-
RE: حال و احوال یاران همدردی (3)
سلام دوستان خوبم
من بازم اومدم و خوشحالم از اینکه دوباره توفیق بودن در کنار دوستانو دارم
راستش نمی دونم برای کسی مهم بود که من هستم یا نه؟ ولی برای من ارزو شده بود دوباره اومدن. توی این مدت که تصادف کرده بودم و درگیر بودم خیلی دوست داشتم که بتونم بیام تالار و به همه دوستان سلام می کنم و امیدوارم خوش باشند
-
RE: حال و احوال یاران همدردی (3)
سلام دوستان نازنین همدردی.
بچه ها من که انقدر دوستتون دارم، من که انقدر دعاتون میکنم، من که انقدر بچه خوبیم، حقم نیست یه دعای ویژه واسم بکنید؟ البته الان که خوب فکر میکنم میبینم چندان هم حقم نیست، اما خب بزرگواری شما کم نشه، دوست داشتین، این لطف رو در حق ما بکنید.
در تلاطم حوادث زندگی بیکس و تنها مانده ام. امیدی هم نیست جز آنکه از خزانه ی غیبم دوا کنند. شاید پیش خودتون فکر کنید که این چقدر سرخوشه. ولی باور کنید خنده ی تلخ من از گریه غم انگیز تر است، کارم از گریه گذشت، به این میخندم.
حالا اگه دلتون برام سوخت واسم دعا کنید، مگر از این اوضاع خفن، بودم (تلفظ: bovadam) راه رهایی.
-
RE: حال و احوال یاران همدردی (3)
سلام به همه دوستان خوبم
یه چیزی می گم نخندیدا ...:162: بچه ها من امشب blue sky رو توخوابم دیدم! با اون چهره
خیالی که از هرکدومتون تو ذهنم هست،یه کم نگرانش شدم،فکر کنم دیگه باید نی نی
کوچولوی همدردی دنیا اومده باشه،برای سلامتی خودش وبچه اش دعا کنید.:203:
-
RE: حال و احوال یاران همدردی (3)
سلام دوستان عزیزم
خیلی وقته دلم در تالاپ تولوپه که بیام اینجا و باهاتون حال و احوال کنم
وقتی می بینم اینجا اینطوری همه هوای هم رو دارن ، و هنوز انسانیت زنده است ، از صمیم قلب خوشحال می شوم ، امیدوارم همیشه دلهای همه ما دوستان اسما مجازی و رسما حقیقی ، همیشه به یاد هم باشه ، حتی وقتی ناگزیر می شویم گاهی اینجا نباشیم
این روزها همه محتاج دعا هستند ، من هم مثل همیشه التماس دعا دارم ، همیشه التماس دعا دارم ، مگر می شه روزی بگذره و انسان احتیاجی به دعای خیر نداشته باشه؟ اگر یک لحظه ، فقط یک لحظه خدا از ما رو برگردونه ، چطوری می شه با آرامش زندگی کرد؟ خدا آرام همه دلهای بی قرار هست ،برایم دعا کنید تا خدا هیچ وقت عشق خودش را از من نگیرد.:43:
خدایا عاشقتم و با همه وجودم به این عشق افتخار می کنم:310:
-
RE: حال و احوال یاران همدردی (3)
سلام به همه دوستای گلم
همه تون رو دوست دارم و واسه تون دعا می کنم.خوشحالم که می تونم از مطالب خوب این سایت و راهنمایی های ارزشمند شماها استفاده کنم.:43:
-
RE: حال و احوال یاران همدردی (3)
دو کلمه حرف دل آنی با گل مریمش
بنا به دلائلی دلم خواست که این حرفها را به تو بگویم که چون جایش را نیافتم اینجا می نویسم ( آخه اگر آنجایی که دلم خواست می نوشتم مدیران گوشم را می کشیدند ! :311:)
...........گلم ( اسم واقعی خود خود خود خودت ) :46::43:
عزیزکم - نازنینم - دخترم - مهربونم - قشنگم .
تو تنها نیستی - رها نیستی.
تو دوست داشتنی هستی .
تو عزیزی .
تو یکی از شگفتی های آفرینش هستی .
تو یکی از بنده های خوب خدا هستی.
و من تا بی نهایت دوستت دارم.
دوستت دارم یک عالمه .
دوستت دارم یک عالمه .
بدو بیا بغل آنی جیگرم .
-
RE: حال و احوال یاران همدردی (3)
انی عزیز ممنونم از این همه نوازش مثبتت:46::43: ، الان دیگه تو آسمونا هستم :310::227:قربانت ورِم من:46:( اگر سال پیش اینا رو می گفتی کلی شرمنده می شدم، ولی خب یاد گرفته ام که نوازش رو نباید فیلتر کرد:310:)
حرف دل من هم اینه که خیلی گلی ، انقدر عزیزی که الان لپ تاپ رو فقط واسه این روشن کردم که اینا رو بهت بگم:46::43:
در مورد تاپیکم ، نیازه که اونجا توضیحات کامل در جهت اون اتفاق رو بگم یا اونا رو فقط باید واسه خودم بنویسم؟
اگر نیازه توضیح بدم
-
RE: حال و احوال یاران همدردی (3)
منم می خوام !!:302:
یکی به من بگه : گلم تو هم یکی دیگه از شگفتی های جهان افرینش هستی !!!!:)
من اصلا حسود نیستم . . .
-
RE: حال و احوال یاران همدردی (3)
اگر دوست داری در موردش حرف بزنی حرف بزن . به هر حال به اشتراک گذاری خاطراتت بهت کمک می کنه .
تو با این مسئله اخیر وارد پیش نویس احساسی و خانوادگی خودت شدی و احساس خطر می کنی و ترس از دست دادن برات بالا آمده . برو آنجا بنویس . ادامه می دهیم .
-
RE: حال و احوال یاران همدردی (3)
خارپشت عزیز برادرم تو هم گلی:43::104:
همه خانواده همدردی گل هستند
ان شالله بزودی اگر به صلاحت باشد به عشقت می رسی و انقدر از این حرفا بهت بزنه که هر روز میای صفحه خاطرات عاشقانه رو پر می کنی:163::72:
-
RE: حال و احوال یاران همدردی (3)
قربون اون دل گل پسرررررررررررررم بررررررررررررم من
تو حسود که نیستی هیچ بلکه جای خودت را در دل من داری
و اما نیاز همه ی انسان هاست که نوازش بخواهند و بگیرند و چه خوب که این نیازشان را با صدای بلند و مستقیم اعلام کنند و چه خوب که نوازش دهنده را فیلتر نکنیم و در مقابل نوازش مثبت گارد نگیریم .
و این توانایی تو در درخواست مستقیم نوازش مثبت به واقع فوق العاده است . بهت تبریک می گم که چنین شهامتی داری .
اگر دیگران را فیلتر نکنیم کف خیابان هم می بینیم که نوازش ریخته و می توانیم از برکت هستی و کائنات بانک نوازشی خود را پر کنیم .
پسرم - مهربونم- خوش تیپ - توانا
تو هم یکی دیگه از شگفتی های جهان افرینش هستی
تو هم دوست داشتنی هستی
تو هم عزیزی
دوستت دارم یک عالمه دوست جوانم :72:
گل مریم !!!!!!!!!!!!!!!
حالا زد و بچه چند سالی زن گرفتنش طول کشید یعنی چند سال بی نوازش زندگی کنه ؟!!!!
خارپشت جان هر وقت نوازش کلامی خواستی بگو خودم تائید و نوازشت می کنم .................
دهنده که باشیم جریان عشق هستی را به چرخش در می آوریم و از برکت آن خودمان هم به یک نان و نوایی می رسیم .
جهان بی منت می دهد و می بخشد ...................ما هم این قابلیت را می توانیم داشته باشیم .
-
RE: حال و احوال یاران همدردی (3)
نه آنی جان تا اون موقع از دوستای همدردی حسابی نوازش خواهد گرفت :D، اینجا هم که همه عاشق نوازش دادن
هستند بس که گلند:72::46:
-
RE: حال و احوال یاران همدردی (3)
در این شب تاریک برای سرافراز دعا کنید... خداوند در دلهای تک تک شما عزیزان جا داره... برای اندوهی که به من هجوم آورده، برای سرنوشتی که به خاطر خواست پروردگارم در مقابلش سر تعظیم فرود آوردم و بخاطر عزیزی که ازش گذشتم برای من دعا کنید صبور باشم. نه صبر با درد بلکه صبری با رضایت و خرسندی...
از دلهای همه شما متشکرم:72:
-
RE: حال و احوال یاران همدردی (3)
سرافراز جونم اگر لایق باشم حتما چرا که نه؟ دعای مخصوص امشبم مال تو:46:
تو هم بیا تو بغل خودم:43::72: ، نبینم غمت رو عزیزم
-
RE: حال و احوال یاران همدردی (3)
سر افراز جان چی شده نازنینم
اگر دوست داشتی حرف بزنی خوشحال می شوم صدای دلت را بشنوم .
عشق عشق می آفريند
عشق زندگی می بخشد
زندگی رنج به همراه دارد
رنج دلشوره می آورد
دلشوره جرأت می بخشد
جرأت اعتماد به همراه دارد
اعتماد اميد می بخشد
اميد زندگی می آفريند
زندگی عشق می آفريند
تقدیم به تو نازنینم و همه بچه های گل تالار که همه ی شما را صمیمانه دوست دارم
**عسل**, 1majid, 861010100, AllestyUntone, Andiaaaa, Denthulacealcuck, Eliham, Farbek-W14, LEGENDS, MHJN13, Matin_Alone, SABA198526, VasiliyPetrovsky, afsooon, ahmadi 00, alid, alone boy, ani, armin-90, as56, asdivorceh, b-Ordibehesht, bahar.ghamgin, blue sky, capitaniiii, ch_1383615, del, deljoo_deltang, dokhtare khaste, dokhtaretanha, eghlima, fae, faezeh1, farnaz1, farnaz_a, freedomloving74, gole maryam, haaj.amir, habibeh.bijad, hadi85, hadieh, hamed65, hamid_diablo, hrahimi, javad150, kamran2007, kamranj, keyvan, kking, liliyoom, lord.hamed, lucky19, mahgol2, mahi91, mamosh, mansour4737, maryamj, maryamp, masoudoo, mehd, mehrabooni, mel!ka, mina salari, mohammad matin, mohsen201061, mohsenn, myheart, nadia65, naomidhastam, nazgol-1do0ne, negaar, noter, pardis81, parnaz, parvane123, pk1365, raha, reza zafran, reza_ss, robi, rojan, rozza, saba3, saboktakin, saboora, saddays, sahar_1987, sahra100, saint mary, sanjab, sargol26, sarshar, sci, setareh soheil, shamim_bahari2, shiva64, shyhan, siam, siamak60, sisili, srr72, taranee, tasnime_elahi, teddy, tesoke, turnaround_mcs, vahid_pioneer, yasmin44, yekta_b, zahra52, zari 66, آتش خاموش, آتنــــــا25, آسایش, آشنا, آفتاب همدرد, آهانا, آویژه, ابر بهاری, اتنا, المیرا خانوم, اميني, ای کاش, ایوب, برنابا, بهار66, بی دل, بی نهایت, تنهاي نا اميد, تک دختر, جاذبه, جام طلا, جان سخت, حنان, خارپشت, داملا, دانوب, دختر مهربون, رایحه عشق, رهايي, زهراخاتون, سابینا, سارا بانو, ساقی, ستاره23, سرافراز, سیامند, شمیم الزهرا, عالی, عسل من, فائقه ایوبی, فرانک68, فرشته سفيد, فرهنگ 27, قاسمي, ليلا موفق, لیلای تنها, ماه پیشونی, محمد 171, محمدابراهیمی, مدیرهمدردی, مردان نامی, مریم بهره ور, ملاحت, ملینا جون, مهاجر بینشان, مهساعاطفي, نازنین 1, نورالدین حق پناه, هاله نو, هلینا, هما11, همسفر65, پارميدا, پاییزان2, چرخ و فلک, کنجکاو, گفتگوی بیتا, گلنوش67, یک زن امیدوار
-
RE: حال و احوال یاران همدردی (3)
ممنونم گل مریم گلم! اینجا تنها جایی هست که مطمئنم دستها خالصانه برای دعا بلند می شن...
آنی عزیزم! گفتنش طولانیه و از حوصله اینجا خارجه... باید صبر کنم و به خواست خداوند راضی باشم...از خدا بخواهید به من قدرت بده و درهای جدید بروی من باز کنه. برای عزیز من هم دعا کنید به بهترین خیر و صلاحش و به آرامش درونی و پایدار برسه...دست همه شمارو از دور می بوسم...
-
RE: حال و احوال یاران همدردی (3)
نقل قول:
نیاز همه ی انسان هاست که نوازش بخواهند و بگیرند و چه خوب که این نیازشان را با صدای بلند و مستقیم اعلام کنند
من هیچ وقت جرأت نکردم از کسی این درخواست رو داشته باشم:302:
سرافراز عزیز، منم در حد خودم برات دعا میکنم خدا دلت رو آروم کنه و همیشه پیشت باشه:46:
-
RE: حال و احوال یاران همدردی (3)
از تو هم ممنونم دختر مهربون عزیزم... فقط به امید دعای شما هستم وگرنه خودم...؟!
:323:
-
RE: حال و احوال یاران همدردی (3)
بچه ها یه دعای خالص هم بکنیم کسایی رو که نیاز به دعا دارند ولی چون شارژ ندارن ، دسترسی ندارن که اینجا ازمون بخوان تا براشون دعا کنیم:323:
امیدوارم در این دهه محرم همه ماها به حاجات دلمون (اگر به صلاحمون باشه) با لطف و عنایت خدا برسیم:323:
-
RE: حال و احوال یاران همدردی (3)
بچه ها حالا که حرف دعا شد تو رو خدا منم فراموش نکنید....گرهی تو کارم افتاده که مگر با دعای شما دوستان باز بشه...:323:
-
RE: حال و احوال یاران همدردی (3)
نقل قول:
نوشته اصلی توسط ani
گل مریم !!!!!!!!!!!!!!!
حالا زد و بچه چند سالی زن گرفتنش طول کشید یعنی چند سال بی نوازش زندگی کنه ؟!!!!
خارپشت جان هر وقت نوازش کلامی خواستی بگو خودم تائید و نوازشت می کنم .................
دهنده که باشیم جریان عشق هستی را به چرخش در می آوریم و از برکت آن خودمان هم به یک نان و نوایی می رسیم .
جهان بی منت می دهد و می بخشد ...................ما هم این قابلیت را می توانیم داشته باشیم . [/color]
:104:
تشنه ام
تشنه ترازکویر
ببارباران
به وسعت بخشندگي ات
من هنوز
تشنه ام
باران ببار ...
:311:
ممنون انی جان ، گل مریم عزیز و همه دوستان تا چند روز شارژ شدم:)
امیدوارم همیشه مثل بارون باشین :72:
-
RE: حال و احوال یاران همدردی (3)
امشب که دلهایمان آسمانی است و به هم تا این اندازه نزدیک هستیم
دلهایمان را به هم گره می زنیم و در حمایت هم قرار می گیریم و دستهایمان را به سمت منبع عشق و هستی دراز می کنیم باشد که از برکت خود دستهایمان را پرگرداند و از فراوانی و برکت و عشق و امید و .........سرشارمان گرداند .
و در همین لحظه برای
**عسل**, 1majid, 861010100, AllestyUntone, Andiaaaa, Denthulacealcuck, Eliham, Farbek-W14, LEGENDS, MHJN13, Matin_Alone, SABA198526, VasiliyPetrovsky, afsooon, ahmadi 00, alid, ani, armin-90, as56, asdivorceh, b-Ordibehesht, bahar.ghamgin, blue sky, capitaniiii, ch_1383615, del, deljoo_deltang, dokhtare khaste, dokhtaretanha, eghlima, fae, faezeh1, farnaz1, farnaz_a, freedomloving74, gole maryam, haaj.amir, habibeh.bijad, hadi85, hadieh, hamed65, hamid_diablo, hrahimi, javad150, kamran2007, kamranj, keyvan, kking, liliyoom, lord.hamed, lucky19, mahgol2, mahi91, mamosh, mansour4737, maryamj, maryamp, masoudoo, mehd, mehrabooni, mel!ka, mina salari, mohammad matin, mohsen201061, mohsenn, myheart, nadia65, naomidhastam, nazgol-1do0ne, negaar, noter, pardis81, parnaz, parvane123, pk1365, raha, reza zafran, reza_ss, robi, rojan, rozza, saba3, saboktakin, saboora, saddays, sahar_1987, sahra100, saint mary, sanjab, sargol26, sarshar, sci, setareh soheil, shamim_bahari2, shiva64, shyhan, siam, siamak60, sisili, srr72, taranee, tasnime_elahi, teddy, tesoke, turnaround_mcs, vahid_pioneer, yasmin44, yekta_b, zahra52, zari 66, آتش خاموش, آتنــــــا25, آسایش, آشنا, آفتاب همدرد, آهانا, آویژه, ابر بهاری, اتنا, المیرا خانوم, اميني, ای کاش, ایوب, برنابا, بهار66, بی دل, بی نهایت, تنهاي نا اميد, تک دختر, جاذبه, جام طلا, جان سخت, حنان, خارپشت, داملا, دانوب, دختر مهربون, رایحه عشق, رهايي, زهراخاتون, سابینا, سارا بانو, ساقی, ستاره23, سرافراز, سیامند, شمیم الزهرا, عالی, عسل من, فائقه ایوبی, فرانک68, فرشته سفيد, فرهنگ 27, قاسمي, ليلا موفق, لیلای تنها, ماه پیشونی, محمدابراهیمی, مدیرهمدردی, مردان نامی, مریم بهره ور, ملاحت, ملینا جون, مهاجر بینشان, مهساعاطفي, نازنین 1, نورالدین حق پناه, هاله نو, هلینا, هما11, همسفر65, پارميدا, پاییزان2, چرخ و فلک, کنجکاو, گفتگوی بیتا, گل آفتابگردون, گلنوش67, یک زن امیدوار
هر آنچه که می خواهد بشود .:323:
-
RE: حال و احوال یاران همدردی (3)
از همه تون مخصوصا آنی عزیز به خاطر این همه انرژی که دادند و زنجیره عشق را ایجاد کردند تشکر می کنم ،امیدوارم این زنجیره عشق همیشه محکم و ناگسستنی باشد
امشب کابوس ها جای خود را به رویاهای شیرین خواهند دادند و من از اینهمه عشق فقط اشک شوق می توانم بریزم
دلهایتان نورانی و شبتان مهتابی
دوستتان دارم
شب دوستان خوش
-
RE: حال و احوال یاران همدردی (3)
سالها دل طلب جام جم از ما میکرد
وآنچه خود داشت ز بیگانه تمنا میکرد
دیشب اینجا بارون میبارید. هنوزم میباره. نمیتونم حسمو نسبت به بارون بگم. فقط می دونم که یکی دو ساعت وقتی همه خودشونو تو خونه ها و ماشین ها و مغازه ها حبس کرده بودن، با دست های خشک و بی حس زیر بارون قدم میزدم. گه گاهی فردی کلاشو میکشید رو سرش، از ماشین پیاده میشد و با عجله خودش رو از آلوده شدن به باران!!!! حفظ میکرد.
و من! تنها حسم این بود که کاش این باران، تمام آنچه را که ازش شرم دارم، با خودش میشست و می برد....
شعار نیست. محرم گریان! آنچیزی بود که در چشمان شب سیاه پوش دیدم. شبی که از ریا رنگ باخته بود. درست مثل شکوه کربلا با فقط 72 یار.
نمی دونم چرا این حرفارو میزنم اما کاش جاهل تر بودم تا از جهل علم رها می شدم. شاید اون موقع برای لمس حضور خدا، متوسل به عرفیات!!!! نمی شدم. اونوقت برای عاشقی رسم و رسوم نداشتم. برای آرام شدنم به هزار در بسته نمی زدم. گدایی محبت و آرامش رو از اینو اون نمی کردم. و ریا و ریا و ریا..... همه نابود میشد. آنگاه بدون رسم و رسومی، به او میرسیدم و غرق محبتش آرام میشدم.
یادمان باشد اگر باران گرفت، زیر احساسات باران تر شویم.
-
RE: حال و احوال یاران همدردی (3)
سلام!
خوبيد!نميدونم اينجا معجزه شده من خبر ندارم:300:من مي تونم پست بدم بدون اينكه اكانت داشته باشم:163:
خيل يعجيبه!ولي خوشحالم خيلي دلم براي نوشتن اينجا تنگ شده بود:310:
همه تون كه روبه راهيد ان شا الله !از دوستاي قديمي چه خبر/!:325:راستي شادي (شاد) سلام رسوند به همگيتون!:72:
برم ببينم اينجا چه خبره:303:
تواين شباي عزيز التماس دعا!:323:
-
RE: حال و احوال یاران همدردی (3)
سلام به همه دوستان گلم... به یاری دعاهای پرخیر شما، حالم بهتر از اونچه که تصور می کردم هست و احساس کردم بالاتر از ظرفیت خودم در این قضیه ظاهر شدم و گرچه همه چی کاملا به حالت عادی برنگشته اما امید دارم هر روز بهتر از دیروز باشه... باز هم من رو در دعاهای خیر خودتون بگنجید. خداوند گره از کار همه ما باز کنه...
:323:
-
RE: حال و احوال یاران همدردی (3)
سلام.
بچه ها کسی از لرد حامد خبر نداره؟
خیلی وقته یا نیست یا انقدر کم پیداست که بازم انگار نیست!
یکی خداحافظی میکنه ولی نمیره، (اسم نمیبرم:311: حالا بنده خدا کامران هم چند روزه نیست مثل اینکه واقعاً خداحافظیش واقعی بود!)
یکی بدون خداحافظی میره،
جای خیلی های دیگه هم خالیه.
اگه بخوام اسم ببرم زیادن.
ولی جاشون خالیه.
من که دلم واسه تک تک بچه های تالار تنگ میشه:302:
-
RE: حال و احوال یاران همدردی (3)
سلام دوست خوبم ، سركار خانم سرافراز
داستان اين تاپيك چيه؟؟؟
http://www.hamdardi.net/thread-19409.html
نكنه خداي نكرده مشكلات بر شما غلبه پيدا كرده اند؟ شما به خيلي ها كمك كرديد...
اما دوستان فكر مي كنم سرافراز از نظر روحي وضعيت خوبي نداشته باشه...
اينطوره خانم؟
من دعا مي كنم و اميدوارم هر چه زود تر اوضاع خوب بشه..
-
RE: حال و احوال یاران همدردی (3)
این روزها روزهای عزیزی هست وشب اجابت دعا...
این سه شب رو تصمیم دارم به مناجات بشینم واگه قسمت باشه فرداشب رو احیا باشم.
حس می کنم سرافراز،دخترمهربون،فرهنگ، بلواسکای ،فرشته مهربان وشب بارونی(وهمه اعضای گل)خیلی نیازمند این دعاباشند.
ازهمه عزیزان تمنا می کنم دوستای من رو بین دعاهاشون فراموش نکنند.
-
RE: حال و احوال یاران همدردی (3)
سلام دوستان عزیزم
امیدوارم بحق این روزهای عزیز اجرتون با امام حسین (ع) و حضرت ابوالفضل العباس (ع) باشه
عزیزان اومدم که به شما بگم دلم براتون تنگ شده و هرجا که دلتون شکست برام دعا کنید که شدیدا محتاج دعا هستم.
بدجوری احساس تنهایی و بی کسی میکنم و جای خالی مادرم که اگه بود بساط نذر حلیم هم بود، به هم فشار میاره و با وجودی که خودمو سرگرم کار می کنم بازم دلم براش تنگ میشه:302::302:
شما دوستان رو عضوی از خانوادم می دونم که با بودن هرچند کمرنگ در بین شما اروم میشم
موفق باشید و دیگران را هم از یاد نبرید:72:
-
RE: حال و احوال یاران همدردی (3)
سلام.
دوستان، فکر میکنم به کمی نوازش کلامی (یا یه چیزی تو همین مایه ها)، احتیاج دارم.
تو خونه نباید ناراحت باشم.
باید خودمو خوشحال نشون بدم تا نکنه کسی ناراحت بشه.
از در خونه میام تو، بغض گلومو میگیره!
از حالم، حال درونیم، حرف زیادی نمیتونم با کسی بزنم.
فقط اینجا رو دارم و سر سجاده.
بس که حرفامو توی دلم مرور میکنم و نمیتونم با کسی درمیون بذارم، سر درد میگیرم!
حتی گریه هم نمیتونم بکنم نکنه کسی فکر کنه من ناراحتم.
تو رو خدا هر چی میخواید بگید،فقط دعوام نکنید که حالم رو بدتر میکنه :(
فکر کنید دخترتون، یا خواهرتون، دلش گرفته، فقط اومده پیشتون و از شما دلداری میخواد.
-
RE: حال و احوال یاران همدردی (3)
چی شده خوشگل خانومی؟
چرا دلت گرفته عزیزم
ما همه دوستای تو هستیم
می خواهیم خنده روی لبانت همیشگی باشه
آخه میدونی چیه یه دونه دختر مهربون دوست داشتنی بیشتر که نداریم
اون هم داره یه چیزی خوشمزه رو با انگشتش می خوره که هر موقع من می بینبش دلم آب میشه
حالا عسل خاونم چی کار کنیم دلت باز بشه؟ هان؟
نکنه توی این عزاداری ها خیلی دلت آسمانی شده؟ یهو پر کشیدی اونجاها ؟
-
RE: حال و احوال یاران همدردی (3)
نبینمت اینجوری گل نازم :46:
نبینم دل مهربونت ُ غم گرفته باشه :46:
نبینم دختر مهربون تالارمون، چشم هاش ابری باشه :46:
نازنینم تو که بهتر از من می دونی "خدا خودش رو برات انتخاب کنه" یعنی چی ...
سخته امتحانش؟
می دونم
درد داره؟
می دونم ...
به خنده های خدا فکر کن ... به آغوش آرومش ...
...
( حرفهای درگوشی: این چه بساطیه راه انداختی دختر خوب؟ حیف که شبش، شب مناسبی نیست وگرنه یه آهنگ جوات می ذاشتیم برات و میاوردمت و کلی اینجوری :227: )
-
RE: حال و احوال یاران همدردی (3)
سلام بالهای صداقت عزیز.
چقدر جاتون خالی بود این چند وقت:72:
داستانی که باعث این دلتنگی شده، توی تاپیک آخرم هست.
لینک
از پست 64 به بعد
نقل قول:
نازنینم تو که بهتر از من می دونی "خدا خودش رو برات انتخاب کنه" یعنی چی ...
درست میگی. میدونم.
ولی با این حس های منفی چیکار کنم؟!
درست همین وقتی که حالی نداری که حس های بد رو از اطرافت دور کنی، وقتی که به یه استراحت احتیاج داری، وقتی که به اندازه کافی خسته هستی، بهت هجوم میارن!
چیزی مثل خوره افتاده به جونم و داره دنبال نکات منفیم میگرده.
همش دارم دنبال چیزی توی وجودم میگردم که باید عوضش کنم.
-
RE: حال و احوال یاران همدردی (3)
تاپیکت رو تند تند ورق زدم تا به پست 64 برسم
یه جایی نوشته بودی احساس می کنی که داری بزرگ میشی
و یه جایی دیدم از خدا چیز خیلی خیلی بزرگی خواستی ، چیزی که از توان هر کسی بر نمیاد(خدایا، من کسی رو که باعث بشه من ذره ای ازت دور بشم رو نمیخوام.)
و حالا می بینم آدم های بزرگ چیزهای بزرگ رو می خواهند
خوش به حالت
واقعا به حالت غبطه خوردم
چقدر دختر مهربونمون بزرگ شده
چقدر رشد کرده
و خدا چقدر با دختر مهربون ، مهربون بوده که
پیشامدی رو برایش رقم زده که توش همش خیر بوده
خیر در رشد و کمال
یه چندتا جمله ی قصار از مدیر هم دوست دارم واست بگم شاید جرقه ای در دلت زده شد و کمی آرامش رو به خانه ی دلت راه دادی :72:
وقتی ما در ذهن خود قوانینی غیر واقعی ، سخت گیرانه و غیر قابل انعطافی وضع می کنیم و انتظار اجرای آن را در بیرون و زندگی واقعی داریم، معمولا با مشکلاتی روبرو می شویم.
این باید ها در مورد تحصیل، پیداکردن شغل، پیدا کردن همسر ، بچه دار شدن و ...، موجب به هم ریختن آرامش ما می شود و ایجاد تنش و اضطراب می کند.
این سعی و کوشش شماست که به شما انرژی می دهد.
انسان سالم به « اینجا و اکنون» تمرکز می کند. شما باید همین ثانیه را دریابید و به بهترین شکل بگذرانید. و در جهت آینده صرفا تلاش کنید. نگاه به گذشته افسردگی و نگاه به آینده اضطراب ایجاد می کند، چون نه قادر به تغییر گذشته ایم و نه به آینده آگاهی داریم. لیکن هم اکنون را دریاب و بهترین عملی را که می توانی انجام بده.
- هیچ نگران نباش. چون اگر این شخص به همان فهمیدگی باشه که شما تصور می کنی، وجود تو را طالب هست، و نمی تواند به بهانه جزئی شما را ترک کند و اگر شما اشتباه می کردید و او اینگونه خود را نشان داده ، ولی آدم ظاهر بین و لذت طلبی هست، پس چه بهتر قبل از ازدواج این را متوجه شوی
به هر حال تو همانی خواهی شد که هم اکنون انتخاب می کنید. رنج امروزت بیمه کننده آرامش با ثبات توست و لذت کنونی ات تخریب کننده زندگی آینده ات خواهد شد.
-
RE: حال و احوال یاران همدردی (3)
دختر(خواهر )گلم شما یکی دیگه ( به جز من و گل مریم ) از عجایب افرینش هستی :)
تا حالا شدیم سه تا ، چهار تا دیگه کم داریم :)(دوستانی که نوازش می خوان سریع تر اعلام کنن )
دخترم (خواهرم )غصه نخور
احساساتت رو نگه دار و به کسی که لایقشه تقدیم کن
البته من قصد جسارت به اقای خواستگار ندارم ولی نمیدونم چرا این تصویر رو که میبینم ناخوداگاه یاد ایشون میفتم :163:
http://www.gifs.toutimages.com/image.../fleur_045.gif
دختر(خواهر) خوب و نازنین
فرشته روی زمین
قل نخوری . . . (راستی قرار شدم دعوات نکنیم! )
مراقب گلدون احساست باش ، سرما نخوره :(
http://www.gifs.toutimages.com/image.../fleur_039.gif
-
RE: حال و احوال یاران همدردی (3)
همچین این خارپشت نوشته "دختر گلم" یه لحظه توهم زدم این خارپشت هشتاد نود سالشه !!!!!!!!!!!!!!
-
RE: حال و احوال یاران همدردی (3)
سلام خارپشت عزیز ، جریان گل مریم چیه؟ تا اونجایی که خبر دارم ، من خودمم یکی از عجایب آفرینش هستم:311: ، حالا از کجا به به نتیجه رسیدی که منو استثنا کنی ؛ خبر ندارم:163:
ولی جدا از شوخی ، راستش رو بخوای به این اعتقاد دارم همین که خدا به ما وجود داده ، به این معنی است که مهم هستیم و خود وجود یعنی نعمت ، یعنی انقدر مهم بودیم که خدا بهمون اعتماد کرده که بار امانت رو روی دوشمون بذاره:104:
==========================================
دختر مهربون عزیزم
اگر خواستگارت جواب نه داده ؛ به هزارو یک دلیل ممکن احتمال داره این تصمیم رو گرفته ؛ هزارو یک دلیلی که شاید شما هیچ سهمی توش نداشته باشید ، منظورم اینه که شاید اصلا مشکل خودش بوده ؛ شاید معیارهاش با شما جور در نمیومد ؛ این هیچ ربطی به خوب یا بد:163:بودن تو ندارد
این که این همه خواستگار داری ؛ به این معنی است که انقدر دختر شایسته ای هستی که همه آشنایانت به تو اعتماد می کنند که به دیگران تو رو معرفی کنند.
پس فقط نشانه را دریاب و بگذر
به یاد آور این نیز بگذرد:46:
-
RE: حال و احوال یاران همدردی (3)
نقل قول:
نوشته اصلی توسط gole maryam
سلام خارپشت عزیز ، جریان گل مریم چیه؟ تا اونجایی که خبر دارم ، من خودمم یکی از عجایب آفرینش هستم:311: ، حالا از کجا به به نتیجه رسیدی که منو استثنا کنی ؛ خبر ندارم:163:
من ، شما و دختر مهربون هرسه از عجایب هفتگانه افریش هستیم :316:
عرض کردم چهار نفر دیگه به ما بپیوندن که تکمیل بشیم :)
-
RE: حال و احوال یاران همدردی (3)
نقل قول:
نوشته اصلی توسط دختر مهربون
سلام.
دوستان، فکر میکنم به کمی نوازش کلامی (یا یه چیزی تو همین مایه ها)، احتیاج دارم.
تو رو خدا هر چی میخواید بگید،فقط دعوام نکنید که حالم رو بدتر میکنه :(
فکر کنید دخترتون، یا خواهرتون، دلش گرفته، فقط اومده پیشتون و از شما دلداری میخواد.
سلام
دیروز عصر که تاپیکتو دیدم سریع رفتم یه چیزایی برات نوشتم تو ورد،تا وقتی اومدم تالار سریع ارسال کنم برات،
اومدم دیدم که تاپیکت قفل شده،بسی ضایع شدم،یبار حالا ما خواستیم تو تاپیکت باهات حرف بزنیم،نشد که نشد،که الان این پستتو دیدم گفتم همینجا یه تیکه هاییشو برات بزارم،چون خیلی طولانی بود،البته تکرار مکرراته،حرف جدیدی نیست،فقط خوبیش
باینه که از زبون ابجی شایاناته:43:
اینم یه تیکه هاش:وقتی پستتو دیدم دلم گرفت،چون دیگه من تو رو از دست رفته تصور کرده بودم(منظورم اینکه منتظر خبر عقدت بودم)ولی
خب به هر حال یه سر خواستگاری اره هست یه سرش نه،یه وقت دختر میگه نه ،یه وقت
میشنوه نه،مهم اینه که قبول کنیم این اصلو،متاسفانه ما دخترها خیلی مشکل داریم با این جواب نه پسرهای بی معرفت ;)(شوخی کردم)
خواهر گلم،کاملا حال این روزهاتو میفهم چون خودم هم دوسال پیش این اتفاق برام افتاد،روز اول خیلی داغون بودم.
همش دنبال جواب چراها بودم،البته من جواب چرا رو،راست یا دروغ از دوستم شنیدم و ارومتر شدم،ولی عزیزم کلا دنبال چرایی رفتنش نباش،اینجوری بیشتر اذیت میشی.
ناراحتی من فقط مال اون اوایل بود،بعدش مثلا سه هفته بعدهم،تو یادم بود ولی روز بروز کمرنگتر میشد،میخواهم بگم که فراموشی مطلق محاله ولی با اومدن خاطرات جدیدتر،با مشغول کردن سرت بکارهای دیگه،این خاطره هم میره اون گوشه موشه های ذهنت و اگه تلنگری بهش نخوره،همونجا خاک میخوره.
من الان به ناراحتی و چند تا دونه اشک :Dاونروزام خندم میگیره،مطمئنا واسه تو هم همینجوری خواهد بود و زود یادت خواهد رفت،چون دختر منطقی تری نسبت بمن هستی و 2سال نسبت به اونروزای من بزرگتری،گذر زمان مرهمیه برای التیام درد این زخم،که البته واقعا زخم نیست،به هر حال همیشه ما دخترها جواب رد میدیم به پسرا :311:یبار هم اونا اینکارو کردن :302:،باید جنبمونو بالاتر ببریم،مگه نه؟
مطمئنا قسمت و مصلحتت ایشون نبودن،تو تواناییها و نقاط قوتت شک نکن و اعتماد بنفستو حفظ کن.
راستی خواستگارت اقا..... باعث خیر فراوانی شدن،تجربه خوبی کسب کردی و همین مسئله جرقه ای شد برای قرابت و نزدیکی دل تو و پدرت،بقول خانم انی شدی دختر بابا،من که خودم این مشکلو
دارم میدونم که این کاری که کردی کم چیزی نیست،فعلا سعی کن به اندازه تمام سالهایی که پدرو کنار خودت نداشتی،ازین به بعد داشه باشیش و جبران گذشته رو بکنی و از بودن کنارشون لذت ببری.
اصلا خوب شد که دختر مهربون فعلا مزدوج نشدی :P،اونوقت من تنهایی تو تاپیک پرسش و پاسخ های ازدواج چیکار میکردم؟!:311:
بقول علی ضیاء خودم یه تنه همه غصه های تو و بچه های همدردی رو پرپر کنم،حالا یه نفر مثل جان کافی تو فیلمThe Green Mile
بیاد غصه های منو دود کنه ببره هوا:311:
نقل قول:
نوشته اصلی توسط خارپشت
[color=#0000CD]دختر(خواهر )گلم شما یکی دیگه ( به جز من و گل مریم ) از عجایب افرینش هستی :)
تا حالا شدیم سه تا ، چهار تا دیگه کم داریم :)(دوستانی که نوازش می خوان سریع تر اعلام کنن )
میخواین من افتخار بدم و چهارمیه باشم؟!اخه نیاز مبرم و اساسی به نوازش دارم،نمیدونم چند ماهه چه چیزیم شده؟(مودبانه ی چه مرگم شده :311: )غمگین نیستم ولی مثل گذشته شاد هم نیستم:302: و این کاملا برام غیر طبیعیه!!!
سن و سال که بالا میره انگار
ادم دنیاش،افکارش،ایدئولوژیش و....خیلی تغییر میکنه،انگار دارم یکی دیگه میشم :316:،اخه
این طبیعیه؟(واقعا سواله ها،اگر جواب بدین،ممنون میشم)
آه من هم مثل اینکه،در گذر ار خویشم،ای کاش نیندیشم :P
نقل قول:
نوشته اصلی توسط بالهای صداقت
همچین این خارپشت نوشته "دختر گلم" یه لحظه توهم زدم این خارپشت هشتاد نود سالشه !!!!!!!!!!!!!!
بالهای صداقت جون،خارپشت خودشو پدر معنوی همه ما میدونه:D
فردا امتحان میانترم دارم،نصف اون چیزی که باید بخونم رو هم نخوندم:302:دعا کنین که اخر و عاقبتم ختم
بخیر بشه:203:
حالا اگه من امتحان نداشتم هیئت دولت این دو روزو کلا تعطیل میکرد،شانس نداریم که:97:
نقل قول:
نوشته اصلی توسط shayana
همش دنبال جواب چراها بودم،البته من جواب چرا رو،راست یا دروغ از دوستم شنیدم و ارومتر شدم،
منظور از دوستم اینجا
دوست و همکلاسی دانشگام،بود،خواستگارم داداشش بود،سوء برداشت نشه :)