RE: من مرد اونم یا اون مرد منه؟؟؟
سلام مهتاب جون دوست خوبم
ببخشید که من یه دفعه خودم رو انداختم وسط این تایپیک.
خب من روانشناس نیستم که بخوام راهنماییت کنم هر چند به روانشناسی علاقه دارم ولی از روی تجربه شخصی خودم میگم و احساست رو درک میکنم من خودم هم بعضی وقتا اینجوری میشم .
جند تا راه حل واست دارم امتحان کنی بد نیست.
میدونی عزیزم اول این اینترنت هر چقدر هم بتونی استفاده مفید ازش کنی اعتیاد آوره و کمی آدم رو گوشه گیر و خونه نشین میکنه کمی ازش فاصله بگیر.باور کن بعضی وقتا خودم میگم کاش این اینرنته قطع بشه که وقتم رو با چیزای دیگه پر کنم.حالا هر چقدر هم مفید.
سعی کن اول آرامش درونیت رو بدست بیاری با کارهایی که بهت آرامش میده.هر کسی متفاوت با دیگری هست و ممکنه راهکار های من برا تو کارایی نداشته باشه.مثلا من کتاب خوندن -اب دادن به گلها.با آب و آب بازی درگیر شدن-صحبت کردن با یه دوست پر انرژی-حرف زدن با خدا-بیرون زدن از خونه و یه جا و محیطی که دوست دارم رفتن وووو....
هر کدومش یه روزی بهم انرژی میده کافیه رو یکیش تمرکز کنی ولی باور کن این اینترنته اصلا خوب نیست یعنی زیاده رویش خوب نیست.یک کم خودت رو رها کن.ذهنت رو آزاد کن.
اینها تجربه شخصی بود شاید زیاد علمی روانشناسی نباشه.
موفق باشی عزیزم:72:
RE: من مرد اونم یا اون مرد منه؟؟؟
مهتاب عزیزم
شما همیشه از عکس العمل اونها می ترسی خوب چاره چیه آیا باید خودت رو نادیده بگیری؟؟
نمی دونم درسته یا نه ولی اگر من جای شما باشم وقتی چیزی رو نتونم بپذیرم خوب نمی پذیرم حالا طرف مقابل هم ناراحت بشه چیکار کنم ، ناراحت بشه عوضش کم کم متوجه خواهد شد که من چه شخصیتی دارم و هر چیزی رو نخواهم پذیرفت و می فهمه که تو چه زمینه هایی من ممکنه مخالفت کنم .
اما اگر از ترس واکنش طرف مقابل مخالفت نکنم و همیشه بپذیرم این برای طرف مقابلم توقع ایجاد میکنه و ممکنه زمانی من خسته بشم و بخوام مقاومت کنم که اون موقع کار خیلی سخت تر خواهد بود . طرف مقابلم رو متوقع کنم اونوقت باید تا آخر همون روند رو داشته باشم و هر چی زمان بگذره چون اون متوقع تر خواهد شد پس نمی تونه منو درک کنه پس از اول راحت ترم که درست برخورد کنم . ممکنه ناراحتی پیش بیاد و حتی خودم هم اعصاب خوردی بکشم اما مگه چقدر طول میکشه . تحمل می کنم عوضش اونها هم به شخصیت من کم کم عادت میکنند که اگر امروز تحمل نکنم فردا تحملش سخت تر خواهد بود .
اما شما خودت تصمیم بگیر و بدون که همه از این دست مشکلات در زندگی دارند و تنها نیستی گلم .
RE: من مرد اونم یا اون مرد منه؟؟؟
سلام
میدونین چیه؟
تو این مدت خیلی زجر کشیدم سر هیچ و پوچ
سر چیزایی که دست من نبود
سر دنیایی که من توش دیده نمیشم چه برسه به تغییرش
نسیب من فقط اعصاب خرد کنی بود همین
نسیب من یه زندگی تلخ بود اونم از اول ازدواج
زندگی تلخ بخاطر صرف تمامی انرژیم روی چیزای بیخود که نتیجه ای جز پسرفت برام نداشت
نتیجه ای جز ناراحتی خودم و کسانی که واقعا دوستم دارن نداشت
نتیجه ای جز شکستن دلم نداشت
چقدر آسون و ارزون آرامشمو از دست دادم
چه زود جلو مشکلات کم آوردم و زندگیمو سپردم دست احساساتم
من چقدر محبوبمو ضعیف نامیدم در حالیکه خودم خیلی ضعیف تر هستم
خدایا دلم چقدر تنگ شده
چقدر آب رفتنشو خوب حس میکنم
همون دلی که دریا بود تا قبل از ازدواج
شرمنده م
از خودم
از محبوبم
از عزیزانم از شما
از خدای بالا سرم
از اینکه اینقدر تو این مدت کوتاه بد شدم
میخوام کمر همت ببندم
خسته شدم از امروز فردا کردنام
از تنبلیام
چقدر منتظر فردایی موندم که هیچوقت نرسید
چقدر منتظر فردایی موندم که امروز نشد
اما دیگه بسه
من میتونم
خدایا بهم قدرت و اراده بده
میدونم که میتونم
دنیای اطرافم خیلی هم سیاه نیست
یا علی
:72::72::72:
:72:بد نگوییم به مهتاب اگر تب داریم
:72:دیده ام گاهی در تب، ماه میاید پایین.
:72:میرسد دست به سقف ملکوت.
:72:دیده ام، سهره بهتر میخواند.
:72:گاه زخمی که به پا داشته ام
:72:زیر و بم های زمین را به من آموخته است.
:72:گاه در بستر بیماری من،حجم گل چند برابر شده است.
:72:وفزون تر شده است، قطر نارنج،شعاع فانوس
:72::72:
RE: من مرد اونم یا اون مرد منه؟؟؟
بسي خوشحالم كه بالاخره از فاز "عيب يابي" خارج شدي و به مرحله "رفع عيب" رسيدي...
افرين...خيلي خوبه همين طور ادامه بده...:104:
موفق باشي:72:
RE: من مرد اونم یا اون مرد منه؟؟؟
RE: من مرد اونم یا اون مرد منه؟؟؟
مهتاب عزیزم
من هم براتون آرزوی موفقیت دارم گلم .
فقط می خوام بگم حالا که تصمیم گرفتی و قدم در راه درستی گذاشتی پس از این بابت شاد باش و با روحیه ای خوب قدم در این مسیر بگذار .:46:
RE: من مرد اونم یا اون مرد منه؟؟؟
:72:سلام دوستان عزیزم
:72:انتظار به پایان رسید
2:72:-3 ساعت بعد مهربونم،محبوبم،عزیز ترین کسم،همسر نازنینم
:72:میرسه ان شاا...
:72:چقدر دلم واسه مهربونیاش تنگ شده
:72:دوستش دارم
RE: من مرد اونم یا اون مرد منه؟؟؟
خدارو شکر که به سلامتی بر میگردن و شما هم از دلتنگی رها می شی.
مهتاب عزیزم وقتی همسرت اومد از همین احساس دلتنگی براش بگو .
بگو که چقدر دوسش داری و در نبودش آرام و قرار نداری .
بگو که خونه بدون اون چقدر دلگیر میشه .
بگو که تازه می قهمم نمی تونم یک لحظه دوریت رو تحمل کنم که چقدر دوستت دارم و چقدر حضورت به من دلگرمی و آرامش میده و در کنار تو احساس می کنم یک تکیه گاه و پشتوانه محکم دارم که می تونم تا آخر عمر بهش تکیه کنم.
عزیزم احساساتت رو بیان کن و بدون که این برای یک مرد خیلی خوشاینده و اون هم احساس دلگرمی خواهد کرد و قدردان داشتن همسری چون تو خواهد بود .
این تاثیر بسیار مثبتی روی همسرت داره .
برای تو و همسرت آرزوی بهترین ها رو دارم و امیدوارم همیشه زندگی تون با نور شعله های محبت و عشق روشن باشه و هر روز روشن تر از روز قبل .
RE: من مرد اونم یا اون مرد منه؟؟؟
قربونت برم باران که همش باهامی و تنهام نمیذاری
انگا امروز قراره همه چیز بر وفق مراد باشه>>>
میبینم که آنی خانم گل هم دوباره افتخار میده سراغ ماها هم میاد و با یه تشکر هم که شده میگه بیادتم مهتاب
ولی خداییش
آنی متوجه نشدم چرا درمقابل من اینقدر سکوت کردی؟؟؟
دارم میمیرم از فضو...:163::327: کنجکاوی:D
:72::72::72:
RE: من مرد اونم یا اون مرد منه؟؟؟
مهتاب عزيزم گويا فراموش كردي كه اني گل يه خانم خانه دار و مادر هستن و نميتونن 24 ساعته توي نت باشن...
به تو هم توصيه اكيد ميكنم كه از اينترنت و دنياي مجازي فاصله بگير...زياد داري وقتت رو پاي نت هدر ميدي...البته ببخشيدا رك گفتم:46: