RE: **صندلی داغ1390**((سری ششم))
سلام سرافراز گل به دست.به سوالات زیر جواب بده.
اسمت چیه؟
چند سالته؟
مجردی؟
چطوری با اینجا آشنا شدی؟
کدوم شهری؟
شغلت چیه؟
رشتت چیه؟
چندتا برادر خواهرید؟
با فامیل مادر خودمونی تری یا پدر؟
فسنجون ترش یا شیرین؟
تا حالا سرت شکسته؟
رانندگی می کنی؟
با برادرت بیشتر دعوات می شه یا با خواهرت؟
آخرین بار کی دندونتو عصب کشی کردی؟
خصوصیاتی رو که تالع بینی برای هر ماه مشخص می کنه شما م داری؟
چه ماهی تولد یافتی؟
آخرین باری که همبرگر خوردی کی بود؟
همراه ساندویچ حتمن باید نوشابه بخوری؟
اگر داشتی،اولین خاستگارتو یادت میاد چه تیپی بود؟
نظرت راجه به آواتارم چیه؟
گلی که دستته طبیعیه؟خسته نشدی این همه مدت نگهش داشتی؟
خونتون ویلاییه؟
گونه و نژاد حیوون خونگیتون چیه؟
آشپزی می کنی؟چنددفه غذات تح زده؟
تا حالا پسری برات مزاحمت ایجاد کرده؟واکنشت چی بوده؟
عیدی چقدر گیرت اومد؟
چه نوع موسیقی گوش می دی؟بیشتر کدوم خواننده؟
نور می بینی؟تو این دعواشون کدومشون مقصرتره؟
تو مدرسه از کدوم درس بدت میومد؟
پیاز داغی همراه آش دوست داری؟
دیگه باید برم ناهار.به هرچندتا رسیدی جواب بده بقیشو بذار برا بعد.
RE: **صندلی داغ1390**((سری ششم))
:311: خداييش يه كم رحم كنين! يه دفعه كه دما رو نمي برن روي 1200 درجه!
نقل قول:
نوشته اصلی توسط فرهنگ 27
سلام سرافراز گل به دست.به سوالات زیر جواب بده.
اسمت چیه؟
اسمم سرافرازه ديگه! البته اسم اصليم با اين اسم فقط توي حرف اول مشتركن.
چند سالته؟
وااا! اين چه سواليه از يه خانم مي پرسين؟ معلومه! من همش 19 سالو چنننند ماهمه :D .19 هر سال ثابت مي مونه و فقط چند ماهش تغيير مي كنه.
مجردی؟
متاهل نيستم. ولي مرد ايده آل مو پيدا نكردم يا بقول دوستام: هنوزم قصد ادامه تحصيل دارم :303:
چطوری با اینجا آشنا شدی؟
خودم پيداش كردم. همين كه توي گوگل بزني "تالار+مشاوره"، تالار مارو آدرس ميده.
کدوم شهری؟
اين سواليه كه جواب دادنش سخته! چون بهم ميگن ماركوپولو. خونه يك جا، تحصيل يك جا، دانشگاه يكجا. به عبارت ساده تر، همه جاي ايران سراي من است:43:
شغلت چیه؟
خانم مهندس يك شركت هستم.
رشتت چیه؟
مهندسي شيمي
چندتا برادر خواهرید؟
اوووف! چقدر داغه! راسته اون گنجيشك نبود اونوري پر زد؟ http://www.hamdardi.net/imgup/21952/...f27de9b537.gif
با فامیل مادر خودمونی تری یا پدر؟
فرقي نمي كنند. با هيچكدوم.
فسنجون ترش یا شیرین؟
معلومه ديگه! ترش!
تا حالا سرت شکسته؟
نه والله! نشكسته!
رانندگی می کنی؟
اووه! دست فرمون بيست! تو جاده كسي حريف من نمي شه! :301:
با برادرت بیشتر دعوات می شه یا با خواهرت؟
با خواهرم! زورم به داداشام نمي رسه.
آخرین بار کی دندونتو عصب کشی کردی؟
فكر كنم دوسال پيش بود! حال يعني با اين سوال صندلي داغ تر مي شه؟:33:
خصوصیاتی رو که تالع بینی برای هر ماه مشخص می کنه شما م داری؟
نمي دونم! نخوندمش!
چه ماهی تولد یافتی؟
شهريور
آخرین باری که همبرگر خوردی کی بود؟
پنج شنبه پيش توي فرودگاه وقتي فهميدم هواپيما 5 ساعت تاخير داره مجبور شدم اونجا هبرگر بخورم براي ناهار! متاسفانه از همبرگرجات، سوسيس جات و كالباس جات اصلا خوشم نمياد
همراه ساندویچ حتمن باید نوشابه بخوری؟
اتفاقا اصلا از نوشابه خوشم نمياد و حتما بايد دوغ بخورم. كلا طرفدار غذاي سالمم.
اگر داشتی،اولین خاستگارتو یادت میاد چه تیپی بود؟
اولين خواستگارم وقتي بود كه اول دبيرستان بودم. بنده خدا فكر كرده بود من سوم دبيرستانم و باصطلاح دنبال يك زن مي گشت كه لااقل سنش بهش بخوره اما من خيلي كوچيك بودم. وقتي فهميد من تازه اول دبيرستانم توي ذوقش خورد.تيپش معمولي بود. قد متوسط با سبيل نه چاق نه لاغر.
نظرت راجه به آواتارم چیه؟
اتفاقا وقتي عوضش كردين گفتم يعني واقعا هدفش از گذاشتن اين آقا شير متعجب چي بوده. يادم باشه وقتي نشستيد روي صندلي داغ بپرسم ازتون.
گلی که دستته طبیعیه؟خسته نشدی این همه مدت نگهش داشتی؟
گل طبيعيش خوب ديگه! نه خسته نشدم چون بهم انرژي ميده اما بگي نگي يكم گردنم درد گرفت!
خونتون ویلاییه؟
بله. ويلايي قديمي
گونه و نژاد حیوون خونگیتون چیه؟
تابستونا شامل پشه و مگس و مورچه هاي بالدار و زمستونا همه مي رن لالا.
آشپزی می کنی؟چنددفه غذات تح زده؟
آره. يكم تهش قهوه اي شده اما نسوخته كه بندازمش دور.
تا حالا پسری برات مزاحمت ایجاد کرده؟واکنشت چی بوده؟
آره. هيچي خنده ام گرفت. آخه انقدر بچه جيگول و كم سن بود كه خنده ام گرفت. :311:من جاي مادرش بودم(متاسفانه يا خوشبختانه قيافه ام به سنم نمي خوره). انقدر كه خنده ام گرفته بود فكر كرده بود خوشم اومده هي اصرار مي كرد. تا اينكه ديگه جدي شدم گازشو گرفت و رفت.
عیدی چقدر گیرت اومد؟
از لحاظ پولي كه بيشتر عيدي دادم تا گرفته باشم. ولي اميدوارم امام رضا بهم عيدي امسالو خودش بده. هنوز منتظرم:43:
چه نوع موسیقی گوش می دی؟بیشتر کدوم خواننده؟
من موسيقي پاپ دوست دارم. بيشتر اگر از آهنگ خوشم بياد گوش ميدم. زياد در قيد نوع خواننده نيستم.
نور می بینی؟تو این دعواشون کدومشون مقصرتره؟
منظور اون سريال تركيه؟ اگر اونه جديدا نديدمش.
تو مدرسه از کدوم درس بدت میومد؟
از ورزش. چون كف پام صافه و از تمرينات نظامي قاعتا بايد معاف مي شدم اما چون بچه بودمو نمي دونستم هميشه از بقيه كم مياوردم.
پیاز داغی همراه آش دوست داری؟
بابا رحم كن! دهنم آب افتاد! دلم الان يك كاسه خواستhttp://www.hamdardi.net/imgup/21952/...c2216bfa8b.gif
دیگه باید برم ناهار.به هرچندتا رسیدی جواب بده بقیشو بذار برا بعد.
ممنون واقعا از بعضي سوالها خيلي خنده ام گرفت!آفرين به اين خلاقيت!
RE: **صندلی داغ1390**((سری ششم))
سلام سرافراز عزیز
منم سوال دارم ازت.
1)تاحالا رژیم گرفتی؟ یا از اون شخصیتایی هستی که همیشه رژیم دارن ولی هیچ تغییری توی ظاهرشون رخ نمیده؟:D
2)تا حالا شده یکی تو چشمات نگاه کنه و بهت بگه ازت متنفرم؟ (تعریف کن اگه بوده چی بوده و بعدش چه کردی)
3)زندگی رو چه جوری میبینی؟
4)مرگ رو چطور؟
5)تا حالا به بهزیستی یا یه جاهای اینجوری سر زدی؟ حست رو بهم بگو.
6)دوستات چه جور آدمایی هستن؟چند تا هستن؟چندتاشون صمیمی اند؟
7)تا حالا شده یکی تو جمع یه تیکه خیلی بد بهت بندازه؟ چیزی که بدجوری ضایع بشی؟ اگه نشده، خوب تصورش کن و بگو چه عکس العملی از خودت نشون میدی؟ همون موقع جلوی جمع و بعدا؟
بازم سوال به ذهنم رسید میام و میپرسم ازت. فعلا
RE: **صندلی داغ1390**((سری ششم))
دختر مهربون عزيز! حسابي انگشت روي نقطه ضعفهام گذاشتيا! ممنون از نكته بيني ات...
نقل قول:
نوشته اصلی توسط دختر مهربون
سلام سرافراز عزیز
سلام عزيزم
منم سوال دارم ازت.
1)تاحالا رژیم گرفتی؟ یا از اون شخصیتایی هستی که همیشه رژیم دارن ولی هیچ تغییری توی ظاهرشون رخ نمیده؟:D
دانشجوي كارشناسي ارشد كه بودم چون خواب و خوراك درست و حسابي نداشتم لاغرتر بودم اما بعد فارغ التحصيلي و درواقع فارغ الخيالي بدون اينكه متوجه بشم هي كيك و بيسكويت و هله هوله درطي روز با چايي مي خوردم و باعث شد وزنم بالا بره. بعد از اخطار دوستان و اطرافيان، غذاهاي شكردار رو حذف كردم و الان تقريبا در وزن نرمالم. اما خوب خيلي هم كم نكردم كه تو چشم بياد :311:
2)تا حالا شده یکی تو چشمات نگاه کنه و بهت بگه ازت متنفرم؟ (تعریف کن اگه بوده چی بوده و بعدش چه کردی)
سوال سختيه. چون منو به ياد خاطرات بدم مي ندازه. با يكي از همكاراي خانم خيلي جور بودم و باصطلاح دوست بوديم اما سر چيزهاي بيخود بينمون شكراب شد. الان كه بهش فكر مي كنم مي بينم خودمم يه خورده خودخواه بودم كه توي اون موقعيتش (دو تا شكست عشقي) دركش نكردم. بعد مدت طولاني براي آشتي كنون باهاش پيشقدم شدم اما دوباره بعد مدت كوتاهي برگشت و گفت من مدتهاست كه نفرت از تورو توي دلم دارم. منم گفتم با اين نفرت فقط به خودت ضربه مي زني. حالا از شركت رفته. عيد كه رفته بودم مشهد يكي از كساني بود كه واقعا براش دعا كردم و از خدا خواستم هردومونو ببخشه و براش حاجتهاشو و خيرشو طلب كردم.
3)زندگی رو چه جوری میبینی؟
زندگي مثل جعبه مداد رنگي مي مونه. سفيد، قرمز، آبي، خب سياه و قهوه اي هم داره ديگه! كلا رنگ و وارنگيش باعث مي شه نقش آفرين باشه.
4)مرگ رو چطور؟
مرگ رو خواست پروردگارم براي اتمام ماموريتم بر روي زمين مي دونم.
5)تا حالا به بهزیستی یا یه جاهای اینجوری سر زدی؟ حست رو بهم بگو.
نرفتم ولي عكس هايي از اونجاها ديدم. خيلي در من حس غم و اندوه ايجاد مي كنه. احساس مي كنم بايد براشون كاري كنم و چون از دستم برنمياد دلم مي گيره. غير مستقيم كمك كرده ام اما مستقيما سر نزدم.
6)دوستات چه جور آدمایی هستن؟چند تا هستن؟چندتاشون صمیمی اند؟
دوستاي صميمي ام كه باهاشون خيلي درد و دل مي كنم دو نفر هستن. جالبه كه خيلي هم با هم متفاوتن. هر كدوم از يك ديدگاهي بهترين دوستم بودن.
اما در كل با همكارام و هم دانشگاهي هام هم خيلي دوستم. همشونم دخترهاي مثبت و نازنيني هستن. تعدادشون به حدود 20 الي 30 تايي مي رسه.
7)تا حالا شده یکی تو جمع یه تیکه خیلی بد بهت بندازه؟ چیزی که بدجوری ضایع بشی؟ اگه نشده، خوب تصورش کن و بگو چه عکس العملی از خودت نشون میدی؟ همون موقع جلوی جمع و بعدا؟
شايد اتفاق افتاده ولي يادم نمياد چون اگر يادم ميومد يعني برام خيلي گرون تموم شده ديگه! هرچي بوده حتما فراموشش كردم. اما الان اگر كسي در جمع بهم تيكه بندازه اول سعي مي كنم با يك جمله مثبت در مورد خودم از شدت اون كم كنم و بعدا با اون طرف در مورد اينكه چرا چنين چيزي رو گفت تنهايي صحبت مي كنم.
بازم سوال به ذهنم رسید میام و میپرسم ازتت. فعلا
ممنونم دختر مهربون! آواتارتم خيلي خوشكله و مهربونه :46:
RE: **صندلی داغ1390**((سری ششم))
از اونجایی که خودم دخترم و میتونم درک کنم ،سوالامو یواش یواش داغ میکنم که پوستتون خراب نشهhttp://www.hamdardi.net/imgup/26037/...8793762386.gif
-چرا نام کاربریتو رو گذاشتی سرافراز؟
-اگر مرد ایده آلتو پیدا کردی،و ایشون ازت خواست کارت رو کنار بذاری،این کار رو میکنی؟
-به نظرت اول مرغ بوده یا تخم مرغ؟
-اگر هیچ محدودیت مالی و زمانی نداشتی،کجا رو برای سفر انتخاب میکردی؟
-با دوستان محیط مجازی راحت تری یا واقعی؟
-چه رنگی رو دوست داری؟
-آواتارتون خودتونید؟اگر نه،دوست داشتی این شکلی باشی؟
-به نظرتون مدیر همدردی چه شکلین؟
-نظرتون راجع به عشق چیه؟
-تا حالا عاشق شدین؟
-جزو معیارهاتون برای انتخاب همسر آشپزی هم هست؟:)
-سرافراز چجور شخصیتی داره؟از جواب ها ش که به نظر میرسه شیطونه:)
-جز شغلی که الان دارید،دوست داشتین شغل دیگه ای داشته باشین؟
-به نظرت چجوریه که سارا بانو خانوم با این روحیه ای که دارن دکتر شدن؟!
بازم هستا.ولی قرار شد یواش یواش داغ بشه:163:
RE: **صندلی داغ1390**((سری ششم))
نقل قول:
سوال سختيه. چون منو به ياد خاطرات بدم مي ندازه.
معذرت میخوام که یاد خاطرات بد انداختمت.
ولی خب صندلیش داغه دیگه. شرمنده:72:
نقل قول:
آواتارتم خيلي خوشكله و مهربونه :46:
مرسی:46:
RE: **صندلی داغ1390**((سری ششم))
نقل قول:
نوشته اصلی توسط شیدا حاتمی
از اونجایی که خودم دخترم و میتونم درک کنم ،سوالامو یواش یواش داغ میکنم که پوستتون خراب نشهhttp://www.hamdardi.net/imgup/26037/...8793762386.gif
مرسي كه به فكر مني.:46:
-چرا نام کاربریتو رو گذاشتی سرافراز؟
راستش اون موقع كه داشتم عضو مي شدم مي خواستم جواب يكي از دوستان رو بدم و همينجوري يهو توي ذهنم سرافراز اومد. بعدا فهميدم خيلي با مسماست و خوشم اومد از انتخابم و دوست دارم واقعا سرافراز باشم. قابل توجه روانشناسها! خانمها اول يه كاري مي كنن بعد راجع بهش فكر مي كنن:مثل من! :311:
-اگر مرد ایده آلتو پیدا کردی،و ایشون ازت خواست کارت رو کنار بذاری،این کار رو میکنی؟
مرد ايده آل من از من نمي خواد كارمو كنار بذارم. چون اونوقت ديگه ايده آل من نمي شه! :P
-به نظرت اول مرغ بوده یا تخم مرغ؟
بنظرم اول تخم مرغ بوده. البته اول اولش تخم "مرغ" نبوده. تخم يك حيوون ديگه اي بوده كه توي تخم جهش ژنتيكي پيدا كرده و يهو جوجه مرغ از تخم اومد بيرون!(خيلي علمي شد؟
-اگر هیچ محدودیت مالی و زمانی نداشتی،کجا رو برای سفر انتخاب میکردی؟
دوست داشتم بيشتر كشورهاي جهان رو ببينم. اروپا رو ديدم. آمريكارو هم دوست دارم از نزديك ببينم. كشورهاي شرقي نرفتم. اونجاها رو هم دوست دارم ببينم.
-با دوستان محیط مجازی راحت تری یا واقعی؟
بستگي به موضوع داره. من با اون دو تا دوست واقعيم كه به دختر مهربون گفتم كاملا راحتم. اما دوست داشتم همه دوستان مجازيم رو هم واقعي ببينم. :43:
-چه رنگی رو دوست داری؟
همه رنگهارو دوست دارم اما بيشتر صورتي.
-آواتارتون خودتونید؟اگر نه،دوست داشتی این شکلی باشی؟
نه خودم نيستم. قيافه خودمم خوبه(آخر خودتحويلي):163:
-به نظرتون مدیر همدردی چه شکلین؟
يك آقاي كت و شلواري با قد تقريبا بلند در حدود چهل ساله با ته ريش و خيلي جنتلمن.
-نظرتون راجع به عشق چیه؟
عشق مثل چشم سومه. با اون دنيارو مي شه جور ديگه اي زيباتر ديد. تحمل آدم بالاتر مي ره و سختي ها اونقدر هم كه بايد سخت باشه نيست. عشق به آدم اميد مي ده كه هنوز راهي هست.
-تا حالا عاشق شدین؟
بله
-جزو معیارهاتون برای انتخاب همسر آشپزی هم هست؟
خوبه كمك كنه اما معيارم نيست
-سرافراز چجور شخصیتی داره؟از جواب ها ش که به نظر میرسه شیطونه:)
درست حدس زديد. من دختر تقريبا شيطون و پر جنب و جوشي هستم. دوستام عادت كردن وقتي ميام بقول خودشون هر و كر راه بيفته!:122:
-جز شغلی که الان دارید،دوست داشتین شغل دیگه ای داشته باشین؟
دوست داشتم خوانندگي كنم و آلبوم بدم.
-به نظرت چجوریه که سارا بانو خانوم با این روحیه ای که دارن دکتر شدن؟!
روحيه اش خيلي خوبه. من كه تا يه ذره زخم و خون ببينم حالم بد مي شه. اتفاقا خيلي مقاومه. بهش افتخار مي كنم.:104:
بازم هستا.ولی قرار شد یواش یواش داغ بشه:163:
ممنون از سوالات خاصت شيدا جان!
RE: **صندلی داغ1390**((سری ششم))
صندلی رو داغ تر مکینیم...
نقل قول:
-تا حالا عاشق شدین؟
بله
ما توضیح میخواهیم. :D
RE: **صندلی داغ1390**((سری ششم))
دختر مهربون؟ شما هم كم شيطون نيستي هاااا!:rolleyes:
خب نمي دونم چه توضيحي بدم. شايد بهتر باشه درسهايي رو كه از اين عشق و عاشقي گرفتم بگم.
عشق بيشتر در ذهن و خيال آدم رخ مي ده. ولي كلا باعث ميشه درسهايي كه بلد نبودي توي زندگي ياد بگيري. آدم عاشق پيشه اي نيستم اما عشق فقط يكبار در زندگي آدم رخ نمي ده. به چند مدل مختلف عشق رو تجربه كردم و از هركدوم درس خودشون رو ياد گرفتم. بزرگترين درسي كه عشق به آدم مي ده صبره و تحمل در برابر ناملايمات. انگار يك ذخيره اي از انرژي بهت داده باشن كه هروقت كم آوردي ازش استفاده كني. بنظرم درك حس عاشقي ارزشمندتر از بدست آوردن معشوقه. چون من معشوقم رو بدست نياوردم اما ماحصل عشق من زيبا و دوست داشتني بود.
توضيحات كافي بود؟ :302:
RE: **صندلی داغ1390**((سری ششم))
سلام به سرافراز خانم عزیز،
من هم می خواستم فعلاً چندتا سوال راحت از شما بپرسم.
1- حال شما خوبه؟
2- چه خبر؟
3- چرا ماها وقتی هم رو می بینیم، می پرسیم حالت خوبه؟ بعد زیاد هم به جواب توجه نمی کنیم. پشت سرش می پرسیم چه خبر؟ باز هم جواب زیاد مهم نیست. یکم وقت که می گذره می پرسیم خب، خودت چطوری؟ چی کارها می کنی؟ :) برای شما هم اینطور احوال پرسی ها زیاد پیش میاد؟
4- راستی شما که شیمی خوندی می دونی کروماتوگرافی چیه؟ یا فقط shayana بلده؟ :)
5- به نظرت چرا برای تالار همدردی رنگ آبی رو انتخاب کردند؟
6- اگر به کامپیوتر وارد بودی، بعد هر کی می دیدت بهت گیر می داد بیا برای من ویندوز نصب کن، صدای کامپیوترم رو درست کن، بهم یاد بده ایمیل بفرستم و ... چی کار می کردی؟ این جواب خیلی برای من مهمه. دیگه خسته شدم! :)
7- من هیچ وقت نفهمیدم فرق سرفرازی با سرافرازی چیه... شما چطور؟
سوال باز هم هست :)
اگر تشریحی دوست نداری، تستی بدهم!