دلم میخواد مشکلاتم حل بشه، دارم تلاش میکنم ولی هنوز نیاز به کمک دارم

لیلا جان
شوهر من بخاطر اینکه همیشه بهترین باشه، برای دوستاش هرکاری میکنه، برای اینکه وقتی یکی از دوستاش ازش یه رفتار بد ببینه ممکنه برای همیشه کنار بزارتش، تازه شاید بره پیش بقیه دوستاش و تعریف کنه که فلانی اینکارو کرد و تو ذهن بقیه دوستاش هم خراب بشه
ولی من ، هرکاری راجع بهم کرده، هر توهینی به من یا خانوادم کرده، من تو دلم نگه داشتم، پدر مادر من الآن شوهرمو میپرستن چون هیچی از مشکلات و توهینهایی که همسرم کرده نمیدونن

شوهرم این اطمینانو داره که اگه بدترین چیزا هم پیش بیاد من چیزی به کسی نمیگم و نیازی نیست نگران زیر سوال رفتنش باشه
متوجه شدی؟

http://www.hamdardi.net/images/www.h....com_2.net.jpg

دوستای خوبم

من دو راه دارم :

1- برم خونه بابام
2- همینجا بمونم و به این زندگی جدا ادامه بدم

به نظرتون کدوم بهتره؟

بله.

ولي اي كاش تو هم جوري باهاش رفتار مي كردي كه هميشه مثل دوستاش باهات رو در وايستي داشته باشه و حفظ آبرو كنه . منظورم اينه كاش كاري نمي كردي كه روش توي روت باز بشه.

شايد بايد به روت نمي آوردي كه فهميدي شخصيت ايشون اون چيزي نيست كه در دوران نامزدي نشون داده و مي گذاشتي براي تو هم مثل دوستاش هميشه فيلم بازي كنه.

ببخشيد اين حرف را مي زنم ولي گاهي اوقات به نفع ما خانوم هاست كه خودمون را به نفهمي بزنيم.

می دونی به نظر من تا کی می خوای دست رو دست بذاری اوضاع اروم شه یه روز خوب میشه همه چیز اروم میشه اما فرداش دوباره شروع میشه اینطوری همش باید بشینی صبر کنی
قهر بعضی وقتا خوب نیست بعضی وقتا خوبه
عزیزم اون سوالی که پرسیدم ازاینکه جوابش رو دادی ممنونم ببین شمیم جان همسرت احتمالا داره بخاطر اینکه بتونه زندگی رو فقط توی دست خودش نگه داره داره اینکارا رو میکنه ( زورگویی) تو داری میریزی توی خودت عزیزم درسته که گاهی مسئله رو عنوان میکنی و دعواتون میشه اما فقط در همین حده و چون اون ضعیف نیست و مرد احساسی نیست بی محلی تو باعث تغییر اون نمیشه اما چون میدونه بی محلی به تو کنه تو از این رو به اون رو میشی داغون میشی واسه همین این روش رو انتخاب کرده ، می دونم خیلی سخته خیلی سخته واقعا سخته به نظرم اونکه حرف زدن روش تاثیر نمی ذاره به نظرم باید بهش نشون بدی که هیچ وابستگی بهش نداری تو بدون اون هم میتونی زندگی خوبی داشته باشی اون موقع احتمال داره یه کاری کنه که تورو به خودش وابسته کنه که خیالش راحت شه تو مستقل نمی تونی باشی و برو نیستی . واسه اینکار شاید مثل اوایل که می خواست به دستت بیاره رفتار کنه بی توجهی بهش نکن اما خوشحال زندگی کن و مستقل یعنی هم وجود داره هم وجود نداره یه سیاست خاصیه مثلا شام به اندازه دونفر درست کن اما در هنگام شام خوردن بیشتر حواست به تلویزیون باشه و جوری خودت رو نشون بده که داری نهایت لذت رو از تماشای تلویزیون میبری و خیلی شادی . در مورد مخارج هم تو ازش پول نگیر بندازش توی مسیر خرج کردن مثلا خانواده ی اونو دعوت کن بهش بگو اینارو بخر مجبوره که بخره چون اگه نخره خانواده ی خودش گرسنه می مونن چون از حرفات متوجه شدم ادمیه که دوست داره ظاهر رو جلو دیگران یه چیز دیگه نشون بده اما سیاست تو اینجا اینه که توی لیست خریدش یه ذره از چیزایی که خودت هم لازم داری بخره مثل تخم مرغ یا ...
شمیم جان من این همه گفتم چون می دونم تا یه درصدی اثر داره و اینو بدون قهر کردن همیشه واسه مرحله اخره تلاشهاست وقتیکه دیگه هیچی هیچی هیچی درست بشو نباشه منظورم زمانیه که دیگه جز جدا زندگی کردن راهی نداشته باشی

لیلا جون
ربطی به رفتار من نداره
شوهر من عقیدش اینه که وقتی کسی کنارته باهاش راحت باش و زیاد براش سرمایه گذاری نکن
اینو هم تو هدیه خریدنش، هم تو بحث مالی هم عاطفی ، به زبونم آورده
به جای اینکه بعد ازدواجمون بیشتر احساس مسئولیت کنه، حس میکنه کاراشو کرده و حالا دیگه موقع برداشته
خودشو رها از هر مسئولیتی میدونه

http://www.hamdardi.net/images/www.h....com_2.net.jpg

فرانک جون
برای خرج خونه راهش انداختم، اگرنه اوایل برای خونه هم خرید میکردم
برای خرجهای شخصیم اذیتم میکنه

http://www.hamdardi.net/images/www.h....com_2.net.jpg

فرانک یعنی میگی این جدا زندگی کردنمون تو خونه خودمونو تموم کنم؟
یعنی حالا که دلخورم برم جلو انگار نه انگار؟ بعد تو رفتارم همه چی رو درست کنم
من دیگه حاضر نیستم غرورمو بشکنم
از این جدایی هم کاملا راضیم

فقط تو ادامش تو خونه خودمون یا رفتن خونه بابام موندم
واقعا خستم

http://www.hamdardi.net/images/www.h....com_2.net.jpg

راستی یه مسئله دیگه
من واقعا دستم خالیه
سیصد تومن تراول که تو عروسی بهمون داده بودنو چند روز پیش آورد گفت قبل اینکه باطل بشه بریم نقدش کنیم
یعنی بریم نقدش کنیم که نه، برم نقدش کنم
بعد که بهش گفتم پول میخوام یکی از صدتومنیها رو داد که من از ترس دزد نگرفتم که تو کیفم نباشه قرار شد بعدا بهم بده که اون بلوا رو به پا کرد

حالا سوالم اینه
من موقعی که میخواستم جارو کنم، زیر فرش پیداشون کردم و جابجا کردم، بخاطر اینکه تو جاروبرقی کشیده نشه
نمیدونم پیداشون کرده یا نه
اگه برنداشته بود
به اندازه همون صد تومن که میخواست بهم بده، یعنی قرض بده بردارم یا نه؟

من هنوزهم سر حرفم هستم
برو خونه مامان اینها
بابا بزار یک کم اعصابت آروم شه.. سلامتیت برگرده

حالا هرکی هر چی میخواهد به من بگه ... نظر من اینه شمیم باید چندروزی دور باشه

یکتا جون
منم دلم همینو میخواد
ولی صبحی اینقدر که تو فکر بودم یه خوابی دیدم
خواب دیدم مامانم بغض کرده
دلم نمیخواد آزارشون بدم
نمیدونم اگه برم و نیاد دنبالم چی میشه، البته واقعا برام مهم نیست که تا آخرشم برم
اما الآن دوست ندارم به خانوادم استرس وارد بشه
نمیخوام حریمها خراب بشه
اگرم برم میخوام جمعه شب برگردم بگم شوهرم دنبال کارای برگشت باباش از حج بوده منم از فرصت استفاده کردم دو روز خونه بابام موندم
نمیدونم
به خدا هنگم

نه نرو.

توي خونه خودت باش ولي همزمان روي خودت و اون كار كن.

آره اینم فکر خوبیه
برو تا جمعه شب... یک یادداشت هم واسه شوهرت بزار خیلی مختصر و مفید
مثلا اینطوری: من رفتم خونه مامانم اینها آخر هفته هم بر میگردم"
همین
به نظر من (البته فقط جهت جلوگیری از تنش بیشتر) اصلا نگو که مثلا به خاطر کارهای تو میرم... یا این خونه داره خفه ام میکنه ... یا تو فلانی و فلان کار کردی... هیچی نگو

البته اینم خوبه: "من حالم خوب نبود رفتم خونه مامانم اینها آخر هفته هم بر میگردم"

هوم؟؟ نظر خودت چیه؟

و در آخر دوباره قاطعانه و با حرص میگم : ای لعنت به این زندگی

http://www.hamdardi.net/images/www.h....com_2.net.jpg

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط ليلا موفق

توي خونه خودت باش ولي همزمان روي خودت و اون كار كن.

---

باید واسه این قضیه انرژی داشته باشه یا نه؟؟!!!

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط yekta_b

و در آخر دوباره قاطعانه و با حرص میگم : ای لعنت به این زندگی

---

يكتا جونم حالت خوبه عزيزم؟
نگرانت شدم.

لیلا جون
یکتا جون
تکلیف منو مشخص کنین
من بالاخره برم یا بمونم ؟ :311:

میگم برین تو یه تاپیک دیگه سنگاتونو وا بکنین
بعد بیاین منو راهنمایی کنین
اینجا داره پستها میره بالا
به خدا الان مدیریت محترم سایت میاد دوباره تاپیک منو میبنده
آخرشم نفهمیدم چکار کنم
:310:

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط ليلا موفق

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط yekta_b

و در آخر دوباره قاطعانه و با حرص میگم : ای لعنت به این زندگی

---

يكتا جونم حالت خوبه عزيزم؟
نگرانت شدم.

---

:311:
آره عزیزم
از دست شوهر شمیم و رئیس خودم تو اداره اعصابم قاطیه

خانوادش چه گناهي كردند؟ به نظرم نبايد اونا را درگير كنه.

من هر وقت با همسرم حرفم مي شه. به شوخي يا جدي بهش مي گم برو خونه بابات. اتفاقا يكبار هم رفته خونه باباش و من تو خونه خودمون موندم بعد از دو هفته هم دست از پا درازتر با چمدونش برگشت و قدر من را هم بيشتر دونسته.

نمي دونم اين چه رسم مسخره اي است كه ما تو كشورمون داريم كه دخترا قهر مي كنند و مي رند خونه باباشون.

بيايد سنت شكني كنيم و اين رسم مسخره كه خودمون ساختيم را خودمون هم از بين ببريمش.

شميم جان سر خونه و زندگيت بمون و هركاري مي خواي بكني تو خونه خودت بكن.

http://www.hamdardi.net/images/www.h....com_2.net.jpg

تو اون دوهفته هم كه قهر رفته بود خونه باباش 11 بار اومد سر زد ولي روش نمي شد بياد توي خونه.

من واسه خاطر سلامتیش میگم
اونجا مامانش بهش میرسه ...

شمیم اینو در گوشت میگم( برو خونه مامان اینها استراخت کن)

حالا بازهم هرچی نظر بقیه است
لیلا جون از من بیشتر واردن ... حرفش هم غلط نیست
چی بگم خواهر

مرسی یکتا جون
مرسی لیلا جون

اگه واسه روحیه خودت می خوای بری کاری به ادب کردن نداری برو تا آخر هفته
ولی اینجور که من میبینم تو می ترسی زیاد بمونی خونه بابا اینا - در ضمن خودتی که نمی دونی می خوای بری یا نه از یه طرف مامان اینا نمی خوای حرص بخورن از یه طرف می خوای اروم شی ؟؟؟ اینم یه بار اینطوری گذاشتی رفته جمعه به بعد رو می خوای چیکار کنی
به نظر من اگه بری و ببینی بهت توجه نمی کنی روحت بیشتر ازار میبینه
و تو هنوز نمی دونی ازش متنفری یا می خوای زندگیت رو درست کنی اگه انقدر متنفری که نمی خوای ببینیش واسه چی دو روزه می خوای برگردی خونه اگه می خوای زندگیتو درست کنی واسه چی می خوای دو روز از فرصتت رو از دست بدی ! اگه می خوای خودت یکم اروم بشی برو اما زود برگرد که هم از پرس و جو های خانواده ات ازار نبینی هم اگه قراره همسرت بهت بی محلی کنه روحت بدتر داغون تر نشه

خب فرانک جون
تو میگی من چکار کنم؟

با فرانك موافقم.

مطمئن باش با رفتن خونه مادرت آرامش ات بيشتر كه نمي شه هيچ كمترم مي شه.

پس بگین چکار کنم؟

الان تو خونه همدیگه رو نمیبینیم و من نمیخوامم ببینیم، جدا میخوابیم و هیچ کاری به هم نداریم

راجع به پولی که گفتم اگه برنداشته باشه چکار کنم؟ ازش بردارم و به کارم برسم یا نه؟

مي توني به يك بهانه اي از برادر يا مادرت يك كوچولو پول قرض بگيري؟

میتونم ولی نمیخوام
به نظرم اوضاع خرابتر میشه
عادت نمیکنه به اینکار؟
یا بدش نیاد بعدا بگه آبرومو بردی با اینکارت؟
یا از این به بعد بگه برو از خانوادت قرض کن؟

شمیم جونم

حق با لیلا و فرانکه ... یک کم تصویر سازی کردم که وقتی برگردی اوضاع بدتر اگه شد چی میشه؟؟ دیدم خیلی واسه روحیت بد میشه :303:

در مورد پول هم فعلا از کسی قرض کن ولی دوباره تنش ایجاد نشه به خاطر این چرک کف دست که شده بلای جون ما

نه براي اينكه غرورت پايمال نشه (به خاطر 100 تومن پول) مي گم از اون پول برندار.

بعدا هم اگه پرسيد بگو از همكارم يا دوستم قرض گرفتم و بعد كه حقوق گرفتم بهش پس مي دم.

باشه قرض میکنم

سلام عزیزم.این مدت داشتم پستهای سریعیو که مدام برات میومد میخوندم.(الانم شک دارم این بین که دارم پست میفرستم چند تا دیگه پیست برات میادو چه جوابایی میدی!)
به عنوان کسی که تجربه بارها قهر کردن و به قول بچه ها خونه ی مامانم اینا رفتن رو داره بهت میگم:هدفت از این رفتن چیه؟
میخای قدرتو بدونه؟
میخای یه نفس راحت بکشی؟
میخای بیاد دنبالت؟
میخای فکرت باز بشه؟
میخای سلامتیتو به دست بیاری؟
کدومشونه؟

در مورد پول اگر واقعا هیچ پس اندازی نداری اون 100 تومنو بردار ولی بهش اطلاع بده.موافق نیستم که از کسی قرض کنی چون همسرت عادت میکنه.

ببین اگه اون پول رو یواشکی برداری اون بالاخره میفهمه و بدتر فکر میکنه داری لج بازی و میکنی و بیشتر می خواد حالتو بگیره
به نظر من بردار اما بهش زنگ بزن بگو ممنونم که 100 تومن واسم گذاشتی ( چون بهشم گفته بودی لازم داری اینو بگو ها) بگو ممنونم که 100 تومن رو گذاشتی یه جورایی چون بهش احترام گذاشتی توی عمل انجام شده قرار میگیره اگه شعورش خیلی پایین از اونی که گفتی باشه فوقش میگه نه حق نداری خرجش کنی و اون مال تو نیست.
تو هم با خونسردی بگو ااااا مال من نبود باشه ، الان چون بهم دسترسی نداری که بهم پولو بدی می خوای من بیام دم مغازه بگیرم یا اینکه می خوای همینو خرج کنم بعد تو بذار سر جاش
شمیم بهت قول میدم بخاطر احترامی که میذاری توی عمل انجام شده قرارش میدی و نمیتونه حرف زیادی بزنه باید ببینیم چی میگه اگه موفق شدی که عالیه اگه نه باید بدونیم شعورش رو بسنجیم و راه های مناسب تری بدیم
به ایم می گن سیاست
اگه بخوای یواشکی برداری یعنی ازش می ترسی و اون بیشتر از این ترست سو استفاده میکنه واسه راحت طلبی خودش

شميم الان كه با هاش قهري به خاطر 100 تومن غرور خودت را خرد نكن.

یک زن امیدوار عزیز
من هدفم اینه که برم یه جایی که از این استرسها دور باشم و فکرم باز بشه و سلامتیمو به دست بیارم
و خب
اینکه نبینمش هم خیلی خوشحالم میکنه
مثل هر زن دیگه ای دوست دارم بیاد دنبالم ولی میدونم نمیاد و براش مهم نیست

http://www.hamdardi.net/images/www.h....com_2.net.jpg

فرانک جون
یواشکی نه، اون این پولو میخواست بده و من بخاطر اینکه دوبار کیفمو زدن از ترسم پول زیاد تو کیفم نمیزارم
و بخاطر این ازش خواستم بعدا بهم بده

اصلا دلم نمیخواد باهاش حرف بزنم و اگرم قرار باشه اطلاع بدم ترجیح میدم یه یادداشت بزارم که صد تومنی که قرار بود بهم بدی رو برداشتم

لیلا جون نمیدونم
به خدا دیگه هیچی نمیدونم

اگه الان قهری و نمی خوای اشتی کنی این سیاست به درد زمانی می خوره که حداقل حرفو باهم بزنید اما جواب میده
راستی زیاد به آشتی کردن فکر نکن که کی بره جلو من برم اون بیاد بذار هرچی می خواد بشه بالاخره اینطوری که نمی مونه
من هنوز روی حرفم در مورد نرفتنت به خونه مامانت هستم.

به شدت احساس بدبختی میکنم
قلبم تیر میکشه
خیلی سخته آدم تو خونه خودش غریب باشه
سردرگم باشه
نه تنها به آرزوهام نرسیدم بلکه زندگیمم از دست رفته میبینم

اگر این توانو در خودت میبینی که بری و بتونی از استرس دور بشی و فکرت باز بشه و اگر نیومد دنبالت ناراحت نشی و رفتارت بد نشه پس چرا نمیری؟
من موافق موندنم در صورتی که بتونی تنشها رو کنترل کنی اما تا الان نشده پس شاید بهتر باشه یه فرصت یه ذهن و جسمت بدی

اگه تو غرور داری مردا 100000 برابر بیشتر از زن ها غرور دارن مطمئن باش سر اینجور مسائل که فکر میکنن یعنی باورشون بر اینه که تو مقصری نمیان جلو چون معتقدن زن پررو میشه
البته باید خودت یه نگاهی به قهر های گذشته ات بکنی ببینی حرف من درسته یا نه
در مورد پول هم واسه چییییییییییییییییییییی قرض بگیری آخهههههههه
:97:
مگه اون شوهرت نباید یه روزی بالاخره بفهمه که نمی تونه از زیر مسئولیتی که بهش دادن در بره باید بفهمه پس قدم اولت رو کی می خوای برداری
اگه نمی خوای حرف بزنی با یادداشت موافقم ( 100 تومنی که قرار بود بهم بدی رو برداشتم )
اما سعی کن روزی که اشتی کردین به امید خدا ، از اون سیاستی که بهت گفتم استفاده کن باور کن جواب می ده

واقعا گیجم نمیدونم چی درسته و تحمل چی رو دارم

عزیزم این طبیعیه که گیج باشی
اما شاید این مطلب یه کم کمکت کنه :
تو متنفر نیستی داری ازش سرد شدی خسته ات کرده و تحملت داره لبریز میشه
اگه متنفر بودی به فکر جدایی بودی گلم نه قهر
تو دلت می خواد یه جورایی همسرت رو درستش کنی تا اینکه جدا بشی پس هدفت معلومه ( اگه اشتباهه بگو)
یکی از دوستان توی اینجا نوشته بود همسرش بدون اجازه اون از حسابش پول برداشت میکنه پس تو که یه قدر از اون جلو تری چون حداقل اینکارو نمیکنه
می دونم انقدر تلاش کردی امیدت رو از دست دادی ، اما اگه اگه اون هدفی که گفتم رو داشته باشی باید هر کاری کنی منظور از هرکاری فداکاری وشکستن غرور نیست منظورم با فکر و با سیاست جلو بری
می دونم خسته ای می دونم نا امیدم هستی اما واسه بار اخر حداقل تلاشت رئ درست بکن نه با افکار خودت (برو مشـــــــــــــــاور) طبق حرفاش پیش برو
اگه نشد اون موقع مطمئنا بیشتر از الانت ازش بریدی پس واسه تصمیم های جدی تر پات نمی لرزه
دست رو دست نذار- قهر فایده ای نداره - تو باید درستش کنی مردا نیاز به تربیت دارن از خدا کمک بخواه گلم
شاید این حرفا تکراری باشه اما بخاطر این تکراری به نظزت میاد چون هدفت درست کردنه
اگه غیر از اینه بگو تا یه تصمیم بهتر گرفته بشه

شمیم برو مشاور... کمک می کنه افکارت روشن بشه... اینجا تو همدردی بویژه در تاپیک تو تشتت آرا زیاد هست و تو هم سردرگم میشی...

منم با سابينا موافقم.

بگذار ابر سرنوشت هرچه می خواهد ببارد ما چترمان خداست

مشاوری که چند بار رفتم پیشش امروز فرصت نداره
برای یکشنبه اگه بخوام میتونم برم

یه جا دیگه هم زنگ زدم ، جواب نمیدن

شاید زنگ بزنم 148

http://www.hamdardi.net/images/www.h....com_2.net.jpg

دوستای خوبم از همتون ممنون که سعی کردین تنهام نزارین و بهترین راهی که به ذهنتون میرسیدو بهم پیشنهاد دادین

یه سوال داشتم ببخشید این مربوط به خودمه

می خواستم بگم من حق عضویتم رو پرداخت کردم دیروز اما هنوز عضو عادی هستم
پس کی امکانات دیگه ام فعال میشه؟

ببخشید چون دیدم تو عضو همراه هستی گفتم شاید بدونی فرم رو هم پر کردم

شمیم عزیزم اولا بهش sms بده بهش بگو پول لازم داری و برات تو خونه پول بذاره
دوما حتما برو مشاوره و اگر از مشاور قبلیت جوابی نگرفتی مشاورتو عوض کن
بعد درست و با توجه به حرفای مشاور تصمیم بگیر

با بودن توي اين سايت و كمك كردن به ديگران و خودت كم كم رتبه مي گيري و از حالت عضو عادي بودن در مي ياي.