RE: رابطه ای عاشقانه که در لب پرتگاه هست !
متاسفم..انتظار نداشتم این طوری پیش بره......و این اتفاق بیفته...
چند تا پیشنهاد برات دارم...
ببخش و فراموش کن..این طوری به اون لطف نکردی به خودت لطف کردی..........
قرصات رو تا حدی بخور که بدنت وابسته نشه..یکی از دوستان پزشکم می گفت اگر که این قرص ها بیشتر از محدوده زمانی که پزشک تجویز کرده مصرف بشه بدن وابستگی پیدا می کنه و در این صورت بدون مصرف اونها حس می کنی یه چیزی کمه.....
کمی تنهایی رو تجربه کن و در عوض با خدا باش...خدا تنها رفیقیه که نامردی نمی کنه.....
بعضی وقت ها تنهایی بهتر از بودن با کسانیه که ارزشت رو ندارن.....
به امید روزهای بهتر...
RE: رابطه ای عاشقانه که در لب پرتگاه هست !
شیدا .. اینم قسمت من بود ! نسیب هیچ کس نشه ! هیچ کس !
----------
بچه ها من چی کار کنم حواسم پرت شه ؟؟ تورو خدا اصلا حالم خوب نیست !
حتی تیک عصبی پیدا کردم !
RE: رابطه ای عاشقانه که در لب پرتگاه هست !
طبیعیه.زخم زمان می بره تا خوب بشه.باید از تحریکش خودداری کرد.
وقتی وارد این رابطه ها می شیم باید پی همه چیو به تن بمالیم.
RE: رابطه ای عاشقانه که در لب پرتگاه هست !
آقا مانی خواستم الان بپرسم بگم چه خبر ؟ اما دیدم خبر شده و من خبر نداشتم!
میدونم الان ناراحتی چون چند سال به خاطر اون به کس دیگه ای فکر نکردی اما اون ظاهرا به چیزهای دیگه بیشتر فکر کرده تا تو!
سخته فراموش کنی و ببخشی اما آقا مانی شما اراده قوی و خوبی داری من مطمئنم میتونی هم ببخشی هم چیزی رو که ارزش مونن تو ذهنت نداره رو فراموش کنی:72:
بازم خدا رو شکر که تکلیفت روشن شد.این خودش خیلی لطف بزرگیه که خدا بهت کرده قدرش رو بدون و یه وقت ناشکری نکنی:305:
اما در مورد داروهات: یعنی تا حالا به خاطر اون نمیخوردی که بهشون اعتیاد پیدا نکنی اما حالا ب خاطر خودت میخوری ؟
چرا ؟ البته منظورم این نیست که دارو نخور!
این داروهای آرامبخش (زیاد نمیشناسم) اعتیاد آور هستن اگه زیاد بخوری یا وقتی ناراحتی بخوری .فقط طبق دستور پزشک بخور و سعی کن کوتاه مدت باشه:305:
واسه خودت کارهای دیگه انجام بده که از دارو هم اثرش بهتر و بیشتره :
سعی کنی بیکار نمونی
مطالعه کن و اطلاعاتت رو در مورد هرچی که دوست داری و حتی ازدواج بیشتر کن تا بهتر جنس زن رو بشناسی
ورزش کن
با خدا راحت باش و هرچی تو دلته براش بریز بیرون هرچند خودش میدونه!
سعی کن نمازهاتو مرتب و سروقت بخونی و مبادا مبادا مثل خواهر من از ناراحتی به کسی که از همه بیشتر دوست داره و خیرتو میخواد بدبین بشی و تو عبادت کاهلی کنی ...منظورم خدای خوب و مهربونه:46:
به قول کارشناسان محترم از تکنیکهای تمرکز زدایی و توقف فکر و بستر زدایی استفاده کن
اگه وسیله ای عکسی هدیه ای چیزی ازش داری تا دیر نشده و درگیرش نشدی از خودت دور کن که بهشون وابسته نشی
خاطراتت رو مرور نکن و به گذشته فکر نکن
امید و یقین داشته باش به اینکه آینده ای روشن و پر از موفقیت و خوشبختی در انتظارته:310:
تو هنوز جوانی و باید از زندگی و جوانیت لذت ببری
فرصت زیاد و حق انتخاب داری یه دختر انتخاب کن که لایقت باشه و باوفا:310:
مارو بی خبر نذار:82:
RE: رابطه ای عاشقانه که در لب پرتگاه هست !
