RE: مشكل وابستگي در ارتباط با جنس مخالف(درخواست راهنمایی)
نقل قول:
نوشته اصلی توسط shirin shahini
با سلام و خسته نباشید خدمت مدیر محترم :
1 سوال داشتم در رابطه با مطلب که عرض کردید ؛ وقتی کسی 6 سال از مهمترین سالهای زندگیش را در خارج زندگی کرده و تقریبا فرهنگ اونجا را گرفته و از نظرش اینجور روابط کاملا عادیه و علاقه ای هم که ایجاد میشه باز عادیه و در هر رابطه ای علاقه هست و نباید وابستگی درش ایجاد بشه چون ناپختگیه......از نظره شما ارتباط با چنین شخصی نتیجه بخش هست ؟؟ اصلا میشه براش توضیح داد این فرهنگ در ایران اصلا قابل قبول نیست ؟؟؟اگر میشه چطوری ؟؟
با تشکر
با سلام
در موردهاي اين چنيني مسئله خيلي مهم تر از اين هست كه شما طرح كرديد. در واقع شما تنها يكي از موارد تفاوت معيار را مورد اشاره قرار داديد. (مسئله ارتباط با جنس مخالف)
اما بايد بدانيد كه ممكن است در خيلي مسائل اجتماعي، فرهنگي، اعتقادي و ... هم تفاوت معيار داشته باشيد كه بعدها هر كدام يك مجموعه خصوصياتي را باعث مي شود كه ممكن است سازگاري براي زوجين در مورد آنها بسيار مشكل زا باشد.
لذا به جاي ارتباط غير رسمي و بررسي تنها علاقه طرفين، به صورت آشكار حداقل از طريق جلسات مشاوره خانواده يا خواستگاري همه معيارهاي اساسي هم را (علاوه بر ارتباط و علاقمندي) مورد ارزيابي قرار دهند.
==============
پاورقي:
لطفا سئوالات خود را در تاپيك جداگانه مطرح كنيد. اين تاپيك مروبط به designگرامي هست.
RE: مشكل وابستگي در ارتباط با جنس مخالف(درخواست راهنمایی)
سلام
تمام حرفاتون را خوندم راجب این موضوع که بتونیم یک رابطه در حد اعتدال با جنس مخالف داشته باشیم من کاملا مخالفم چون مطمئن باشین بالاخراه یه جایی سر یه موضوعی احساستون در گیر میشه من که نتونستم ...
و راجب این که گفته بودین چه اشکالی داره خوب تو مسال دیگه یا حتی شناخت و کمک توی انتخاب خواستگار ازش کمک بگیرین مطمئن باشین چون اون بیرون ماجرا است نمی تونه کمکی کنه و فقط حس خودش را میگه و بعد ها هم که ازدواج کردین خودتون را اینجوری توجیه می کنین که باز هم میتونم یه هم چین رابطه ای در حد اعتدال داشته باشم مثلا اگه توی زندگی مشترکتون یه اختلاف سلیقه یا مشکلی پیش بیاد و شما یه جنس مخالف را برای شنیدن درد دلتون انتخاب کرده باشین مطمئن باشین نه تنها کمکتون نمی کنه بلکه احتمال داره زندگیتون را سر هیچ چی از دست بدین البته اون فرد حتی می تونه بی غرض این کار را کنه کافیه احساس کنین اون بیشتر از همسرتون درکتون می کنه و اون لحظه که نیاز داشتین همسرتون حرفاتون را بشنو و اون آرومتون کنه اون فرد (همون دوستی که تا الان رابطه ی احساسی نداشتین) این کار را کنه فقط به این دلیل که همسرتون اون لحظه شرایطش را نداشته و عصبانی بوده یا حتی می تونه این موضوع که گفتم برعکس باشه و در مورد یک آقا باشه ...و از این جا به بعد که مقایسه کردن این دو نفر تو ذهنتون درست می شه و ....
مشکل ما اینه که اگه به چیزی عادت کنیم سخت می تونیم ازش دل بکنیم و توی عادتمون تغییر ایجاد کنیم من نظرم خلاف نظر بقیه است به نظر من شما به این آقا وابسته نیستین لکه به ایشون عادت کردین چون من وابستگی را یک طور دیگه برای خودم معنی می کنم ...در صورتی که اگه ایشونم قبل ازدواج براشون این مسائل عادی باشه خوب شما هم اینجوری ایشون را قبول کردین و به نظرم ما آدما این حق را نداریم طرف مقابلمون را هر طور که باب میلمون تغییر بدیم... گفتین که شما هم دوست ندارین اگر احیانا با ایشون ازدواج کردین همچین روابطی را با کسی نداشته باشن ...
امیدوارم موفق باشین می دونم یکدفعه سخت خود منم مشکلم همینه حتی هنوز چیزی نگفتم ناخودآگاه اشکم در میاد و حوصله هیچ کس را ندارم حتی نمی خوام باور کنم .....
اما باید اونقدر احساست برات ارزش داشته باشه که نخوای بازیچه کسی باشه :72:
اگه دوست داشتین مشکل منم ببینین شاید این طوری از خیلی دغدغه هاتون با دیدن مشکلای بقیه کم کنه ....http://www.hamdardi.net/thread-12910-page-3.html
RE: مشكل وابستگي در ارتباط با جنس مخالف(درخواست راهنمایی)
دوستانم سلام
من برگشتم بعداز 4 ماه،که نتیجه این تاپیک رو اعلام کنم تا بذاریدش توی تاپیک به نتیجه رسیده ها.:shy:
توصیه دوستان قطع رابطه ناگهانی بود
ولی من نتونستم رابطمو با اون اقا به صورت یهویی قطع کنم واین کارو به مرور زمان انجام دادم.
تقریبادو،سه ماه پیش ازین وضعیت سردرگمی خیلی کلافه بودم:162: وتصمیم خودمو گرفتم که به نتیجه ثابت وعملی برسم،واسه همین رفتم زیارتگاه و از خدا واون معصوم خواستم که راه درستو پیش پام بذارن و خدا اونقدر مهربونه که یه به طریقی همه چیو واسم روشن کرد طوریکه تو تصمیمم مردد نباشم.
همون هفته به طرز عجیبی :exclamation:متوجه شدم
این اقای مخاطب من عاشق یکی دیگه بوده وهست،وبه اصطلاح یکی ازدوستان که در همین تاپیک این نظرو داده بودن منو تو ابنمک خوابونده بوده
خلاصه اینکه من متوجه این موضوع شدم وواسه همیشه از زندگیش رفتم بیرون،ویه بهانه ای واسش اوردم وخداحافظ-جالب اینجا بود که وقتی بهش گفتم میدونم عاشق فلانی شدی انکارمیکرد.
حالا به هرحال مهم نیست،مهم اینه که از ارزش اون شخص هیچی واسم کم که نشد بیشترهم شد-چون درجریانم که چقدر واسه رسیدن به اون دختر داره تلاش میکنه وچقدرصبوری کرد و ازخودگذشتگی تا دلشو به دست بیاره.(ایشالا که اگه باهم خوشبخت میشن ،به هم برسن :203: )
واسه اینکه دوستانی که این پست میخونن فکر نکنن که باوجود اینکه یه پسر اینطوری ولم کرد بازم قبولش دارم بگم که ایشون هیچ بدی درحق من نکرد،
ورابطمم یه دوستی معمولی بود،فقط اشکال کار این بود که اون یکی دیگه رو دوست داشت و نمیگفت،کاش خیلی زودتر از دوماه پیش اینو فهمیده بودم،تا زودتر ازش میکندم.البته تقصیر منم بود که بهش پا ندادم که بیاد طرفم،یعنی من چوب غرورم رو خوردم ولی مهم نیست،چون درسته پسربسیار خوب،باشخصیت،متین،ادم و محترمی بود،ولی بچه بود.
درپایان واقعا از خدا جونم ممنونم :72: که زمانی که بسیار ازین رابطه درمونده بودم به طرزعجیبی همه چیزو واسم روشن کرد طوریکه خودم تو کفِش موندم.
وبعد ازون همینطور خدا داره لطفهاشو نثار من میکنه :43:(حکمت این یکیو نفهمیدم هنوز:D).
پایان
ضمنأ به این نتیجه که عملأ و خیلی سخت بهش رسیدم هم اعتراف میکنم :
دوستی معمولی با جنس مخالف امکان پذیر نیست
RE: مشكل وابستگي در ارتباط با جنس مخالف(درخواست راهنمایی)
ضمن تبریک به خاطر این که راهتون را پیدا کردید!
و تشکر از اینکه اینقد احساس مسئولیت کردید که به دوستان تالار خبر دادید و همینطور منبعی برای مراجعه کنندگان این تاپیک ایجاد کردید که یک مشکل را تا نتیجه ی نهایی بتونند پی گیری کنند و درس لازم را ازش بگیرند!
نوشتید که
من نتونستم رابطمو با اون اقا به صورت یهویی قطع کنم واین کارو به مرور زمان انجام دادم.
خلاصه اینکه من متوجه این موضوع شدم وواسه همیشه از زندگیش رفتم بیرون،ویه بهانه ای واسش اوردم وخداحافظ
فکر کنم ناگهانی قطع کردید، نه کم کم؟؟
جالب اینجا بود که وقتی بهش گفتم میدونم عاشق فلانی شدی انکارمیکرد.
به اصطلاح یکی ازدوستان که در همین تاپیک این نظرو داده بودن منو تو ابنمک خوابونده بوده
از ارزش اون شخص هیچی واسم کم که نشد بیشترهم شد
به نظر من آدم خیانتکار و دروغگو هیچ ارزشی نداره.
التبه قضیه تمام شده است و لزومی به این حرفها شاید نباشد. ولی دروغ سرمنشا اکثر قریب به اتفاق مشکلات زندگیه!
موفق باشی :72:
RE: مشكل وابستگي در ارتباط با جنس مخالف(درخواست راهنمایی)
نقل قول:
نوشته اصلی توسط بهشت
و تشکر از اینکه اینقد احساس مسئولیت کردید که به دوستان تالار خبر دادید و همینطور منبعی برای مراجعه کنندگان این تاپیک ایجاد کردید که یک مشکل را تا نتیجه ی نهایی بتونند پی گیری کنند و درس لازم را ازش بگیرند!
دقیقأ واسه همین اومدم که تجربه خودمو دراختیار دیگران قرار بدم.
واسه اینکه بهتر انتقال تجربه کنم اینها رو نشانه های ورود یه نفر دیگه به ذهن یه پسر میدونم:
1.سردشدن در عملکرد و رفتار سابقش
2.دیر به دیر رابطه برقرار کردن
3.دیرجواب دادن به sms
4.بهانه اوردنهای غیرمنتطقی واسه رفتارش (مثلا میگفت مشغله کاریش زیاده)
5.کم محلی وبی محلی
6.وقتی باهاش صحبت میکنی عملا حواسش یه جادیگست.
7.مهمترینشم تغییر رفتار
نقل قول:
نوشته اصلی توسط بهشت
فکر کنم ناگهانی قطع کردید، نه کم کم؟؟
درسته,عملأ قطع رابطه یکباره انجام شد.
ولی توذهن خوم تدریجأ اینکارو انجام دادم،چون ازقبلش پی برده بودم این رابطه نتیجه نداره ولی نمیتونستم تمومش کنم که مطلع شدن ازموضوع به صورت یکباره تصمیمم عملی شد.
حالا که دوماه ازون موضوع میگذره ولی واقعا ضربه روحی که به ادم وارد میشه واقعا تو ایندش و ذهنیتش وخاطرش تاثیر میذاره والبته تاثیر منفی.
فقط موندم چرا به من نگفت عاشق شده،چرا منو دنبال خودش میکشوند،چرا میخواد دخترا همینطور دنبالش باشن
با تمام احترامی که واسش قائلم =>ولی این چه عقده اییه آخه؟!!!!
RE: مشكل وابستگي در ارتباط با جنس مخالف(درخواست راهنمایی)
دیزاین جان
ممنون از اینکه اومدی و اعلام کردی گلم
خوشحالم که نتیجه گرفتی و برای عموم هم به عنوان یه درس عنوان کردی
و اینگونه این تاپیک نیز به نتیجه رسید .