RE: توروخدا لعنتم نكنيد .كمكم كنيد
عزیزم نباید وقت آزاد داشته باشی که بتوانی به این چیزها فکر کنی . تو باید تحت نظر یک مشاور باشی و از یک نفر بلد کمک بگیری . آخر حیف وقت نازنین ات نیست که صرف این حرفها و کارها می کنی ؟! برو مشاور و تحت نظر مشاور مشکل خودت را حل کن . یک علتی داشته که تو با وجود این ذات پاک اشتباهاتی انجام داده ای و امروز هم که عاقل شده ای و دست از اشتباه برداشته ای فکر اشتباه را وارد زندگی ات کرده ای و دائما در حال وقت کشی هستی . یک دختر جوان به سن و سال تو باید از هر لحظه وقت و زمانش استفاده کنند . عمری که رفت ، رفت دیگر زمان بر نمی گردد تا تو بتوانی جبران کنی .
RE: توروخدا لعنتم نكنيد .كمكم كنيد
آني جان مرسي از راهنمايي و لطفت . حدوده 10 روزه حرم نرفتم . شايد فردا برم تا اروم بشم. عزيزم هميشه موفق و شاد باشي
RE: توروخدا لعنتم نكنيد .كمكم كنيد
يه سوال دارم. من ديشب ترجمه سوره طه رو خوندم و به يكي از ايات كه رسيدم برام نگران كننده بود كه هنوز خدا منو نبخشيده.؟؟؟؟ "زماني كه قيامت ميرسه چشم كبود بدكاران نشانه جرم آنها خواهد بود"
من به خاطر گناهايي كه كردم خيلي گريه كردم و زير چشام سياه شده . يعني اين ايه ميتونه تو اين دنيا هم مصداق داشته باشه؟ يعني چشم كبود من نشانه گناهامه كه بخشيده نشده؟؟؟؟؟؟؟؟
اونقدر شديد نيست. ولي بهرحال زير چشام نسبت به بقيه صورتم تغيير رنگ داده. از ديشب ذهنم درگير شده. راستي ديشب رفتم حرم . جاتون خيلي خالي بود.........
:203::203:
RE: توروخدا لعنتم نكنيد .كمكم كنيد
سلام.دوستان.چرا هيچ كي جواب منو نميده؟؟ بازم ذهنم درگير شده. اون گوشيمو خاموش كردم ولي يه بار كه روشن كردم يه پيام اومد كه سلام چطوري؟ خوبي؟ منم جوابشو ندادم و دوباره خاموشش كردم. ولي ذهنم درگيره. ميترسم با اين كارا اون لج كنه و بخواد يه كاري بكنه. چندروز بعد از اينكه ديدمش براي اينكه منو بترسونه گفت من يواشكي ازت فيلم گرفتم و تو متوجه نشدي. با اينكه ديدارمون چند دقيقه طول نكشيد ولي بعدش قسم خورد اين كارو نكرده . با اينكه ديدار ما توي يه محل عمومي بود و خيلي شلوغ بود نه اينكه ديدارمون توي يه جاي خلوت باشه. ولي ميترسم. همش دلهره دارم. نميدونم اون گوشيمو روشن كنم؟؟؟؟؟؟؟؟ نميدونم بهش بگم دست از سرم برداره؟؟؟ بگين چيكار كنم؟؟؟؟؟از دست خودم اعصابم خورده كه اينكارو كردم حالا بايد با اضطراب و احساس گناه زندگي كنم.
يه مطلبو بگم. ديدار من با اون اقا پسر مثل ديدارهاي ديگران نبود يعني من با اينكه خيلي گناهكارم ولي موقعي ديدمش ازش فاصله گرفته بودم و چنان استرسي داشتم كه خدا ميدونه....
RE: توروخدا لعنتم نكنيد .كمكم كنيد
از چي ميترسي آخه؟
هيچ كاري نميتونه بكنه.
به قول ani هنوز مملكت انقدر بي قانون نشده كه هر بي سر و پايي بخواد مخل جامعه بشه
RE: توروخدا لعنتم نكنيد .كمكم كنيد
هنوز احساس گناه منو ول نميكنه. برام دعا كنين اين ديدار باعث ابروريزي نشه. خانواده من طوريند اگه بفهمن ............كاش ميشد زمان به عقب برگرده و من همه چي رو جبران كنم؟ اي كاش...........
RE: توروخدا لعنتم نكنيد .كمكم كنيد
دختر جان اين هراسها را رها كن به زندگي ات بچسب . كه چي مي نشيني قران مي خواني كه ا ز طرف خدا بفهمي حالا ترا نبخشيده يا بخشيده ؟!!!!!!!!
خدا بزرگترو كريم تر از اين حرفهاست كه من و تو بفهميم چه تصميمي دارد و چه كسي را مي بخشد و چه كسي را نمي بخشد . اگر اينطوري كه تو فكر مي كني عالم و آدم بخواهند فكر كنند كه از صبح تا شب همه گناهكارند اينقدر كه دروغ مي گويند و سر خلق الله كلاه مي گذارند و.... و جاي همه هم در قعر جهنم . كارت را بكن و ذهن ات را آزاد كن . كار بدي كردي تمام شد و رفت و امروز هم فهميده اي كه اشتباه كرده اي و ديگر هم تكرار نمي كني . همين .
حيف وقت كه اينگونه هدر مي دهي . تو فكر و ذكر ديگري به غير اين فكر نداري . درس ، دانشگاه ، كلاسي ،چيزي ؟!!!!!
حسرت گذشته را خوردن درد تو را دوا نمي كند . به امروز و فردا فكر كن . خدا انقد ر رحيم هست كه آبروي بنده توبه كارش را نبرد . به خدا شك نكن .
RE: توروخدا لعنتم نكنيد .كمكم كنيد
نقل قول:
نوشته اصلی توسط ani
حيف وقت كه اينگونه هدر مي دهي . تو فكر و ذكر ديگري به غير اين فكر نداري . درس ، دانشگاه ، كلاسي ،چيزي ؟!!!!!.
درس كه تا دلتون بخواد دارم. دانشجوي ترم 6 هستم . از ترم 4 كه درسم افت كرده همه تعجب كردن. تا قبل از اين وقايع من دانشجوي ممتاز بودم ولي حالا درسم چنان افت كرده كه حد نداره. به همه چي فكر مي كنم الا درس.مني كه يه روز تا دكترا هم فكر ميكردم الان بزور دارم درس مي خونم.همين ديروز دوستم بهم گفت تو چرا درست اين همه افت كرده .؟چرا اينطوري شدي؟ بهش گفتم تو كه از مشكلات من خبر نداري. همين امسالم 2 نفر از اقواممون فوت كردن كه اونم به مشكلاتم اضافه شد
RE: توروخدا لعنتم نكنيد .كمكم كنيد
خوش بحال شما دوستان كه گناه نكردين و با ارامش فكري زندگي مي كنين. امتحاناي ميان ترمم داره شروع ميشه مثلا كتابامو ميذارم بخونم ولي نمي تونم . مدام استرس دارم..... اي كاش زمان به عقب بر مي گشت ولي نميشه حالا نميدونم چطوري جبران كنم؟
الهي و ربي من لي غيرك.....
RE: توروخدا لعنتم نكنيد .كمكم كنيد
دوباره ذهنم درگير شده. من توي فاميل خواستگار دارم. كه 2 مورد از خواستگارام ازدواج كردن. حالا خانواده يكي از اقواممون براي پسرشون دوباره بعد مدتها خواستگاري كردن . پسر خوبيه. ولي من با اين همه گناه چطوري ميتونم ازدواج كنم. به غريبه كه اجازه مطرح كردن رو نميدم ولي اين خواستگارم يكي از پسرهاي فاميله كه پسر خيلي خوبيه . با اينكه خيلي با هم رفت و امد نداريم و شايد 2-3 سالي باشه كه من اين اقا پسر رو نديدم ولي خانواده هامون با هم رفت و امد دارن . راستش من نميدونم چيكار كنم. از يك طرف به خاطر گناهام نمي تونم تن به ازدواج بدم و از طرف ديگه ميگم شايد ازدواج كنم تا همسرم حمايتم كنه. ولي اگه ازدواج كنم و همه چي برملا بشه چي؟؟؟؟؟؟ به خواستگارهامم نميتونم چيزي بگم. چون پاي ابرو درميونه. به نظرتون اگه خواستم ازدواج كنم با غريبه ازدواج كنم يا فاميل و اينكه اصلا ازدواج كنم؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
اصلا من حق زندگي كردن و ازدواج كردن رو دارم؟