متاسفم
منم یه چیزی مثل خوره تو وجودمه
نباید هی تکرارش کنیم
- - - Updated - - -
متاسفم
منم یه چیزی مثل خوره تو وجودمه
نباید هی تکرارش کنیم
نمایش نسخه قابل چاپ
متاسفم
منم یه چیزی مثل خوره تو وجودمه
نباید هی تکرارش کنیم
- - - Updated - - -
متاسفم
منم یه چیزی مثل خوره تو وجودمه
نباید هی تکرارش کنیم
سحربهاری عزیز واقعا که چققققدر توصیه هات درسته
این یکی دو هفته من سعی کردم که اصلا در مورد اون قضیه هیچ صحبتی با همسرم نکنم و خودم هم کمتر بهش فک کنم و بیشتر وقت آزادم رو سعی کردم با کتاب خوندن و بیرون رفتن پر کنم و امروز دیدم چقدر قشنگ حرف شما بهم ثابت شد
همسرم بهم گفت که خیلی خوشحالم ازینکه میبینم حالت بهتره و یه کم از نگرانی م از بابت تو کم شده ولی خودم خیلی به خاطر این قضیه داغونم و اعصابم خورده از دست خودم
میگفت هنوز هم نمیدونم چرا همچین کار احمقانه ای کردم
همسر شما اشتباهی رو مرتکب شدنو وقتی نمیذارین فکر کنه، اون فرد در ذهنش کمرنگ بشه و در مسیر جبران خطا قرار بگیره بعد از مدتی اصلا قضیه در نظرش عوض میشه! یعنی همسرت خودش رو قانع میکنه حتما تو خونه حال خوشی نداشته و... که دست به این خطا زده! دیگه اونوقت لازم نیست خودشو ناراحت
ازتون ممنونم بخاطر توصیه های مفید همه ی دوستای خوبم
یه خواهشی ازتون دارم و اینکه بیاین به همدیگه کمک کنیم و هرکسی کاری رو که توی زندگیش انجام داده و به بهبود روابط شون کمک کرده اینجا مطرح بکنه تا از تجربیات همدیگه استفاده کنیم
و خودم هم تصمیم گرفتم یه مدت پیش یه مشاور دیگه برم که بتونم از دست این وسواس فکری م راحت بشم
چون وقتی هنوز نتونستم تو ذهن خودم کمرنگ ش کنم و یه تصمیم قاطعانه بگیرم مطمئنا اینجوری یه فرد ضعیف و آسیب پذیر به نظر میام
تنهای عزیز
خواهش میکنم
من هم از ما توقع دارم در این مسیر با قدرت پیش برید و اراده برای تغییر داشته باشید، منتظر خبرهای خوب از جانب شما هستم.
:72:
سلام به همه ي دوستاي عزيزم
فقط اومدم بگم كه اين چند وقته حالم خيلي بهتره و سعي ميكنم بيشتر خودم و زندگي مون باشم
دوست دارم يه زن قوي باشم كه همسرم فك نكنه اگه يه روزي دوباره بخاد اين كار رو بكنه به من ضربه ميزنه
ميخام بدونه اينقدر قوي هستم كه اگه دفعه بعدي اين اتفاق بيفته از زندگيم كنار ميره
همسرم هم اصرار داره كه بچه دار بشيم تا من از فكر و خيال بيرون بيام و سرگرم بشم باهاش و همش هم تاكيد ميكنه كه الان قدر زندگي مون رو بيشتر ميدونم و تا الان نميدونستم زندگي بدون تو چقدر برام سخته ولي نميدونم چرا حرفاش باورم نميشه و گفتن اين حرفش حالم رو اصلا بهتر نميكنه
قبلا اگه اين حرف رو ميزد كلي به خودم مي باليدم ولي الان خيلي برام مهم نيست
و براي بچه دار شدن هم فك ميكنم تا خيالم كااامل از بابت همسرم راحت نباشه نميتونم بهش فكر كنم
دست از چك كردن همسرم هم برداشتم و همه چي رو به خدا سپردم چون اگه رابطه اي هم باشه با چك كردن بيشتر پنهان ش ميكنه
فقط برام دعا كنيد