سلام. من واقعا عذر خواهی میکنم که با پست قبلیم اون شبهه پیش اومد.نه من اون دختر خانم، طرف آقا مانی نیستم. فقط داغ دلم تازه شده بود اونو نوشتم.
آقا مانی واقعا متاثر شدم از اتفاقی که افتاده. بنظر من بهترین کار اینه که بهش فکر نکنی. هر چند میدونم بی اختیار خاطرات شیرینتون میاد توی ذهنتون. ولی تنها کسی که میتونه کمک کننده باشه، خودتون و خدای خودتونه. اول با تمام وجود بخواید که فراموشش کنید. از یه روانشناس شنیدم که میگفت بعد از اینکه تصمیم گرفتید فراموشش کنید، هر شب اونو توی ذهنتون بیارید، توی ذهنتون از خودتون دورش کنید، سیاهش کنید و به گوشه ای بندازید. این کار رو هر شب 10 دقیقه انجام بدید. اگه این کار همراه با یاد نیاوردن خاطرات خوشتون باشه، بعد از یکی دو هفته اثرش رو میبینید.
نمیدونم چقدر اهل حرف زدن با خدا هستید. ولی چه کم چه زیاد، الان رابطتون رو با خدا بیشتر کنید. باهاش حرف بزنید و بگید که خودش هواتونو داشته باشه. همونطور که تا الان حواسش بهتون بوده. امیدوارم اثراتش رو ببینید.
RE: رابطه ای عاشقانه که در لب پرتگاه هست !
فرانک و دختر مهربون .. ممنونم از حرفاتون..
فرانک جان براب قرص ها حد و مرز تعیین کردم .. حواسم جمه ..
حال و روزم که اصلا خوب نیس .. واقعا عصبیم .. تیک پیدا کردم .. سعی می کنم خاطرات جلو چشم نیاد .. ولی نمیشه .. بازم میاد .. اما سعی بر این می کنم که با کارم حواسم رو پرت کنم .. اما به محض تنهایی ...
دیروز برای فیس بوکم یه پیغام گذاشته بود .. که فقط توش این چند تا عکس بود :
http://www.myup.ir/images/2578614948...0469_thumb.jpg
http://www.myup.ir/images/4452500673...9885_thumb.jpg
http://www.myup.ir/images/8786061714...3270_thumb.jpg
http://www.myup.ir/images/0735983251...9388_thumb.jpg
http://www.myup.ir/images/7270793591...6147_thumb.jpg
-------
نمی دونم چی کار کنم ..
توی یاهو هم پیغام داد .. ولی جواب ندادم .. اصلا از جلو چشمش محو شدم .. طوری که می دونم نگرانه حالمه !
بچه ها خیلی نا امیدم . ای کاش بر میگشت .. ای کاش همش یه خواب بود !
RE: رابطه ای عاشقانه که در لب پرتگاه هست !
آقا مانی شما قوی و با ارداه هستی(خودتم میدونی):104:
این حالت طبیعیه و نباید فکر کنی فقط تو اینجوری شدی.
همه ما خاطرات بچگی رو به یاد داریم چه برسه به خاطرات یکی دو سال قبل.
خاطرات فراموش نمیشن اما کمرنگ میشن طوری که به زندگیمون لطمه نزنن و مانع پیشرفت نشن .شما هم باید سعی کنی کم کم این قضایا رو تو ذهنت کمرنگ کنی و به کار و زندگیت برسی.
اون دختر خیلی پر روه که بازم مزاحمت میشه!
اون دیگه حق نداره باهات تماس بگیره!
معنی این عکهسها چیه که با پر رویی برات گذاشته ؟ خجالت نمیکشه؟
نگران نباش، میگن چوب خدا صدا نداره! یه روزی جواب این کارشو میده.
فکر نمیکنم دیگه کسی مثل تو اونو دوست داشته باشه و بهش وفادار باشه.
از کجا میدونی فردا مثل تو اون یکی رو هم رها نکنه و بره سراغ یکی دیگه ؟
تو عشق و علاقه تو بهش نشون دادی تلاش هم کردی اما اون لیاقتت رو نداشت، یه روزی پشیمون میشه که دیگه دیره.
تو کار خودتو بکن و به برگشتش فکر نکن، چون اگرم برگرده و اظهار پشیمانی کنه به نظر من دیگه بهش اعتباری نیست!
این همه مدت چرا نگفت چی تو کله اشه؟؟
تازه خونواده رو بهانه کرده بود !
یادت باشه اگه صلاحتو میخوای اصلا به پیغامهاش هیچ جوابی ندی:305:
بذار اونم یک هزارم تو که اذیت شدی ، اذیت بشه و قدر صداقتت رو بدونه!
موفق باشید:72:
RE: رابطه ای عاشقانه که در لب پرتگاه هست !
آقا مانی، همه راه هایی که ما داریم میگیم بدرد وقتی میخوره که خود شما تصمیم بر فراموش کردنش داشته باشید. من خودم هم نمیدونم چه جوری باید این تصمیم توی درون شما بوجود بیاد. ولی میدونم گذشت زمان خیلی موثره.
اینکه شما هنوز امید دارید که اینها همش خواب باشه، معنیش اینه که توی فراموش کردنش شک دارید. امیدوارم زودتر به یقین برسید که باید فراموشش کنید.
و یه چیز دیگه. شاید الان زود باشه ولی پیش خودم گفتم الان بگم که یه روز پشیمون نشم کاش زودتر میگفتم بهتون.حالا که از این رابطه ضربه خوردید و انقدر اذیت شدید، یه وقت به فکر جبران ضربه روحیتون با کس دیگه ای نباشید ها. که اگه این کار رو بکنید بزرگترین ظلم رو به خودتون و آینده خودتون کردید.
میگن دعا برای بقیه زودتر مستجاب میشه. براتون از خدا میخوام که دستتون رو بگیره و زودتر شما رو از این وضعیت بیرون بکشه.:72:
RE: رابطه ای عاشقانه که در لب پرتگاه هست !
آره آقا مانی گل منم دعا میکنم خدا هم به تو و هم به بقیه عاشقای واقعی همسر خوب و لایق عطا کنه
دعا میکنم خدا جواب صداقت و عشقت رو با یه همسر عااااالی بده طوری اعتمادت به خدا رو چندین برابر کنه ...در ضمن تمام وقت محو تماشای همسرت بشی:311:
همه بگین آمیـــــــــن:323:
دختر مهربون مونئ نکته خوبی رو اشاره کرد: حواست باشه هیچوقتسمت کس دیگه ای نری و تا از عشق کسی مطمئن نشدی عشقت رو بهش هدیه ندی:305:
موفق باشی آقا مانی:72:
RE: رابطه ای عاشقانه که در لب پرتگاه هست !
سلام من به شايد هاي شما چندتاي ديگه اضافه ميكنم
1-شايد از كسي مشاوره گرفته واونم گفته اختلاف سني بعدا به مشكل ميخوره
2-شايد دلش ميخواد همسر اينده اش از نظر تحصيلات بالا باشه خودشم براي همين دنبال شركت كردن تو كنكور كارشناسيه
3-شايد...معذرت ميخوام شما ميدونيد رابطه قبلي با دوست پسر قبليش تا چه حد بوده؟!!