RE: **صندلی داغ1390**((سری ششم))
سلام دختر مهربون خوبم ..خوشحالم که در خدمتت هستم خانمی.:72:
سوالای من:
1) شما توی انجمن آزاد با بیبی و احتمالا مدیرای محترم، چه حرفایی میزنین؟
والله من چند باری از مدیر محترم تالار راهنمایی گرفتم بصورت خصوصی و چند بارم از فرشته مهربون و مشکلاتی رو که نمی تونم توی تالار مطرح کنم ازشون پرسیدم و خیلی جوابهاشون بهم کمک کرده ..مثلا همین چند وقت پیش یه مورد ازدواجی داشتم که ذهنمو مشغول کرده بود!!! فرشته مهربون خیلی بهم کمک کرد چون اون شخص اینقدر کیس عالی و مناسبی بود که کمتر کسی رد می کرد توی جوابم تردید داشتم ولی فرشته مهربون خیلی مستقیم بهم گفت که اصلا شرایط همچین چیزی رو ندارم که با کسی حتی وارد رابطه بشم و راهشم بم نشون داد که چطور رد کنم ..و همون کار رو کردم و خیلی هم آروم شدم ...کلا خیلی کمک های مفیدی میگیرم.
2) اصلاً اونطرف حرف خاصی زده میشه؟ بعله تا دلت بخواد!!!
3) تاپیک منم اونجاست؟ همونکه راجع به شب کاری بود؟ دیدینش سلام برسونید
بله دیدم و خوندم ولی نفهمیدم کدوم قسمتش رو می خواستی من بهش توجه کنم؟؟ شب کاری مد نظرت بود یا اونهمه بحث های انحرافی که پیش اومده بود؟؟ در مورد شب کاری من خودمم همیشه دوران دانشجوییم شب کار بودم چون فربد کوچیک بود و اصلا نمی ذاشت من روزا درس بخونم ..شبا تا صبح همیشه بیدار بودم .یادگیریمم خیلی بهتر بود چون ارامش داشتم و سکوتشو دوست داشتم ولی الان شبا زود افقی میشم!!
4) کلاً انگیزتون برای اینکه به رنگ قهوه ای تغییر رنگ بدین چی بود؟
من اینکار رو نکردم خانمی تصمیم مدیران تالار بود ولی من دوستش داشتم .دستشون درد نکنه!
5) توی زندگی مجردیتون چی کم داشتید که الان سعی میکنید برای فربد کم نذارید؟
خیلی چیزا عزیزم ..از همه مهم تر یه مادر خوب بود ..مادرم هیچوقت منو درک نمی کرد .اصلا باهام کنار نمی اومد ..آدم عجیبی بود .دوران مجردیم همیشه ازش متنفر بودم .این تنفر به حدی بود که هنوزم گاهی توی خوابم اون حس تنفر سراغم میاد! خیلی یه دنده و یک کلام بود و اصلا ذره ای انعطاف نداشت و اگه یه سر سوزن ازش سر پیچی می کردم روزگارمو سیاه می کرد ..ازدواجمم تحمیلی اون بود ..خیلی دلم می خواد با فربد دوست باشم ..چیزی که هیچوقت خودم با مادرم نداشتم .امیدوارم بتونم.
6) برای ازدواج فربد، چه فکرایی دارید که خدای نکرده به یه زندگی غیر موفق تبدیل نشه؟ اصلا فکر میکنید تجربیات شما به درد پسرتون میخوره؟ میتونید خوب بهش منتقل کنید؟
صد در صد ..من همه تلاشمو می کنم که فربد محیط زندگیشو خوب بشناسه و مابقیش با خودشه ..فربد بچه خیلی عاقل و خود مختاریه .خیلی نمیشه بهش سخت گرفت ..ولی خوب خیلی چیزها رو من نمی تونم کامل بهش بدم .فقط امیدوارم بتونم اعتمادشو توی زندگیش جلب کنم .همین برام کافیه که بهم اعتماد داشته باشه.
7) فکر میکنید فربد با شرایطش کنار اومده؟ چقدر طول کشید (یا میکشه) که کنار بیاد؟
فربد شرایطش با سایر بچه های طلاق یک کمی متفاوته ..از وقتی خودشو شناخته با من تنها بوده .اصلا پدرشو کنارش نداشته .شاید سالی یکی دوماه در همین حد و پدرش هم باهاش خیلی عادی بود و ارتباط عاطفی عمیقی بینشون نبود .همیشه به من و خانوادم متکی بوده .درست هفت هشت ساله که اصلا اقوام پدریش رو هم ندیده .یا خیلی کم باهاشون برخورد داشته .به این سیستم عادت داره و همیشه پدرشو به شکل یه کفیل که به ما پول میده میشناسه!!!هیچوقت هم از پدرش بد نشنیده و یا روابطش باهاش مختل نشده. برای همین اوضاع برای اون خیلی عادی هست ..برای من سخته و اگرم عصبی میشه این روزا چون من بهش استرسمو انتقال می دم ولی خودش خیلی عادی داره با قضیه برخورد می کنه ..ولی نمی دونم بزرگ تر شه هم همین طور باشه یا بدتر بشه یا بهتر ؟؟ ایناش برام سواله.ولی اون روزی که مساله طلاق رو باهاش مطرح کردم عکس العمل عجیی نشون داد! بغض کرد و سعی می کرد جلوی ریزش اشکاشو بگیره من نبینم ..اون روز خیلی روز بدی برام شد .تو ذهنم موند.
8) توی مشکلات زندگی مشترکتون، شما هیچ تقصیری نداشتید؟ (اگه دوست نداشتید اینو جواب ندید )
عزیزم اینکه صد در صد غیر ممکنه که منم بی تقصیر باشم ولی یکی از جاهایی که خیلی خودمو مقصر می دونم اصرارم برای حفظ زندگیم بود ..این اصرار بیش از حد من علی رو توی کاراش گستاخ تر می کرد .انگار منم داشتم ناخواسته همراهیش می کردم ..بارها زندان رفت و خودم درش آوردم که ایکاش اینقدر براش فداکاری و دوندگی نمی کردم ..جوابش عکس بود ..و دومین چیزی که خیلی خودم رو بابتش سرزنش می کنم این بود که اصلا به خانوادم اجازه مداخله توی زندگیم نمی دادم .اصلا نمی ذاشتم بدونن من توی زندگیم چی می گذره ! همه اینا وضعمو بدتر کرد ..اما با همه این مسایل خودمو توی مساله آخر زندگیم مقصر نمی بینم ..من خیلی تنهایی کشیدم.توصیفش سخته.
9) خدا چقدر توی زندگی شما نقش داره؟
فکر می کنم ازش دور شدم .من از اون دور شدم ولی اون بازم هوامو داره ..حضورشو توی زندگیم بارها حس کردم..
10) بعضیا دوست دارن با خدا مثل یه دوست صمیمی باشن؟ اینجوری خوبه به نظرتون؟
من دوست ندارم با خدا دوست باشم .ترجیح می دم حس کنم اون مالک بی قید و شرط ما و زندگی ماست ...تا جایی که هر چیز خودش صلاح بدونه همون میشه .فکر نکنم بشه این رابطه رو توی چهار چوب دوستی گذاشت .آدم خودشو به دوستش نمی سپاره !
11) در مورد زندگیتون چی از خدا میخواید الان؟
فقط آرامش برای خودم و فربد ..آرزوم یه زندگی سادست و نرمال و بچه ای که (((نرمال ))) باشه !! دور و برم پره از بچه های عجیب و غریب حاصل تربیت های جدید امروزی که به بچه ها بیش از حد بها میدن...من فقط یه زندگی آروم و نرمال می خوام .فقط می خوام خودم از عملکرد خودم توی زندگیم راضی باشم ..
اگه زحمتی نیست همینجوری که به محمد ابراهیمی عزیز جواب دادی جواب بده. سوالا بالای جوابا باشه.
از حوصله ای که میذاری ممنونم
خواهش می کنم خانمی بازم امری بود من در خدمتتون هستم.:72:
RE: **صندلی داغ1390**((سری ششم))
با تشکر از خانم فائزه عزیز بابت قبول زحمتی که داشتن و جوابای خوبی که دادن:72:،
نوبت ایشون در صندلی داغ به پایان رسید.
با آرزوی روزهای خوب و موفقیت در زندگی برای ایشون:72:
خب دوستان عزیز،
به زودی نفر بعدی اعلام میشه.
مطمئنم که همه (مخصوصاً دوستانی که مثل خودم تقریباً جدید هستن)،
از جلوس ایشون روی صندلی داغ خیلی خوشحال میشن :D
فراخوان صندلی داغ :324:
دوستانی که تمایل به شرکت در صندلی داغ دارن، میتونن با ارسال پیام خصوصی به بنده یا آقای ابراهیمی،
ما رو از آمادگیشون مطلع کنن.
خوشحال میشیم که تک تک دوستان پر رنگ همدردی، روزی بر روی صندلی داغ بنشینن:72:
RE: **صندلی داغ1390**((سری ششم))
روز همگی به خیر.
نفر بعدی که قراره بسوزونیمشون، آقای baby هستن.
کم نذارید لطفا :D
RE: **صندلی داغ1390**((سری ششم))
سلام
آقای baby!
1- سوالات دینی پسرتون رو چطوری جواب میدید که قانع بشه؟(مثل اینکه خدا چه شکلیه؟کجاست؟)
2- شنیده ام یکی از عرفا وقتی تصمیم به سیر و سلوک گرفته خداوند ازمایشات سختی ازش گرفته مثلا پسر جوانش رو ازش گرفته و ... فکر میکنید اون بنده خدا(پسرش) این وسط چه گناهی داشته که زندگیش از دست رفته؟
3-من با توجه به موقعیتم مجبورم درامدم رو خرج خونه بکنم اما بعضیها میگن کارم اشتباهه و نباید اینکارو بکنم و حتی با این کارم به اونهایی که کمک میکنم در واقع بدی میکنم شما اینو قبول دارید؟اگر قبول دارید من توی این جایگاه باید چکار کنم؟وظیفه ام چیه؟
4- خواهر بزرگترم در فقدان پدر و مادرم خیلی بیتابی میکنه و افسرده شده من چکار میتونم براش بکنم؟
5- جدیداً مد شده بعضیها برای توجیه نماز نخوندن میگن: روزی چند بار خم و راست شدن تعصبه خشکه! من هر وقت حس کنم نیاز دارم با خدا حرف بزنم، حرف میزنم به هر زبانی که دلم میخواد!
در پاسخ این افراد شما چی میگید؟(جز عصبی شدن که من میشم)
6- خیلی از کسانی که بهشون نیکی کردم به بدی جواب دادن،بعضیها میکن این باید برام عبرت بشه اما من معتقدم تا کسی بهم بدی نکرده حق ندارم پیش بینی کنم که ممکنه مثل فلانی بدی کنه و این باعث بشه کار خیری براش نکنم .شما با من موافقید یا اون بعضیها؟
7- امام علی(ع) فرمودند: روزی جوینده کسی است که نجویدش(الرزق یطلب من لا یطلبه)
این مطلب با تنبلی و کاهلی در کار کردن تناقض نداره؟
RE: **صندلی داغ1390**((سری ششم))
سلام ، موعود عزیز
1- خوشبختانه پسرم از این سوالات نپرسیده تا حالا ، شاید به این دلیل بوده که در خانواده ما بشدت بدنبال واقعیات ، چگونه بودن و چگونه زیستن هستیم ، اصلا موضوعات صحبت ما مسائل ماورائی غیر کاربردی مثل مسائل روح، جن و... نیست.
اما فکر کنم اگه بپرسه توضیح همون روایت
لا یحس و لایجس و لایمس و لایدرک بالحواس الخمس
رو در حد خودش بدم.
در واقع هر دو سوال در مورد خدا سوالات باطلیند ، چون جسم نیست که بگوئیم شکل؟ و جائی برای او قائل شویم. هرچه به قوه تخیل و وهم شما درآید ، اون مخلوق شماست و نه خالق شما!
2- به این ترتیبی که شما پرسیدید نمی دانم اما:
یه اصل مسلم اینستکه "خداوند به هیچ کس ظلم نمی کند" بنابراین ظلمی به اون پسر نشده.
مطلب دوم قضیه ابتلای سخت ابراهیم (ع) ذبح اسماعیلش هست.
می دونید که بعد از سالهای زیاد بچه دارنشدن ابراهیم ، خداوند به او (از هاجر که کنیز بوده برخلاف ساره که شاهزاده بود) اسماعیل رو میده و حالا اسماعیل به سن نوجوانی رسیده ، دستور ذبح اسماعیل میاد.
در اینصورت (که مسلم شده براساس القائات شیطان نبوده و آزمایشی الهی است) هم برای ابراهیم آزمایش بود و هم برای اسماعیل و هر دو سربلند از آزمایش الهی بیرون آمدند.
اسماعیل جائی که میگوید :یا ابت افعل ماتومر ، پدر جان آنچه بهش امر شدی انجام بده.
3- یادمه اون اوائل تو تاپیکی گفته بودی که درامدت رو می بخشی.
اونجا هم پیشنهاد دادم که با حفظ تعادل این کار پسندیده است . مثلا اگه 80% می بخشی برسون به 20%. (البته این توصیه منه ، چه بسا برخی از بزرگان که 80% انفاق می کردن و مابقی رو برا خودشون مصرف می کردن ، من عقلم به چنین شخصیتها و منشهائی نمی رسه)
اما حالا برا خواهر و برادرهاتون بستگی داره به سن و سال اونها ،
اگه در حد محصل و نوجوان و ... اینهاهستند بنظر من حالا که درآمدی دارید ، هزینه های جاری اونها رو پرداخت کنید. و به خدا توکل کنید ، نگران زندگی آینده خودتون نباشید، خداوند درهای رحمت رو به روی شما خواهد گشود.
اما اگه پسرند و توان کار کردن دارند بهتره چتر حمایتیتون رو بردارید و اونها علاوه بر درس خوندن کار هم بکنند.
4- بهش زمان بدید ، زمان بهترین التیام برای درد فقدان عزیزان هست. او هم خواهد آموخت چطور با این شرایط سازگار شود. هر از گاهی با او همدلی کنید اما مانع گریه و... نشوید.
5- کسی که بخواهد در مسیر بندگی خدا آغاز به حرکت کند ، قطعا راه را خواهد یافت
کسی هم که به تنهائی و بدون کمک راهنمایان دین بخواد در وادی بندگی خدا حرکت کنه ، احتمال دور شدنش از خدا و گمراه شدنش زیاده.
بهرحال مسیر بندگی و دینداری کاملا مشخصه و چارچوبها و قوانینی داره ، باید و نباید داره ، مجموعه اینها میشه شریعت ،
وقتی شرط مسلمانی نماز خوندنه ، کسی که نماز نمی خونه مسلمان نیست ، او از یه راه و روش دیگه ای داره پیروی می کنه و میشه اسمش رو هر چی گذاشت. اما دستورات شریعت رو پیامبر و ائمه طاهرین گفته ان . دین حتی در کوچکترین مسائل هم برنامه داره اگر کسی نخواد که تبعیت کنه قطعا اول توجیه می کنه و چرا میاره.
شیطان هم بهترین و قوی ترین استدلال کنندگان در مقابل خداوند بود.
توجیه با بندگی سنخیت نداره.
6- با شما موافقم ، اما با یه تبصره.
خوشبینی اولیه و عقلانیت ضمیمه اون.
منم معتقدم به صرف اینکه اگرفلان همکارم از ضمانت وامی که برایش کرده ام ،سوء استفاده کنه و قسطهاش رو نپردازه دلیلی نداره که ضمانت وام برا همکار دیگه ام رو نکنم.
تبصره : اما باید ضمانت های لازم ، آدرس و راه تماس دقیق و... رو برا اون ضمانت بگیرم مثلا در قبال چکی که میدم ، چک یا سفته بگیرم و...
7- روزی دو جوره . برخی خیلی خودشون رو به آب و آتیش میزنن و مثلا 8 روز در هفته روزی 20 ساعت کار می کنن ، طماعند ، حرص و ولع سیری ناپذیر دارند ، این بیان برای اونهاست .
از اونطرف هم بسیار تاکید شده برای کسب روزی اونهم از نوع حلال. حتی کسی که برای کسب روزی تلاش میکنه مرادف با شهید در خون غلطیده و با همون اجر و پاداش بیانشده.
الکاد علی عیاله ...
تعادل و پیروی از دستور دین (8 ساعت کار ، 8 ساعت استراحت ، 8 ساعت سایر امور) در این زمینه راهگشاست .
RE: **صندلی داغ1390**((سری ششم))
سلام خدمت کارشناس عزیز، آقای BABY،
به صندلی داغ خوش آمدید!
اول لازمه حالا که اینجا پیداتون کردم، یک صحبت هایی با شما بکنم :)
همانطور که می دونید، من بدجوری معتاد همدردی هستم!
تازه عضو این سایت شده بودم. چند وقت یکبار سر می زدم و زیاد هم نمی موندم.
تا اینکه یکروز یک تاپیک دیدم به نام "آیا خداوند شر را آفریده است؟" که یک بحث جالبی صورت گرفته بود و شما هم در اون بحث بودید. من دوست داشتم پست بزنم، ولی چون تو انجمن ازدواج و خانواده نبود، نمی تونستم.
حالا مونده بودم که چطوری به پدرم در ایران بگم که به حساب خانمی به نام بتول مظاهری پول بریزه! :311:
به هر حال هر طوری بود این کار صورت گرفت. بعد اومدم 2-3 تا پست زدم. بعد تاپیک کلاً رفت انجمن آزاد! :311:
خلاصه من موندم و این شارژی که نمی دونستم چی کارش کنم!
همون موقع ها بود که شما به من رتبه ای دادی و خلاصه همین رتبه ی شما باعث شد من دلگرمی بگیرم و اعتیاد من به اینجا شروع شد.
همه اینها رو گفتم که مثلاً اعتیادم رو بندازم تقصیر شما! :311:
قبل از پرسیدن سوالهام یک خواهشی هم دارم.
در اولین ارسال شما دیدم که فقط به سوالها پاسخ دادید و دیگه متن خود سوال رو کپی نکردید.
اگر برای شما امکانش هست، خود سوال رو بگذارید قبل از جوابتون باشه (در صورت امکان با یک رنگ متفاوت). به این خاطر که به خصوص رفته رفته که سوال جوابها بیشتر بشه، سخته آدم پیدا کنه کدوم جواب مال کدوم سواله و دائم باید صفحه رو بالا پایین کنه تا سوال رو پیدا کنه.
متشکرم!
1- لطفاً خدا رو از زبان خودتون توصیف کنید! با شنیدن نام خدا، چه حسی به شما دست میده؟
2- قرآن رو توصیف کنید.
3- از نظر شما نظریه تکامل با آفرینش انسان (آنطور که در کتب آسمانی آمده) مغایرت دارد؟ آیا اگر هم از نظر عملی ثابت بشود که انسان مثلاً نسلش از میمون هاست، کتب آسمانی زیر سوال می روند؟
من فکر می کنم برای مثال در قرآن نوشته شده که خداوند حضرت آدم را آفرید، ولی این را هم نفی نکرده که آن زمان موجودات دیگری شبیه انسان ها در روی زمین بوده اند! یعنی شاید از یک زمانی خداوند به انسان تکامل یافته این روح انسانی رو داده، به او حق انتخاب داده و او رو در مقابل اعمالش مسئول کرده... البته اینها نظر منه. دوست دارم نظر شما رو بدونم.
4- یکی از آشنایان ما به بچه هایش یاد داده که وقتی با پدر مادرشون صحبت می کنند، افعال رو جمع ببندند.
مثلاً میگن: پدر، شما غذا می خورید؟ مادر، شما بیایید اینجا...
البته من هم همیشه پدر مادرم رو "شما" صدا می کنم، ولی دیگه افعال رو جمع نمی بندم.
از نظر شما این جمع بستن افعال باعث ایجاد یک فاصله بین فرزندان و پدر مادر نمی شود؟
5- من که از همه جا بی خبر بودم رو همون اول نشوندند روی صندلی داغ. سارا بانو گفت بگو با مایی یا با baby. گفتم بابا پای من رو وسط نکشید! :)
آقای بی بی، به نظر شما چرا سارا بانو وقتی نوبت صندلی داغش بود، وسط سوال ها ول کرد رفت؟ واقعاً کار داشت یا اینکه کم آورده بود؟ :)
6- آقای بی بی این چه وضعش هست.... در تاپیک لطیفه های ازدواج این خانم ها دارند ضد آقایون فعالیت می کنند و کلی جک نوشتند :)
جدا از شوخی، به نظر شما این لطیفه های آقایون و خانم ها ضد هم می تونه اثر تخریبی داشته باشه؟
7- بدترین نوع فقر کدومه؟
8- راستی BABY بهتر بود یا baby؟
از شما به این خاطر که لطف کردید و به صندلی داغ اومدید متشکرم!
RE: **صندلی داغ1390**((سری ششم))
سلام اقای بی بی عزیز سو ا ل از شما
1ـ چه خواننده موسیقی دوست دارید
2ـ چه رشته ورزشی دوست دارید
3ـ میزان علم و منطق و معنویات چه قدر است
4ـ اول برامون یک جک یا لطیفه یا مطلب طنز بگو شادمون کن
5ـ ایا تا لار توانسته تغییر مثبتی در شما ایجاد کنه چه تغییری
6ـ دوست داری نفر بعد صندلی داغ چه باشد
7ـ یک جمله محمد ابراهیمی خانم دختر مهربون بگوید
8ـ ایا تا لار توانسته تغییر مثبتی در شما ایجاد کنه چه تغییری
9ـ چه مطلب یا پستی در تا لار برای شما خنده دار بود
10ـ تا لار همدردی چه هدفی را دنبا ل می کند چرا
11ـ شمع جوجه ماشین یک جمله بسا ز
12ـ بهترین هدیه ای که تا حا لا گرفتی
13ـ با لوله کتاب زرشک یک جمله بسا ز
14ـ بهترین کتابی که مطا لعه کردید نام ببرید
15ـ بهترین دوستتون توی تا لار کیه
16ـ منطقی ترین فرد توی تا لار رو معرفی کنید
17ـ به یاد موندنی اهنگی که شنیدین
18ـ چه غذایی خوب درست می کنید
19ـ نظرتان درباره سری ششم صندلی داغ چه است
20ـ چه غذایی دوست دارید
21ـ یک جمله درباره مادر پدر بگوید
22ـ یک ضرب المثل بگوید
23ـ یه خصوصیت خوب و یه خصوصیت بد خودتون رو بگید برامون
24ـ بزرگترین هدفتون تو زندگی چیه
25ـ دوست داشتین با همین شخصیتی که دارین مشهو ر هم بودین
26ـ زییاترین تصویر ذهنی شما چی هست
27ـ یه خاطره از دو ران بچگی تون بگوید
28ـ چه میزان از مهارتهای زندگی را از فضای تا لار کسب کرده ای
29ـ را ز موفقیت اقای بی بی چیست
30ـ یک جمله اموزنده مفید به اعضا تا لار هدیه کنید
امیدوارم همیشه موفق باشید:72::72::72:
RE: **صندلی داغ1390**((سری ششم))
نقل قول:
نوشته اصلی توسط hamed65
سلام خدمت کارشناس عزیز، آقای BABY،
سلام به نو ترین مدیر همدردی
به صندلی داغ خوش آمدید!
اول لازمه حالا که اینجا پیداتون کردم، یک صحبت هایی با شما بکنم :)
همانطور که می دونید، من بدجوری معتاد همدردی هستم!
" بله می دونم ، یه چیزی رو هم یواشکی بگم مدیر همدردی از تو معتادا مدیر انتخاب میکنه :163: ،
اما میشه در همه کارها با توجه به اولویتهاتون تعادل برقرار کرد ، موضوعی که الان باید مراقبش باشید فعالیتهای فضای واقعی تونه
تازه عضو این سایت شده بودم. چند وقت یکبار سر می زدم و زیاد هم نمی موندم.
تا اینکه یکروز یک تاپیک دیدم به نام "آیا خداوند شر را آفریده است؟" که یک بحث جالبی صورت گرفته بود و شما هم در اون بحث بودید. من دوست داشتم پست بزنم، ولی چون تو انجمن ازدواج و خانواده نبود، نمی تونستم.
حالا مونده بودم که چطوری به پدرم در ایران بگم که به حساب خانمی به نام بتول مظاهری پول بریزه! :به هر حال هر طوری بود این کار صورت گرفت. بعد اومدم 2-3 تا پست زدم. بعد تاپیک کلاً رفت انجمن آزاد!
خلاصه من موندم و این شارژی که نمی دونستم چی کارش کنم!
همون موقع ها بود که شما به من رتبه ای دادی و خلاصه همین رتبه ی شما باعث شد من دلگرمی بگیرم و اعتیاد من به اینجا شروع شد.
همه اینها رو گفتم که مثلاً اعتیادم رو بندازم تقصیر شما!
می دونم می خوای بگی مدیر شدنتون به اون رتبه برمی گرده :104::46: ، نحوه بیانت این شکلی بود ، بهرحال مجددا تبریک میگم
قبل از پرسیدن سوالهام یک خواهشی هم دارم.
در اولین ارسال شما دیدم که فقط به سوالها پاسخ دادید و دیگه متن خود سوال رو کپی نکردید.
اگر برای شما امکانش هست، خود سوال رو بگذارید قبل از جوابتون باشه (در صورت امکان با یک رنگ متفاوت). به این خاطر که به خصوص رفته رفته که سوال جوابها بیشتر بشه، سخته آدم پیدا کنه کدوم جواب مال کدوم سواله و دائم باید صفحه رو بالا پایین کنه تا سوال رو پیدا کنه.
متشکرم!
1- لطفاً خدا رو از زبان خودتون توصیف کنید! با شنیدن نام خدا، چه حسی به شما دست میده؟
هر آنچه توصیف پذیر باشه ، اون خدا نیست ، خداوند لا یوصف هست ،
شناخت خدا هم صنع خداست ، به هرکه بخواهد درجات معرفتی بیشتری می دهد.
معرفت در گرانیست به هر کس ندهندش
اگر متذکر به خدا باشم ، با شنیدن نام خدا ، حس کرنش و ضعف در مقابل عظمت او ، و وقتی هم متذکر نباشم هیچ حسی !! ، وای به حالتهائی که متذکر حضور خدا نیستم. درست همون مواقع است که به گناه مشغولم.
2- قرآن رو توصیف کنید.
کتاب بزرگی که در عظمتش گفتند "نه خالق است و نه مخلوق"
3- از نظر شما نظریه تکامل با آفرینش انسان (آنطور که در کتب آسمانی آمده) مغایرت دارد؟ آیا اگر هم از نظر عملی ثابت بشود که انسان مثلاً نسلش از میمون هاست، کتب آسمانی زیر سوال می روند؟
من فکر می کنم برای مثال در قرآن نوشته شده که خداوند حضرت آدم را آفرید، ولی این را هم نفی نکرده که آن زمان موجودات دیگری شبیه انسان ها در روی زمین بوده اند! یعنی شاید از یک زمانی خداوند به انسان تکامل یافته این روح انسانی رو داده، به او حق انتخاب داده و او رو در مقابل اعمالش مسئول کرده... البته اینها نظر منه. دوست دارم نظر شما رو بدونم.
برای مقایسه باید موضوعات مورد مقایسه هم جنس و هم سنخ باشند ، اگر راجع به همین انسان صحبت بشه ، بله مغایرت دارد.
موضوع خلقت ، آنچه در کتب آسمانی آمده، انسان در عوالم قبل از دنیا بوده و به عوالم بعد هم می رود . یکی از عوالم قبلی عالم "ذر" بوده که خداوند اقرار می گیرد که "الست بربکم ؟" آیا من پروردگار شما نیستم ؟!
4- یکی از آشنایان ما به بچه هایش یاد داده که وقتی با پدر مادرشون صحبت می کنند، افعال رو جمع ببندند.
مثلاً میگن: پدر، شما غذا می خورید؟ مادر، شما بیایید اینجا...
البته من هم همیشه پدر مادرم رو "شما" صدا می کنم، ولی دیگه افعال رو جمع نمی بندم.
از نظر شما این جمع بستن افعال باعث ایجاد یک فاصله بین فرزندان و پدر مادر نمی شود؟
از نظر من کلا رسمیت باعث فاصله می شود.
اما گاهی از دیدن صحنه هائی که فرزندان نهایت ادب رو درمقابل والدین می کنند بسیار خوشحال میشم.
5- من که از همه جا بی خبر بودم رو همون اول نشوندند روی صندلی داغ. سارا بانو گفت بگو با مایی یا با baby. گفتم بابا پای من رو وسط نکشید! :)
آقای بی بی، به نظر شما چرا سارا بانو وقتی نوبت صندلی داغش بود، وسط سوال ها ول کرد رفت؟ واقعاً کار داشت یا اینکه کم آورده بود؟ :)
بنظر من اگه اون واقعا رو بذارید قبل از کم آوردن ، جمله دقیق و بی نقص میشه . یعنی کار داشت و واقعا هم کم آورده بود :310: هرجفتش قابل جمعه (ترکیب عطفیه -یا 7- تبدیل به -و 8- :58:
6- آقای بی بی این چه وضعش هست.... در تاپیک لطیفه های ازدواج این خانم ها دارند ضد آقایون فعالیت می کنند و کلی جک نوشتند :)
بذارید از فرصت تنفسی که دارن به نحو احسن استفاده کنند ، یادتون باشه که گل به خودی هم زیاد میزنن :P نگران نباشید.
جدا از شوخی، به نظر شما این لطیفه های آقایون و خانم ها ضد هم می تونه اثر تخریبی داشته باشه؟
وقتی در فضای تخریب باشیم ، "قربونت برم" "فدات بشم" هم اثر تخریبی داره،
امیدوارم هیچ کدوم از اعضا قصدشون تخریب همدیگه نباشه
7- بدترین نوع فقر کدومه؟
همه نوع فقر بده ، وقتی فردی بسیار گرسنه هست به هیچ چیز فکر نمی کند بجز یافتن راهی برای سیر کردن شکمش. "آدم گرسنه دین و ایمان نمی شناسه" واقعیتی رو بیان می کنه ، با این قید که هیچ مجوزی هم به فقرا برای دزدی و غارت نمی ده.
اما اگر در حد امرار معاش غنی بودیم ، فقر اعتقادی و به تبع اون فقر فرهنگی بدترینه.
8- راستی BABY بهتر بود یا baby؟
BABY بهتر از baby بود ، اما در حالت ناچاری قابل تحمله ، اونی که بهتر نیست "بی بی" هست. این مثل اینه که فردی که اسمش "یوسفه" بگیم "ژوزف":46:
از شما به این خاطر که لطف کردید و به صندلی داغ اومدید متشکرم!
منم از شما بابت سوالاتتون ممنونم
RE: **صندلی داغ1390**((سری ششم))
سلام اعضای خوب تا لار
صندلی داغ پست چت گونه و سو ا ل خصوصی ممنوع است و مدیران خوب تا لار پست چت گونه و سو ا ل خصوصی حذف می کند
صندلی داغ نظم رعایت کنید حرف زشت و رکیک ممنوع است مدیران خوب تا لار حذف می شود و بر خورد می شود
قوانین صندلی داغ رعایت کنید مدیر صندلی داغ همکار صندلی داغ همکاری کنید تا صندلی داغ جذاب اموزنده داغ سرگرمی داشته باشید:72::72::72::72:
RE: **صندلی داغ1390**((سری ششم))
نقل قول:
نوشته اصلی توسط محمدابراهیمی
سلام اقای بی بی عزیز سو ا ل از شما
سلام محمد ابراهیمی عزیز
1ـ چه خواننده موسیقی دوست دارید
بنان
2ـ چه رشته ورزشی دوست دارید
کانگ فو - فوتبال - تنیس روی میز - کوهنوردی و شنا
3ـ میزان علم و منطق و معنویات چه قدر است
کجا چقدر است؟
4ـ اول برامون یک جک یا لطیفه یا مطلب طنز بگو شادمون کن
بچه داییم به دنیا اومده. همه خوشحال و اینا. مامان بزرگم برگشته میگه حالا میخاین براش اسم بذارین؟میگم...اگه شما صلاح بدونین
)ستاد مبارزه با فتنه ی پَ نَ پَ – واحد احترام به بزرگتر)
5ـ ایا تا لار توانسته تغییر مثبتی در شما ایجاد کنه چه تغییری
بله ، با مسائل بالغانه تر برخورد می کنم
6ـ دوست داری نفر بعد صندلی داغ چه باشد
حکم انچه تو فرمائی
7ـ یک جمله محمد ابراهیمی خانم دختر مهربون بگوید
خب بگوید ، من که مانع نمیشم
8ـ ایا تا لار توانسته تغییر مثبتی در شما ایجاد کنه چه تغییری
سوال تکراری ، مدیران خوب تا لار پست تکراری حذف می کند:46:
9ـ چه مطلب یا پستی در تا لار برای شما خنده دار بود
اشعار طنز
10ـ تا لار همدردی چه هدفی را دنبا ل می کند چرا
بنده بی تقصیرم ! بروید از خودشان به پرسید
11ـ شمع جوجه ماشین یک جمله بسا ز
من و جوجه ام تو ماشین شمع روشن کردیم
12ـ بهترین هدیه ای که تا حا لا گرفتی
اولین ادکلنی که همسرم برام گرفته بود
13ـ با لوله کتاب زرشک یک جمله بسا ز
به محمد ابراهیمی میگم : چند بار باید باب لوله کتاب زرشک یک جمله بسا زم؟
14ـ بهترین کتابی که مطا لعه کردید نام ببرید
اغلب کتبی که مطالعه کردم خوب بودن ، دوره دبیرستان "آئین زندگی" دیل کارنگی و موفقیت "آنتونی رابینز" تاثیر زیادی روم گذاشت.
