RE: +خانمها (همه و مخصوصا مذهبی) لطفا کمک کنن
چون فرشته خانم تبریک گفته بودند من تکرار نکردم. شرمنده!
اینهم یک گل برای سالی خانوم :72:
آقای گرین می تونم بپرسم شما چرا تکلیف خودتون را با این رابطه روشن نمی کنید؟ خب می تونید برید خواستگاری و بگید که می خواهید مثلا دو سه ماه را برای شناخت بیشتر بگذارید و بعد نظرتان را اعلام کنید. گویا خانوم سالی هم اینجوری راحت ترند.
RE: +خانمها (همه و مخصوصا مذهبی) لطفا کمک کنن
ضمن تایید صحبت بهشت باید عرض کنم سالیِ ما؟!؟!؟!؟!؟این ینی باید خودمونو برای یه عروسیه نزدیک به وقوع آماده کنیم؟
RE: +خانمها (همه و مخصوصا مذهبی) لطفا کمک کنن
سلام
خانم سالی کم لطفی کردن و بعضی مطالبو نگفتن و بعضی چیزارو بیشتر از اونی که بوده گفتن. به هر حال یه محیط عمومی رو مناسب برای گفتن جزییات نمی دونم.
خانم بهشت، من یه بار این کارو کردم و خواستگاری کردم اما انتطارات مالی که ایشون و خانودشون دارنو تا الان نتونستم مهیا کنم.
در مورد دو سه ماه شناخت هم خیلی راغب نیستن که شناخت طولانی بشه. دفعه قبلی از مجموع سه جلسه ای که صحبت کردیم دوبارشو من سوال پرسیدم و یه بار ایشون، که خانوادشون به من می گفتن خیلی سوال می پرسم.
RE: +خانمها (همه و مخصوصا مذهبی) لطفا کمک کنن
من هم به نوبه خودم به خانم سالی عزیز خوش آمد میگم:72:(البته ایشون پیشکسوت تر از من هستند)
خوب شد که هر دو حضور دارید اینطوری بهتر میشه نظر نظر داد فقط امیدوارم اوضاع بدتر نشه! چون بعضی حرفها رو کهن میشه حضوری گفت ممکنه اینحا بازگو کنید و خدای نکرده بدبین بشید به همدیگه.
بنابراین هردوی شما صبور باشید تا انشاء الله سوءتفاهامت بینوتون به خوبی برطرف بشه و خاطره خوبی از تالار همدردی داشته باشید:72:
مسلمه که رسمیت بخشیدن به ارتباط بهترین و عاقلانه ترین راه حل میتونه باشه که آقای گرین گفتند یه بار اینکارو کردن اما مثل اینکه توقعات مالی خانواده خانم سالی بالا بود یا حداقل برای آقای گرین بالا بوده.
و این باعث شده علاقه ایشون همچنان وجود داشته باشه اما کاری از دستشون برنیاد که وارد مرحله شناخت رسمی بشن.
خاتم سالی عزیزم!
شما اگه واقعا در آقای گرین مشکلی نمی بینید و با ایشون موافقید خب چرا با خانواده تون در این مورد صحبت نمیکنید ؟ عزیزم صحبت شما بعنوان یکی از طرفین ازدواج بسیار مهمه و باید نظرتون رو به خانواده منتقل کنید.
شما اگه در نگاه اول ( که البته طول هم کشیده) با ایشون مشکلی ندارید و مخالف نیستید (صحبتهای خودتون اینو تایید میکنه) باید به خاطر شخص خودت هم که شده با خانواده ات صحبت کنی و نقطه نظراتت رو بگی .
شاید از اون موقعه تا حالا نظر خانوادت تغییراتی کرده باشه خصوصا اگه بدونن شما هم موافق هستی ، تو توقعاتی که دارند فرق میکنه .
اگه ایشون رو پسر خوبی میدونید بد نیست یه خورده ازش دفاع کنید البته منطقی و در کمال ادب و احترام و از خانوادت بخواید زیادی سخت نگیرند چون هیچکس اول زندگی امکانات کامل زندگی رو نداشته و خدا کمک میکنه کم کم به خواسته هاتون می رسید.
پس تا اون موقعه بهتره رابطه تون رو قطع کنید و به خاطر هردوتون خوب در موردش فکر کنید
تو این فاصله حتما با خانواده تون صحبت کنید و فرصت برای شناخت رسمی و جدی بگیرید
آقای گرین!
