خودمم حاضر
خداییش دوستانی تو تالار هستن که آدم وقتی اسمشونو تو لیست پیام خصوصی یا تاپیکش میبینه
لرزه به اندامش میشینه:302: و میگه باز چه اشتباهی کردم؟
کلانتر! تالار هم از اون دسته س
کیوان فکر کردم شما هم تو ارسالت تذکر دادی
ممنون ازهمتون
نمایش نسخه قابل چاپ
خودمم حاضر
خداییش دوستانی تو تالار هستن که آدم وقتی اسمشونو تو لیست پیام خصوصی یا تاپیکش میبینه
لرزه به اندامش میشینه:302: و میگه باز چه اشتباهی کردم؟
کلانتر! تالار هم از اون دسته س
کیوان فکر کردم شما هم تو ارسالت تذکر دادی
ممنون ازهمتون
ما هم این گوشه موشه ها حاضریم :72:
امروز که حاضر هستم این نکته به ذهن من رسید که بهتر است به چگونه بودنمان نیز فکر کنیم و سعی کنیم از این فرصت برای تاثیر گذاری هر چه بیشتر در محیط تالار و نسبت به اعضا استفاده کنیم .
سلام
احوال ياران چه طوره؟
حسابي توي تاپيك "اين عضو چه اثري در تالار داره؟" و " جشن تولد" شرمنده ام كردين...:43:
عاشوختونم:72:
خداحافظ:310:
به به
سلام علیکم
غزاله جان پارسال دوست امسال هیچی
کجایی عزیزم؟
دشمنت شرمنده،انجام وظیفه بود
بوس
من همينجاهام زير آسمون خدا...
پيش يه فرشته...پيش مامانم:43::43::43::43::43::43::43::43::43::4 3:
غزاله دختر گل مامان
و خود نیز فرشته ای هستی دوست داشتنی .
به واقع از پست بالا کیف کردم چرا که بوی عشق می داد . عشق خالصانه .
عاشقتم غزاله :46::43:
آره خداییش! :311:نقل قول:
نوشته اصلی توسط lvlahtab
البته من الان تا حدی پوست کلفت شدمhttp://kolobok.us/smiles/artists/con..._slingshot.gif اما تا همین چند وقت پیش وقتی پیام خصوصی از یکی از همین دوستان! میرسید مثل بچه های خطا کار دلم هری میریخت.
اما از اون بدتر موقعی بود که پیامی از سمت مدیر میومد، فکرشو بکنید! اول یه خورده رو به عقب فرار میکردم، بعد پاورچین پاورچین میومدم سمت کامپیوتر، چشمهامو میبستم و کلیک میکردم پیام باز شه، بعد یه چشمی میخوندمش. آقا نبضم میرفت رو هزار! http://us.i1.yimg.com/us.yimg.com/i/...ticons7/59.gif
بابا! این چه وضعیه؟ کجا ببریم این همه رعب و وحشتو؟ هان؟!!!!:327:
ظلم پایدار نمیمونهhttp://kolobok.us/smiles/artists/laie/Laie_70.gif
سلامنقل قول:
نوشته اصلی توسط بی دل
به نظرم تا حد زيادي اين مشكل به شخص بنده به عنوان مدير همدردي بر مي گردد. و بايد رسما از همه شما عزيزان معذرت خواهي بكنم.
متاسفانه پس از اينكه در ماههاي اول تالار به خاطر سهل گيري و سعه صدر و ارتباط حسنه با اعضاء زمينه هرج و مرج و انتظارات و توقعات افراطي بالا رفت. و كم بود كه با اعدام مدير همدردي رسما تالار بي مدير بشه. تصميم گرفتم نسبت به خط و خطوط و قوانين تالار سخت گيرتر و قاطع تر بشوم.
چرا كه پراكندگي و گستردگي نظرات و درخواست مراجعان در تالار آنقدر زياد هست، كه اگر بخواهي هرهري مذهب بشوي و به همه بگويي تو درست مي گويي، تعارض تالار را پر مي كند. و نياز هست كه چارچوب تالار مستحكم بماند.
