RE: دارم دیونه میشم دیگه نمی دونم چیکار کنم
یه پیشنهاد میکنم بهتون... چند روز که گذشت، بدون اینکه ایشون رو به قبل برگردونید، بعد از یک روز کامل که کنار ایشون بودید، نشون بدید چقدر خوشحالید از اینکه این مدت کنارش هستید و از شرایط جدید دارید لذت میبرید(البته احساس دیگه رو هم میتونید بگید :46: :82: ).. بعد این تاپیک رو به بهش نشون بدید... مطمئنم براش جالب خواهد بود و تاثیر گذار... البته قبلاش حتما صحبت های خودتون که اینجا مطرح کردید رو بخونید و بعد اگه فکر میکنید ایشون با ادبیات راحت شما در تعریف رفتار های ایشون مشکلی ندارن، اینکار رو انجام بدید... فکر میکنم بعد از خوندن این مطالب و صحبت ها، و دیدن جواب های دوستان و سپس، رفتار خوب و مهربان شما با خودشون ، مطمئنا به شما افتخار کنند....
RE: دارم دیونه میشم دیگه نمی دونم چیکار کنم
elina عزیز ممنون
اقای مهرداد ممنون از پیشنهادتون سعی میکنم امتحان کنم خبر شو بهتون میدم ولی ایا این راه درستی باشه که من pmهامو بهش نشون بدم در رابطه با مشکلم خبری نیست اون داره کارشو انجام میده امروز مثل داشت شماره های موبالشو چک میکرد و بعضی هاشو پاک ولی بیشتریاشو جا گذاشت بهش میگم اینا کین میگه دوست دوخترام که باهاشون میچتم گتم مگه مشکلی داری چرا اینجوری میکنی میگه مگه من چیکار خلافی میکنم که بهت بر میخوره من که کاری ندارم باهاشون بنظرم این قصه حالا حالا ها سر دراز دارد چرا واقعا مردا تا این حد باید بیوجدان باشن واقعا یه مرد از زندگی و همسرش چی میخواد یا چی میتونه راضیش کنه؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
RE: دارم دیونه میشم دیگه نمی دونم چیکار کنم
سلام
خانم صبا، بنده نظر شخصی خودم رو عرض کردم، یعنی مثلا اگه من در چنین شرایطی، پی ام های همسرم رو میخوندم که برا من و روبطم چقدر داشته تلاشه میکرده، لذت میبردم و فکر میکنم براش میذاشتم... در مورد شما، واسه همین، عرض کردم صحبت هاتون رو بخونید و اگه فکر میکنید ایشون مشکلی ندارند با این مسئله، اینکار رو انجام بدید... راجع به اون مسئله هم، سعی کنید کم کم اثر گذار شید... یه دختر به طور معمول وقتی با شخص مورد علاقش واسه زندگی آشنا میشه ، چندین! سالی از آرایش و غیره و این قبیل مسائل شخصیش میگذره... شوهر این شخص اگه با رفتار همسرش مخالف باشه یا مثلا حدودیش رو زیاده روی بدونه، بهترین کار تاثیر گذاری ثبل از بروز درخواسش از همسر برای رعایت کردن در آرایش خودش هست... چون اون دختر چندین سال با لوازم آرایشش و آرایش کردن و بیرون رفتن خوو گرفته، نمیشه یهو ازش گرفت...
منظورمو فکر کنم رسووندم..
RE: دارم دیونه میشم دیگه نمی دونم چیکار کنم
صبا جان
ببخشید ولی من با نظر مهردا مخالفم . اصلا" صلاح نیست pm هاتو بهش نشون بدی. بذار گذشته رو فراموش کنه و اون فکر کنه که تو هم فراموش کردی. این کار رو اصلا" نکن عزیزم.
RE: دارم دیونه میشم دیگه نمی دونم چیکار کنم
الینا جان
سلام منم تو همین فکرم دو بشک بودم که چیکار کنم .دیروز صبح وقتی اومد خونه برخوردش خیلی خوب بود با بچه کلی بازی کرد با من شوخی کرد و ساعت 11.30 اماده شد بره بیرون خواستم مزهی دهنشو بفهمم گفتم صبر کن منم بیام باهات گفت نه امتحان دارم زود بر میگردم بانک کار دارم منم بهش گفتم توی این 1 روزی که خونه ای چقدر سهم من میشی گفت من که تا حالا پیشت بودم حالا هم یه سر میرم بیرون 1 بر میگردم که وقتی رفت و برگشت بانک نرفته هیچ همش کافینت بوده بعدظهرم گفت درس داره ولی ساعت 6.30 به بهونهی اینکه داره میره واسه خونه چیز بخره اماده شد من 2 روزه لیست بهش دادم که قرار بوده بره از مغازه ی دوستش بخره .من بهش گفتم صبر کن منم میام اول هزارو یکی بهبنه اورده که با بچه سخته یا کجا میخوای بیای من زود برمیگردم یا بهم گفت واقعا که یعنی اینقدر بهم شک داری که میخوای همرام بشی و رفت ولی دوباره برگشت که زود اماده شو بریم تو مغازه چند بار یکی بهش زنگ زد اونم به بهانه ی اینکه انتن نمیده رفت بیرون حرف زد اومد بهش گفتم کی بود گفت دوستم کارت شارژ میخواست گفته واسش بخرم رفتیم جلو مغازه دوستش یه یه ربی رفت تو مغازه بیرون که میومد داشت با یکی حرف میزد بهش گفتم کی بود گفت داشتم بهش شماره ی شارژ و میگفتم
RE: دارم دیونه میشم دیگه نمی دونم چیکار کنم
عزیز دلم حتی نپرس کی بود. اینطوری خیلی بهتره. سعی کن بیشتر جاهایی که میخواد بره باهاش بری به بهونه اینکه بچه تو خونه حوصلش سر میره و بهونه میگیره.
بچه ات حرف هم میزنه؟
RE: دارم دیونه میشم دیگه نمی دونم چیکار کنم
[/size]:33: حسابی ریختم بهم دیگه سردر نمیارم یعنی من بیش از حد شکاکم یا اون مشکل داره:162:
بنظر شما مشکل از منه چند وقت پیش یکی همش بهم زنگ میزد یه بار که خونه بود گوشی رو بهش دادم تا جوابشو بده اون که گذشت د.باره یکی دیگه زنگ میزد این ماله اون زمانی بود که باهاش قهر بودم که صداش زدم ببین این کیه گوشیرو که ورداشت طرف قطع کرده بود بعد یه ساعت خواهرم 2 بار تک زنگ زد یه خورده که گذشت پاشود اومد گوشیمو چک کرد گفت کو اس ام اسه که واست اومد منم گفتم تک زنگ بود نه اس ام اس !دیروز بهم میگه چرا بهم شک میکنی من اگه مشکلی داشتم که گوشیمو جلو دستت نمیزاشتم منم قضیه ی اون روزو بهش گفتم اونم جواب داد من فکر کردم اون پسره اس ام اس داده [size=large]من که بهت شک ندارم:97:منو میگی داشتم منفجر میشودم که اینقدر خونسرد خودشو نشون میداد[size=medium]:161: ازش پرسیدم تو چرا یکی که زنگ میزنه گوشیرو به من نمیدی............بهش گفتم پس حالا که تک زنگ و اس ام اس مشکلی نداره منم همین کارو میکنم اول گفت تو بیجا میکنی هر کا میخوای بکن... گوشم ازین حرفا پر شده :158:نمیدونم چیکار کنم کاشکی یه ذره بیخیال میشدم نمیدونم اخرو عاقبتم چی میشه مگه مردا ته تهش چیکار میکنن واسمون که باید اینقدر زجر بکشیم بخدا مندم نو کار این زندگی یا بیخیال بشم یا :223: بهم بگین مشکل منم یعنی خیلی شکاکم یا اون؟؟؟؟؟
RE: دارم دیونه میشم دیگه نمی دونم چیکار کنم
الینا جان دختر من تو 8 ته یه چیزای شکسته بسته میگه ولی نه در حد کلمه
RE: دارم دیونه میشم دیگه نمی دونم چیکار کنم
سلام..
خانم الینا اگه ایشون، اونطور که عرض کردم شوهرشون رو بشناسن، بسته به شخصیت ایشون، ممکنه خیلی هم خوشحال بشن... بنده چند مرتبه عرض کردم که صحبت هاتون رو بخونید و با توجه به شخصیت شوهرتون عمل کنید... بنده که لذت میبرم از تلاش شریک زندگیم در صورتی که اینطور بخواد برای زندگیمون تلاش کنه...
الان بیرونم.. برگشتم مطلبتون رو میخونم...
RE: دارم دیونه میشم دیگه نمی دونم چیکار کنم
سلام آقا مهرداد
این آقا هنوز مشکلش حل نشده. شاید چند ماهی بعد از کنار گذاشتن کامل کارهاشون این کار مشکلی نداشته باشه ولی الآن فقط کار رو خرابتر میکنه چون این آقا شاکی میشه که چرا مشکلش رو اینجا مطرح کرده و در ثانی نقطه ضعف این خانم دستش میاد پس این کار کار بیهوده ایه.