خب اقا محسن من خوشحالم که اون ادم بدی نیست و من در انتخابم اشتباه نکرده بودم از این بابت خوشحالم چون خیلی از این بابت ناراحت بودم .
نمایش نسخه قابل چاپ
خب اقا محسن من خوشحالم که اون ادم بدی نیست و من در انتخابم اشتباه نکرده بودم از این بابت خوشحالم چون خیلی از این بابت ناراحت بودم .
غزاله خانوم شما نمیخوای بفهمی که اون آقا هیچ ربطی به شما نداره . ه-ی-چ ر-ب-ط-ی
بابا اون زن داره . زن .
چرا ول نمیکنی تو . تو رو خدا به خودت بیا . تو رو خدا . دیگه نمیدونم چه جوری باید خواهش کنم .
اصلا" از کجا معلوم تو رو بازی نمیده .
از اون اول تا حالا میدونی چند تا حرف زده !!!
یه بار گفته زن داره
یه بار گفته میخواد تازه ازدواج دائم کنه
یه بار گفته چند تا ازدواج موقت کرده
یه بار گفته یه دونه
الانم میگه هیچی
!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!! !!!!!!!!!!!!!! ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
واقعا" نمیدونم هدفت چیه . نمیدونم
خب اقا محسن چطوری از ادمی که انقد بهش وابسته ام جدا بشم ؟
شما می تونید کسی رو که همه ی وجودتون به اون وابسته هست و هیچ کس رو تا اون حد دوست ندارید و بهترین انسان روی زمین می شناسیدش رو فراموش کنید ؟
می تونید از کسی که می دونید هیچ وقت نمی تونید احساسی که به اون دارید رو به دیگری داشته باشید دل بکنید ؟
خیلی سخته ...خیلی
ولی من دارم باز هم میگم دنبال دل کندنم .
شما دنباله دل کندن نیستید .
شما دنباله کوچکترین بهونه اید که برگردید به سمتش .
برای اینه که نمیتونید فراموش کنید کسی رو که نه میشناسیدش ، نه دیدینش ، نه از کاراش خبر دارید ، نه از صحته حرفاش اطمینان دارید ...............
شما نمیخواید فراموشش کنید نه اینکه نمیتونید
خب خیلی مهربونه .
من تا به حال کسی مثل اون ندیدم .
خیلی مومن و با خداست .
با چنان محبتی از خدا و ائمه صحبت می کنه که خیلی به دل ادم میشینه .همش هم از من میخواد که خودم رو به اونا نزدیک کنم .
من الان هنوز باهاش در ارتباطم .یعنی ارتباطم رو کم کرده بودم اما با فهمیدن این که همسر صیغه ای نداره ارتباطم بیشتر شد .اون بیچاره هم داره عذاب می کشه از دست من .بهم گفت که خیلی داره اذیت میشه .
از کجا از این حرفایی که میزنید اطمینان دارید ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ !!!!!!!!!!!!
اون اگه بگه فرشته ست شما باور میکنید ؟؟؟
فکر کنم اگه اینم بگه شما باور کنید .
(شما می تونید کسی رو که همه ی وجودتون به اون وابسته هست و هیچ کس رو تا اون حد دوست ندارید و بهترین انسان روی زمین می شناسیدش رو فراموش کنید ؟)
واقعا" همه ی وجوده شما انقدر کوچیکه که به آدمی که هنوز ندیدینشو نمیشناسینش وابستست
چطور امکان داره ؟؟؟؟
خانم غزاله، فکر می کنید امتحانات الهی به چه شکلی هستن؟ باور کنید شاخ و دم ندارن، همین قضیه ای که شما باهاش درگیر هستین یک امتحانه.
حالا ببین چطوری میخوای از توش بیرون بیای! خدا داره بهت نگاه می کنه، نمی بینی؟ کی میخوای سرت رو بالا بگیری؟
اقا محسن من ازش خوبی و نجابت و ایمان دیدم .
از اولش نه قصد سوءاستفاده از من رو داشت و نه چیز دیگه ای
یه بار حرف نامربوطی از دهنش در نیومد .یه بار کار خلافی ازش سر نزد .
خب درسته ندیدمش شما تا به حال نشده چنان شیفته ی شخصیت و ایمان کسی بشید که ظاهرش براتون مهم نباشه ؟
من که خطایی نمیخوام مرتکب بشم من حتی از ازدواج با اون منصرف شدم هیچ وقت هم نخواستم زندگیش از هم بپاشه .نقل قول:
نوشته اصلی توسط روزن
به نظر شما با توجه به اینکه می دونم اون علاقه ای به من نداره ایرادی داره بدون اینکه اسیبی به زندگی زناشویی اون و خانمش وارد کنم باهاش ارتباطی معمولی و رسمی داشته باشم ؟
همش ایراده . به اندازه ی یه دنیا ایراد داره .
1- روز به روز وابستگیت بیشتر میشه
2-جز اون به هیچ کسه دیگه ای فکر نمیکنی ، به کسی فکر میکنی که هیچ وقت بهش نمیرسی
3-غوله مجازی ای که توی ذهنت ساختی هر روز و هر روز بزرگترو بزرگتر میشه انقدر بزرگ که دیگه هیچ چیو جز اون نمیبینی
صفاته خوبی که درونه اون میبینی امکانه واقعی بودنش خیلی کمه ، خیلی . تو برای خودت توی یه دنیای مجازی یه انسانه فوقالعاده ی واقعی ساختی که ممکنه همش دروغ باشه . همش
4-هر روزو هر روز افسرده تر میشی چون نمیتونی بهش برسی و اگه برسی زندگیه یه زنو شوهرو خراب کردی که نفرین اون زن تا قیامت پشتته
5-اون آقا تا چه وقتی میتونه در برابره خواسته ی تو مقاومت کنه ؟؟؟
روزی که اون جنگه با خودشو تموم کنه و به سوی تو متمایل بشه روزه شکسته تو و اون آقاست
6-...............
7-.............
8-...........
دوست من : تو قصد دل کندن نداری . با این که میدونی این دوستی نتیجه ای جزء درگیری روحی واحساسی برات نداره ولی همچنان داری ادامه میدی؟ :47:
من از اينكه يك نگراني از روي دلت سبك شد و خيالت راحت شد كه او مرد پاكي است خيلي خوشحالم اما مي داني كه اين مسئله فرقي در ماجرا نمي كند و تو بايد هميشه تصميمهايت را طوري بگيري كه در ميان راه هر اتفاقي افتاد از تصميمي كه گرفته اي برنگردي و ادامه دهي. الان هم فرقي توي اصل ماجرا نكرده و شما بايد راهي را كه در پيش داشتي ادامه دهي.
دوست من ، نمی دانم چرا با اینکه تو از شروع مجدد رابطه ات با این آقا خوشحالی و به حساب فهمیده ای که بهت دروغ گفته و به نتیجه هم رسیده ای که این آقا حالا دیگر هوسباز نیست من برعکس تو خوشحال نیستم . دوست من دقت کن اولا که من به جز یک مورد دوستی اینترنتی که منجر به ازدواج درست و حسابی شد مورد دیگری که ختم به خیر شده باشد ندیده ام و بعد هم دوست من فضا ی مجازی و تالار های گفتگو ، فضای دلبستگی نیست چرا که بر عکس خیلی ها که احتیاج به فضای مجازی و عدم شناسایی برای راست گویی ندارد در این فضا هم دست به دروغ و فریب می زنند . تو باید حد و مرزهای فکری و عملی خودت را کاملا مشخص کنی . تو که فکر نمی کنم سن زیادی هم داشته باشی با یک خرما گرمی ات می کند و با یک مویز سردیت عزیزم که بسیار داریم که درسن و سال بالا همین گونه اند . الان هم باز بهت می گویم این آقا باز هم از ترس آبرو ریزی و دیوانه بازی های تو اینبار از در دوستی در آمده و اینجوری بهت گفته . این آدم به درد ادامه رابطه نمی خوره . حالا یا هوس باز هست و یا نیست که ما هم مبنا بر پاکی این آقا می گیریم که چندان هم بر این قضیه پافشاری ندارم . همان برنامه ی فشرده و دوش آب سرد برای تو خیلی خوبه .
غزاله جان عزیزم تو چرا فقط حرف خودتو می زنی
این آقا با وجود این گه متاهله تو رو این چنین به خودش وابسته کرده که شب و روزت شده اون این چه پاکی . معصومیتیه که تو روش قسم می خوری گلم
اگه شوهر خودتم بودو یه دختری رو به خودش وابسته می کرد بعدشم بازیش مب داد بازم می گفتی پاکه ؟؟ تو همه ی حرفا رو از دهن این آقا داری می شنوی آخه از کجا انقدر مطمئن ازش حرف می زنی و حرفاشو باور می کنی تو تمام زندگیم آدمی ساده تر از تو ندیدم چشماتو بستی هرچی این آقا می گه باور می کنی نمی دونم چرا
این سوالو من تو همه ی پست هایی که بات گذاشتم پرسیدم و می خوام که این بار بهم جواب بدی
من می دونم که تو قصد داری ازش جدا بشی ولی متاسفانه نه تنها تلاشی براش نمی کنی بلکه برای برقرای ارتباطت ه دنبال دلیل منطقی می گردی
عزیزم اون بار هم گفتم 3 راه داری
اول اینکه همین جوری بازیچه دست این آقا باشی و چند سال از بهترین سالای زندگیتو با همین ارتباطی که الان داری بگذرونی
د.م اینکه همسر دوم این آقا بشی و یه زندگی دیگه رو خراب کنی
سوم اینکه با هر بدبختی که شد بزاریش کنا رو یه زندگی نو برا خودت بسازی
حالا ببین کدوم بهتره ؟؟؟؟/
تازه یه چیز دیگه فرض کنیم که همسر این آقا باشی آیا راضی هستی همین ارتباط گویشی که این آقا الان با شما داره بعدا با یه دختر دیگه داشته باشه؟؟؟
خواهشن جواب بده ؟؟؟
از دست من ناراحت نشو ولی بزرگترین گناهی که این آقا داره مرتکب می شه خیانت به همسرشه پس هی نگو پاکه مومنه معصومه اله بله یکم چشماتو بااز کن عزیزم
غزال عزیز خوب دل نکن سختته برو دنبالش برووووووووووووووووووووووو وو تا آخرش که زندگی خودتو و یه زن دیگه رو خراب كنی . تو همینو میخوای (همه بهت بگن نه ولش نکن اخی چه عشق پاکی ) ولی واقعیت غیر از اینه عزیزم به خودت بیا تو اصلا مهم نیستی چون خودت داری زندگی خودتو به نابودی میکشونی مهم اون زن بی گناه از همه جا بی خبر که مرد هوس بازش بایه دختر بی فکر دارن زندگیشو به قعر جهنم میبرند میخوای بهت بگم چجوری دل بکنی باشه خوب گوش کن تا حالا شده عزیزترین کست از دنیا بره بره زیر خروارها خاک دست بهش نرسه هر چقدر هم شیون کنی تو سرت بزنی اون برنمیگرده و بعد از چهل روز خداصبری بهت میده که خودت وا میمونی که چجوری با این قضیه کنار اومدی حالا تو هم با این اقا این کارو بکن تو دلت بکشش بعد خاکش کن و خروارها خاک بریز روش برای همیشه تا ابد تا یه مدت هم غمگینی و احتمالا افسردگی میگیری ولی بعد برات عادی میشه و تموم میشه پس میشه از هرکسی ویا هرچیزی دل کند فقط باید بخوایییییییییییی
(یا حق)
سلام این رابطه از پایه اشتباست فورا جدا شو به خوصیصیات بدش فکر کن تا بتونی از مغزت بندازی بیرون با دوستات باش هیچ وقت تو یه اتاق تنها نباش تا کمتر بهش فکر کنی کنم الان 1 هفته هست دارم 11 ماه دوستی مو فراموش میکنم میدونم که سخته درکت میکنم عینه جون کندنه ولی باید این کارو کرد اون زن داره و واسه تو خوب نیست ولی فکر میکنم داستان زن صیغه ای دروغ باشه که تو رو از خودش برنجونه تا راحتتر بری اون نمی خوادت اصلا شاید زن عقدی ام نداشته باشه چون تو چت خیلی از این دروغها میگن ولی تو نباید خودتو به اون تحمیل کنی بفهم چی میگم نمیخوادت برو
سلام
غزاله جان من الان بر خلاف نظر اکثر دوستان به شما پیشنهاد میکنم رابطه ات را با این آقا ادامه بدی .
بنظر من شما خیلی زود و افراطی وابستگی پیدا میکنی . اگر از ایشون جدا بشی ممکنه با کس دیگه ای آشنا بشی و همینقدر وابسته بشی و اون طرف هم همه گونه سوء استفاده ازت بکنه . پس با همین آقا باشی بنظرم بهتره .
موفق باشی
سلام راست و دروغش رو من نمی دونم غزاله جان ولی یک چیزی رو به عنوان یک دوست دلسوز بهت مس گم همیشه برای کسی تب کن که برات بمیره هیچ وقت از هیچ مردی نخواه که دوستت داشته باشه . چون اگه هم دوستت داشته باشه و بدونه که تو دلباخته اش هستی دلش رو می زنه و دیگه دوستت نخواهد داشت...
فراموش کردن هم هیچ کاری نداره به جای افکار مثبت توی ذهنت افکار منفی رو پرورش بده
سلام
digitalman اینه دیگه چه پیشنهادی هست...
اگر كسی زمینه بیمارهای عفونی را دارد،به جای درمان با آنتی بیوتیك به او نمی گوییم تو فعلا با همین بیماری بساز ،چون ممكن است درمان بشوی و فردا گرفتار بیماری شدیدتری بشوی!!!!
دندان لق و معیوب و غیر قابل ترمیم را یكبار باید برای همیشه كند.
البته نزد دندانپزشك
ایشون باید در مشاوره حضوری با یك مشاور او را ترك كند.
سلام
ممنونم از پاسخ همگی شما دوستان خوبم .:72:
اما من اگر وابسته شدم که دست اون اقا نیست که و اون در این باره گناهی مرتکب نشده من وقتی که فهمیدم اون اقا همسر داره بهش گفتم که چرا زودتر به من نگفتی ؟ اون گفتش که هر دختری چهار تا سوال ازم پرسید بگم من زن دارم ؟؟؟
راست میگفت ارتباطمون در همین حد بود و نه بیشتر
هزار بار گفتم من از فکر ازدواج با اون اقا منصرف شدم و دوست ندارم زندگیش از هم بپاشه .
من توقع ندارم که اون به مانند همسرش با من رفتار کنه که خیانت به همسرش باشه .
بال تکین عزیز خودتون رو بذارید جای من .....می دونید انگار یه جایی گیر کردم که همه ی اطرافم سیاه و تاریکه و فقط یه نقطه ی نور می بینم و اون همون اقاست .اخه من مردی مثل اون تا به حال ندیدم و سخته برام دل کندن از اون که به تنهایی و حسرت تا ابد منجر میشه.
دانه خانم شاید چون شرایط من رو داشتین بیشتر درک کنید که من چه حالی دارم .هنوز وقتی یاد روزی می افتم که متوجه شدم همسر داره حالم بد میشه .
ani عزیز اگر من قصد ازدواج نداشته باشم با اون و ارتباطم در همین چت و ایمیل باشه که به زندگیش ضرری نمی زنه .اخه اون خودش میگه مردها ظاهر براشون خیلی مهمه اما اون که من رو ندیده .
من وابسته تر نمیشم چون می دونم که اون مرد زندگی من نیست و فاصله ام رو باهاش حفظ می کنم .
bloom گرامی من جواب اون سه مورد رو نمی دونم چون هیچ کدومش به نظرم جالب نمیاد.
اما اگر خودم رو جای همسرش بذارم خب معلومه که ناراحت میشم همسرم با دختر دیگری در ارتباط باشه .
sima 99 اخه من به کدوم خصوصیت منفیش فکر کنم ؟داشتم کم کم دل می کندم باور کنید حتی برای همیشه باهاش خداحافظی کردم .
رفتم توی اون تالار گفتگو و دیدم اون اقا داره از هوسبازی و ....انتقاد می کنه من خیلی عصبانی شدم و رفتم که هر چی دلم خواست بهش گفتم .اولش کوتاه اومد و جوابم رو نداد .من حتی بهش توهین کردم و اون نمی خواست حقیقت رو بگه اما همین که بحث ابروش رو پیش کشیدم و گفتم نسبت به دین ( به خاطر صیغه)به بدبین شدم راستش رو بهم گفت البته سربسته گفت و من به زور و قسم و ....از زیر زبونش کشیدم.
مینا22 من قصد ازدواج با اون رو ندارم اما اگر داشتم من هیچ وقت نمی خواستم اونرو از خانمش جدا کنم و حتی نمی خواستم رابطه ای در حد زن و شوهر با اون اقا داشته باشم که زیاد هم خیانتی به همسرش نکرده باشم . در ضمن اون اقا همسرش رو خیلی دوست داره منو که دوست نداره که بخواد همسرش رو رها کنه و به سمت من بیاد .
اقای digitalman من اگر می دونستم که ممکنه به کسی وابسته بشم که خیلی راحت تر اون اقا رو رها می کردم چون حتما اون شخص سوم اینده خیلی خوب بوده که من بهش وابسته شدم !!!
این در حالیه که من از اون اقا بهتر نمی بینم .
اما پیشنهاد خیلی خوبی بود !!!:D
اقای سنگ تراشان من قبلا هم اینو چند بار گفتم که چند تا مشاوره تا حالا رفتم اما بی تاثیر بوده ....
عزیزم داری صغرا و کبرا می چینی که ما را قانع کنی یا خودت را ؟! عزیزم تو در وضعیت خوبی نیستی و این کاملا مشخص است . دوست من در حد چت و ایمیل و ... اینجور چیزها نباید ارتباط داشته باشی و برای تو این رابطه خطرناک است این را می توانی بفهمی ؟ بعد هم دوست من مگر قحطی مرد آمده که می گویی حسرت یک عمر خواهی کشید . تو اصلا چه تجربه ای از این مرد و همین طور مردهای دیگر داری ؟! تو در این رابطه دچار توهم شده ای و برای خودت چیزهایی ساخته ای که اصلا وجود ندارد و می خواهد به ما ثابت کنی که کارت اشگال ندارد . دوست من تو خودت می توانی برای زندگی ات تصمیم بگیری و این تصمیم درست نیست و تو اشکالات اساسی داری . در تالار همدردی هم آقایان نظریات دوستانه می دهند دلیل ندارد کسی عاشق کسی بشود ، باید اول هدف مشخص باشد و بعد هم جنبه داشتن از رویارویی با یک جنس مخالف . تو باید هدفت را برای ورود به آن تالار مشخص می کردی ، تو رفته بودی که عاشق بشوی و مرد زندگی ات را پیدا کنی ؟! راستش را بگو . این که نشد . خیلی جاها ممکن است آدم مرد خوب و عالی ببیند . مگر قرار است فوری عاشق بشویم ؟! و بعد هم ضغری و کبری بچینیم و دلیل بیاوریم . دوست من تو داری اشتباه می کنی و باید هم رفتارت را از ریشه عوض کنی . من نمی فهمم . تو اگر از این رابطه بیرون بیایی که باید بیایی بازهم در معرض خطر هستی باید فکر اصولی برای خودت بکنی .
نمی دونم که دیگه چی باید گفت ؟!!!
بعد هم رو به آقای سنگ تراشان نوشته ای که چند بار نزد مشاور رفته ای و جواب نگرفته ای . می دانی چرا ؟! چون خودت نمی خواهی تغییر پیدا کنی مشاور که به ما آمپول نمی زند که دارویش اثر داشته باشد یا نداشته باشد حرف می زند و راه کار نشان می دهد و به حرفهایمان هم خوب گوش می دهد . تو نمی خواهی تغییر کنی برای همین با پول خرج کردن هم کارت راه نیفتاده . باید خودت تصمیم درست بگیری و بخواهی که تغییر کنی که باید بخواهی چون کار خیلی خراب است مخصوصا صغری کبری چیدنت آدم را ناراحت می کنه و به اینجا می بری آدم را که در عالم هپروت سیر می کنی . هر کدام از کسانی که برای تو مطلبی نوشته اند حداقل کلی تجربه هایشان از تو بیشتر است اما تو با دلیل جداگانه برای هر کدام بهانه ای آورده و تنها چراغ سبزت به کامنتی بود که موافق میل تو نوشته شده بود که در رابطه باقی بمانی برایت بهتر است که یقین دارم یکی همسن و سال خودت و بی تجربه است و توصیه ام این است که او هم نزد مشاور برود .
غزاله جان . ایشان بهرحال دروغ گفته و حرف خودشو عوض کرده آدم مومن دروغ نمیگه و با توجه به سابقه این آقا که چند بار حرفشو عوض کرده نمیشه بهش اعتماد کرد و همین الان هم معلوم نیست راست بگه .
ani گرامی ؛ من اون توصیه را کردم تا غزاله از چاله به چاه نیفته . میدونم که بهتره ایشون درمان بشه ولی وقتی نمیخواد درمان بشه چی ؟ ضمنا من چند سالی از غزاله بزرگترم و به اندازه خودم تجربه هم دارم . مشاور هم قصد داشتم قبلا برم ولی تا الان فرصتش نشده .
موفق باشید .
خوب ما هم که گفتیم انقدر بروووووووووووووووووتا تو منجلاب خودت غرق شی پس دیگه مشورت و کمکی نمیمونه
digitalman
چاه و چاله معنی ندارد . کارش اشتباه است و نباید راهنمایی اشتباه بشود و اینجور راهنمایی که همه یک صدا دارند می گویند از این رابطه بیا بیرون و شما باب دلش به هر دلیل حرف می زنید خلاف جریان آب حرکت کردن است و او طبیعتا چون صدای شما برایش خوش آیند است و کار راحتی هم هست همان کار را می کند . بعد هم گاهی اگر انسان راه درستی را نمی تواند نشان دهد سکوت کند بهتر است .این هم دلیل نشد که چون خودش نمی خواهد درمان شود و دکتر برود ، من گلویش را بگیرم و خفه اش کنم ! به نظرم خودت هم زودتر برو پیش یک مشاور و وقت نشد را بهانه نکن ، خدای نکرده دیدی یک موضوع مهم برای خودت پیش آمد واقعا معلومه که تو هم بدجوری گیر خواهی کرد . چه چیز مهم تر از سلامت روان خود آدم.
سلام دوستان عزیزم
دوستان عزیزم خیلی ناراحتم می کنید وقتی بهم میگید که حرفهاتون بی تاثیره اگر بی تاثیر بود که من مدام دعوتتون نمی کردم که جوابم رو بدین در ضمن من نظرات همگی شما رو قبول دارم .باور کنید بارها تصمیم گرفتم ارتباط رو قطع کنم و پشیمون شدم چون به یاد خوبیهاش می افتم و ارزوهایی که قبل از اینکه از متاهل بودنش مطلع بشم می افتم . اما حرفهای شما رو که می خونم مصمم میشم .اینو باور کنید . دلم برای قصر ارزوهام که ویران شد خیلی می سوزه یاد همون ارزوهاست که باعث تردیدم میشه .
واقعیت اینه که من از روزی که این تاپیک رو ایجاد کردم از نظر روحی خیلی شرایط بهتری پیدا کردم و حرفهاتون باعث قوت قلب من میشه تا زمانی که توی این سایت نیومده بودم هیچ وقت تصمیم قطعی نگرفته بودم که قطع ارتباط کنم اما به لطف راهنماییهای شما این کار رو انجام دادم درسته مدتش کوتاه بود چند بار بعد از چند روز دوباره ارتباط رو شروع کردم اما اگر شما کمکم نمی کردین تا همین اندازه هم توان نداشتم .دلم میخواد باور کنید .
و اینکه باور کنید من از فکر ازدواج با اون اقا بیرون اومدم .حتی اینو هم به اون اقا گفته بودم .
اما موضوع دیگه ای که میخوام بگم اینه که اون اقا با من بازی نمی کنه و شاید هم این موضوع بر عکس باشه .چون اون بارها خواسته قطع ارتباط کنه و من با زور و التماس و حتی دروغ اون رو منصرفش کردم.
باور کنید این رو برای توجیه رفتاراون اقا نمیگم وجدانم ازم میخواد که راستش رو بگم .هیچ وقت نه از اول من رو خواسته نه هیچ وقت تمایلی به حرف زدن با من داشته ...
ولی واقعا اون اقا خیلی ادم پاک و خوبی هست و من لیاقتش رو نداشتم .....می دونید من با هر نشونه ای که از اون اقا می دیدم فکر می کردم قسمته و اون رو خدا سر راه من قرار داده اخه اون اقا سید بود و من از فکر اینکه بتونم عروس پیامبر (ص) بشم خوشحال بودم اما این سعادت نصیب همسر اون اقا شد و این هم یکی دیگه از دلایل سرخوردگی من هست .
در ضمن اقای digitalman هم نظرخودشون رو گفتند که برای من قابل احترام هست مثل بقیه دوستان درسته که گفتم پیشنهاد خوبیه اما منظورم این نبود که نظر دیگر دوستان بده و برام مهم نیست.
دوستان حالا که اون اقا واقعا ادم خوب و پاکی هست به نظر شما نرسیدنم به اون نشونه ی بدی منه ؟یعنی خدا دوستم نداره که این سعادت رو از من دریغ کرد .انقد بدم ؟
من خدا رو شکر می کنم بابت همه ی نعمتهایی که به من داده اما مدام این سوال توی ذهنمه که خدا من رو دوست داره یا نه ؟؟؟؟؟؟؟؟
خواهشی که ازتون دارم اینه که توی این شبهای ماه محرم من رو از دعای خیرتون بی نصیب نگذارید که خیلی محتاج دعام :72:
ani گرامی ،فکر کنم که آقای دیجیتال من به صورت کنایه این حرف رو به غزاله خانم زد و منظورش این بوده که باید از این رابطه دست بکشه.چون اگر یک سری به پست های ایشون بزنی متوجه میشی که ایشون راهنمایی های معقولانه و منطقی به دوستان داده است.
آخه در این 23 صفحه هرچی به او راه حل داده میشود او باز میگه من نمیتونم
غزاله جان همونطور که بهت گفتم تلاشتو بکن
ani شما هم بهتر است در صحبت هایت تجدید نظر کنی
سلام غزاله جان ....
غزاله جان دوست خوبم... كاش آدما هنوز همانطور كه در فكر و ذهن زيباي تو هستند وجود داشتند....
عزيزم هرچه نوشته هاتو ميخونم بيشتر پي ميبرم كه چه دل مهربون و پاكي داري....
غزاله مهربونم .... خانوم گل... به طبع بايد خوشحال باشم كه لااقل طرفت يه آدم هرزه نيست و آدم پاكيه... (از ديد خودت)
اما عزيزم چند درصد ميتوني تضمين بدي كه واقعا پاك پاكه و صادق صادقه؟؟؟؟
واقعا وقتي به خودت صادقانه رجوع كني ميبيني كه اين يه جور گول زدنه دلمونه... و واقعا تضميني توش نيست...
چون ممكنه چند روزه ديگه كه ديد آروم شدي و نميخواي آبروشو ببري (به گفته خودت). دوباره مثل قبل كه هيچ بدتر بشه.....
غزاله جان من تو رو دختر عاقلي ميدونم...
عزيز دلم كاش اون واقعا آدم پاكي باشه و از اين بيشتر با احساساتت بازي نكنه....
امروز داشتم كتابي از دكتر ديويد ويسكات (ترجمه جالينوس كرمي) رو ميخوندم به اسم .. يافتن قواي خود در دشواريها...
چند سطر ازش واست مينويسم:
.......
اگر آرامشي هست . آن را پيدا كنيد اما نه به قيمت پنهان كردن زيان هاي خود. يا وانمود كردن به اينكه همه چيز خوب است....
نياز به اين داريد كه از چيزهايي كه براي شما سودي ندارند. دست بكشيد....
ريسك آن را بپذيريد. ريسك آنچه در دل داريد....
هر درسي كه بايد از ضررها فرا گيريد. ياد بگيريد.... ياد بگيريد كه چه چيزي اهميت دارد و چه چيزي اهميت ندارد....
يك تغيير ايجاد كنيد....
هر آنچه ميشود به غنيمت ذخيره كرد حفظ كنيد....
"چيزي را كه هرگز وجود خارجي نخواهد داشت . رها كنيد...."
خيلي از دردهاي شما از اين ناشي ميشوند كه "به چيزي مي چسبيد و رهايش نمي كنيد كه به حقيقت پيوستنش محال است"....
نهايتا اين كه ...
به خاطر داشته باشيد رنج كشيدن يك انتخاب ديگر است.....
*********
دستم را باز ميكنم و دنيا را رها ميكنم....
من در اينجا هستم....
من همه آن چيزي هستم كه به آن نيازمندم......
********
غزاله عزيزم تو خودت خيلي بهتر از ما ميدوني كه صلاحت چيه پس نترس....
كافيه فقط كمي.... كمي ..... شجاع تر باشي....
اميدوارم لطف اون يگانه بي همتا هميشه و در همه حال همراهت باشه......
دوستت دارم دوست خوبم.....:43:
غزاله جان اين خيلي خوبه كه تو به سيدها احترام ميذاري عزيز دلم...
منم سيد هستم.....
اما....
ما همه مثل هم هستيم..... چيزي كه ما رو در مقابل خداي مهربون ممتاز ميكنه سيد بودنمون نيست....
خالص تر بودنمونه كه هيچ ربطي به سيد بودن نداره ....
من به سيد بودنم هميشه افتخار كردم اما عزيزم اين دليل اين نيست كه از هرعيبي مبرا هستم....
گرچه سعي ميكنم به خاطر اين موهبت كمتر اشتباه و خطايي بكنم اما من هم اشتباه ميكنم مثل هر آدم ديگه اي....
چه بسا كساني كه عام هستند و خيلي خيلي از من بهترند....
تو با اين قلب پاكت عروس هرخانواده اي كه بشي باعث خوشبختي هستي عزيزم... و وقتي فقط مطيع امر خدا باشي براي پيامبر عزيزتري تا اينكه عروس خانواده سيدها باشي گلم....
واست آرزوي شادي و موفقيت ميكنم... حالا كه خودت درك كردي ميسپارمت به خدا ....
اون بهتر از همه ما كمكت ميكنه كه راه درست رو بري..... فقط كافيه تصميمت رو بگيري و ازش واقعا بخواي....
به به، شیرین خانم عزیز بازم با حرفهای قشنگت گل کاشتی
غزاله جان شاید من هم یکی از افرادی باشم که برای رسیدن به خواستم از خیلی چیزها گذشتم و ریسک کردم.چرا؟
چون که بعضی از اتفاقات برای ما زنگ خطر است.باید خوب به اونها توجه کنیم تا بعدها که آتش عشقمون کم شد پشیمون نشیم
زنگ خطر تو هم برای ادامه ندادن این رابطه،چیزهایی است که متوجه شدی.
فکرشو بکن اون آقا همسر داشته و به تو هم شماره تلفن داده!
اصلا این آقا خوب... تورو نمیخواد پس چرا بهش فکر میکنی؟!
من برای تو دختر خوب دعا میکنم
شما هم در این شبها مارو دعا کن
ترديد نكن كه اون آقا موجود هفت خطيه ....نقل قول:
نوشته اصلی توسط ghazaleh*
نقل قول:
نوشته اصلی توسط ghazaleh*
به زندگي تو ضرر ميزنه . به فكر خودت باش .خودتو گول نزن.
پس چرا ترديد ميكني ، خودتو جاي اون بذارنقل قول:
نوشته اصلی توسط ghazaleh*
از آيندت بترس ،مطمئن باش از هر دستي بدي از همون دست ميگيري.
تو هم باور كردي ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟!!!!!!!!!!!!نقل قول:
نوشته اصلی توسط ghazaleh*
اين حرفا يعني چي؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟نقل قول:
نوشته اصلی توسط ghazaleh*
مگه حتما بايد به كسي وابسته باشي ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟نقل قول:
نوشته اصلی توسط ghazaleh*
براي خودت باش .
محكم باش
متزلزل نباش
ساده نباش
.
.
.
.
ما هزار برابر بهترشو داريم ميبينيم ، بخاطر همينه كه ميگيم خودتو نجات بدهنقل قول:
نوشته اصلی توسط ghazaleh*
سلام
شیرین جون و مریم عزیز و winter گرامی ممنونم از توجه و راهنماییهاتون
شیرین جون حرفهای شما و بقیه ی دوستان خیلی به دلم میشینه .
من می دونم که سید بودن فربطی به بهتر بودن نداره اما به هر حال این موضوعی بود که منو به فکر واداشته بود و مشتاق ترم می کرد نه اینکه صرفا به خاطر سید بودنش دوستش داشتم ...
خیلی دلم میخواد منطقی فکر کنم اما احساسم انگار جلوی منطقم رو گرفته و این خیلی ازارم میده ... اما سعی می کنم فکر کنم ....... تلاشم رو می کنم که جلوی احساسم رو بگیرم .
غزاله جون تو مشکلاتت خیلی شدیدتر از این حرفاست
به نظرم اگه این بار رفتی پیش مشاور از جهت دیگه ای برو
تو به شدت دچار عدم اعتماد به نفس/خود کم بینی/زود باوری/تردید/نداشتن مهارتهای زندگی/بی هدفی و...هستی
باید اول این موارد را در خودت بهبود بدی
اگر این موارد را در خودت درست کنی فکر کنم اون موضوع هم درست بشه
بازم ازت میخوام که از حرفام ناراحت نشی
کاترین عزیزم راستش من این موارد رو قبول دارم اما پیش مشاوری که رفتم سعی کرد در این موارد هم به من کمک کنه .نقل قول:
نوشته اصلی توسط کاترین
می دونید من همیشه ادم تنهایی بودم توی هر جمعی حتی جمع خانوادگی غریب بودم و تنها
من فکر می کردم اون تموم تنهاییمو پر می کنه فکر می کردم تکیه گاهم میشه چون فکر می کردم اون هم به من علاقه داره و تشنه ی محبت و توجهش بودم .البته اون همیشه رفتارش عادی بود این من بودم که اینطور تصور می کردم .
مشاورم والدینم رو دعوت کرد به مطبش و ازشون خواست که بیشتر به من توجه کنند اما بی فایده بود .
اون اقا فقط برام یه مرد نبود که برای زندگی انتخاب کرده بودم شده بود همه چیز ..........
انگار فقط با جواب دادن پیامم که معمولا سوالات مذهبی بود تموم نیاز من به محبت و توجه رو جواب می داد با چند تا جمله ی رسمی و ساده در مورد سوالم ..... نمی دونم چی شد اصلا که اینطور شد .
از وقتی یادم میاد ادم افسرده ای بودم این رو همه ی اطرافیان و اشنایانم قبول دارند وقتی که با اون صحبت می کردم ناخوداگاه احساس افسردگیم از بین می رفت .
آفرین غزاله جان، بالاخره مشکلت رو فهمیدی عزیزم.
این مشکل رو باید ریشه ای حل کنی. سرسری نمی شه گرفتش.
تو هنوز شخصیت خودت رو کامل نکردی و به بلوغ فکری و استقلال نرسیدی، دلیلش هم این بوده که تا به حال خیلی توی اجتماع نبودی، اما من بعد می تونی باشی. تا قبل از این که بخوای به کس دیگه ای تو زندگیت فکر کنی، بهتره که خودتو خوب بشناسی و عیب هات رو برطرف کنی و محاسنت رو تقویت.
حالا که تجربه ی خوبی کسب کردی و دیدت به دنیا عوض شده، بهتر از پسش برمیای.
موفق باشی...
ممنونم تک بعدی عزیز و دیگر دوستان خوبم که سعی داشتید کمکم کنید .
ولی دیگه برام مهم نیست هیچ کدوم اصلا من رو درک نمی کنید .
آخه من که از سنگ نیستم احساس و عاطفه دارم .
هر کس بدون در نظر گرفتن شرایط و احساس من هر طور دلش میخواد با من حرف میزنه .
به خدا از غصه دارم می میرم هیچ کس متوجه نیست .حتی دارم به خودکشی فکر می کنم .
کاش بمیرم و به ارامش برسم .دیگه خسته شدم .
من لیاقت ندارم وقتتون رو دیگه حروم من نکنید اما بدونید دوستتون دارم و قدر محبتتون رو می دونم .
موفق باشید
مطمئن با ش هر کس اینجا حرفی میزنه از سر دلسوزی و نگرانی برای توست
اگرم حرفها تلخ است چون گاهی داروی دکتر هم تلخ است
مطمئن باش که ما احساس تو را درک میکنیم اشکالت اینه که فکر کیکنی تنها خودت عاشق شدی و هیچکسی تا به حال چنین تجربه ای نداشته
میدونی هیچ ادمی بدون عیب نیست و همین که تو عیبهاتو میپذیری بالترین کمک رو بهت میکنه
اگه باقی راه رو هم بری و سعی کنی عیبهاتو برطرف کنی باید بدونی اون وقته که بهترین بنده خدا میشی
همه مه اومدیم تو این سایت که ادم بهتری بشیم و عیبهمون رو برطرف کنیم
تو هم شروع کن غزاله سعی کن دختری بشی که بهش افتخار کنی نه اینکه خودتو در سایه کس دیگه قایم کنی
ببین گلم من بهت قول میدم اگه این اقا مجرد هم بود و باهاش ازدواج میکردی بازم بعد مدتی افسرده میشدی و احساس خوبی از زندگی نداشتی چون تو از خودت ناراضی هستی پس سعی کن عوض شوی
سخته ولی در نهایتش بهترین لذتهاست
کاترین عزیز من که با علیرغم حرفهای تندتون خیلی مهربون و دوست داشتنی هستید .:228:
اون مواردی که گفتید رو روانشناسان هم قبلا به من گفته بودند می خواستند کمکم هم کنند اما تاثیر انچنانی نداشت حتی دارو هم مصرف می کنم .
من سعی می کنم این موارد رو در خودم تقویت کنم اما بهتر نیست ارتباطم رو تا موقعی که شرایطم بهتر شد و این موارد رو در خودم تقویت کردم ادامه بدم ؟ ...البته منظورم اینه که اون موقع حتما راحت تر می تونم دل بکنم و توی این مدت نمیزارم به هیچ عنوان حتی حرفهامون از حد فراتر بره حتی به علاقه ام هم دیگه اشاره نمی کنم و حرفهای عاطفی هم نمی زنم و تا جایی که امکان داره اصلا باهاش صحبت نمی کنم .
سلام
من پسری هستم که زمانی عاشق دختری شدم که به نظرم بی نظیز بود.اما بعداً فهمیدم که به بسیاری از اصول دینی و اخلاقی پایبند نیست.خدا کمکم کرد و تونستم رابطم رو قطع کنم.اولش سخته اما شدنیه.مخصوصاً شما که اصلاً اون رو ندیدین.مطمئن باشید کسی که 3 تا زن داره نه آدم واقعاً مذهبیه و نه خدا رو واقعاً می شناسه!این ها ژستهاییه که این آدم ها پشتش قایم میشن!
حتماً رابطتونو قطع کنید و مطمئن باشید خدا اون کسیو که لایقش هستید بهتون می ده.فقط اولش سخته بعد همه چیز عادی میشه.