شما هم اگه واقعا ایشون رو میخواید باید یه بار دیگه (البته بعد از اینکه خانم سالی با خانواده شون صحبت کردند) رسما خواستگار یبرید و اگه واقعا نمیتونید توقعات مالی یا ... این خانواده رو برآورده کنید، زودتر تکلیف خودتون و دخرت خانم رو مشخص کنید تا هردو به آرامش برسید و بتونید به موردهای دیگه فکر کنید چون حق هردوی شماست .
امیدوارم موفق باشید:72:
RE: +خانمها (همه و مخصوصا مذهبی) لطفا کمک کنن
ممنون از دوستان،
اما من احساس ميكنم مشكلم اينجوري حل نميشه و فقط باعث ميشه حريم ها شكسته بشه.
البته خودم هم نمي تونم مشكل رو حل كنم،اما اين جوري هم حل نميشه.كه يه چيز من گم يه چيز اوشون و نهايتا با دلخوري ........................
از كارشناسان محترم و دوستان عزيز هم ممنونم.اگه كسي راهي پيشنهاد داره من خوشحال ميشم بشنوم.
فعلا بهترين راه همون هست كه فرشته مهربان فرمودن.
اما اينجوري ممكنه آقاي گرين بگن من نمي يام خواستگاري،چون شناخت طول ميكشه!!و دلخوري از شما دارم.
نمي دونم واقعا.از نظر من يه شناخت 3 ماهه كافي هست.تازه ما كه اين همه از قبل هم رو ميشناسيم.
در مورد پيشنهاد شما هم خانم فرانك عزيز بايد بگم،آقاي گرين ميگن من حتي اگه شما هم بگيد ،خودم شرايط رو مناسب نمي دونم،و دوست ندارم كسي مجورم كنه.
من هم ايشون رو تحت فشار نمي ذارم اما ميگم ما بايد رو رفتاراي هم الان بحث نكنيم تا موقع خواستگاري.
يا اگه واقعا ميتونيم ارتباط رو مسكوت بذاريم تا وقتش فرا برسه.
يعني مثل دوتا آدم عادي باشيم.
هر كسي يه صبري داره،صبر من هم ديگه تمام شده.
RE: +خانمها (همه و مخصوصا مذهبی) لطفا کمک کنن
سالی عزیز
نزد مشاور برید و به این این ارتباط جهت شناختی بدهید . شما جهتتون شناختی نبوده و نیست ، بلکه عاطفی بوده و هست ( یا ابراز احساسات عاشقانه یا رنجش و دلخوریها )
میشه بگید پروسه شناخت رو تو این مدت چطوری طی کردید ، معیارهاتون آیا تنظیمه و برای هر کدام از آیتمهای معیارهاتون چطوری راه شناخت رو طی کردید و به چه شناختی از هم رسیدید ؟
ممنون اگر جواب این سئوال مهم رو دقیق بدهید .
.
RE: +خانمها (همه و مخصوصا مذهبی) لطفا کمک کنن
با سلام و تشكر
من اگه بخوام كامل توضيح بدم،خيلي چيزا رو بايد بنويسم كه هم نميشه اين همه تايپ كرد،هم بهتره مشاور حضوري باشه تا تك تك با ما صحبت كنن تا دلخوري پيش نياد.من الان 4 ماهه به خاطر اين حرفها ناراحتم، چون بعضي چيزها رو هم من قبول ندارم.اما خوب آقاي گرين قبول نمي كنن.من با اين مشكل دارم كه آقاي گرين ميخوان قبل از خواستگاري منوبشناسن.
و من با شناخت اين طوري مشكل دارم.چون بدون هدف،بدون زمان و پر از استرس هست.
در واقع از نظر من اين شناخت نبوده.
من چه طوري كسي كه به من ميگه من مطمئن نيستم شما رو ميخوام فكر كنم!!من اگه بخوام به يه پسر فكر كنم بايد تو خواستن از من جلو تر باشه.ميگن من شما رو 100% دوس دارم،اما با اين رفتارتون نمي تونم كنار بيام!!
خوب من هم نميتونم با سمس و تلفن كسي رو بشناسم.شناخت بايد مرحله به مرحله و در محيط آرام باشه باشه،و هر روز آدم به نتايج جديد برسه،اما واسه من كه اين طوري نيست.
و تازه از من انتظار دارن من خيلي با حوصله با سمس جواب بدم.يعني حتي ما خيلي با تلفن هم نمي تونيم صحبت كنيم.حضوري هم كه اصلا.
در مورد ابراز علاقه بايد بگم شايد مال خيلي وقت پيش بوده.
مگه ابراز علاقه حتما بايد قربون صدقه رفتن باشه؟؟!خوب آقاي گرين خيلي با من مثل خانومش رفتار ميكردن،مثلا كاملا از من مراقبت ميكنن،خوب همين باعث شد كه من بگم دوسشون دارم و دلم تنگ ميشه. همين.اما وقتي ديدم آمادگي ازدواج ندارند،خودم هم گفتم ارتباطمون رسمي و قطع بشه.اما خوب نشد، از اون موقع خرج احساسات من واقعا كم شد.و مدتي كه قطع شده ،اما مراقبت ايشون از من باقي هست.
مثلا احوالم رو ميپرسن و از اين قبيل.من هم گفتم اين كار رو انجام نديد.الان كمتر شده اما فكر ميكنم چون خودشون خيلي به من توجه ميكنن ،اين انتظار رو از من دارند.و ميگن من با دشمننم هم اينجوري رفتار نمي كنم،كه شما با من رفتار ميكنيد.
واقعا اگه دلم پر نشده بود شكايت نمي كردم.الان هم ميتونم ببخشمشون ،چون مطمئنم قصدشون خوبه.اما خوب من هم نياز به آرامش دارم.آرزو دارم يه شب بدون فكر بخوابم.تمركزم هم كم شده،و درسهام هم بهم استرس ميده.
التماس دعا:72:
RE: +خانمها (همه و مخصوصا مذهبی) لطفا کمک کنن
نقل قول:
نوشته اصلی توسط sali
مثلا احوالم رو ميپرسن و از اين قبيل.من هم گفتم اين كار رو انجام نديد.الان كمتر شده اما فكر ميكنم چون خودشون خيلي به من توجه ميكنن ،اين انتظار رو از من دارند.و ميگن من با دشمننم هم اينجوري رفتار نمي كنم،كه شما با من رفتار ميكنيد.
آقای گرین دقت کنین تا رسمیتی بین شما نباشه نمیتونین انتظاری از خانم سالی داشته باشید .
خانم سالی به جمع دوستان خوش اومدین
باید بگم اگر واقعا به این نتیجه رسیدین میتونین تا وقتی که آقای گرین فکراشون رو بکنن و یک تصمیم قطعی بگیرند شما ارتباطتون رو با ایشون قطع کنید و پاسخگو نباشید تا ایشون هم فرصت کافی داشته باشند که هدف خود رو مشخص کنند و شما هم این حق رو دارین که با قطع موقت این ارتباط به آرامش برسید .
آقای گرین
این همه تردید برای چیست؟
واقعا شما بعد از دو سال هنوز نمیدونی چه تصمیمی داری و هنوز نتونستی به شناخت برسی .
پرسش های مکرر قطعا برای هیچ کسی خوشایند نیست . و میتونه نشانی از وسواس شما باشه .
هرتصمیمی میخواید بگیرید زودتر چون نه تنها ایشون بلکه هیچ دختری از بلاتکلیفی خوشش نمیاد .
RE: +خانمها (همه و مخصوصا مذهبی) لطفا کمک کنن
خانم باران
خب همونجور که خانم سالی گفتن به این دو سال به عنوان شناخت نگاه نمی کنن و بعضی چیزارو که من می بینم به من می گن که الان با خواستگاری رسمی تفاوت داره و رفتار واقعی من اینطوری نیست که الان می بینید. دقیقاً این مسئله ای هست که من اینجا پرسیدم که این تفاوتها مربوط به محدودیت های قبل از خواستگاری رسمی هست یا نه؟
من نتونستم به شناخت برسم چون تو این مدت شناختی نبوده و خانم سالی هم هر وقت چیزی می گم میگن الان با بعد از خواستگاری رسمی تفاوت داره.
RE: +خانمها (همه و مخصوصا مذهبی) لطفا کمک کنن
گیرین وقتی رفتی خاستگاری آیا شغل و درآمدی داشتی؟توقعات خانواده دختر بیش از حد درآمدت بود یا اینکه اصلن
درآمدی نداشتی؟بسته به اینکه ازت بیشتر از درآمدت انتظار داشتن یا اینکه اصلن درآمدی نداشتی جواب الآنشون فرق
می کنه.
چیزی که من حس می کنم شما دچار به قول فرشته مهربون یک لذت پنهان از اینکه یه دختری توی زندگیت هست که
می تونی باهاش در ارتباط باشی و اون حس حمایت کنندت ارضا بشه.که نه دوست دخترته نه تعهدی نسبت بهم دارید.
و می ترسی با خاستگاری و جواب نه احتمالی این شرایطو از دست بدی.غیر اینصورت با خاستگاری رسمی و ارتباط
مدت دار زیر نظر خانواده ها به شناخت همدیگه بپردازید.