بعدها " قلعه حیوانات" - آثار جلال آل احمد
کتب مذهبی نهج البلاغه مولا امیر المومنین - نهج الفصاحه پیامبر - مواعظ ، شیخ جعفر شوشتری - کافی کلینی -
به شعر علاقه زیادی دارم ، دوبیتی های شعرای غیر معروف رو دوس می دارم.
15ـ بهترین دوستتون توی تا لار کیه
هر گلی یه بوئی داره
16ـ منطقی ترین فرد توی تا لار رو معرفی کنید
در صورت معرفی چقدر مژدگانی میدید؟ بی مایه فطیره!
17ـ به یاد موندنی اهنگی که شنیدین
الهه ناز
18ـ چه غذایی خوب درست می کنید
یه غذائیه که از ترکیب دم دست ترین مواد درست میشه ، قارچ و پیاز و فلفل دلمه ای ، کلم بروکلی و خیلی چیزای دیگه .... هر کدوم هم که نبود با کمال انعطاف یه چیز دیگه جایگزین کن. اینا رو جدا جدا سرخ می کنی بعد انواع ادویه (هندی ، کاری ، زردچوبه و... به مقدار زیاد بهش اضافه می کنی
19ـ نظرتان درباره سری ششم صندلی داغ چه است
صندلیه خوبیه
20ـ چه غذایی دوست دارید
اغلب غذاها رو دوس دارم ، غذاهای دریائی رو ترجیح میدم
21ـ یک جمله درباره مادر پدر بگوید
اغلب دعاهای پدر و مادرم (خصوصا مادر) در حق من اجابت میشن.
مراعات حال اونها رو ، خصوصا درموقع پیری بکنیم.
22ـ یک ضرب المثل بگوید
گذر پوست به دباغخانه می افتد
23ـ یه خصوصیت خوب و یه خصوصیت بد خودتون رو بگید برامون
خصوصیت خوب : خونگرم و متواضع
خصوصیت بد : مواقعی که به خودم توجه نمی کنم ، بسیاری از صفات بد اخلاقی در وجودم جمع میشن ، گتهی حسادت ، غرور ، دروغ ، سرپیچی از دستورات خدا و... ووو
24ـ بزرگترین هدفتون تو زندگی چیه
هدف معنوی : جلب رضایت خدا و حجت خدا
مادی: در حتا حاضر رسیدگی به جسمم با ورزش - یادگیری زبان
25ـ دوست داشتین با همین شخصیتی که دارین مشهو ر هم بودین
بله
26ـ زییاترین تصویر ذهنی شما چی هست
دوره کودکی سن 5 سال ، ظاهرا خیلی با مزه هم بودم :46:
27ـ یه خاطره از دو ران بچگی تون بگوید
رفته بودیم یه روستا، داشتیم گشت میزدیم ، یه الاغه یه شکلات ورداشته بود تو دهنش بود و مزمزه میکرد خیلی کیف می کرد(خرکیف بود) رفتم نزدیک و یه "هووووش " گفتم . الاغک ترسید و شکلات از دهنش افتاد !
28ـ چه میزان از مهارتهای زندگی را از فضای تا لار کسب کرده ای
مهارت فرصت دادن به همسرم برا بیان احساساتش ، قبل از آشنائی با تالار بسیار عجول بودم برا خارج کردن از حالات روحی بد او که نتیجه عکس هم میداد.
مثلا خیلی سریع می خواستم از قهر و گریه درش بیارم ، نتیجه بسیار بدتر میشد.
29ـ را ز موفقیت اقای بی بی چیست
تمرکز بر اهداف
30ـ یک جمله اموزنده مفید به اعضا تا لار هدیه کنید
فرصتها رو در یاب
امیدوارم همیشه موفق باشید:72::72::72:
همینطور شما:104: