RE: ادامه تاپيك 3.5 سال انتظار
سلام ايدين جون
مشكل من اينه اولا بعضي از مشكلاتو متوجه شدي خيلي سخت تصميم ميگريم و بعضي از مشكلات ديگه هميشه دچار نگرانيم اگه گلمو فراموش كنم چه معلوم فردا چي ميشه من پشيمون ميشم يا نه فردا من ميگم اخه چرا فراموشش كردم اخه دوسش دارم يا به قول شما اين احساس تا اون موقع از بين بره اما من اين همه صحبت كرديم باز به نقطه تصميم گيري صدر صد نرسيدم كه راه درست چيه يكي از مشكلاتم هميشه تو دو راهي ميمونم
اما اون مقاله رو گذاشته بوديد خيلي واسم كمك كرد من يكمي با خودم صادق بودم ديدم راستي شايد تو كودك درونم باشه اخه اون موقع يكمي خلع محبتو احساس كردم اما با خود گفتم اخه اون موقع چه ربطي داره به اين موقع تقريبا 15 سال ميگذره نميدونم اما منو شما هر موقع قانع ميكنيد اما بازم با خود ميگم با اين همه دوسش دارم فداش بشم الهي واسش بميرم الهييييييييييييي
حتي اين موقع يه شماره يه ادرس دونستن از گلمو صلاح نميدونيد؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
:325::325::325::325::325::325:
بازم از همه راهنماييات كمال تشكرو دارم نميدونم با چه زبوني تشكر كنم الهي روزي بتونم جبران كنم
روزي پيش بياد تابتونم اين همه محبتون جبران كنم مرسيييييييييييييييييييييي يييييييييييييييييييييييي
RE: ادامه تاپيك 3.5 سال انتظار
سلام
حامد جان، نگرانی تو کاملا طبیعی هست
این تصمیم جز مهم ترین تصمیمات زندگی هست که میتونه خوشبختت کنه یا نقطه مقابلش
حتی این احتمال رو هم بده بعد ازدواج او حس کاذب فروکش کنه و عشق حقیقی در ادامه بوجود نیاد...
ولی تلاش کن تا بهترین تصمیم رو بگیری
تصمیمی که با توکل بخدا ، بهترین تصمیم ممکن باشه
با شناخت ، اگاهی از شرایط موجود و مسائل مهم دیگر باشه
تصمیم گیرنده نهایی خودت هستی
من واست از همه چیز گفتم
حتی از مشکلات دوران عقد اگر طولانی بشه هم باید اطلاعات کسب کنی
باید از منطقت نهایت استفاده رو ببری و در نهایت حق رو به منطقت بدی نه احساساتت
احساسات رو نگه دار برای بعد تصمیم اگاهانه برای ازدواج
حامد عزیز همین حالا می تونی جبران کنی!
برام دعا کن... دعا کن در هدف اینده ام که درسی هست موفق بشم
:72:
RE: ادامه تاپيك 3.5 سال انتظار
ايدين جان من برات دعا ميكنم از الان شروع كردم اما درسته خيلي گناهكارم شايد لايق دعا كردن نباشم اما برات دعا ميكنم انشاء الله موفق باشي هر چي تو دلت ميگذره به ان بررسي انقدر پيشرفت كني تو اوج اوج باشي اخه لياقتشو داري با اين تفكر كه داري من تا حدودي متوجه شدم انسان كار امدي واسه جامعه ميشي انشاء الله موفق باشي :323:
واسم تو هم دعا كن اخه رنجم زياد شده :72:
به سوالم جواب ندادي نظرت چيه من ميتونم يه ادرس چيزي از ايشون داشته باشممممممممممم
؟
گفتم رنجم زياد شده نميدونم صلاح بود كه مطرح كنم يا نه گفتم مادرم دونسته حالا گير داده به من ميدونم صلاحمو ميخواد اما به چيزاي بيخودي با من صحبت ميكنه انگار من بچه 2 سالم اونجور رفتار ميكنم پدرم هم اين عقيده رو داره اخه من چند بار خواستم با دوستانم برم بيرون گردش اجازه ندادن
بگذريم اره بنظرت من با مادرم چطور باشم ؟؟؟ خيلي زود نگران ميشه به چيزاي بيخود گير ميده يه بيماري هم داره نميخوام زياد اذيت بشه كاش نميدونست كاش كاش اخه اونم دارم ميبينم رنج ميكشه:316: :302: :325:
RE: ادامه تاپيك 3.5 سال انتظار
حامد جان اولا ادم گناهکار به فکر دعا کردن نمیفته... پس اینقدر ها هم بد نیستیم! مهم اینه که حق الناس رو رعایت کنیم و دل کسی رو نشکنیم . البته حق الله هم جای خود داره و اولین منفعتش به خود ادم بر میگرده...( لطف خدا هیچ وقت تمومی نداره)
از اظهار لطفت هم ممنونم حامد عزیز . انشالله با عنایت خدا و دعای دوستان راهمون رو پیدا می کنیم ...
ببین حامد جان
اولین کارت باید برنامه ریزی باشه
- برای درس خواندن
- برای مهارت کار اموزی تخصصی
- برای دقیق و منظم پیش ر فتن کارها
با توجه به اینکه کار کردن در اولویت اول تو هست ، اگر در توانت هست در ارشد هم شرکت کن تا علم و مهارتت بیشتر بشه
برای همه این کار ها شاید فقط 2 سال فرصت داشته باشی
یک روانشناسی می گفت: اگر جوانی قصد ازدواج داره و فعلا پشتوانه مالی انچنانی نداره ولی برای اینده برنامه و تلاش داره ، می تونه با حمایت پدر و مادر ازدواج کنه. اگر حمایت مالی و معنوی پدر و مادر نباشه کار سخت میشه
مسائل مالی خیلی مهم هستند و اداره کردن زندگی بدون رعایت این موارد سخت خواهد بود
بنظر من بهترین راه برای پیشنهاد ازدواج از طریق خانواده هست... مثلا خواهرت یا مادرت پیش قدم بشن...
راستی احتمال 50% رو هم بده شاید اصلا ایشان کس دیگری رو در نظر داشته باشه، یا قصد ازدواج نداشته باشه
تا بهت اسیب زیادی نرسد
ولی حامد جام مثل یک برادر خدمتت میگم:
مسائل مالی رو دست کم نگیر . بیش از انچه تصور کنی مهم هست این مورد . اگر خونواده نمی تونن برای ابتدای زندگی حمایت کنن ، دست نگه دار... ریسک کار خیلی بالا میره
اسیب های مختلفی در اثر طولانی شدن روابط ممکنه بوجود بیاد که کوچک نیستند....( برای اینکه دوران عقد شما احیانا سالها طول بکشه ... )
در کل من اگر جای تو بودم صبر می کردم تا شرایط مالیم هم فرهام بشه بعد کسی رو برای ازدواج در نظر می گرفتم
در مورد مادرتان. ببینید ایشان یک مادر هستن
مطمئن باش نگران خیلی چیز هاست
اینکه ان دختر رو عاقلانه پسندیدی یا از روی هوس بوده
اینکه مسائل مالی زندگی تو چطور خواهد شد
او الان داره دائم زندگی تو را با جوونهایی که بیکار هستن و نمی تونن هزینه خونواده رو در بیارن مقایسه می کنه
این نگرانی ها همش درست هستند و بحق
رفتارت رو با مادرت صمیمی کن
با تلاشت در درس و کار ، می تونی تا حدود زیادی راضیش کنی
بهش احترام بزار و بگو بدون فکر کاری نخواهی کرد
:72:
راستی سربازی رفتی؟؟؟!!!!! این خودش یک مسئله مستقل هست که تا قبل از ازدواج باید حل بشه
RE: ادامه تاپيك 3.5 سال انتظار
ايدين جوووووووووووووووووووووووو ووووون خوبي؟
در مورد درسم قبلا فكر كنم بهت گفتم واسه ارشد ميخوام تلاش كنم كتابشو خريدم از تابستون استارتشو ميزنم
بقيه برنامه پيشنهاديتو فكر نكرده بودم اما واسه خودم يه چيزايي تو ذهن داشتم چكار بايد كنم ميدونستم و ميدونم
نميدونم واسه درس علاقه وافري دارم اما ميترسم گلم از دستم بپره تا كي بايد انتظار نميتونه ميدونم وقت ازدواج واسه خانم ها يه حدودي داره نميدونم
قربون پدر و مادرم برم اگه حمايتشون نبود من اينجا نبودم دستشونو ميبوسم تا عمر دارم نوكرشونم
متاسفانه خواهر ندارم با مادر هم بيشتر نميتونم صحبت كنم اخه يه عقايدي داره بعدا هم اون مريضي اش باعث شده نتونم زياد بهش تكيه كنم وضعيت درامه شانس ندارم قربون خدا برم حكمتشو عشقه:302:
شايد اصلا ازم خوشش نياد هر دختر واسه خودش تو ارزوهاش يه مرد رويايي داره شايد من اون نباشه فقط به خدا تو كل ميكنم
چشمممممممممممممممممممممم
نه سربازي نرفتم اما با اون طرح كه ميگم سربازي هم حل ميشه شايد هم معاف شدم
حتما بايد قبل ازدواج حل بشه واسم دعا ميكني؟؟؟؟
راستي به سوالم جواب ندادي؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟:310:
RE: ادامه تاپيك 3.5 سال انتظار
خیلی ممنون:72:
خب حامد عزیز اول چند توصیه
از این کلمه " نمیدونم" کمتر استفاده کن
کلا سعی کن بجای جملات منفی ، از جملات مثبت استفاده کنی
مثلا بجای کلمه نمی دونم کلمه" باید بیشتر فکر کنم" رو بکار بگیر
:72:
ثانیا خدمتت عرض کنم که قبلا خدمتت گفتم که اول تامین شرایط بعد ازدواج . فکر کنم توضیح اضافی لازم نباشه
جواب سوالت در مورد مادرتان را هم در پست قبلی در انتها نوشتم
پس ابتدا این دو مشکل یعنی سربازی و مسئله مالی رو حل کن
اگر در زندگی با همسر اینده ات میخواهی خوشبخت باشی و عشق حقیقی رو تجربه کنی باید اول شرایط یک زندگی مناسب رو فراهم کنی
RE: ادامه تاپيك 3.5 سال انتظار
سلام ايدين جون بخش دوباره مزاحم شدم نميتونم تحمل دوريشو داشته باشم در ضمن امروز دوباره ديدمشون تا امروز دوري كره بودم امروز يه جور شدم يكمي هم تغييرات داشتند موردم تموم كردم ببخش اينو مينويسم ميخواستم همون جا برم بغلشون كنم دلم واسشون يه ذره شده بود دليل مزاحم شدنم نميتونم تصميم بگيرم چكار كنم:324:
RE: ادامه تاپيك 3.5 سال انتظار
سلام حامد عزیز:72:
برادر خوبم نمی دونم باید چی بگم!
این دوست داشتن از اول احساسی بوده ... شرایط ازدواج مهیا نیست
ایا واقعا این حس به زندگیت کمکی می کنه؟
برادر من اگر میخوای عشق پایدار رو در طول زندگی تجربه کنی اول باید کمی منطقی باشی...