اما آنچه كه من از آن معذرت خواهي كردم، نحوه عملياتي كردن اين موضوع بود. به نحوي به خاطر فرصت اندك ، فقط وقتي مشكلي پيش مي آمد به فردي تذكر يا اخطار مي دادم. اين موجب شد كه بعضي ها تصور كنند كه ما سخت گير هستيم.
من همين جا اعلام مي كنم مخلص همه برو بچه هاي دوست داشتني تالار همدردي هستيم و خدمت يكايك آنها ارادت داريم.
اگر توجه كنيد بعد چند سال و چندين هزار عضو ما هنوز به كسي رتبه منفي نداديم. تذكرات عموما خصوصي هست. مگر اينكه فرد پيامهاي خصوصي ما را در تالار عمومي جواب دهد. همچنين اخطارها نوعي هست كه فقط و فقط خود فرد مي بيند. و معمولا اخطارها و هم چنين مسدودي ها زمان محدود و معين دارد. مگر در صورتيكه آنقدر تكرار شود يا آنقدر شكستن قوانين علني و تشديد شود كه بحث خطا يا اشتباه نباشد و قصدي در كار باشد.
به طور كلي تذكر،تشويق ، انتقاد، تاييد و .... همه و همه در اين تالار در جهت بهره مندي يكايك اعضاء همدردي تدارك ديده شده است. تا نسبت به جايي كه هستيم بتوانيم يك گام به پيش برويم.:72:
آقای مدیر بذارین تا یادم نرفته همینجا ازتون تشکر کنم
هر قدر که از دوستان دیگه گلایه کردم بخاطر کم پیدا شدنشون
جا داره از شما تشکر کنم بابت اینکه اخیرا خیلی بیشتر از قبل به تالار سر میزنین و به مشکلات مراجعان رسیدگی میکنین
خیلی ممنون از بابت وقت و انرژی که میذارین
آقا تا اینجا دمتون گرم!نقل قول:
نوشته اصلی توسط مدیرهمدردی
ما بیشتر! ( مخ less رو عرض میکنم)http://www.pic4ever.com/images/63izs7n.gif
اما حالا خداییش قرآن خدا خط خطی میشد اگه همین یکدفعه را بدون تریپ نصیحت اخلاقی برو بچ رو شارژ نوازش مثبت میکردین؟نقل قول:
نوشته اصلی توسط مدیرهمدردی
بازم دلمون هری ریخت و یاد بد بختیها و قرض و قوله هامون افتادیم! http://www.pic4ever.com/images/5.gif
ندیدن آن شلنگ و آن ترکه ام آرزوست!http://www.pic4ever.com/images/vahidrk1.gif
با سلام
كسي از baby خبري داره؟
من به او ایمیل زده ام . اما هنوز جوابی دریافت نکرده ام . خبری شد به شما خواهم گفت
در اتاقي كه به اندازه ي يك تنهاييست
دل من
كه به اندازه ي يك عشقست
به بهانه هاي ساده ي خوشبختي خود مي نگرد
به زوال زيباي گل ها در گلدان
به نهالي كه تو در باغچه ي خانه مان كاشته اي
و به آواز قناري ها
كه به اندازه ي يك پنجره مي خوانند
احوال من رو می شه از ان شعر متوجه شد:310::310: :310:
بابا لحظه رو دریاب! :72:
عشقو بی خیال! به همون بهانه های ساده خوش بختی فکر کن:104: بالاخره یا خودش میاد یا ای میلش:227:
نقل قول:
نوشته اصلی توسط بی دل
هر کسی از ظن خود شد یار من
گل مریم جان چی شده عزیزم؟
نبینم ناراحت باشی
روحیه بانشاط و مهربونی های خالصانه تو روح خاصی به تالار میده
چرا اینقدر آروم شدی خانمی؟
احساس تنهایی میکنی؟
خیلی ها این حس رو دارن،هر کس به دلایلی متفاوت از دیگری
تو چرا این حس بهت دست داده؟
یادمه جدیدا یه روانشناس میگفت اگه احساس تنهایی میکنین خوشحال باشین،بدونین سالم هستین
خودم خنده م گرفت به حرفش
اما دیدم همه یه جورایی این حس رو دارن
چی شده خانم؟:46:
نقل قول:
نوشته اصلی توسط lvlahtab
دیدی گفتم هر کسی از ظن خود شد یار من؟
من حالم خیلی هم خوبه ،چرا وقتی اسم عشق میاد ،همه فکر میکنن ناراحتم یا باید ایمیلی ،فکسی ،تلفنی دریافت کنم؟:311::311:
تو ارامش عمیقی هستم که هیچ وقت دوست ندارم این آرامش از من گرفته بشه
ممنون از لطفت دوستم:46:
:72::72:اتفاقا از روی شعری که نوشتی فکر کردم حالت خوبه بخاطر همین تشکر رو زدم
اما جوابی که بی دل داد و چیزی که تو در جواب به اون نوشتی باعث شد فکر کنم منظور شعر رو اشتباه برداشت کردم
خدا رو صدهزار مرتبه شکر که حالت خوبه و آرامش داری:72:
پس لطفا هر وقت حالت تا این حد خوب بود شعرهای فروخ فرخزادی انتخاب نکن که end ماتمه!:311:
برو تو مایه های دمت گرم و اینا:104::227::104::227:
تشکر کیوان و حال میکنین؟
فقط معطل یه همچین شعری بود!
بابا! برادر من! شما که دیگه فکر کنم با اون پستی که دیروز زدی باید الان تو مایه های:
امشب چه شبی است......شب مراد است امشب
لا لا لا لا لا ....
و اینا حال کنی!
..............
مهتاب جان دیدی دونه درشتها همیشه درست نمیگن؟:)
:104::104::104::46:نقل قول:
نوشته اصلی توسط بی دل
اوووووووووف گل گفتی بی دل
این جمله از طرف من هم هست . که تخت چسبید به این تنگ دلم . :46:
دور از جونننننننننننننن شیرینتون عزیزانم
سلام؛نقل قول:
نوشته اصلی توسط بی دل
ببخشيد كدام پست؟ از چي داريد حرف ميزنيد، من كه قبلا" هم عرض كردم هر گونه شب مراد و لالا.... و مجنون و ليلي رو تكذيب ميكنم.
من هم تکذیب کیوان را تائید می کنم :311:
مثلی است قدیمی می گویند : به روباه گفتند شاهدت کیه ؟!
گفت : دمم
در ضمن چرا یک وصف عروسی را نمی تونی به ما ببینی که داریم کیفش را می بریم ؟!:227::310:
و برای خودمون لباس بدوزیم . مگه چی میشه ؟!:324:
دوست داریم تو را توی لباس دامادی تجسم کنیم . :72::227:
عروسی دعوت کردن تو هم مثل سارا می شود . بوی جوجه کباب می آد اما از خودش خبری نیست . شاید هم عکس آن را نشانمان بدهی و..........:302:
سلام به همه دوستان:
آنی جونم به خدا خیلی ناراحتم..ننتونستم به بچههای تالار یک شام بدم...
می خواستم جشنی هم راه بندازم بلد نبودم والا:302:
ولی کارت دعوت عروسی دادم...
دوست دارم یه کاری بکنم ولی هیچی به ذهنم نمی رسه که بتونم پاسخ محبت دوستانم رو بدم...
دست رو دلم نذار به خدا......:302::316:
کیوان راست می گن دوستان بابا یک زن خوب بگیر ما هم دلمون خوشحال شه داداشی گل!!:323:
شما يه طوري مينوسيد انگار كه من همه چي ام كامله فقط يه زن خوب كم دارم:311:نقل قول:
نوشته اصلی توسط rsrs1380
بابامن گير اين هام؟!
تالار و شام و عاقد و عکاس و آرايشگر و فيلم و لباس و تاج و کفش و کيف و ساک و سکه و شمش و پلاک و شمعدان و ساعت و زنجير و سرويس طلا... آنهم از آن سرويس خوشگلها... و از اين جور مشکلها.
و ساير ملزومات اداره يك زندگي
و مابقي مربوط به رفتن زير يك سقف است
درست میشه
غمت نباشه ، همه اینا رو از نوع مجازیش برات فراهم می کنیم داداش :311:
مگر نشنیدی هر کس نان دهد دندان دهد .
یه مثل کردی :
قرد بکه ژن بخواز
قردگه دیدو ژنه گه وجاس
اگر چه امروزیش شده :
قرد بکه ژن بخواز
ژنه گه چود قرده گه وجاس :311:
غمت نباشـــــــــــــــــــــ ـــــــــــــــــــــه بزار کرات جور شه زن خودش میاد ، خدا هم روزی رسونه دادش نازنین .:323:
.
کیوان اینهایی که گفتی همه حل است و ...............(زمان - صبروپشتکار و ...)
کار و غیرت و شرف و....( ملزومات روحی و روانی و مهارتی و توانایی مرد ) که باشه بقیه اش هم به امید خدا حل می شود . فرکانس را تنظیم کن روی موج مثبت و ثابت نگه دار و بهش دست هم نزن . از تو حرکت از خدا برکت .
خلاصه اینکه با پررویی عروسی تو افتادیم !!!!!!!!!!!!!( بله؟!!!!!!! افتادیم ؟!!!!!!!!!!!!!!) ( خانم محترم این چه دیالوگ وحشتناکی است ؟اووووووووووووووش !!!!!!!!!
خودم با آبکش برای عروسی شاه داماد گلمون آب میارم :311:( باز هم تبلور نبوغ و... !!!!!!)
سلام بر كيوان خوش باورنقل قول:
نوشته اصلی توسط keyvan
تازه اينها كه گفتي همش شد سخت افزاري كه مربوط به روز اول زندگي ات هست كه شروع كني از روز دوم علاوه بر سخت افزار بايد به استقبال مسائل نرم افزاري بروي كه در اين تالار انواع و اقسامش رو مديريت مي كني:316:
بايد خيلي قويتر از اينها براي زندگي باشي. خيلي زياد...
اين جمله زير هم به خاطر اينكه كائنات آني ازم دلگير نشود::311:
مشکلی نيست که آسان نشود.....مرد آن است که هراسان نشود!
کیوان خان عزب اوقلی! ببینم مگه شما فهمیدی که فرشته چی گفت که رفتی جیرینگی یه تشکر زیر مطلبش از خودت در وکردی!
ترجمه مثل فرشته برای دوستان:
ورژن قدیمی:
برو قرض کن زن بگیر
قرض و میدی زن برات میمونه
ورژن جدیدش:
برو قرض کن زن بگیر
زنت میره قرض برات میمونه:311:
فکر کنم این مثل فرشته خیلی بار اخلاقی و روانشناسانه داشت نه؟:311: end مثبت اندیشی بود.:104:
ببین برادر من! همه زنها که این چیزها را نمیخوان! انشا الله خدا یک زن فهیم و واقع بین نصیبت کنه که خیلی دربند اینجور ظواهر نباشه.:323:
به قول آقای مدیر فردای روز عروسی خیلی مهمتره که بتونی زندگی خوب و با ثباتی داشته باشی.
یک خاطره از خودم در وکنم:
چند سال پیش وقتی هنوز ازدواج نکرده بودم رفتیم به یک مراسم عروسی اونقدر مجلل بود که بیا و ببین! با آخرین مدل ماشینی که تو ایران پیدا میشد عروس رو آوردن توی بهترین باغ و خلاصه هرچی کله گنده هم دعوت کرده بودند. همش فکر میکردم وای چقدر خاطر این عروس عزیز بوده و چه زندگی اییییییییییییییی اینها داشته باشن بعدش:310:
اما! چند ماه بعد این دو از هم جدا شدند!!!!!!!!! ما که نفهمیدیم چرا اما...
اینجور اتفاقات باعث شد من بینشی پیدا کردم که وقتی با همسرم نامزد شدم به من گفت دو هفته تمام برات عروسی مییرم با ارکستر و ال و بل و چنین میکنم و چنان میکنم... از ایشون اصرار از من انکار که نه آقا من فقط راضی ام به عقد محضری وعلاقه ای هم به عروسی ندارم!
ما بعدها توی زندگیمون خوب مسائل زیادی داشتیم اما من تا به حال حتی یک لحظه فکر نکردم که چرا عروسی نگرفتم. و از این بایت خیلی هم راضی ام.
نمیدونم شاید یه عده بگن آخه مگه میش عروسی نگرفت ما آرزو داریم یا اینکه بعدا داماد و خانواده اش سو استفاده میکنند یا میگن دختر رو دستشون مونده بود و...
به هر حال نگرشها را باید عوض کرد. چون این سخت گیریها و اسراف و تبذیرهایی که ازدواج را به عقب میندازه باعث به گناه افتادن جوانان میشه و یا حداقلش اینه که فشار روانی زیادی را بر آنها وارد میکنه.
سلام:
بی دل جان راست می گی...
منم موافقم با حرفات و اصلا پول ضامن خوشبختی هیچکس نیست....
بچه ها چند وقته بدجوری یاد امریم افتادم..کسی ازش خبری نداره ؟یا ایمیلی بده من حالی ازش بپرسم....
اگر کسی سراغی ازش داره به منم بگه ..نمی دونم چرا نگرانشم....چند وقته نیومده و خبری از خودش نداده...
امریم جان کجایی بابا؟بیا خبری از خودت بده....
همین طور مامفرد و بلوم هم چند وقته نیستند..اگر کسی خبری داره از اونها هم بگه ؟من واقعا نمی دونم چرا همین جوری دلم یه طوریه؟!!
تازه برای baby هم به دور از شوخی نگرانم..کجایی بی بی ..تالار بدون شما به من که اصلا خوش نمی گذره!!؟؟اخه من سر به سر کی بذارم!!!
کسی خبری از ایشون نداره؟
مسلمان هم مدتیه ساکتند..یکبار دیدم گویا آنلاین شدند ولی خبری ازشون نیست ...بابا مگه سربازی معاف نشدند پس کجایید آقای مسلمان؟
طاهره هم خیلی کم فعالیت شده..خیلی من پست هاشونو دوست داشتم..نمی دونم چرا پیشکسوت های قدیمی تالار کمتر فعالیت دارند ..من واقعا دلم برای صحبت های طاهره جان تنگ شده.....
شاد هم کم پیدا شده...شاد عزیزم بیا خبری از خودت بده......
خوشحالم چند وقت قبل دیدم آقای مجهول رو لاین هستند ..ولی ارسالی نداشتند..خوشحالم سالمند و خط خطی هاشون رو من خیلی دوست داشتم...
نیلو 55 هم نیستند.....چشم بارانی هم همین طور ..چند وقته ساکتند.....خیلی از دوستان قدیمی .....
کاش بچه ها هرکی می خواد هرجا بره به یکی اطلاع بده که تو تالار بگه ..اینجا مثل یک خانواده شده ...درسته مجازیه ولی قلب ما که حقیقیه ..حداقل یک اطلاعی بدید بعد برید....
من خودم مدت زیادی تو پست ها در جهت راهنمایی فعالیت مفیدی مثل سابق نداشتم و حتی تو بحث ها .راستش باید با شرایط جدید زندگی مشترک اشنا بشم و هنوز برام جا نیافتاده و ذهنم راحت نیست برای بحث ها و مشاوره ها ..هرچند کمکی هم نمی تونم خیلی بکنم...ولی به یاد همه هستم و فعلا روحیاتم تنها به کارهای ساده طنز که نیاز به تفکر زیادی نداره می خوره..ریاست یک قسمت هم بهم دادن و خیلی سرم شلوغ شده....
به یاد همه هستم..امیدوارم شما هم به یاد همدیگه باشید..
تا همیشه....
دوستدار شما..
سارا :72:
سلام دوستان گل همدردی ام
حسابی در تدارک جمع آوری رای بودید ها
خسته نباشید
ولی آخرش معلوم نشد این همه رای دادیم چی میشه؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
بذگریم
شادی جونم کجایی؟ چرا پیش ما نیایی؟
می دونم حالت خوبه ... ولی جات اینجا خالیه.... هرجا هستی سُر و مُر و گنده باشی :46:
..
شیرین جون هم خیلی وقته نیست ... اون کجاست؟ کسی ازش خبری داره؟
..
هیچ دقت کردید
تالار رو خانوم ها دارند می چرخونند؟:311:
پس این آقایون کوشن؟
جناب بی بی ؟ zz بودی ولی گمانم دوزش رفته بالاتر ...http://www.hamdardi.net/imgup/19427/...5fc6ef15ba.gif
بچه ها فکر کنم آقای مدیر در آخرین تعصیلات آخر هفته قبل از ماه رمضان، منزل را برداشتند بردند صفا سیتی:311: به جان خودم! و چقدر هم وقت شناس تشریف دارند این آقای مدیر. البته فکر کنم دلشون به ستاد مردمی گرم بود که...:302:
اصلا این روزها اونقدر تالار بی اعضا شده ( اعضا دیر آشنا) که آدم دست و دلش به پست زدن نمیره. حالا فوری نیاین بگین اتکا به نفس دشته باش و از اینها... خودم اینا رو بلدم! منتها خوب تعامل باید باشه دیگه نمیشه که هی خودت پست بزنی و خودتم جواب خودتو بدی:
خود گویی و خود خندی
عجب مرد هنرمندی!
همه یا عاشق اند که باعث شده برن تو هپروت و فضا و... خلاصه سکوت
یا از بی عشقی غمباد گرفتند و... یا از بی پولی برای رسین به عشق و...
اما من میگم خدا کنه از بی مشکلی اعضا باشه و و حسو حال خوبشون که فکر میکنن دیگه به "کلینیک همدردی" کاری ندارند. به هر حال ما که هنوز مرخص نشدیم و جامون توی کلینیکه، دلمون میخواد هر از گاهی یه آشنا بیاد دیدنمون تا کلی از دیدنش دلمون شاد شه:227: حالا با هر اسمی و نشونی هم که باشه فرقی نمیکنه خاطر همه برامون عزیزه:43::46:
هی:302:(با مود دپرس)
دوباره میگم:جانا سخن از زبان ما میگویی
بی دل الان میان بند و بساط دلتنگیتو جمع میکنن ها
ما که هروقت اظهار دلتنگی کردیم زدن تو ذوقمون. کودک درونمونو لت و پار کردن http://www.hamdardi.net/imgup/21505/...713f59829d.gif
آخ آخ آخ
حیوونی کودک درون من.جیگرم آتیش گرفتhttp://www.hamdardi.net/imgup/21505/...98bdd1f8d9.gif
من هستم ،حاضر!!!!!!!!!!!!!
خیلی هم خوفم ، بعضی وقتا می رم تو فضا:310: وای چقدر حال میده ،تو فضا بودن
اگه تو فضا نباشم ،اینجام ،پاتوق دیگه ای ندارم:311:
راست میگی بی دل جان ،خیلی از بچه ها نیستن ،یادته اون قدیما؟ چقدر همه بودن ؟ غایب خیلی کم داشتیم ،ولی الان جز عده معدود بقیه کم کار شدن:302:
باید یه فراخوانی اساسی انجام بدیم:300:
به سلام علیکم مهتاب خانیم:46:
نه اولوب باجی؟
آی... آمان آیرلق آمان آمان آمان:302:
جورمووم مهتاب باجی ناراات اولسونها
باجی من دِ نولوب دِ؟ عچیس ور ،جنازه تحویل آل
بابا... خطرناااااااااااااااک!http://www.acclaimimages.com/_galler...0/criminal.jpg
http://image.shutterstock.com/displa...n-36521743.jpg
http://www.jesterartsillustrations.c...Guns-10903.jpg
مهتاب جان دوز ده ها! این رفیگمون مرداد ماهیه خفن! کمترین خلافش هم همین جنازه تحویل دادنه! شیییییییییییییییییییییره!: 311:
ساغول:104:
آی باجی سن ده؟
هارالیسان؟نجور تورکی اورگشیپسن؟
قوربان سنه:46:
ميبينم كه تركها دارن تاپيك رو ميتركونن!!
بابا مراعات فارسي زبونها رو بكنين...دلشون ميسوزه نميتونن بفهمن چي ميگين!!