-
RE: حال و احوال یاران همدردی (7)
سلام بابا بیاین یه قانون بزاریم هر دانشجو باید در روز 2واحد همدردی هم پاس کنه خب اینجوری که همه سرشون تو کتابه همدردی مشروط میشه ها ا ا. ...اصلا هر چی جای خودش درس جای خودش نت گردی جای خودش چه وضعیه ادم هی درس خوندنش میگیره پاشین بیاین ببینم یه سر بزنید ببینین ما خوبیم بدیم.دهه ایشششششش...... منم خوبم فعلا دنیا بر وفق مراده ماشالله چشم نزنم خودمو شما ها خوبین? پرنده غریبم (چه رمانتیک)خوش اومدی منتظر باش شلوغ میشه.آخ گفتی بابابزرگ کجایییییی دلمون واست تنگیده? ?طوطی چطوره???
-
RE: حال و احوال یاران همدردی (7)
سلام به اعضای خوب تالار
من فعا لیت در تالارهمدردی خیلی کم کردم خیلی ناراحت هستم تکلیف من در تالارهمدردی مشخص می کنم
چند نفر اعضای تالارهمدردی اسم نمی برم با من خوب نیستند اشکا لی ندارد مهم نیست من کار در تالار کم ادامه می دهم
ممنون
:72::72::72::72:
-
RE: حال و احوال یاران همدردی (7)
اول از همه
z o h r e h only for you
بری بری بری
بری بری بری
:227::227::227:
:227::227::227:
خداروشکر حالم خیلییییییییییییییی خوبه
درگیر گرفتن کادو تولدواسه این شازده پسرم بودم
آخه تولدش نزدیکه :D
کلی گشتم تا بالاخره تونستم کفش پاتیناژ براش گیر بیارم
دنگ و فنگی داشتا
باید میرفتم باشگاه انقلاب سفارش میدادم برام بیارن و...... (اصن یه وعضی)
خلاصه که تموم شد و به خواستمون رسیدیم خداروشکر
من هرازچندگاهی میام میگم لباساتونو بدوزین ولی یقه هاشو ندوزین فعلا تا به مد همون روز خاص بدوزین
بعدش میام میگم:
بیخیال
لباسارو پاره کنید :D
حالا دوباره لباس بدوزید ولی یقشو فعلا ندوزید تا بهتون بگم :311:
-
RE: حال و احوال یاران همدردی (7)
زهره جان دیدی طوفان نیومد...:302:
منم که دلم گرفته...خونمون جوش افسرده شده...خیلی شلوغه
حوصلم هم سررفته...
ولی از یک طرف دیگه یکم ذوق دارم اخه نامزدم عکسای خونه ای که اجاره کردند فرستاده.بامزه و کوچیکه...الان دارم فکر می کنم چه طوری تزئینش کنم و خوشکلش کنم...فقط فکر البته...
این ویزاهه هم که در نمی یاد که از این حالت معلقی دربیام...ولی از طرف دیگه اگه در بیاد احساس می کنم غم و غصم شروع می شه...
کلا خیلی در گیرم....
با این اوضاع دلتون می یاد به همدردی سر نزنید و دل من جوون رو شاد نکنید :43::46:
-
RE: حال و احوال یاران همدردی (7)
بهلههههههههههه
منم یه ربع آنتراکت به خودم دادم آمدم طوفان به پا کنم برم:227:
بچه ها خوبین من خوبم دیگه چه خبر؟:311:
-
RE: حال و احوال یاران همدردی (7)
سلام دوستان
در اینجا منتظر شما هستم
-
1 فایل پیوست
RE: حال و احوال یاران همدردی (7)
سلااااااااااااااااام
خوب حالا که از کسی خبری نیست گفتم بذار یک حال و احوالی بکنم
حالم بد نیست...یه جوریم...یک حالت بین استرس و دلشوره و انتظار و ترس وجودم رو گرفته که باعث شده دلم بخواد از این حالت بیام بیرون و فقط شادی کنم و بهش فکر نکنم....(البته کنکور ارشد ندارم خدا رو شکر)
به خاطر همین امروز به مناسبت تمام شدن ایام عزا بالاخره اهنگ گذاشتم تو خونه و بلند کردم(بابام بیرون بود خدا رو شکر) و حتی مامانم رو هم رقصوندم:311:...داییم هم پاشد رقصید...:227::227:کلی خندیدم و خوش گذشت...:227:
در عوض بعدش خورد تو ذوقم خواستم برم ارایشگاه که دیدم همه ارایشگاه های محلمون بسته بود:302::302: (شانسه ما داریم؟؟؟؟؟؟)
و حالا امیدوارم دوستان همدردی که کنکور دارند همه با رتبه خوب کنکور قبول شند...:46::72:
[attachment=1139]
و عضو کوشا شدن خودم رو تبریک می گم به خودم:104::227:
-
RE: حال و احوال یاران همدردی (7)
سلام
خوبید؟
من که خیلی خوبم.
پرنده غریب واقعا شما دخترا چه حوصله ایی داریدا.
والله یه موزیک بذار گوش کن لذت ببر حرکات موزون چیه اه اه اه http://www.postsmile.net/img/19/1949.gif
شوخی کردم امیدوارم همه بچه های تالار روزی پر انرژی و پر برکتی داشته باشن.
یا حق
-
RE: حال و احوال یاران همدردی (7)
فقط اومدم اینجا عرض ارادت کنم به همه قدیمیها و جدیدیهای تالار
و البته اینکه دلم برای خانم آنی هم تنگ شده. مدتی است در تالار نیستند.
همچنین امیدوارم آقای ابراهیمی هم پر شورتر از قبل فعالیتهاشون رو در تالار ادامه بدهند.
امیدوارم هر کس از اعضای تالار در این ماه عزیز هر جا که هست شاد و سلامت باشد.
-
RE: حال و احوال یاران همدردی (7)
ســــــــــــــــــــــــ ـــلام دوستان:72:
منم پر رنگ شدم:72:
اينقدر دلم مي خواد بلند بگم هــــــــــــــــــــــــ ـــورا:310: ولي سه روزه صدام كاملا گرفته:316: فقط با نوشتار با دنياي خارج در ارتباطم. هر كي به گوشيم زنگ مي زنه فكر ميكنه اشتباه گرفته:302:
شما حالتون چطوره؟؟؟
عــــــــــــــــــــــــ ــالي؟
اميدوارم كه عاليه عالي باشه:323:
دلم واسه حرف زدن تنگ شده:311:
البته ديروز خودمو خفه كردم از بس تو تالار پست گذاشتم:227:
خب فعلا عقده هام خالي شد:163:
-
RE: حال و احوال یاران همدردی (7)
سلام برهمه:72:
صبا جان امیدوارم زودتر بتونی داد بزنی مثل این آقاهه:324:
دنبال راهی برای رفتن به عالم هپروت میگردم همسر و فرزند گرامی به حمام رفته اند و به زودی بوی صابون به مشام من خواهد رسید وای خدا چه کار کنم:302:
کسانی که مشکلم رو نمیدونن تو اینجا هست :
http://www.hamdardi.net/thread-27257.html
بیاین یه چند تا پست بذارید من یه خرده حواسم پرت بشه
-
RE: حال و احوال یاران همدردی (7)
سلام
خانم صبا 2009 محترم به تالارهمدردی خیلی خوش امدید
امیدوارم مثل قبل به فعا لیت در تالارهمدردی ادامه دهید
امیدوارم در تالار همدردی همیشه موفق باشید
براتون ارزوی موفقیت سلامتی می کنم
:72::72::72::72::72::72::72:
-
RE: حال و احوال یاران همدردی (7)
در بهار زندگی ام احساس پیری می کنم
با همه آزادگی ، فکر اسیری می کنم
بس که بد دیدم ز یاران به ظاهر خوب خود
بعد از این بر کودک دل سختگیری می کنم
-
RE: حال و احوال یاران همدردی (7)
به به داش امید
خوبی داداش دلمون تنگ شد برات
نه زنگی نه پیامی
پاک بچه های تالارو فراموش کرده بودیاااا
امروز دیدم آمدی کلی خوشحال شدم.
خوش آمدی داداش:72:
-
RE: حال و احوال یاران همدردی (7)
ممنونم . منم خوشحالم که اومدم .
ولی احساس کلا خوبی ندارم .
منی که یه روزهایی از خوندن تاپیک "خاطرات عاشقانه من و همسرم" دلم غنچ میرفت ، الان که میام و می بینم 5 صفحه بهش اضافه شده ، حوصله ام نمیشه بیام بخونم .
نمی دونم یه جورایی نا امیدی توی روج و روانم ریشه کرده .
تقریبا به هیچ چیزی امید ندارم .
الان الیته حالم به بدی اون روزها نیست و جدا بهتر هستم ولی ...........
نمی دونم چی بگم ، شاید یعضی ها هم بگن ، باز این اومد ، باز شروع کرد ، باز می خواد تاپیک بزنه ، ا تاپیکشو دیدی ؟
و از این حرفها .
نمی دونم والا.
اینم از احوالات من !
-
RE: حال و احوال یاران همدردی (7)
امید جان باز کن تایپیکو هیچکی اینجا ناراحت نمی شه هیچکسی از کمک کردن تو این تالار ناراحت نمی شه همه اینجا جمع شدن تا با هم فکری هم بتونن مشکلی از دوش هم بردارن.
ولی خدایی این مدت من همه رو عاصی کردم :311: نبودی که داستان داشتیم والله:311:
امیدوارم زود زود خوب بشی
:43::72:
-
RE: حال و احوال یاران همدردی (7)
سلام بچه ها
منم هی بد نیستم . میگذرونیم دیگه. نفس کشیدن ما هم شده تکرار مکررات.
امیدوارم که همتون خوب خوب باشید. :72::72::43::43:
-
RE: حال و احوال یاران همدردی (7)
سلام منم امشب خوب بودما اما یه دفعه...
خانم پاییزان خدا عمرت بده تا اسم کاربری شما رو می بینم یاد ختم قرآن میفتم
انشالله بعد امتحانا می ترکونیم (این چه وضع صحبت کردنه؟) بعد امتحانا چی بگم؟ حسابی ثواب می بریم (بهتر شد؟)
-
RE: حال و احوال یاران همدردی (7)
سلام
پاییزان جان امیدوارم خوب خوب باشی,بگذره اما به بهترین شکل:72:
منم خوبم
این روزا فقط یه حس نا امنی میکنم
ربطی به اتفاق خاصی و جای خاصی هم نداره
اینقدر هدف و برنامه و...واسه خودم چیدم که همونها بهم احساس امنیت میده
حس اینکه بهشون میرسم
اما اینکه الان چمه و چرا اینجوری شدم نمیدونم
امروز بادوستی حرف میزدم
از بدی و خوبی و خودمون و دیگران و...
یه قسمت حرفها رو با تمام وجود حس کردم
چیزی که این روزا داره فراموش میشه
خلاصه اش هم اینه:
مواظب لقمه هایی که میخوریم باشیم
بدی و خوبی گاهی بخاطر قاطی شدن درست و نادرست مالی که به دست میاریم به هم میریزه
من که بهش اعتقاد دارم
شمارونمیدونم:72:
شاد وسلامت باشید
-
RE: حال و احوال یاران همدردی (7)
دلم گرفته...دوباره دلم گرفته:302:
یاد گذشته من رو غمگین می کنه...ترس از اینده حالم رو بدتر
دلم ارامش می خواد...دلم می خواد ذهنم از هر چی استرسه خالی شه...دلم می خواد با خیال راحت و از ته دل بخندم...
اما افسوس........
بازم دلم گرفته...
گریم اختیاری نیست...گریم اختیاری نیست
اخه جز گریه منو کاری نیست..........:302:
-
RE: حال و احوال یاران همدردی (7)
نقل قول:
نوشته اصلی توسط پرنده غريب
دلم ارامش می خواد...دلم می خواد ذهنم از هر چی استرسه خالی شه...دلم می خواد با خیال راحت و از ته دل بخندم...
منم یه مدت دلم خیلی می خواست.
پیگیرش شدم، تا بلکه به ساحل آرامش برسم، اما اول باید کسی که آرامش را دزدیده بود را پیدا می کردم،
یه ردپا پیدا کردم!
دنبالش رفتم.....
وقتیی بهش رسیدم خیلی تعجب کردم!چرا؟
ردپا، آشنا بود، و اون نیز آشنا تر، من به خوم رسیدم! کسی که آرامش را برده بود.
-
RE: حال و احوال یاران همدردی (7)
واقعا نمی دونم چه شکلی توضیح بدم ، انگار توی یه برزخی گیر افتادم و هیج وقت نمی تونم ازش بیرون بیام .
هر چقدر هم امید داشتم تبدیل شده به نا امیدی .
حتی اتفاقاتی که برام می افته و خیلی ها آرزوشو دارند ، برای من ذره ایی خوشحالی ایجاد نمی کنه .
انگاری فقط فردامو می بینم . دیگه حتی به یه سال بعد و چند سال بعد حتی فکر هم نمی کنم .
فقط 24 ساعت آینده مو می بینم .
-
RE: حال و احوال یاران همدردی (7)
این از طرف گل کاغذی(gole kaghazi)خطاب به بچه های تالاره!چون دستش از تالار کوتاه شده از من خواست به جاش اینو بنویسم.دوستان مسئولیت محتوای شعر بر عهده ی شخص گل کاغذی می باشد من فقط مامورابلاغ پیامم:)
چه رفیقان عزیزی که بدین راه دراز
بر شکوه سفر آخرتم، افزودند
اشک در چشم، کبابی خوردند
قبل نوشیدن چای،
همه از خوبی من میگفتند
ذکر اوصاف مرا،
که خودم هیچ نمی دانستم
نگران بودم من،
که برادر به غذا میل نداشت
دست بر سینه دم در استاد و غذا هیچ نخورد
راستی هم که برادر خوب است
گر چه دیر است، ولی فهمیدم
که عزیز است برادر، اگر از دست رود
و سفرباید کرد،
تا بدانی که تو را میخواهند
دست تان درد نکند،
ختم خوبی که به جا آوردید
اجرتان پیش خدا
عکس اعلامیه هم عالی بود،
کجی روبان هم،
ایده نابی بود
متن خوبی که حکایت می کرد
که من خوب عزیز
ناگهانی رفتم
و چه ناکام و نجیب
دعوت از اهل دلان،
که بیایند بدان مجلس سوگ
روح من شاد کنند و تسلی دل اهل حرم
ذکر چند نام در آن برگه پر سوز و گداز
که بدانند همه،
ما چه فامیل عظیمی داریم
رخصتی داد حبیب،
که بیایم آنجا
آمدم مجلس ترحیم خودم،
همه را میدیدم
همه آنهایی،
که در ایام حیات،
نمی دیدمشان
همه آنهایی که نمی دانستم،
عشق من در دلشان ناپیداست
واعظ از من می گفت،
حس کمیابی بود
از نجابت هایم،
وز همه خوبیهام
و به خانم ها گفت:
اندکی آهسته
تا که مجلس بشود سنگین تر
سینه اش صاف نمود
و به آواز بخواند:
" مرغ باغ ملکوتم نی ام از عالم خاک چند روزی قفسی ساخته اند از بدنم"
راستی این همه اقوام و رفیق
من خجل از همه شان
من که یک عمر گمان میکردم تنهایم و نمی دانستم
من به اندازه یک مجلس ختم،
دوستانی دارم!
بهتره الان دلمو شاد کنین تا بعداً روحمو :)
-
Re: حال و احوال یاران همدردی (7)
عرض سلام و تشکر و قدردانی از لطف و مهربانی همه شما سروران گل تالار ، با توکل بر خالق همه خوبی ها ، امیدوارم با خطی ، حرفی ، پستی ، بتوانم گره از مشکل کسی بگشایم
امین
حال و احوال دل شما همدردای مهربون تالار چطوره؟
خوبید ، خوشید ، سرحالید
چه حال ، چه احوال
خوش میگذره
چه خبر از قدیمی ها
چه خبر از جدیدی ها
یه خسته نباشید دبش واسه اونهایی که امتحاناتشون تموم شده
یه خسته نباشید هم به اونهایی که توی تالار هستند و مرتب به دیگران کمک می رسونند
یه خسته نباشید هم به اونهایی که قدم رنجه می کنند و میان پست ها رو می خونند
خیلی باحال هست ،
اینکه مریم 123 مرتب آواتار عوض میکنه ، یه جورایی اواتارش از حال و احوالش میگه دیگه ... هروقت وقفه می افته توی سرزدن به تالار ، وقتی on می شوم میرم اواتار این دختره رو می بینم کلی ذوق می کنم :rolleyes:
ویدا خانوم کجایی ، بی سر و صدا شدی ،
یادش به خیر یه مهتاب بود توی تالار یه تاپیک باز کرده حضور غیاب ، هرکی می اومد می رفت اونجا حضوری می خورد ،هرکجا هست ، خدایش حفظ کند
مخاطب خاصی مد نظرم نیست اما مابقی کجان؟ نکنه تالار رو می خوان کن فیکون کنند ، کرکره های تاپیک هاشون رو کشیدن پایین دان زیر چشمی اوضاع رو می پان ؟! :162:
القصه دلم تنگ شده بود واسه اینجا و دوستان و فعالیت های خوبمون
این عید خجسته هم مبارکتون باشه :72::72::72::72::72::72:
-
سلام به دوستان گل همدردي
اومدم بگم من حالم خوبه و با اينكه خيلي سرم شلوغه ولي سنگر رو ترك نمي كنم تا تالار رونق بگيره (دوباره)
بدين منظور تا جايي كه ذهن اين حقير اجازه ميده يه حضور و غياب ميكنم ، هر كسي اين پس رو ميبينه (شامل مدير و مديران هم ميشه)جهت اعلام حاضريش يه پست اينجا محبت كنه و به يادگار بگذاره.
ممنون
مدير همدردي
فرشته مهربان
ani
keyvan
بالهاي صداقت
hamed65
بي دل
baby
ويدا@
سارابانو
bahar shadi
بهار . زندگي
پدربزرگ
فكور
saber-g1
shabe niloofari
omid65
باران بهاري 11
royaye sedaghat
taraneh89
SCI
Z o h r e h
ناديا77777
maryam123
gole khagahzi
فرهنگ 27
راحيل خانوم
محمد ابراهيمي
lord hamed
رايحه عشق
پرنده غريب
دختر مهربون
خارپشت
و...
البته خيلي از قديمي ها اسمشون تو ذهنم هست ولي احتمالا اينجا رو نمي بييند.
-
سلام بر همه خصوصا دوست خوبم صبا
صبا جان تالار یه جوری شده قابل حساب کتاب نیست یه روز هست بعد میبینی نوشته با عرض پوزش دو هفته تعطیله آدم اصلا نمیدونه بیاد یا نیاد
از حال و احوالم بگم کمی مشکلات جسمی قبلیم کم شده ولی هنوز حل نشده و به شدت روی بوهای مختلف حساسم سرما هم خوردم دارو هم که نمیشه مصرف کرد دارم با بیماری مبارزه بدون دارو میکنم. بی حوصلگی اینجانب نیز به قوت خود باقی است.
خوب من حاضریم زو زدم میرم بقیه بیان سک سک کنن....
التماس دعا
-
-
ما هم حاضر :encouragement:
هرچند بقول شاعر کسی نیست در این گوشه فراموشتر از من:(
-
یه حرفی... یه بغضی داره آزارم میده این آخــر سالی!
نه می دونم چیه... نه میتونم ازش بگم... اههه خیلی بده این بغضا که نه میرن نه حل میشن!!!
-
سلام بر همگی
جمعه شبتون به خیر.
فکر کنم حالتون در این جمعه شب، از جمعه شبهای دیگه بهتر باشه*. بالاخره سال جدید و تعطیلات و دید و بازدید و … در راهه. و چه چیزی از این بهتر؟
حداقل برای من که فعلا چیزی بهتر از این نیست. مدتهاست نیاز به کمی وقت دارم تا بتونم یه سر و سامونی به کارهام بدم. حالا کارها اگر به طور کامل نشد، حداقل یه سر و سامونی به افکارم بدم!
* البته متاسفانه به جز گل کاغذی. آهای گل کاغذی، ناامید نباش. به جاش صبور باش، حتما حل میشه.
من از این حرفهایی که نمیشه ازشون گفت زیاد دارم. :smile: اگر دوست داشتی قرآن رو باز کن و بخون، خدا این موقعها راه حلها رو خوب نشون میده. تازه دلداری هم میده بعضی اوقات … :smile:
این قرآن باز کردن رو نوشتم، یاد یه خاطرهای افتادم. یه روز داشتم با خدا درددل میکردم که "خدا تا الان چند هزار بار فلان چیزو ازت خواستم، چیز بدی هم که نیست، چرا نمیدی بهم؟!" خلاصه ناراحت بودم و یجورایی ناامید هم شده بودم. یهو صحیفه سجادیه رو تو کتابخونه دیدم. برداشتم و یه صفحهشو باز کردم. اولین خط و اولین جملش این بود: "ادعونی استجب لکم"!
البته حضرت سجاد در مورد خدا نوشته بود. اما خلاصه اینکه با دیدن این جمله خیلی تعجب کردم! کل کتاب رو از اول تا آخر ورق زدم، هیچ صفحهی دیگهای نبود که چنین مضمونی در خط اولش باشه.
دیدم خدا گفته بخواه تا بدم، چند هزار بار خواستم. حالا یه چند هزار بار دیگه هم روش. بالاخره که میده. :smile: کلا از این رو به اون رو شدم.
خلاصه اینکه اگه از این جور کتابها هم داری، از اونها هم میتونی اینجوری استفاده کنی.
=====
برسیم به قسمت دوم پست… امروز در دل طبیعت بودم. آن هم طبیعت وحشی! تا به حال گلهی اسب (وحشی) دیدین؟
من امروز دیدم! البته منظورم از وحشی بودن، گاز گرفتن و جفتک انداختن و اینها نیست. اتفاقا بسیار هم ترسو و -حداقل در جلوی ما- آروم بودن. به فاصلهی ده متریشون که میرسیدی با سرعت، دور میشدن. یک کره اسب هم همراهشون بود که خیلی ظریف و نحیف بود. بسیار هم بچه ننه بود و بیشتر از دو متر، از مادرش دور نمیشد. (البته من از روی حدس میگم که آن اسب بالغ، مادرش بوده)
جدا از جذابیت گلهی اسب، زیبایی طبیعت و آرامش بسیار زیادی که به آدم میده، دلم رو بیش از پیش ربود! به قول شاعر، خوشا به حالت ای روستایی. مخصوصا تازگیها. :smile: تجهیزات و امکانات نسبتا مطلوبی برای انجام کارها دارند و البته زیبایی، سکوت و آرامش روستا، همچنان باقیست.
خلاصه جاتون بسیار خالی بود.
=====
برسیم به قسمت سوم… چند روز دیگه عیده و سال جدید شروع میشه.
دوستان عزیز، اگر در مدت حضورم در همدردی، خدای نکرده کاری انجام دادم (اعم از زدن حرف ناحق، زدن حرفی که نباید زده میشد و …) که خاطر شما دوستان رو آزرده کردم، خواهش میکنم که لطف کنید و حلالم کنید.
و در آخر، هنگام دعای تحویل سال، همگی شما همدردان عزیز و عزیزانتان، جزو "نا"یِ "حول حالنا الی احسن الحال"ـی هستید که میخونم. با اجازهی شما دوستان، هیچ شرط و شروطی هم برایش نمیذارم. خدا مطمئنا به ویژگیهای احسن الحال، از من عالمتره.
خواهش میکنم شما هم من رو فراموش نکنید.
در پناه حق. :72:
-
گل کاغذی عزیزم نبینم غصه تو:46:
دلم برای پدربزرگ و maryam123 پررنگ تنگ شده!:smile:
جناب مسافر زمان من تقریبا هر زوز این منظره هایی که گفتیدرو میبینم ولی تکرارشون خیلی هم لذت بخش نیست
به هر حال, حال این روزای من زیاد خوب نیست
یه جورایی میشه گفت امسال بدترین سال عمرم بود این روزها هم جزو سخت ترین هاش!
خیلی به این قسمت حول حالنا الی احسن الحال نیاز دارم
التماس دعا
راستی بهار شادی بد نیست یه وقتایی این طرفا پست بذاریا خانم معلم:smile:
-
سلام بر دوستان عزیز... اومدم در آخرین روزهای سال 91 آرزوی بهترین ها رو برای شما داشته باشم و از شما هم بخوام منو دعا کنید.
راستش با این مدل جدید سایت زیاد راحت نیستم و با اون رنگ آبی رو بیشتر مانوس بودم.
...
امیدورام تالار بزودی به شکل پررونق سابق برگرده.
:heart:
سال 92 پیشاپیش مبارک :312:
-
صبا جان منم حاضر
منم سال ٩٢ رو پيشاپيش تبريك مي گم.حال اين روزاى من قابل پيش بيني نيست.يه لحظه شادم و يك لحظه...
تو اين لحظه كه دارم احساس غم مي كنم.چون مي بينم همه دارن از تحويل سال مي گن ولى اينجا همه بهم مي خندند و بهم مي گن اين چيزا مال ايرانه .من حتى نمي دونم تحويل سال قراره كجا باشم.منم دلم مي خواد چند نفري جمع بشيم و با هم منتظر تحويل سال بمونيم ولي افسوس ...البته جاي شكر داره كه مادرم و خواهرم هم بالاخره دارن مي يان اينجا.اما معلوم نيست مي تونم برم پيششون يا نه.:(
منم مي خوام حالم به احسن الحال تبديل شه.من رو تو دعاهاتون فراموش نكنيد.واقعا محتاج دعاي شما دوستانم هستم.:heart::43:
-
سلام به همه:d
امیدوارم همه خوب باشید و سلامت
سال نوتون مبارک باشه پیش پیش:)
دلم واسه نوشتن اینجا تنگ شده بود
توی این تالار جدید جای خیلیا خالیه...
دعا میکنم همه اوناییکه هستن و نیستن سالم باشن:72:
سال خوبی پیش رو داشته باشید:72:
-
سلام به همه.
تا همین نیم ساعت پیش غصه داشتم، اما حالا دارم فکر میکنم ببینم چطور بصورت ارادی میشه غصه نداشت!
نمیشه که غصه ها هروقت خودشون دلشون میخواد بیان و من منتظر بشم تا خودشون تصمیم بگیرن که برن.
این روزها بیشتر از قبل دارم به *حقوق* فکر می کنم. که هم حق خودم رو بهتر تشخیص بدم، هم حق دیگران رو. و هم اینکه رفتارم قاطع و براساس حقوق باشه، نه احساس.
اما فکر کنم همیشه هم نباید به حقوق دیگران احترام گذاشت. مثلا غصه ها حق ندارن به اراده خودشون اومدن و رفتنشون رو کنترل کنن. من نباید این حق رو بهشون بدم.
دارم تمرین میکنم الکی لبخند بزنم. مثلا همین قبل از اینکه شروع کنم به نوشتن، الکی لبخند زدم. الان هم دوباره دارم لبخند میزنم! واقعا اثر داشت!
به نظرم لبخند هم حق نداره خودش بیاد و بره. نباید برای این حقش احترام قائل باشم که هرموقع خودش دلش خواست بیاد. خب شاید اصلا دلش نخواست بیاد، اونوقت چی؟؟
به هرحال الان دیگه حالم خوبه. بذار ببینم----------------- واااااااای حتی احساس شادی و سبکی هم میکنم!:peach:
طفلک مغزم چقدر به یه لبخند نیاز داشت.:watermelon:
راستی من خوشحالم که با شما هستم :312: امیدوارم شما هم خوشحال باشید که من اومدم.:p
حالا تا فردا شاید بازهم به این تاپیک سرزدم، اما فعلا سال نو رو به همتون تبریک میگم. امیدوارم سال 92 پر از خیر و برکت و شادی برای هممون باشه.:heart:
-
سلام
پيشاپيش سال نو رو به همه تبريك مي گم.
دلم مي خواست يه مقدار ديرتر سال تحويل مي شد!!! مثلا 5 روز يا 4 روز ديرتر.
شباي امتحان يادتونه، مي گفتيم اگه يه روز بيشتر وقت داشتم، چه كارها كه نمي كردم يه جوري درس مي خوندم كه ... حس الان من دقيقا همينطوريه!!
تازه من همش فكر ميكردم 5 شنبه سال تحويله !!!! ديگه تو خود بخوان حديث مفصل از اين مجمل.
اميدوارم سال خوبي در انتظار همه مون باشه.
سالي سرشار از عشق، نوع دوستي، سلامتي، صداقت و دور از تجمل و ريا.
اين شعر زيبا تقديم به شما اعضاي گل همدردي:
آمد از ره فصل زیبای بهار
آمد از ره فصل زیبای بهار
نوبهاران خنده زد بر سبزه زار پیک نوروزی رسید از آسمان
از سفر آمد پرستو نغمه خوان بازشد چشم بنفشه بر بهار
زرد و نیلی در کنار چشمه ساربخت اگر خواب است بیدارش کنید
عاشقانه باز دیدارش کنیدآمده نوروز در ایران زمین
خاک ما شد رشک فردوس برینبوی نارنج و ترنج و عطر بید
میتوان از تربت حافظ شنیدباز شد چشم بهاران بر خزر
شد صدف ها خانه درّ و گوهردشت ارژن باز هم بیدار شد
از شقایق دامنش گلنار شدقاصدک گوید که مهمان آمده
بوی نرگس های ایران آمدهخاک من ای قبله گاه عاشقان
نو بهارانت همیشه جاودانرودهایت پرخروش و بی قرار
کوه هایت سر بلند و استواربند بند ما همه از خاک تو
تارو پود ما ز خاک پاک توآمده نوروز بر ایران زمین
خاک ما شد رشک فردوس برینبوی نارنج و ترنج و عطر بید
میتوان از تربت حافظ شنیدخون پاک عاشقی در جان ماست
ریشه این عشق در ایران ماستهموطن نوروز تو پیروز باد
ای وطن هر روز تو نو روز بادهموطن آمد دوباره نو بهار
شد سراسر خاک ایران لاله زارچون فلک از باد نوروزی جهان
باز کرده چرخی از گل ارغوانآسمان برداشت زیر ابروی عشق
پر شده دنیا ز عطر و بوی عشقبخت اگر خواب است بیدارش کنید
عاشقانه باز بیدارش کنیدنو بهاران خنده زد بر کوهسار
سبزه زاران شد کنار چشمه زار قطره شبنم به برگ گل چکید
شانه زد باد بهاران زلف بیددامن ایران زگل سر شار شد
ای عزیزان موقع دیدار شدبعد از این هر روز بهتر روز ما
جاودانه تا ابد نوروز ماآمده نوروز در ایران زمین
خاک ما شد رشک فردوس برینبوی نارنج و ترنج و عطر بید
میتوان از تربت حافظ شنیدخون پاک عاشقی در جان ماست
ریشه این عشق در ایران ماستهموطن نوروز تو پیروز باد
ای وطن هر روز تو نو روز باد
-
به بهانه آمدن بهار….
روزهای آخر سال معمولا" دلشوره دارد. شاید خستگی یک سال، دلتنگی روزهایی که رفتهاند یا دلشورهی نبودن همهی خوبیها و بدیهایی که یک سال زندگیشان کردیم.
دنیا پر از سین است.من اما از میان همه ی سین ها ، سیمرغ را انتخاب می کنم،هر چند پرنده ای کوچکم و هر چند روی شاخه نازک زندگی نشسته ام،اما دلم بی تاب پر زدن در هوای قاف است
درشکفتن جشن نوروز برایتان در همه ی سال سر سبزی جاودان ،اندیشه ای پویا و آزادی و برخورداری از همه نعمت های خدادادی را آرزومندم.
سال نو مبارک
-
منم سال جدید رو به همه تبریک میگم .
امیدوارم همگی در سال جدید ، روزهای خوبی رو پشت سر بذارن.
-
عید اومــــــــــــــــــــــ ــــــــــــــــــــــــد ه
سلام بر دوستان همدردی. http://www.freesmile.ir/smiles/35416_smiley_tools_5.gif
آماده این برای استقبال از سال نو؟ سبزه هاتون رو کاشتین؟ http://www.freesmile.ir/smiles/688213_Sabzeh.gif تخم مرغاتون رو رنگ زدین؟http://www.freesmile.ir/smiles/489519_painteggsmile.gif (جزء شیرین ترین لحظه های زندگیم رنگ زدن این تخم مرغه)
نوروز همگی مبارک
http://www.freesmile.ir/smiles/33071...nanorouzha.gif
فقط مردانه هرچی عیدی گرفتین بعدش بیارین بذارین وسط؛ همون تقسیم شادی ها که همه جا ازش میگن دیگه مثه پدربزرگ اینجوری http://www.freesmile.ir/smiles/46611...andysmile3.gif برخورد نکنین ها.
مسافر معلومه حسابی درگیر طبیعت شدی که اینجوری وسط تالار ایستادی و منو صدا میکنی! آرومترم بگی میشنوم ها! من به خاطر اینکه اینجوری صدام کردی حلالت نمیکنم؛ خواهشم نکن چون اصلاٌ راه نداره!!!
همیشه برای رسیدن به بارون رنگین کمونی لازمه؛ این بغضا رو باید به امید رنگین کمون بعدش تحمل کرده
ترانه شنیدی میگن با هر سختی ای آسانی است؟ سال 91 من بدترین لحظه های عمرم رو تجربه کردم یکیش اون موقعی که حکم طلاق رو صادر شد و یکیم وقتی مهر طلاق رو تو شناسنامم دیدم؛ حقیقتاً احساس کردم که توی بزرگترین انتخاب زندگیم شکست خوردم اما در کنارش یه لحظه های قشنگی هم داشتم مثه اینکه فهمیدم مامان و بابام چقد دوسم دارن و همراهم هستن و به معنای واقعی معجزه ی دعای مادرم رو دیدم.
نمیشه فقط سختی ها رو دید... به هر حال 91 با همه ی سختی ها و خوشی هاش تموم شد.
باید کاری کنم که سال دیگه وقتی تو این موقعیت بودیم و منتظر تحویل سال 93 بتونیم سال خوبی رو رقم زده باشیم. فقطم یه یا علی لازمه !
یا علی _ برای تک تکتون سال خوبی رو آرزو می کنم.
-
سلام سلام سلام
من آمدم
خوبید؟
فراموشم کردید عایا؟ می خوام برم تو افق محو بشم...
بابایزرگ فامیل که به ما ندادیاااااااا امید وارم سال قشنگ و همراه با قلت املایی کمتر داشته باشید.
مامان فکور خوبی؟ چه خبرا رفتی خرید امید وارم سال 92 براتون بسیار خوب باشه و باورود نی نی بسیار بهتر و شیرین تر از سال های گذشته باشه.
به به ببین کی آمد پرنده آشنا؛ چطوری؟ خوبی؟ چه خبر از اون ور آب؟ دیدی رفتی آون ور آب دلت برا ما این ور آبی ها تنگ شده انشالله سال پر خیر و برکتی داشته باشی
و سلام ویژه من به ریحانه خانم خوبی؟ چیکار می کنی؟ انشالله جواب ارشد میاد شما هم یه جای توپ قبول می شی و باید شیری بدی به کل تالار به من بیشتر بده خوب!
شیر بچه شمال کجایی بابا؟ باران بهاری دیگه سر به سرم نمی ذاری؟ کلا ارادت خاصی به بچه های شمال دارم . برای شما هم آرزوی بهترین ها دارم انشالله سال توپی رو شروع کنید.
گل کاغذی چطوری؟ خوب خوبی؟ چه می کنید چند ساعت مانده به شروع سال؟ امید وارم سال خوبی رو آغاز کنید.
امید کلک اون آواتارت مشکوکه هاااااااااااا خوبی داداشی چه خبرا امید وارم سال 92 مزدوج بشی منم عروسیت دعوت کنی
زهره خانم و خانم مهاجر نمی دونم هنوز به سایت سر می زنید یا نه اما برای شما آرزوی سالی پر از خنده و شادی دارم.
مامان نادیا سلام ویژه بر شما امید وارم هرچه زود تر پسرتون رو ببیند و سال 92 یکی از بهترین سالها برای شما باشه و بهترین اتفاقات برا شما بیفته راستی من لباس ببرم خیاطی عایا؟
ترانه خانم خوبید؟ سلامتی؟ امیدوارم روز های خوب و شادی در 92 داشته باشید.
آجی من چطوری؟ خوبی؟ آجی چه خبرا؟ تعجب نکنید خوب شما هم می شناسید شب نیلوفری عزیز چطوری خواهرم خوبی؟ همسرت خوبه؟ کلا بچه های بهمن رو خیلی دوست دارم همسر شما هم که دیگه بچه بهمنه و ارادت خیلی خاصی دارم تازه هم رشته منم هست که دیگه نور علی نور امیدوارم سال خوب رو شروع کنید و براتون پر از خیر و برکت باشه.
رویای صداقت کجایی ؟ امیدوارم هرجا هستی در پناه خدا باشی.
فرشته مهربان دوست داشتنی و مهربان امیدوارم سال خوب و زیبایی داشته باشید پر از خنده و شادی.
یلدا خانم خوبید؟ ارادت داریمااااااا سال خوبی داشته باشد و در پناه خدا باشید.
و امیدوارم همهی دوستانم در این تالار سال خوب و قشنگی داشته باشن خانه هایشان پر از نور خدا پر از عشق پر از خنده.
اگر بی ادبی کردم و کسی رو رنجوندم به بزرگی خودتون حلالم کنید.
- - - Updated - - -
سلام بر تمام دوستان خوب و مهربانم
یکی از بهترین سال های عمرم سال 91 بود با همه سختیاش و همه زیبایهاش داره تموم می شه چند ساعت دیگه می خواه پایان این سال رو جشن بگیرم سالی که برا همیشه در ذهنم می مونه سالی که خانواده ما 5 نفره شد:heart:
تو این سال خیلی چیزا از دست دادم و خیلی چیزای با ارزش تری بدست آوردم
چه شب ها بود که تا صبح از غصه بیدار بودم اما همین سختی ها بود که خیلی چیزها بهم یاد داد
خیلی روز های خوبیم داشتم پر از خنده و شادی که خدارو شاکرم
خیلی اخلاق های بد داشتم که ترک کردم و خیلی اخلاق های خوب بدست آوردم و امیدوارم تو سال 92 همه اخلاقای بدم ازم دور بشه شما برام دعا کنید
هیچ دوستی نداشتم اما حالا فهمیدم خدا رو دارم و خیلی دوستان خوب پیدا کردم امیدی به زندگی نداشتم اما حالا بسیار امیدوارم و منتظر آغاز یک سال جدید هستم که روز هاش برام معما هست اما هر چه که هست خدارو شکر چون تک تک روز ها می تونه یه فرصت جدید برای پیشرفت و نزدیک شدن به خدا باشه پس بی صبرانه منتظرم.
امسال به اعضای خانوادم یه نفر دیگه هم اضافه شده و خیلی خوشحالم و خیلی دوستش دارم امیدوارم امسال براش پر از خیر و برکت باشه.
جا داره از مهربان ترین عضو سایت تشکر ویژه کنم و بگم فرشته مهربان تو بی نظیری امیدوارم زندگیت هر روزش بهاری باشه
و از مدیر سایت که بسیار انسان بزرگ و مهربانی هست تشکر کنم مدیر ممنونم خیلی چیزا بهم یاد دادی هرجا هستی در پناه خدا باشی
بچه ها سال 91 که نیمه گمشده ما رو پیدا نکردید خوب 92 برا همین داره میاد دیگه راستی خودم پیداش کردم:heart: شما بیاد دست ما رو بذارید تو دست هم:drunk::drunk:
بابابزرگ باز نیای بگی که ماشینم تو برف گیر کردا بهار تابستون برف نمی یاد من منتظرتم....:fat::fat:
برای تک تک بچه های همدردی سالی پر از خیر برکت و اتفاقات خوب رو آرزو می کنم.