RE: <<< باغ همدردی 3 >>> آلاچیق کل کل<<< خوش آمدید >>>
راحیل خانم
اختیار دارید، یعنی الان ما ها هم که شب بیداری می کشیم معافیم دیگه؟
د نشد دیگه، یه بلا نسبتی، یه دور از جونی،
نادیا خانم
ساعت الان به وقت سیستم من 3:57 هستش
خواب که ندارم هیچی، حوصله اش هم ندارم.
عروسی خوب بود؟خوش گذشت؟
همیشه به جشن و عروسی باشید، جاتون خالی ما هم پریشب عروسی بودیم، بنده خدا عروس دوماد جشنشون رو انداخته بودند وسط هفته تا مثلا اتوبان خلوت باشه( آخه عروسی تو کرج بود) نگو خورد به تعطیلی ها، واسه همین خیلی مهمونا واسه پاتختی رسیدند.
RE: <<< باغ همدردی 3 >>> آلاچیق کل کل<<< خوش آمدید >>>
حامد برای محمد ابراهیمی نوشته:
نقل قول:
حالا به زاینده رود سلام ما رو رسوندی یا نه؟
دلت خوشه اقا حامد..زاینده رود کجا بود؟؟
یه جاده خاکی کشیدن وسط شهر نمیگن توریستا که میان اینجا ازخودشون نمیپرسن این جاده خاکی چیه که مجبور میشن روش پل بزنن؟؟؟اونم چندتا چندتا..
قبلنا فقط خاک بود الان وسطش چمن و علف دراومده به چه بزرگی!قشنگ میشه رفت سیزده بدر..سبزه هم گره زد.
...........................................
دیشب نصف شب خواب بودم حس کردم یکی بالا سرمه...به زور چشمامو باز کردم میبینم یه کله به فاصله 5 سانتی صورتمه که دورش مو ریخته..تا دو دقیقه ذهنم داشت میچرخید که این کیه؟؟یهو جیغ میزنم..نگو خواهرمه خواب بد دیده..میگه اجی چرا جیغ میزنی خودم ازخودم ترسیدم:311:
میگم چته؟؟بیا بخواب..
راشو میکشه میره...
صبح بهش میگم مرده ازخنده..میگم پس چرا خواب بد میبینی منو بیدار نمیکنی؟؟ میشینه بالا سرت انقده زل میزنه تا بیدار شی..دیشب نزدیک بود سنکوب کنم :)
موفق باشید
RE: <<< باغ همدردی 3 >>> آلاچیق کل کل<<< خوش آمدید >>>
دلم هوای اصفهانو کرده.
خوش بحالت بهار همیشه اونجایی.
RE: <<< باغ همدردی 3 >>> آلاچیق کل کل<<< خوش آمدید >>>
آقا آرش عروسی خیلی خوش گذشت
جای همه بچه های تالار خالی
امروزم پاتختیه که انداختن خونه ما!!!
از وقتی بیدار شدم مثل چی دارم کار میکنم و خونمونو مرتب میکنم ، به خدا دیگه کمر واسم نمونده
عروسیش مال یکی دیگست، کاراش مال ما!!
ای بابا بخشکه این شانس ما
اوووووووووه اووووووووووه الان مامان عطسه کرد...صبر اومد :D
RE: <<< باغ همدردی 3 >>> آلاچیق کل کل<<< خوش آمدید >>>
همین الان پاتختی هم تموم شد.
کمرم صاف نمیشه
مگه میرفن؟؟؟؟؟ خیلی بهشون خوش گذشته بود..کم مونده بود تا صبح بمونن.
انقدر دلم میخواست وقتی کادوهارو خوندن، داد بزنم
بابا پاشید برید دیگههههههههههههههههه :324:
چقدر آرامش بعد از طوفان خوبه..
میخوام به قصد کشت بخوابم
RE: <<< باغ همدردی 3 >>> آلاچیق کل کل<<< خوش آمدید >>>
می بینم که بعضیا عروسی داشتن.اون وقت سر ما رو با سینما گرم کردن.باشه منم عروسی می کنم،ینی تک تک بچه ها
رو دعوت می کنم بعضیا خودشون بیان.
RE: <<< باغ همدردی 3 >>> آلاچیق کل کل<<< خوش آمدید >>>
ذکر جدید
از اونجایی که دعا در حق دیگران زودتر مستجاب میشه
خدا ایشاا... بخت شوهر منو زودتر وا کنه :):311:
روزی3وعده..صبح.ظهر.شب
موفق باشید
RE: <<< باغ همدردی 3 >>> آلاچیق کل کل<<< خوش آمدید >>>
عروسی خودم نبود که
عروسی دخترخالم بود بابا
فقط کارگریاش و کلفتیاش مال من بود
ایشالله همه بچه های مجرد این تالار ازدواج کنند..اونم چه ازدواجایی...دخترا یه مرد خیلی فوق العاده نسیبشون بشه در حد لالیگا...پسرامونم یه خانوم خوب گیرشون بیاد در حد تیم ملی
مخصوصا امید (پدر همه رو دراورورد)
RE: <<< باغ همدردی 3 >>> آلاچیق کل کل<<< خوش آمدید >>>
:43:کلا تابلو شدم ظاهرا !
هر جا کسی می خواد دعا :323:کنه ، منم دعا می کنه ، آآآآآآآآآآآآخ جون .
RE: <<< باغ همدردی 3 >>> آلاچیق کل کل<<< خوش آمدید >>>
کار از تبر مبر گذشته دیگه
پدربزرگ اون ساتور رو بده دیگه میخوام از دست امید و اون تاپیکاش خودم رو ساتوری کنم
خونم گردن امید