از دید من این انسان ، این اشرف مخلوقات ، بنده ی محبت خالصانه است و در دنیای بی رحم امروز جذب کانون محبت می شود کانونی توام با هارمونی بیرونی و درونی و صداقتی لبریز و مالامال که جوابگوی نیاز انسان است .نقل قول:
نوشته اصلی توسط BABY
نمایش نسخه قابل چاپ
از دید من این انسان ، این اشرف مخلوقات ، بنده ی محبت خالصانه است و در دنیای بی رحم امروز جذب کانون محبت می شود کانونی توام با هارمونی بیرونی و درونی و صداقتی لبریز و مالامال که جوابگوی نیاز انسان است .نقل قول:
نوشته اصلی توسط BABY
آموخته ام
چقدر در مسیر زندگی وقت هدر داده ام و زور زده ام تا خودم را به دیگران ثابت کنم و همانگونه که هستم خودم را به دیگران معرفی کنم امروز دیگر بعد از گذر از سالهای عمر فهمیده ام این کار بیهوده ترین کار ممکن روی زمین است .
به خود که با گستردگی عمری به طول تاریخ بشریت می نگرم . حاصل آنکه : چقدر آشناييهامون تكراريه و رفتارهامون نسبت به هم متضاد ! و آموختم که در دنیای محصول از مکان و زمان و تضاد، تکرار تابع قانون کمیت بوده و تضاد هم کیفیت پذیر است.
که :
دستهایی که کمک می کنند بسیار مقدس تر از لبهایی هستند که دعا میکنند
آموخته ام که دیگر گوش بدهم، نگویم چیزی میدانم. من هنوز چیزی نمیدانم ولی این را میدانم که انسان هستم و نیازهای عاطفی من بسیار زیاد است و دردهای بسیاری دارم. من هنوز چیزی نمیدانم، می خواهم از هموطنانم چیزی یاد بگیرم. یک کلمه از این نازنین، یک کلمه از آن نازنین..."
و یک کلمه هم از تو نازنین.
آموخته ام که
اگر چه این دنیا بسیار زیباست و همواره نمایانگر تناسب و توازن بین اشیا است اما نباید از یاد ببریم که بهترین آموزگار ما همین دنیااست ...هر چند که زندگی در این دنیا کار بسیار سختی است ....
:104::104::104::104::104::104::104:نقل قول:
نوشته اصلی توسط keyvan
جانا سخن از زبان ما میگویی
آموخته ام که:
ـ بیش از آنکه مرا بفهمند، دیگران را درک کنم
ـ مرد بزرگ به خود سخت می گیرد و مرد کوچک به دیگران
آموخته ام که من همیشه حق انتخاب در زندگی را دارم
حق زندگی کردن و لذت بردن از زندگیم؛ پس همیشه سعی خواهم کرد که بهترین انتخابها رو در بدترین شرایط زندگی بگیرم و خوب می دانم که در بدترین شرایط زندگی خداوند و دستهای او همیشه مرا یاری خواهند کرد.
آموخته ام كه عجله كردن در زندگي برابر است با به تعويق افتادن كارها ، هر چه صبوري بيشتري در رسيدن به اهدافم داشته باشم زودتر به نتيجه مي رسم و نتيجه به دست امده مطمئنا بهترين است .
آموخته ام که امروز مال من است؛ مخصوص خود خودم؛ با همه ی اتفاقات درون آن. پس من می توانم با کمک او بهترین اتفاقات رو برای امروز خودم رقم بزنم.
خدایا!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!! دوستت دارم!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!! !!:227::227:
از زندگی 3 چیز آموخته ام:
اندیشیدن, شک کردن, عصیان کردن
آموخته ام که همیشه نسبت به جریانات زندگیم آگاه باشم و با توانایی و آگاهی درصدد باشم تا بهترین تصمیمات رو بگیرم!
هنگامي که غم و اندوهمان را با ديگري قسمت ميکنيم، نصف ميشود
امّا هنگامي که شاديمان را با ديگري به اشتراک ميگذاريم، دوبرابر ميگردد.
آموخته ام که توی زندگی باید از یه سری چیزهای کوچیک گذشت کرد تا به داشته های بزرگتری رسید.
آموخته ام که باید آروم باشم تا بتونم از دیگران برخورد آرامش بخشی رو ببینم.
آموخته ام که باید خودم باشم؛ خودم در مورد مسائلم فکر کنم و خودم برای مشورت پیش یه متخصص برم تا اینکه با در میون گذاشتن مسائلم با دیگرانی چون خواهرانم؛ نسبت به همسرم از دیدگاه اونها بدبین بشم.
آموخته ام که باید به تدریج و گام به گام پیش رفت و مثبتها و پیشرفتها رو دید و شکرگذاری کرد تا به نتیجه ی مطلوب رسید.
آموخته ام که خداوند رو در هر لحظه ی زندگیم حس کنم تا به بهترین چیزها برسم.:43:
[/font][/color]
اموخته ام که ....
محکم باشم شجاعت عمل داشته باشم
اموخته ام که...
از شکست نترسم با مشکلات روبرو بشم
اموخته ام که...
زندگی نوعی بازیست زیبا بازی کنم
اموخته ام که...
ببخشم صبور باشم و با گذشت
اموخته ام که...
خواستن افریدن است خواستن عین داشتن است
اموخته ام که...
هرگز تسلیم نشوم همیشه امیدوار باشم
اموخته ام که...
از محبت خارها گل میشود محبت خرجی ندارد در حالیکه همه چیز را خریداری میکند
اموخته ام که...
بدی دیگران را با خوبی پاسخ دهم
:72:
آموخته ام که :
نمی شه کسی رو مجبور کرد شاد باشه اما می شه واسه شادیش تلاش کرد ..
نمی شه کسی رو وادار کرد به تجربه هات اعتماد کنه اما می شه از تجربه ها باهاش حرف زد ..
نمی شه از کسی بخوای دوستت بداره اما می شه همیشه دوست داشتنی بود ..
:72::72:
آموخته ام
اگر قصد و هدفم براي انجام كار ي 100 نباشد آن كار ، درست و به موقع انجام نمي شود .
آموخته ام
قبل از انجام هر كاري اطلاعات خودم را بايد بالا ببرم . و براي آن انجام كار برنامه ريزي داشته باشم .
آ موخته ام
در ساعتی که سایه آدمهای کوچک بزرگ باشد
آفتاب در حال غروب است
آموخته ام كه ....
قبل از اینکه ترا قضاوت کنم، کفش هایت را به پا کنم و اندکی قدم بزنم !!!
اموخته ام دربرابرمشکلات بایدصبورباشم:323:
اموخته ام اگر مايلم پيام عشق را بشنوم ، خود نيز بايستي آن را ارسال كنم.
منظورت دقیقاچی بود؟نقل قول:
نوشته اصلی توسط deyvid
منظورش اینه که تو زمانی می تونی صدای عشق را بشنوی که خود به زبان عشق سخن بگویی
آموخته ام که زندگی سخت است، اما من از او سخت ترم
آموخته ام که چشم پوشی از حقایق، آنها را تغییر نمی دهد
آموخته ام که هیچ کس در نظر ما کامل نیست تا زمانی که عاشق بشویم
آموخته ام که:
با احمق بحث نکنم!!!
بگذاریم در دنیای احمقانه خویش خوشبخت زندگی کند.
با وقیح جدل نکنیم!!!
چون چیزی برای از دست دادن ندارد و روح ما را تباه میکند
از حسود دوری کنیم !!!
چون اگر دنیا را هم به او تقدیم کنیم باز از زندان تنگ حسادت بیرون نمی آید.
از «از دست دادن» نهراسیم!!!
که ثروت ما به اندازه شهامت ما در نداشتن است.
بیشتر را بر کمتر ترجیح ندهیم!!!
که قدرت ما در نخواستن و منفعت ما در سبکباری است.
کمتر سخن بگوییم!!!
که بزرگی ما در حرفهایی است که برای نهفتن داریم،نه برای گفتن
از کودکان بیاموزیم!!!
پیش از آن که بزرگ شوند و دیگر نتوان از آنان آموخت.
آموخته ام که زمان حلال مشکلات است!
آموخته ام که باید دستی بگیرم تا انتظار محبت دست هایش را داشته باشم.
آموخته ام که عشق ممکنه است در یه لحظه تبدیل به نفرت شود.
آموخته ام که باید عاشق عاقل باشی.:72:
:72:
آموخته ام که :
در بدترین ما, آنقدر خوبی هست و در بهترین ما, آنقدر بدی هست که هیچ یک از ما را شایسته نیست که از دیگران عیب جوئی کنیم ...
:72::72:
آموخته ام که
هیچ گاه در حین تردید؛ تصمیم بزرگی نگیرم!
هیچ وقت تنها خودم و خواسته هایم رو نبینم!
و احتیاط شرط عقل است!:46:
آموخته ام که آرزويم اين است که قبل از مرگ مادرم يکبار به او بيشتر بگويم دوستش دارم
چارلی چاپلین میگوید آموخته ام که
با پول مي شود خانه خريد ولي آشيانه نه، رختخواب خريد ولي خواب نه، ساعت خريد ولي زمان نه، مي توان مقام خريد ولي احترام نه، مي توان کتاب خريد ولي دانش نه، دارو خريد ولي سلامتي نه، خانه خريد ولي زندگي نه و بالاخره ، مي توان قلب خريد، ولي عشق را نه.
همانقدر که مسخره می کنیم احترام نمی گذاریم
همانقدر که اشتباه میکنیم تفکر نمیکنیم
همانقدر که عیب میبینیم برطرف نمی کنیم
همانقدر که از رونق می اندازیم رونق نمی بخشیم
همانقدر که کینه به دل می گیریم محبت نمی کنیم
همانقدر که حرف میزنیم عمل نمی کنیم
همانقدر که می گریانیم شاد نمیکنیم
همانقدر که ویران میکنیم آباد نمیکنیم
همانقدر که کهنه میکنیم تازگی نمی بخشیم
همانقدر که دور میشویم نزدیک نمی کنیم
همانقدر که آلوده میکنیم پاک نمیکنیم
همیشه دیگران مقصرند ما گناه نمیکنیم
آموخته ام …… بهترین کلاس درس دنیا کلاسی است که زیر پای پیر ترین فرد دنیاست .
آموخته ام …… وقتی که عاشق هستید عشق شما در ظاهر نیز نمایان می شود.
آموخته ام …… تنها کسی که مرا در زندگی شاد می کند کسی است که به من می گوید : تومرا . شاد کردی .
آموخته ام …… داشتن کودکی که در آغوش شما به خواب رفته زیباترین حسی است که در دنیا وجود دارد .
آموخته ام …… که هرگز نباید به هدیه ای از طرف کودکی ( نه ) گفت .
آموخته ام …… که همیشه برای کسی که به هیچ عنوان قادر به کمک کردنش نیستم دعا کنم .
آموخته ام …… که مهم نیست که زندگی تا چه حد از شما جدی بودن را انتظار دارد ،همه ما احتیاج به دوستی داریم که لحظه ای با وی به دور از جدی بودن باشیم .
آموخته ام …… که زندگی مثل یک دستمال لوله ای است هر چه به انتهایش نزدیکتر می شویم سریعتر حرکت می کند .
آموخته ام …… که پول شخصیت نمی خرد .
آموخته ام …… که تنها اتفاقات کوچک روزانه است که زندگی را تماشایی می کند
آموخته ام …… که چشم پوشی از حقایق آنها را تغییر نمی دهد .
آموخته ام …… که این عشق است که زخمها را شفا می دهد نه زمان .
آموخته ام …… که وقتی با کسی روبرو می شویم انتظار لبخندی از سوی ما را دارد .
آموخته ام …… که هیچ کس در نظر ما کامل نیست تا زمانی که عاشق بشویم.
آموخته ام …… که زندگی دشوار است اما من از او سخت ترم .
آموخته ام …… که فرصتها هیچگاه از بین نمی روند ،بلکه شخص دیگری فرصت از دست داده ما را تصاحب خواهد کرد.
آموخته ام …… که لبخند ارزانترین راهی است که می شود با آن نگاه را وسعت داد.
آموخته ام …… که نمی توانم احساسم را انتخاب کنم اما می توانم نحوه بر خورد با آنرا انتخاب کنم.
آموخته ام …… که همه می خواهند روی قله کوه زندگی کنند ، اما تمام شادی ها و پیشرفتها وقتی رخ می دهد که در حال بالا رفتن از کوه هستید .
آموخته ام …… بهترین موقعیت برای نصیحت در دو زمان است : وقتی که از شما خواسته می شود ،و زمانی که درس زندگی دادن فرا می رسد .
آموخته ام …… که گاهی تمام چیزهایی که یک نفر می خواهد فقط دستی است برای گرفتن دست اوست و قلبی است برای فهمیدن وی .
آموخته ام آدم ها خوب مطلق يا بد مطلق نيستند بلكه كمپلكسي هستند از خوبي ها و بدي ها. حتي خودم.
[size=large]
من باور دارم …که دعوا و جرّ و بحث دو نفر با هم به معنى این که آنها همدیگر را دوست ندارند نیست.
و دعوا نکردن دو نفر با هم نیز به معنى این که آنها همدیگر را دوست دارند نمىباشد.
من باور دارم …که هر چقدر دوستمان خوب و صمیمى باشد هر از گاهى باعث ناراحتى ما خواهد شد و ما باید بدین خاطر او را ببخشیم.
من باور دارم …که دوستى واقعى به رشد خود ادامه خواهد داد حتى در دورترین فاصلهها. عشق واقعى نیز همین طور است.
من باور دارم …
که ما مىتوانیم در یک لحظه کارى کنیم که براى تمام عمر قلب ما را به درد آورد.
من باور دارم …که زمان زیادى طول مىکشد تا من همان آدم بشوم که مىخواهم.
من باور دارم …که همیشه باید کسانى که صمیمانه دوستشان دارم را با کلمات و عبارات زیبا و دوستانه ترک گویم زیرا ممکن است آخرین بارى باشد که آنها را مىبینم.
من باور دارم ...
که ما مسئول کارهایى هستیم که انجام مىدهیم، صرفنظر از این که چه احساسى داشته باشیم.
من باور دارم …که اگر من نگرش و طرز فکرم را کنترل نکنم،او مرا تحت کنترل خود درخواهد آورد.
من باور دارم …که قهرمان کسى است که کارى که باید انجام گیرد را در زمانى که باید انجام گیرد، انجام مىدهد، صرفنظر از پیامدهاى آن.
من باور دارم …که گاهى کسانى که انتظار داریم در مواقع پریشانى و درماندگى به ما ضربه بزنند، به کمک ما مىآیند و ما را نجات مىدهند.
من باور دارم …
که گاهى هنگامى که عصبانى هستم حق دارم که عصبانى باشم امّا این به من این حق را نمىدهد که ظالم و بیرحم باشم.
من باور دارم …که بلوغ بیشتر به انواع تجربیاتى که داشتهایم و آنچه از آنها آموختهایم بستگى دارد تا به این که چند بار جشن تولد گرفتهایم.
من باور دارم …
که همیشه کافى نیست که توسط دیگران بخشیده شویم، گاهى باید یاد بگیریم که خودمان هم خودمان را ببخشیم.
من باور دارم …که صرفنظر از این که چقدر دلمان شکسته باشد دنیا به خاطر غم و غصه ما از حرکت باز نخواهد ایستاد.
من باور دارم …که زمینهها و شرایط خانوادگى و اجتماعى برآنچه که هستم تاثیرگذار بودهاند امّا من خودم مسئول آنچه که خواهم شد هستم.
من باور دارم …
که نباید خیلى براى کشف یک راز کند و کاو کنم، زیرا ممکن است براى همیشه زندگى مرا تغییر دهد.
من باور دارم …که دو نفر ممکن است دقیقاً به یک چیز نگاه کنند و دو چیز کاملاً متفاوت را ببینند.
من باور دارم …که زندگى ما ممکن است ظرف تنها چند ساعت توسط کسانى که حتى آنها را نمىشناسیم تغییر یابد.
من باور دارم …که گواهىنامهها و تقدیرنامههایى که بر روى دیوار نصب شدهاند براى ما احترام و منزلت به ارمغان نخواهند آورد.
من باور دارم …که کسانى که بیشتر از همه دوستشان دارم خیلى زود از دستم گرفته خواهند شد.
من باور دارم …
«شادترین مردم لزوماً کسى که بهترین چیزها را داردنیست
بلکه کسى است که از چیزهایى که دارد بهترین استفاده را مىکند.»
و من باور دارم …که شما باید این متن را براى کسانى که بهشان باور دارید بفرستید. مثل همین کارى که من کردم
یاداشت های نلسون ماندلا :72:[/size]
آموختم که انکار کردن حقایق حقیقت رو عوض نمی کنه
آموخته ام كه حق گرفتني است نه دادني.........
خواهشمند است زنجيره آموخته ها را ادامه دهيد. تا به اين وسيله آموخته هايتان را به اشتراك بگذاريد. از بيان جمله هاي فلسفي و طولاني بپرهيزيد و آموخته هايتان را به زبان ساده و موجز به اشتراك بگذاريد.
آموخته ام كه هرگز حرف هاي خصوصي زندگي ام را به هيچ احدالناسي نگويم.
آموخته ام كه هرگز حرف ها و ناراحتي هاي محل كارم را نزد همسرم بازگو نكنم.
آموخته ام كه تا جان در توان دارم به پدر و مادرم خدمت كنم و با آن ها مهربان باشم تا شايد بتوانم ذره ا ي از آنهمه محبت بي توقع شان را جبران كنم.
آموخته ام كه نبايد با رفتار و گفته هامان حسد ديگران را برانگيزيم.
آموخته ام كه بايد تا مي توانم به همسرم محبت كنم تا شايد از اين طريق بتوانم كمي از خستگي هايش را التيام بخشم.
آموخته ام براي هر خدمتي از همسرم تشكر كنم و تلاش او را براي خوشحال كردنم ببينم.
آموخته ام كه تا جان در توان دارم به پدر و مادرم خدمت كنم و با آن ها مهربان باشم تا شايد بتوانم ذره ا ي از آنهمه محبت بي توقع شان را جبران كنم.
***********
ليلا جان يعني چكار ميكني؟تاپيك منو خوندي؟ دقيقا در همين رابطه است ممنون ميشم اگر چيزي هم در اين مورد بلدي به منم ياد بدي
http://www.hamdardi.net/thread-21043.html
آموخته ام موقع عصبانيت فقط سكوت كنم.
آموخته ام وقتي در رابطه با همسرم موضوعي را مي فهمم كه ناراحتم مي كند بلافاصله عكس العمل نشان ندهم تا اعتمادش را سلب و سبب شوم بار ديگر تمام راه هاي فهميدن من را ببندد.
آموخته ام که به پدر و مادر همسرم احترام بگذارم و آنها را به خاطر اینکه عزیز ترین موجود زندگیم را به من هدیه داده اند دوست داشته باشم
آموخته ام که خصوصیات زندگیم را بپذیرم
اموخته ام تمام مشکلاتم دودولی هایم و همه ابهام و همه سرگردانیم ناشی از غفلتم هست .غفلت از اینکه هست خدایی که نگاه میکند به نگاهم ،میشنود حرف هاییم را،میبیند اعمالم را و همواره با تمام بدیهایم مرا به حال خود وانمیگزارد.:72:
اموخته ام تمام زندگی را در این چارچوب تنگ دنیا نیبنم و هدفم تنها رسیدن به کمال باشد تا از زندگیم در این دنیا خوشنود باشم .:72:
اموخته ام که تا خودم را نشناسم خدا را نمی شناسم .:72:
اموخته ام به خودم احترام بگذارم تا به دیگران هم احترام بگذارم .:72:
اموخته ام انچه برای خود میپسندم برای دیگران هم بپسندم.:72: