RE: **صندلی داغ1390**((سری ششم))
سلام به همه دوستان
بالاخره موفق شدم یکی ازمدیران جدید تالار رو صندلی بنشونم.:227:قابل توجه اونایی که شرط نشستن روصندلی رو حضورمدیران گذاشته بودند...
دوستان صندلی جناب lord hamed عزیز رو داغ تر کنید.
آقای کامران هرموقع فرصت کردید می تونید به سوالات بی پاسخ جواب دهید.
RE: **صندلی داغ1390**((سری ششم))
نقل قول:
نوشته اصلی توسط محمدابراهیمی
سلام اقای کامران سو ا ل از شما
---------
سلام،
-----
1ـ ایا تا لار توانسته تغییر مثبتی در شما ایجاد کنه چه تغییری
--------------
بله، تا حدودی،
ضعفهایی داشتم که قبل از آشنایی با اینجا، حتی نمیدانستم ضعف هستند، در واقع آنها را به عنوان جزئی از شخصیتم پذیرفته بودم،
مانند کمالگرایی.
------------
2ـ زییا ترین شکل دوست داشتن و ابرا ز محبت چی می تونه باشه
---------
دوست داشتن و ابراز محبت بدون توقع!
--------
3ـ احسا سا نتون رو چگونه مدیریت می کنید
-------
با تصفیه افکارم.
----------
4ـ بهترین دوستتون توی تا لار کیه
-----
من با خیلی از اعضای همدردی دوستم، ضمن اینکه با واژه `ترین` هم مشکل دارم.
هر کدام از دوستان من در این محیط منحصر به فرد هستند و به نوعی بهترین.
-----
5ـ منطقی ترین فرد توی تا لار رو معرفی کنید
--
با واژه `ترین` مشکل دارم.:163:
------
6ـ اولین جمله ای که با خواندن این کلمات به ذهن تان می رسد
خدا
-------
عشق
------
جنگ
------
نابودی
-----
صندلی داغ
---------
سوالهای سخت
-------
فرشته
-------
مهربان
----------
موفقیت
-----
سخت
------------------
تحصیل
------------
تلاش
-------
تا لار
-------
همدردی
------
خوشبختی
--------
یعنی چی؟
------------
7ـ دوست داری رو زی کارشناس افتخاری تا لار باشین
------------
خیر، به هیچ عنوان.
من فکر میکنم، سختترین بخش مشاوره دادن کمک به یک مراجع بدون پیش داوری و دخالت دادن عقاید شخصی در امر مشاوره باشد.
و من شخصاً در این زمینه مشکل دارم، چون مثل هر فرد عادی دیگر، نسبت به مسائلی تعصّب یا احساسات خاص دارم، که گاهی آنها را نمیتوانم کنترل کنم. شاهد آن هم، بعضی از پستهایم هست.
من شخصاً خیلی خوشحالم که عناوینی چون مشاور، کارشناس یا ... رو در این محیط ندارم. چون این عناوین، مسئولیت سنگینی رو به همراه داره.
و قاعدتاً چنین فردی، با چنین عنوانی واقعا باید در ارسال پست هاش دقت خیلی زیادی داشته باشه،
دقتی که من در حال حاضر ندارم و البته راستش دوست هم ندارم داشته باشم و این احساس آزادی رو در ازاش از دست بدم.
---------------
8ـ زییاترین تصویر ذهنی یا خاطره تان چیست
--------
قدم زدن زیر بارش برف، من عاشق زمستانم.
-----
9ـ او ل برامون یک جک یا لطیفه یا مطلب طنز بگو شادمون کن
---------------
الان چیزی به ذهنم نمیرسه.
---------------
10ـ با شمع جوجه ماشین یک جمله بسا ز
----------
کاملا اتفاقی با ماشین از روی جوجه رد شدم، عذاب وجدان سختی گرفتم، دفنش کردم و بعد سر مزارش یک شمع روشن کردم.
---------
11ـ چه میزان از مهارتهای زندگی را از فضای تا لار کسب کرده ای
----------
اگر بخواهم صریح بگویم، نه چندان زیاد. اما در کلّ باعث آشنایی من با روحیات کلی خانمها شده، که قاعدتاً برام مفید خواهد بود.
---------
12ـ چقدر تا لار در بهبودی روند زندگی ات موفقیت ایجاد کرده
------
تا حدی.
-------
13ـ یکی از مهم ترین تصمیم هایی که تا ا لان گرفتین رو برامون بگین
------
متأسفانه تصمیمات مهم من اکثرا شخصی هستند.
---------
14ـ چه مطلب یا پستی در تا لار برای شما خنده دار بود
-------
خاطرم هست در یکی از تاپیک ها، یکی از مراجعین پسر ۱۷-۱۸ ساله جوانی بود که یک دل نه صد دل عاشق دختری شده بود،
دختر خانوم هم قاعدتاً در رشد این عشق کمک کرده بود، اما با پیدا شدن یک خواستگار خوب، دیگر جواب او را نمیداد ...
خوب درک خوبی از احساساتش داشتم، چون اکثر ما این سنّ رو گذراندیم.
قاعدتاً در یکی از پستهای ابتدایی تاپیک او، من هم نظرم رو نوشتم که مثل اکثر اوقات در چنین مواردی دلچسب نیست.:300::311:
خیلی ناراحت شد و با تندی برام نوشت، کسایی مثل تو که تا حالا عاشق نشدن تو تاپیک من نظر ندهند.
من هم قاعدتاً همین کار را کردم، تا اینکه، دختر خانوم به خواستگار جواب مثبت داد...
هیچوقت از خاطرم نمیره، که پست بعدی او در آن تاپیک این بود، تاپیک من رو همه جا تبلیغ کنید که همه از آن عبرت بگیرند.
دلم شدیدا برایش سوخت، برایش پاسخ دیگری ارسال کردم و سعی کردم او را آرام کنم.
اما درخواست تبلیغ تاپیکش آن هم دقیقا با ذکر واژه تبلیغ برایم خیلی خنده دار بود.
---------------
15ـ با لوله کتاب زرشک یک جمله بسا ز
-------
کتاب را لوله کردم، کوبیدم روی میز و بلند داد زدم زرشک!
---------
16ـ یک جمله که در زندگی برایتان جا لب یا اموزنده مفید بوده یا از ان ا لهام گرفته اید بیان کنید
-------
من به اندازه يك ابر دلم ميگيرد
وقتي از پنجره مي بينم حوري
- دختر بالغ همسايه
پاي كمياب ترين نارون روي زمين
فقه ميخواند
-------------
17ـ میزان توجه شما به علم و منطق و معنویات چه قدر است
-----
زیاد.
----
18ـ ایا به ارزوهای دو ران کودکی خود رسیده اید ان را بیان کنید
--
اکثرا.
------
19ـ کی رو بیشتر از همه تو زندگیت قبو ل داری
-----
بستگی به زمینه این قبول داشتن دارد.
-----
20ـ یک جمله درباره مادر پدر بگوید
--------
پدر و مادرها، جادوگرهایی هستند که کارشون برآورده کردن آرزوی ما بچه هاست،
حیف که هرچی بزرگتر میشیم، آرزوهامون هم با ما بزرگ میشن و قدرت جادوی پدر و مادرمون کمرنگ تر.
----------
21ـ به یاد موندنی ترین اهنگی که شنیدین
---------
آهنگهای زیادی بودن.
----------------
22ـ یک ضرب المثل بگوید
---------
قبلاً گفتم.
-----------
23ـ یک بیت شعر قشنگ بگو
---------------
پشت دریا ها شهری ست!
قایقی باید ساخت
------------
24ـ چه غذایی خوب درست می کنید
-------------------
:311:
انواع غذا ی فست فود،
البته، پاستا، کتلت، چلو مرغ هم بلدم.
در واقع از خیلی از دختر خانومهای امروزی بیشتر بلدم.:163::300:
---------
امیدوارم همیشه موفق باشید
----------
شما هم همینطور،:72::72::72::72:
K
-----------
نقل قول:
نوشته اصلی توسط دختر مهربون
سلام.
میخواستم جواب سوالاتون رو بدم اما پست چت گونه ممنوعه. پس تا وقتیکه سوالای جدید به ذهنم برسه باید صبر میکردم.
----------------
سلام،
چقدر خوب که انقدر به قوانین احترام میگذارید.:D
---------
نقل قول:
حالا من چند سوال میپرسم،
۱- یعنی واقعا من انقدر جدی به نظر میرسم؟
۲- یعنی برا همین جدی به نظر رسیدن هست که کسی سوال نپرسیده بود؟
۳- همه اینها یعنی، شما واقعا دختر خیلی شجاع و نترسی هستین؟
جواب1)واقعیتش اینه که من از پست ها و انجمن هایی که توش شرکت میکنید این جوری دستگیرم شد که زیاد اهل شوخی و سرگرمی نیستید.البته شاید دلیلش فقط وقت نداشتن باشه. یا حتی کیبورد فارسی نداشتن!!
جواب۲)اون که یه شوخی بود. دوستان سرشون شلوغ بود. دیدید که الان چقدر اومدن برای سوزوندن
جواب۳)سوال کردن از کسیکه روی صندلی داغ، اونم از نوع مجازیش نشسته مگه ترس داره!
-----------
ممنون بابت پاسخ هاتون.;)
-----------
حالا ادامه ی سوالات:
۱)به نظرتون چرا این شکلکه عوض شده؟:311: این بهتر ه یا قبلیه؟
--------
انقدر جواب دادن من طول کشید که این شکلکه دوباره عوض شد.
به نظر من همین عالیه، یعنی همین شکلکی که از خنده میزنه روی زمین.
----------
2)تا به حال شده بخواین مثل دوستانی که خداحافظی کردن از تالار تشریف ببرید؟
-----------
بله، یک بار هم این کار را کردم، اما یک هفته بعد برگشتم، فکر میکنم بیشتر به دلیل درد اعتیاد بود.
---------------
یه سری سوال دارم که شک داشتم بپرسم یا نه. چون گفتید هر چی خواستید بپرسید، منم مبپرسم.:72:
۳) تو تاپیک معروفتون(
کامران 2007 با همتون حرف داره) چرا دیگه هیچ حرفی از مهسا خانم نشد و هیچ کس دیگه نپرسید که چی شد؟! جای دیگه ای بقیه ماجرا رو گفتین که من ندیدم؟! یا شایدم بی دقت خوندمش!
------------
نه به نظر من، شما دقت خوبی دارید،:104::311:
جای دیگه هم بقیه ماجرا رو ننوشتم،
همانطور که برای یکی از دوستان که پرسیده بود گفتم، منتظرم تا شرایط من کمی پایدار تر شود.:303:
-----------
۴) 26 دی 89 گفته بودید که:
نقل قول:
راستش دارم فکر میکنم که چند ماه دیگه برم ببینمش، بعد از سالها این غرور لعنتی رو بشکنم، در آغوش بگیرمش و تو بغلش یک دل سیر گریه کنم!
چی شد؟ انجامش دادید؟
--------
بله، مراجعه کنید به آخرین پست من در همان تاپیک. به قول حامد: لینک
-----------
5)فعلا دیگه دلم نمیاد سوالای سخت بپرسم
(قبلا ها که مداوم میومدم صندلی داغ قسی القلب شده بودم سوال سخت و آسون فرقی نداشت میپرسیدم:) حالا هنوز رو دور نیفتادم:) )
--------------
ممنون از سوالهای خوبتون.:72:
K
----------------------
نقل قول:
نوشته اصلی توسط lord.hamed
سلام .
سوال اول :
به نظر شما چه کمبودی در عکس زیر وجود دارد ؟ ( این عکس چی کم داره ؟ )
1 - درخت
2 - انسان
3 - برکه
4 - اتومبیل
5 - ابر
------------
به نظر من درخت، البته نمیدونم چه تحلیلی پشت این سوال هست، و خوشحال میشم که بدونم.
--------------
سوال دوم :
من دو سکه به شما می دهم که مجموعش 30 تومان می شود. اما یکی از آنها نباید 25 تومانی باشد . چطور ؟
-----------
از آنجایی که یکی از آنها نباید ۲۵ تومانی باشد، من یک ۵ تومانی به شما میدهم و یک ۲۵ تومانی. در این صورت یکی از آنها ۲۵ تومانی نیست.
--------
سوال سوم :
هواپیمایی از ایران به سمت ترکیه در حرکت است و در مرز این دو سقوط می کند، بازمانده ها را کجا دفن می کنند؟
از آنجایی که بازماندهای باقی نمیمونه تصمیم میگیریم که در مرز هوایی دو کشور، یک بنای یادبود بنا کنیم.
72::72::72:
----------------------
ممنون از سوالاتت و به صندلی داغ خوش آمدی.:72:
کامران
----------
RE: **صندلی داغ1390**((سری ششم))
هورا، بالاخره رسیدم به اخریش.:227:
نقل قول:
نوشته اصلی توسط سارا بانو
سلام :
می بینم رو صندلی داغ نشستید؟؟؟؟ هورااااااااا..........خوبید ؟خوشید؟
---------------
سلام،
من خیلی خوبم، امیدوارم شما خیلی بهتر باشید.:72:
---------------
1:چرا این شعر رو انتخاب کردید؟شما رو یاد چی میندازه؟
-------------------------------------------------
من این شعر رو دوست دارم، بیشتر به خاطر احساس فوقالعاده لطیفی که درش موج میزنه، به نوعی میتونم بگم درش تعریفی از عشق وجود داره که به تعریف من از عشق نزدیکه.
---------------------------------------------------
یکی را دوست میدارم ولی افسوس او هرگز نمی داند
نگاهش می کنم شاید بخواند از نگاه من که او را دوست می دارم
ولی افسوس او هرگز نگاهم را نمی خواند
به برگ گل نوشتم من که او را دوست می دارم
ولی افسوس او گل را به زلف کودکی اویخت تا او را بخنداند
افسوس...
[color=#1E90FF]2:به نظر شما مگر نمی شود در ایران ادامه تحصیل داد که اکثر جوانان از جمله شما میرن خارج؟
-----------------------
چرا میتوان، اما متأسفانه در ایران اکثرا حکم عالم بی عمل را پیدا میکنند. در خیلی از رشته ها، معمولا این فرصت پیدا نمیشود که علمی که آموخته شده به کار گرفته بشود.
ضمن اینکه، متأسفانه، تعداد خیلی زیادی هدفشان ادامه تحصیل نیست، بلکه بیشتر مهاجرت به بهانه تحصیل هست.
-------------
3:ثانیه ها در گذرند و ما هر روز پیرتر میشویم؟؟؟ موافقی؟
----------
تا حدودی بله، اما نه کاملاً.
به نظر من پیری و جوانی به روحیه و دل افراد بر میگردد. و من واقعا افرادی را میشناسم که با اینکه سنّ شناسنامهایشان عنوان پیر بودن به آنها میدهد، اما از خیلی از ما جوانها، واقعا جوانتر هستند.
---------
4:در جایی خوندم هنوز نمی دانم یک سال که به عمرم اضافه می شود خوشحال باشم یا ناراحت.... نظر شما چیه؟
---------------------------
بستگی به کیفیت آن یک سالی دارد که گذشته.
------------------
5:در خارج از ایران رفتارشون با ایرانی ها بسته به اتفاقات بین الملل تغییر می کنه؟تا حالا برخوردی داشتید؟
----------------
بله متأسفانه.
پاسخ سوال دومتون هم متأسفانه بله هست، البته برخورد مستقیم قاعدتاً به ندرت پیش میاد، اما احساس منفی اطرافیان چیزی هست که هر انسانی به طور نا خودآگاه میتواند آن را حس کند. ضمن اینکه تبلیغاتی هم که علیه ما ایرانیها میشود به هیچ عنوان بی تاثیر نیست.
---------------
6:حاضرید بعد تحصیل به ایران برگردید؟
--------------------
بله! البته قاعدتاً این بله منوط به شرایطی هست.
-------------------------
7:اگر می تونید در بیانی ابهام آمیز !! برام از سارا بانو بگید و هرچه در این 2 سال هم تالاری بودن- از من فهمیدید؟؟ممنونم..
-------------
به نظرم سارا، دختری هست حساس، احساساتی و کمی مغرور،
و البته در کنار آن، مقید، معتقد، خونگرم و با محبت.
در پر قو بزرگ شده و همیشه کسی را به عنوان حامی داشته است، و همین امر گاهی اوقات او را در برابر مشکلات صدمه پذیر کرده است،
اما سارا، در این دو سال به نظرم خیلی تغییر کرده است، این را از روی پستهایش هم میتوان متوجه شد، به نظرم خیلی بزرگتر شده است.
----------------
موفق باشید..سارا:72:[/
color]
----------------------
امیدوارم شما هم موفق باشید، و به همه آرزوها و اهداف بزرگی که در سرت داری برسی،
و البته امیدوارم از حرفهام سو برداشت نکنی،:72::72::72:
کامران
دوستان خوبم،
سلام،
ضمن تشکر از دوستان عزیزم داملا و محمد ابراهیمی عزیز که مدیریت صندلی داغ را بر عهده داشتند،
و البته شما عزیزان که سوالهای به این خوبی از من پرسیدید،
واقعا متاسفم که نتونستم در زمان کوتاه تری پاسخهای شما رو ارسال کنم،
متأسفانه در ۲-۳ روز اخیر درگیر مسالهای بودم و سرم کمی شلوغ.
باز هم از همه شما ممنونم،
برای همتون آرزوی موفقیت و خوشبختی دارم.:72::72::72:
هر جایی که هستین حسابی خوش بگذرونین،:310:
کامران
RE: **صندلی داغ1390**((سری ششم))
از کامران عزیز ممنون و حالا میریم سراغ لرد حامد عزیز!
سلام و خوشحالم که دوباره هستید!
1. شما چند سالتونه؟
2. چرا از تالار رفتید؟ و چه اتفاقی افتاد که برگشتید؟
3. پاسخ سوالهایی رو که از کامران خان پرسیدی رو میشه تفسیر کنی؟ و برامون توضیح بدی؟
4. لرد حامد چه جور شخصیتی داره؟
5. به نظر شما بهترین حمایت یه زن از همسرش چه نوع حمایتیه؟
6. این عنوانی که به شما داده شده؛ چه بار مسئولیتی رو برای شما داره؟
7. لرد حامد در چه مرحله ای از زندگی هست؟
8. یه انتقاد از خانوم دل؟
9. فکر میکنید مشاوره ی بدون عمل؛ یعنی فقط رفتن و شنیدن هم میتونه روی نحوه ی عمل فرد در مورد موضوعی که داره پیگیری میکنه تاثیر داشته باشه؟
و در آخر اینکه
10. آیا قاطعیت و قدرت درست تصمیم گیری رو میشه به یه مرد آموزش داد؟
ممنون و سپاس
RE: **صندلی داغ1390**((سری ششم))
رشته تحصیلیتون ؟ البته قبلا میدونستم ولی یادم رفته به جان خودت ...:303:
چی شد مدیر شدید ؟ چی کار کردید ؟
تا به حالا قانون شکنی هم کردین؟
ثبات در مدیریت یعنی چی ؟
سیاست در یک جمله فقط فحش نباشه خواهشا شاید مخالف باشید ولی میخوام تعریف کلی تون رو بدونم :104:
تعریف شخصیت خودتون .... تحلیل تالار همدردی و هدف اون ...
تحلیل شخصیت افراد زیر با یک کلمه یا یک جمله ....:303:( نسبت به شناخت ناقصت در دنیای مجازی از اونها )
مدیر همدردی
محمد ابراهیمی
حامد
خارپشت
متین یا همون تل می ؟
فرشته مهربان
دل
کیوان
کنجکاو
بالهای صداقت
sci
blue sky
موطلایی
دخترمهربون
ani
سرافراز
داملا
کامران2007
شب بارونی
سارابانو
baby
.................................................. .................................................. .............................
با کلماتی که من میگم تو رو یاد کدوم یک از شخصیت های تالار یا بهتره بگیم اعضای تالار میارم ....( اولین کسی که یادت میاد توی پرانتز بنویس بعد اگه کسی دیگم بود بیرون پرانتز بنویس با تشکر ....
قانونمند(...................)
مستبد(...................)
پول دوست (.....................)
شلوغ کار (........................)
حق طلب(......................)
پر حرف (.......................)
با هوش (...............)
خلاق (....................)
متفکر(......................)
بازیگوش(......................)
مدبر(.......................)
خود خواه(................)اگه اینو جواب بدی خیلی شجاعی
مغرور (................)
زیبا (..................)
مهربون(.................)
عاشق(.................)
در گیر کار (.............)
متخصص(..................)
و
.
.
.اگه چیزی جا انداختم خودت بزن و فردش رو همین بنویس ....
.
.
.
تازه میخواستم عکسم بزارم بگم برا اعضا کدوم اواتار نیازه با خط وصل کن دیدم نه من حسش رو دارم نه تو به نظرم وقتش رو داری فعلا همینا رو هم جواب بدی دوباره فراری نشی از تالار خیلیه :311:
RE: **صندلی داغ1390**((سری ششم))
سلام و خوشحالم که دوباره هستید!
سلام . من هم خوشحالم :72:
1. شما چند سالتونه؟
حتما باید جواب بدم ؟:163: سن زیادی ندارم :163:، یک پسرکی جوان با سنی تقریبا 1/4 یکصد سال :46:
2. چرا از تالار رفتید؟ و چه اتفاقی افتاد که برگشتید؟
من به خاطر اتمام دانشگاه و رفتن به خدمت مقدس سربازی مجبور شدم با هماهنگی با مدیریت ، مدتی از تالار دور باشم .
برای برگشتنم چند ماهی بود که قصد این کار رو داشتم ، اما برنامه تالار از نام کاربری من اشکال می گرفت و بعد از پیگری های آقای دکتر سنگتراشان ، امکان بازگشت من فراهم شد .
3. پاسخ سوالهایی رو که از کامران خان پرسیدی رو میشه تفسیر کنی؟ و برامون توضیح بدی؟
سوال اولم ، یک تست روانشناسی بود که ترجمه ی گزیته هاش به شکل زیر است :
درخت :
در زندگی شخصی ، به بیشترین چیزی که اهمیت میدهید رشد معنوی خودتان است.
یک برکه :
در زندگی شخصی ، به بیشترین چیزی که اهمیت میدهید داشتن یک رویا است.
انسان :
در زندگی شخصی ، به بیشترین چیزی که اهمیت میدهید رابطه داشتن با افراد دیگرست.
ابر :
در زندگی شخصی ، به بیشترین چیزی که اهمیت میدهید دوستتان است.
اتومبیل :
در زندگی شخصی ، به بیشترین چیزی که اهمیت میدهید پول است.
سوال دوم رو درست پاسخ داد و سوال سوم گمراه شد ، چون بازمانده ها را که دفن نمی کنند :311:
4. لرد حامد چه جور شخصیتی داره؟
پر جنب و جوش ، فعال ، عاشق کار ، باهوش ، تیز بین ، حساس ، با اعتماد به نفس ....
5. به نظر شما بهترین حمایت یه زن از همسرش چه نوع حمایتیه؟
من حمایت فکری رو بیشتر می پسندم .
6. این عنوانی که به شما داده شده؛ چه بار مسئولیتی رو برای شما داره؟
من به واسطه ی نبودم ، احساس تکلیف بیشتری می کنم و سعی دارم نیودنم رو جبران کنم :72:
7. لرد حامد در چه مرحله ای از زندگی هست؟
من تو زندگی دست خداوند را احساس میکنم ، احساس میکنم تمامی مراحل زندگی ام رو با خداوند احساس میکنم و از این بابت همیشه موفقم .از خداوند بسیار متشکرم .:72:
8. یه انتقاد از خانوم دل؟
انتقادی ندارم .
9. فکر میکنید مشاوره ی بدون عمل؛ یعنی فقط رفتن و شنیدن هم میتونه روی نحوه ی عمل فرد در مورد موضوعی که داره پیگیری میکنه تاثیر داشته باشه؟
بستگی داره ، اگر به حرف ها گوش هم بده مهم اینکه وقتی برای فکر کردن به این حرف ها در نظر میگرد یا نه ؟
و در آخر اینکه
10. آیا قاطعیت و قدرت درست تصمیم گیری رو میشه به یه مرد آموزش داد؟
به نظر من ، بستگی به سن و سال دارد .
اما در کل ، یه کم سخته !:305:
ممنون و سپاس
من هم همینطور :72:
RE: **صندلی داغ1390**((سری ششم))
سلام به آقای لرد حامد،
1- اگر می شود راجع به امضاتون برای ما توضیح بدهید. خوش خط هست، ولی خوانا نیست! :)
2- به نظر شما چرا بعضی مواقع بعضی ها وقتی می خواهند از کسی تعریف کنند، همزمان به طرف بی احترامی می کنند. مثلاً می گویند
فلان فلان شده عجب ماشینی داره!
و اگر بخواهند ازش ایراد بگیرند، بهش القاب خوب می دهند:
برو شازده ...
چي ميگی مهندس ...
بابا نابغه ....
آخه آدم حسابی ...
3- گروه هایی هستند به نام "supporting groups" برای آدم هایی که یک درد مشترک دارند. اونها دور هم جمع می شوند و به همدیگر کمک می کنند. مثلاً کسانی که یک بیماری خاص دارند. یا دخترانی که بهشون تجاوز شده، یا کسانی که ورشکسته شدند و یا هزار مدل گروه مختلف دیگر.
احساس می کنم همدردی هم جدا از اینکه یک سایت برای مشاوره گرفتن توسط کارشناسان باشد، تبدیل به یک همچین گروهی شده. البته به صورت مجازی. و این به نظر من برای جامعه و جوانهای ما خیلی خوب و مفید است.
تا اونجا که من اطلاع دارم، چنین چیزی در ایران خیلی کمه.
به نظرتون علتش چی هست؟ نه خرجی دارد، نه جای خاصی می خواهد.
ولی می تواند کمک بزرگی به افراد بکند و همدلی رو بین افراد جامعه بیشتر می کند.
چرا خیلی ها وقتی با همدردی آشنا می شوند، تعجب می کنند که اصلاً جایی وجود دارد که افراد بدون چشم داشت به هم کمک می کنند؟!
4- چرا همه جوان های ما دوست دارند که به دانشگاه بروند و دکتر مهندس بشوند؟ چرا کمتر پیش می آید از بچه ای در رابطه با شغل مورد علاقه اش بپرسی، بگوید مکانیک، یا نجار، یا راننده...؟
چرا شغلی مثل مصالح فروشی از نظر بعضی ها بی کلاس است؟
5- به نظر شما ازدواج به سبک مدرن تا چه حد صحیح است؟ آیا مدل صحیح آن می تواند در جامعه ی ما جا بیفتد؟ چقدر تغییر در تفکر جامعه نیاز است؟
منظورم از ازدواج مدرن این است که اول دو نفر با هم دوست بشوند و بعد ازدواج کنند.
متشکرم.
RE: **صندلی داغ1390**((سری ششم))
رشته تحصیلیتون ؟ البته قبلا میدونستم ولی یادم رفته ....
نرم افزار - کامیپوتر
چی شد مدیر شدید ؟ چی کار کردید ؟
از آقای سنگ تراشان بپرسید
تا به حالا قانون شکنی هم کردین؟
کجا ؟؟ جامعه واقعی یا جامعه مجازی ؟
ثبات در مدیریت یعنی چی ؟
یعنی اعتدال در برخورد + تعامل با زیر دستان !
سیاست در یک جمله فقط فحش نباشه خواهشا شاید مخالف باشید ولی میخوام تعریف کلی تون رو بدونم :104:
سیاست پدر مادر نداره !!!!!
تعریف شخصیت خودتون .... تحلیل تالار همدردی و هدف اون ...
سوال تکراری !
تحلیل شخصیت افراد زیر با یک کلمه یا یک جمله ....:303:( نسبت به شناخت ناقصت در دنیای مجازی از اونها )
مدیر همدردی : دوست داشتنی
محمد ابراهیمی : همیشه مناسبت ها رو خوب یادشه
حامد : همه ی هم اسم هامو دوست دارم .
خارپشت : تصویر تاری ازش تو ذهنم هست .
متین یا همون تل می ؟ : اصلا نمی شناسمش
فرشته مهربان : مهربان ، جدی
دل : خیلی سوال تو دلشه
کیوان : معلم دوست داشتنی
کنجکاو : رک ، زیادی راست میگه :311:
بالهای صداقت : قبلا بهتر میشناختمش اما الان نه .....
حرف برای گفتن زیاد داره sci
blue sky آسمان آبی
موطلایی حالا واقعا طلاییه ؟ :163:
دخترمهربون : مهربان ؛ مواظب ؛ حساس ؛ یه کوچولو عجول
ani : هم تالاری قدیمی البته یه کم شیطون !
سرافراز : تصویری ازش تو ذهنم نیست .
داملا : به قول خودش خواب آلو
کامران2007 : به نظرم سیستم کاریش به 2012 بیشتر شبیه
شب بارونی : خصوصیات شبیه باران
سارابانو : بانو
baby : هنوز نتوستم بشناسمش
.................................................. .................................................. .............................
با کلماتی که من میگم تو رو یاد کدوم یک از شخصیت های تالار یا بهتره بگیم اعضای تالار میارم ....( اولین کسی که یادت میاد توی پرانتز بنویس بعد اگه کسی دیگم بود بیرون پرانتز بنویس با تشکر ....
قانونمند(...................) = فرشته مهربان
مستبد(...................) = ؟؟؟؟؟؟
پول دوست (.....................) = نداریم
شلوغ کار (........................) = کنجکاو
حق طلب(......................) = ؟؟؟؟؟
پر حرف (.......................) = ؟؟؟؟؟؟؟
با هوش (...............) = خودم
خلاق (....................) = کیوان
متفکر(......................) = حامد65
بازیگوش(......................) =
مدبر(.......................) = مدیر همدردی
خود خواه(................)= تو دلت می خواد کی بگم ؟
مغرور (................) = دانه
زیبا (..................) = شاد
مهربون(.................) = دختر مهربون
عاشق(.................) = ؟؟؟؟؟
در گیر کار (.............) = مدیر همدردی
متخصص(..................) = کنجکاو
و
.
.
.اگه چیزی جا انداختم خودت بزن و فردش رو همین بنویس ....
.
.
.
نه همین قدر هم جواب دادن به سوالات تو معلوم نیست چی پیش بیاره !:311:
RE: **صندلی داغ1390**((سری ششم))
سلام جناب lordhamed
مدیریت چه حسی داره؟
صورتی بودن چه مسولیتهایی رو رودوشتون گذاشته؟
چرا برای اعضا پستی نمیگذارید؟
چقدر طول کشیدسوالای کنجکاو روجواب بدید؟
بعدمدتهابرگشتید،مدیرهم شدید،چقدر برای شناختن اعضای جدیدتلاش کردید؟
تاچندسال دیگه قصد ازدواج دارید؟
واقعا نظرتون اینه که کیوان خلاقه وکنجکاوشلوغ کار؟
تو پست بالایی نوشتید که باهوش ترین فردتالارخودتونید،چه اعتمادبه نفسی!!!! واقعا اینطوره؟
به نظرتون چرا همه پررنگ ها توصندلی داغ شرکت نمی کنند؟
دلتون می خواست 200 سال پیش به دنیا میومدید؟
یکی می گفت:بالاخره یک روز انسانها به دست ساخته های خودشون(پیشرفت تکنولوژی)نابودمیشن،درسته؟
RE: **صندلی داغ1390**((سری ششم))
سلام به آقای لرد حامد،
سلام بر آقای حامد :43:
1- اگر می شود راجع به امضاتون برای ما توضیح بدهید. خوش خط هست، ولی خوانا نیست!
چیز خاصی نیست ؛ مفهوم خاصی هم نداره ؛ فقط زیباست مثل دست خطم :46:
2- به نظر شما چرا بعضی مواقع بعضی ها وقتی می خواهند از کسی تعریف کنند، همزمان به طرف بی احترامی می کنند. مثلاً می گویند
فلان فلان شده عجب ماشینی داره!
و اگر بخواهند ازش ایراد بگیرند، بهش القاب خوب می دهند:
برو شازده ...
چي ميگی مهندس ...
بابا نابغه ....
آخه آدم حسابی ...
این طرز صحبت ها رو اگه یه کم بررسی کنیم ، میبینیم این دهه آخر تو مملکت ما قوت زیادی گرفت ؛ مردم بیشتر با القابی که ذکر فرمودید همدیگر رو صدا می زنند .
و این بین مقصر رسانه ها هستند که وقتی خواستند بیننده رو بیشتر جذب کنند ، بیشتر بی ادبی کردند . مردم هم خندیدند ، بچه ها هم یاد گرفتند . :305:
شاید این مورد تنها بخشی از جواب به این سوال باشه اما بخش قابل توجه ای است .
اما به نظر من ؛ ما جوان ها باید دست به کار بشیم ؛ دیگه نمیشه از سنین بالا توقع داشت ، نسل های جدید باید افکار جدید و روح تازه در کالبد جامعه بدمند ؛ ما باید اینقدر از الفاظ و کلمات خوب استفاده کنیم تا اطرافیان خودمون رو مجاب کنیم که گفتن این کلمات چقدر خوبه .
از دید من : کلمه همچون یک نطفه است ، و با زیان این نطفه بارور میشه . وقتی خارج شد با افکار ها مخلوط میشه ..... بعضی ها این افکار را بهینه خرج کرده و مقدمات یک محصول خوب را آماده میکنند و بعضی فقط خود ارضایی میکنند !:305:
3- گروه هایی هستند به نام "supporting groups" برای آدم هایی که یک درد مشترک دارند. اونها دور هم جمع می شوند و به همدیگر کمک می کنند. مثلاً کسانی که یک بیماری خاص دارند. یا دخترانی که بهشون تجاوز شده، یا کسانی که ورشکسته شدند و یا هزار مدل گروه مختلف دیگر.
احساس می کنم همدردی هم جدا از اینکه یک سایت برای مشاوره گرفتن توسط کارشناسان باشد، تبدیل به یک همچین گروهی شده. البته به صورت مجازی. و این به نظر من برای جامعه و جوانهای ما خیلی خوب و مفید است.
تا اونجا که من اطلاع دارم، چنین چیزی در ایران خیلی کمه.
به نظرتون علتش چی هست؟ نه خرجی دارد، نه جای خاصی می خواهد.
ولی می تواند کمک بزرگی به افراد بکند و همدلی رو بین افراد جامعه بیشتر می کند.
چرا خیلی ها وقتی با همدردی آشنا می شوند، تعجب می کنند که اصلاً جایی وجود دارد که افراد بدون چشم داشت به هم کمک می کنند؟!
همه کاربرای مجازی اول سرچ میکنند تا جایی برای راهنمایی و مشاوره پیدا کنند ، بعد از سرچ وقتی به همدردی میرسند اول یه کم به مطالب هم عنوان با مشکلشون سر می زنند و بعد سوال جواب های کاربرها رو می بینند ، بعد پیش خودشون فکر میکنند عجب جایی پیدا کردند ؛ اما هنوز بازهم خوب اعتماد نمیکنند، بعد از کلنجار رفتن با خودشون مشکلشون رو با کلی زور و این ور و اون ور کردند و خلاصه نویسی و ...... موضوع شونو مطرح میکنند و بعد منتظر جواب میشند تا خلاصه جواب ......
اما بعد از این چند با سوال و جواب بالاخره یواش یواش عادت میکنند .
من بهشون حق میدم که اولش یه کم سخت باشه اما خوب تالار همدردی و با سیاست های مدیریت ، تا به این لحظه تونسته اعتماد سازی خوبی ایجاد کنه و چندین هزار کاربر رو جذب کنه .
اینجا شاید مثل اون اجتماعاتی که شما گفتید نباشه چون اون گروه ها تک بعدی عمل میکنند اما تالار ما چند بعدی است .
4- چرا همه جوان های ما دوست دارند که به دانشگاه بروند و دکتر مهندس بشوند؟ چرا کمتر پیش می آید از بچه ای در رابطه با شغل مورد علاقه اش بپرسی، بگوید مکانیک، یا نجار، یا راننده...؟
چرا شغلی مثل مصالح فروشی از نظر بعضی ها بی کلاس است؟
بیا فرض کنیم رفتیم خواستگاری !
آقای داماد به سلامتی شغلشون چیه ؟
مغازه دارن .
چه مغازه ای ؟
تو کار مصالح ساختمانی هستند !
( نکته قابل توجه اینجاست )
اگر بپرسند : رشته تحصیلی آقا داماد چیه ؟
{ دو گزینه پیش میاد }
1. مهندس عمران
2. دیپلم
بررسی گزینه 1
آقا داماد چرا درستون رو ادامه ندادید ؟ یا چرا در رابطه با درستون به کار نپرداختید ؟
بررسی گزینه 2
سکوت | بدون شرح |
----------------------
من به کوچولو برات تعریف کردم . اما دیدی ....... همه همین رو میگن !
( تو این چند روز ؛ یک موضوع ایجاد میکنم ؛ که به این موضوعات خواهد پرداخت ! )
5- به نظر شما ازدواج به سبک مدرن تا چه حد صحیح است؟ آیا مدل صحیح آن می تواند در جامعه ی ما جا بیفتد؟ چقدر تغییر در تفکر جامعه نیاز است؟
منظورم از ازدواج مدرن این است که اول دو نفر با هم دوست بشوند و بعد ازدواج کنند.
تا چقدر ؟ کجا آشنا بشند ؟
اجازه بده تو تاپیکی که بالا گفتم بهتر به جواب خواهی رسید .
متشکرم.
من هم همینطور:72: