؟بهش عادت كردي؟بابا يه چيزي بگو ديگه....