RE: سخت گیری بیش از حد در مسائل عاطفی به خاطر اعتقادات قدیمی
سلام
متاسفانه در كشور ما بهره گیری از متخصصین بسیار كم هست.
از مهندسی و پزشكی گرفته تا علوم سیاسی و علوم انسانی و ....
مثلا شما به دوست خود یا فامیل خود بگویید از صبح در كمرم دردی احساس می كنم ،نمی دونم چه كار كنم. می بیند در اكثر موارد شما را راهنمایی می كنند، آن هم در مسئله پزشكی كه كاملا تخصصی هست. و كمتر كسی می گوید این یك مسئله تخصصی هست و لطفا شما به یك پزشك متخصص مراجعه كن.
در علوم انسانی این مسئله رایج تر است. و همه به سادگی ابراز نظر می كنند. و مبنای نظراتشون هم تجربه شخصی خودشون یا اطرافیانشون هست.
در همه دنیا اكنون جامعه شناسی ، علوم سیاسیَ، روان شناسی یك شاخه علمی هست و بر اساس تحقیقات و تائید فرضیه ها صحبت می كنند. لیكن هنوز هم كه هنوز است افراد در مسائل مهم زندگی كه مربوط به یافته های روانشناسی می شود روی تجارب شخصی خود بیشتر از تحقیقات صورت گرفته پافشاری می كنند.
شما در هر شهری هستید، یك زحمتی بكشید به مراكز مشاوره محل سكونت خود مراجعه كنید. و ازمشاوران در مورد پرونده های كه مسئله طلاق یا شكست در زندگی مطرح شده بپرسید ، تا بیشتر به رابطه قبل از ازدواج و شكست بعد از ازدواج پی ببرید. (چرا كه هنوز این ارتباطات ناپخته هست و طرفین هیچ گونه كنترلی روی احساسات انفجاری خود ندارند.)
اینكه یك زوجی اطراف من« سنتی ازدواج كردند» یا پس از «دوستی و عشق بازی» ازدواج كردند و موفق شدند كافی نیست. و باید جامعه آماری بررسی شود.
به هر حال آنچه با توجه به محیط فرهنگی كشور ،ما مشاوران شاهد هستیم نتیجه عكس دادن ارتباطات دختر و پسر هست. یعنی از آنجا كه چنین ارتباطاتی تخصصی نیست و به طرف احساس گرایی می رود ،شناختها تحریف شده و وابستگی ها بالا می رود، بعد هم اگر ازدواج صورت گیرد مشكلات زناشویی شروع شده و شدت می یابد در حالیكه توقعات نسبت به هم در مقایسه با قبل از ازدواج افزایش یافته است.(بگذریم خیلی از این ارتباطات قبل از اینكه به ازدواج منتهی شود به شكست عاطفی و بدبینی می انجامد)
بله شاید در جاهای دیگر دنیا رابطه دختر و پسر باشد،اما دختر این پسر را مثل كالای قاچاق در درون خود حبس نمی كند و به خانواده های یكدیگر با توجه به فرهنگشون معرفی می شوند. اما اینجا در خفا شكل می گیرد(در اكثر مواقع)،بعد كم كم احساسات بالا می گیرد و یا شكست عاطفی قبل از ازدواج یا سوء ظن و مشكلات شدید بعد از ازدواج ... البته استثناءهمیشه هست.
شما یك گشت و گذار در سئوالات ارتباط دختر و پسر یا مشكلات خانواده در این تالار بزنید، در اكثر مواقع دوستی و آشنایی بوده ولی یا به ازدواج ختم نشده و آسیب به طرفین زده یا اگر ازدواج صورت گرفته مشكلات بعدی داشته است.
باز هم می گویم همیشه درصدی انجراف از این موضوع هست كه اگر دقت كنید بر می گردد به مهارتهای طرفین در راستای كنترل احساس و منطق گرایی و هماهنگی با خانواده ها....
به هر حال فردی كه به این دوستی ها اعتقاد داره دنبالش هم میره و مسئولیت تبعاتش هم را می پذیره وهمچنین عكس این قضیه....
فكر كنم نزدیكترین مفهوم به جمله آخرم را بتوان در این موضوع بسطش داد:
http://www.hamdardi.net/showthread.php?tid=2430&pid=21678#pid21678
RE: سخت گیری بیش از حد در مسائل عاطفی به خاطر اعتقادات قدیمی
نقل قول:
نوشته اصلی توسط tak-bo'di
ممنون از نظر.
همون طور که گفتم، اینا نظرات من نبود. من نه تا به حال عاشق شدم و نه دوست پسر داشتم، در تمام عمرم هم با هیچ پسری گرم نگرفتم و به هیچ کس راه ندادم. پس لزومی نداره با حالت تهاجمی با من برخورد بشه، من خودم رو یکی از پاکترین دخترا می دونم.
این جا هم در نقش یک محقق بودم، نه یک فرد قربانی از نسل سوخته یا یک فرد مشتاق برای دوست پیدا کردن! اما خیلی ناراحت بودم که در حین مکالمه واقعا بعضی جاها کم میاوردم و هیچ دلیلی برای اعتقاداتم نمی دیدم، احساس می کردم فقط کورکورانه دارم پیروی می کنم و هیچ منطق و دلیل علمی پشت این قضیه نیست. نمی دونم کتاب سینوهه رو خوندید یا نه؟ دقیقا همون حالتی که به سینوهه دست داد، وقتی فهمید خدایش دروغی بوده و یک سری مسائل اجتماعی و منافع افراد بالادست باعث شده اعتقادات بسیار محکمی در بین عامه مردم شکل بگیره و خود مردم مثل سد محکمی در مقابل اون بایستند و تمام اعتقاداتش پوشالی بوده، به من دست داد. خب لازمه ی ایمان شک هست. تا شکاک نبود، نمی شه مؤمن خوبی شد. من برای به دست آوردن این ایمان به نظر همه احتیاج دارم، چه شما و چه افرادی که در آن سوی قضیه ایستادن. اونا کاملا منطقی یا حتی خیلی تخصصی و علمی دلایل اعمالشون رو برای من توضیح دادن اما متأسفانه از شما فقط احساسات می بینم و تحجر...
می تونیم این سؤال رو از خودمون بپرسیم که چرا وقتی تو یه جامعه امنیت کم می شه، همه مجاز هستند اسلحه با خودشون حمل کنند، چیزی که در زمان معمولی جرم محسوب می شه.
یا مثلا چرا دست دادن خانم ها و آقایون بعضی جاها ناپسنده و بعضی جاها دست ندادن بی احترامیه؟! با همین یه مثال کوچیک می شه دید قوانین همه جا صدق نمی کنه و افراد خاص با فرهنگهای خاص، سبک های خاص زندگی دارند. چرا در برخی مناطق جنوب کشور دخترا روبنده می اندازن و بعضی جاها به حجاب هیچ اعتقادی ندان و هیچ کدوم هم با این قضیه مشکلی ندارن و راضی هستن؟! یا همین یک مثال کوچیک میتونه ثابت کنه سبک زندگی آدما با هم فرق می کنه و هر جا قانون خاص خودش رو داره.
مدل غربی شدن یعنی همین که اولین تماس جنسی با همسر نباشه، داشتن سکس قبل از ازدواج. البته این آدما به نسبت آدمای معتقدی بودن، خدا و پیامبر رو قبول داشتن، نماز و روزه رو هم، و در ضمن اونا هم اعتقادات خاص خودشون رو داشتن از جمله این که رابطه جنسی فقط باید با دوست دختر یا دوست پسر برقرار بشه و خلاف اون یعنی بی بند و باری، به نوعی اونا هم حد و مرزی داشتن، اما متفاوت از تعاریف ما. مثلا یکیشون از پارتی های همسایه شان که موسوم به "سکس پارتی" یا "استخر پارتی" بود، شاکی بود و میگفت این یعنی نهایت بی بند و باری و فساد. پارتی که در آن هر کس تنها دعوت می شد، آن جا با هم آشنا می شدن، همدیگر را انتخاب می کردن، ... و فردای آن روز اصلا همدیگر را نمی شناختند! پس هر کدام از ما برای خودمان ارزش هایی داریم و به آن وفاداریم، حال اینکه در چه جایگاهی قرار گیریم و راه درست را انتخاب کنیم، عملیست ظریف و حساس که باید همه مدل را دید و از بین آن درست را انتخاب کرد....
شما هم اگر الان دور و بر خودتون رو بهتر ببینید، این آدما رو به وفور می بینید. همون طور که من الان که نسبت به این مطلب آگاه شدم، توی شهر خودم هم این روش رو زیاد می بینم. این مسأله خاص تهران نیست، هرچند اینجا بیشتره.
از من تحجر میبینید ؟ تحجر را میشه اصلا تعریف کنید ؟ من دارم دلیل میارم . اگر شما یک حرف منطقی زدید و من هنوز بر سر گفته خود بودم میشدم متحجر . فکر میکنم قضیه برعکسه .
این آدمها چقدر جالبن خدا و پیغمبر را قبول دارند ولی حرف اونها را نه ؟؟؟!!؟!
لابد اونها هم که استخر پارتی دارند ؛ اونهایی که فقط با دوست دخترشون س ک س دارند را متحجر میبینند .
ظاهرا معنای تحجر عوض شده .
ضمنا این که در جوامع مختلف عرف و قوانین فرق داره با این موضوع که بعضی آدمها تابع قانون خاصی هستند فرق داره .
نقل قول:
پس هر کدام از ما برای خودمان ارزش هایی داریم و به آن وفاداریم، حال اینکه در چه جایگاهی قرار گیریم و راه درست را انتخاب کنیم، عملیست ظریف و حساس که باید همه مدل را دید و از بین آن درست را انتخاب کرد....
با این موافقم .
RE: سخت گیری بیش از حد در مسائل عاطفی به خاطر اعتقادات قدیمی
من از بقیه بچه ها در این سایت می خوام در رابطه با این موضوع کاملا شفاف و بدون هیچگونه محافظه کاری و ترس از یکدیگر صحبت کنیم چون اینجا هیچ کس دیگری رو از نزدیک نمیشناسه،تا واقعیتهای تفکرات هر نفر مشخص بشه تا بتونیم از اونها یک نتیجه گیری کنیم.
خود من در یک خانواده مذهبی اما نه تعصبی بزرگ شدم،تا حالا هم با هیچ دختری دوست نبودم و به عنوانی همیشه بچه مثبت بودم و حتی حاضرم در موردش با هر کسی که ادعای صالح بودنش میشه اینجا بحث کنم مخصوصا با وجود امکانات و شرایطی که داشتم و دارم،اما بروی یک سری از مطالب بحث دارم
همانطور که میدونید ما در اسلام احکام اولیه و ثانویه داریم،که احکام اولیه ثابت ولی احکام ثانویه می توانند با گذشت زمان بروز شوند،من این سوال رو دارم که چرا هیچکس در مملکت ما در احکام ثانویه بحثی نمیکنه؟ چرا خود ما در مورد اعمال دینی که بجا میاریم فکر نمیکنیم،مثلا در مورد وضو گرفتن قبل از نماز من هر چقدر تفکر کردم دیدیم در آن زمان چون عربها دارای بدنهای کثیف و آلوده ای بودند پیغمبر اسلام اونها رو با این بهونه مجبور کردند با این کار روزی چند بار بدنشون رو شستشو بدن،این یک نظریه است ولی میشود در موردش فکر کرد
من از خیلیا که دلیلش رو میپرسم میگن به ما یاد دادن باید وضو بگیری چون دین ما و خداوند اینطور گفته ولی من مطمئنم هیچ وقت نخواستند بدونند برای چی دارند این کار رو میکنند
کاری که کشورهای پیشرفته انجام دادند تا مسائل رو برای خودشون راحت تر کنند تفکر در همین مسائل و گفتن چرا برای آن است و چشم و گوش بسته همه چیز رو قبول نکردن
اینطور میشه که ما در جامعه خودمون سالها ماه رمضان رو عزا میگرفتیم اما در یک زمان یک فقیه شجاع و مجرب با پرسشی هر چند ساده باعث شد ما الان دیگر این ماه رو جشن بگیریم،شاید اگر ما در 10 سال پیش در مورد ماه رمضان بحث میکردیم خود من جشن گرفتن رو حرام و گناه میدونستم ولی الان دیگه در موردش سوالی ندارم
در مورد مسائل جنسی هم همینطور به نظر من ما باید یک بازنگری کلی در این مورد داشته باشیم،ببینیم چرا در زمان پیغمبر این مسئله حرام اعلام شده
شاید یکی از دلایلش جهل انسانهای اون موقع بوده،مثلا اینکه در آن زمان اگر این مسئله آزاد بود بچه های بدون پدر زیادی در جامعه بوجود میامد که این بچه ها دچار سرخوردگی،کمبود و سردرگمی و نداشتن تکیه گاه و پناهگاه میشدند که همین مسئله باعث زیادشدن افراد بزهکار میشد ولی الان که اطلاعات عمومی در این مسئله بالا رفته میدونیم ارضاء میل جنسی فقط با بچه دار شدن همراه نیست و کاملا در دختر و پسر تغییر کرده،البته این فقط میتونه یک عامل باشه و دلایلی مانند ترس از آبروریزی در آن جامعه سنتی و ...که بایستی در موردش بحث زیادتری صورت بگیره
یا حتی در مورد نماز خواندن من یک کاری کردم گفتم اگر نخونم چه اتفاقی میفته علارغم میل باطنیم چند روزی نماز نخوندم پس از چند روز احساس کردم نیاز دارم با یک معبودی راز و نیاز کنم که برتر از خودمه اصلا یکجور آرامش خاص و احساس امنیتی میکردم این باعث شد حداقل در باطن خودم به این یقین برسم که به این کار احتیاج دارم ولی اگر خودم رو مجبور به این کار میکردم ممکن بود هر موقع پدر و مادرم نبودن منم نماز نخونم و یا اون موقعی که به یک کشور دیگر رفتم همچی رو فراموش کنم
پس دوستان به نظر من در مورد این مسائل باید از صفر شروع کنیم مثلا سوال کنیم نیاز جنسی مانند نیاز به خوردن و آشامیدنه چگونه می شود اون رو ارضاء کرد؟
اگر دختر و پسر در قبل از ازدواج بخوان این نیاز رو برطرف کنند چجوری میتونن؟
اگر انجام این کار برای زندگی آینده خطری داره این خطرها چه مواردی است؟
چگونه می شود جلوی خطرهای احتمالی رو گرفت؟ و ....
همانطور هم که میدونید الان در کشورهای دیگر از سنین خیلی پایین تمام مسائل مربوط به نزدیکی بین دختر و پسر رو در مدارس آموزش میدن تا کاملا بهداشتی و بدون خطر این کار انجام بشه
ولی ما کاری که میکنیم سریع برای راحتی کار صورت مسئله رو پاک میکنیم و نتیجه اینطور میشود که ما تصمیمات لحظه ای در این مورد میگیریم مانند خانه های عفاف و ..و قانونی کردن این مسئله که شاید اگر بچه ای هم بوجود آمد از تمام حقوق قانونی و اجتماعی برخوردار باشه
و مجبور میشیم چون از منابع رسمی جوابی نگرفتیم از افراد مختلف در این موارد سوال کنیم از دختر و پسرهایی که در این موارد تجربه دارند،که این شاید زیاد درست نباشه چون اولا ممکنه سریع انکار کنند و یا به خاطر دلایلی راستشو نگویند
خلاصه این رو هم بگویم که جامعه ما هم متاسفانه دست کمی از اون دوران نداره،جامعه سنتی با فرهنگ عمومی و اطلاعات بسیار پایین
پس به نظر میاد دخترها در این جامعه تا وقتی در این موارد فکر درست و آموزش درستی به مردم داده نشده باید خیلی مواظب و با احتیاط عمل کنند که خدایی نکرده دچار سرخوردگی و سوء استفاده جنسی نشن
در آخر اینکه باید درمورد تمامی مسائل دین سوال کرد تا به یقین رسید.
RE: سخت گیری بیش از حد در مسائل عاطفی به خاطر اعتقادات قدیمی
نقل قول:
به هر حال آنچه با توجه به محیط فرهنگی كشور ،ما مشاوران شاهد هستیم نتیجه عكس دادن ارتباطات دختر و پسر هست. یعنی از آنجا كه چنین ارتباطاتی تخصصی نیست و به طرف احساس گرایی می رود ،شناختها تحریف شده و وابستگی ها بالا می رود، بعد هم اگر ازدواج صورت گیرد مشكلات زناشویی شروع شده و شدت می یابد در حالیكه توقعات نسبت به هم در مقایسه با قبل از ازدواج افزایش یافته است.(بگذریم خیلی از این ارتباطات قبل از اینكه به ازدواج منتهی شود به شكست عاطفی و بدبینی می انجامد)
بله شاید در جاهای دیگر دنیا رابطه دختر و پسر باشد،اما دختر این پسر را مثل كالای قاچاق در درون خود حبس نمی كند و به خانواده های یكدیگر با توجه به فرهنگشون معرفی می شوند. اما اینجا در خفا شكل می گیرد(در اكثر مواقع)،بعد كم كم احساسات بالا می گیرد و یا شكست عاطفی قبل از ازدواج یا سوء ظن و مشكلات شدید بعد از ازدواج ... البته استثناءهمیشه هست.
100% موافقم و جا داره که دید روشن اقای مدیر رو نسبت به این موضوع تحسین کنم.:104:
دقیقا همینطوره و پسر هم پنهان کاری نمیکنه توی این موضوع و باید بگم هیچ وقت و هیچ وقت ایران رو با کشوری دیگه مقایسه نباید کرد در هر زمینه ای و این موضوع هم به همین ترتیب چرا که هیچ موضوعی در ایران در جایگاه خود قرار نداشته و در حال حاظر در ایران نه به قوانین اساسی و نه اسلامی و نه بین المللی و....و نه سنت و نه مدرنیته و نه فطرت و وجدان انسانی عمل و توجه میشود:300:
این موضوع رو با توجه به این که مدتی در خارج از کشور بودم نیز تایید میکنم وصحبت های مدیر عزیز کاملا به جا هست.
اما مشکل ما این هست که متاسفانه در چنین بازه ی زمانی در ایران حاظر زندگی میکنیم.
RE: سخت گیری بیش از حد در مسائل عاطفی به خاطر اعتقادات قدیمی
نقل قول:
نوشته اصلی توسط digitalman
از من تحجر میبینید ؟ تحجر را میشه اصلا تعریف کنید ؟ من دارم دلیل میارم . اگر شما یک حرف منطقی زدید و من هنوز بر سر گفته خود بودم میشدم متحجر . فکر میکنم قضیه برعکسه .
این آدمها چقدر جالبن خدا و پیغمبر را قبول دارند ولی حرف اونها را نه ؟؟؟!!؟!
لابد اونها هم که استخر پارتی دارند ؛ اونهایی که فقط با دوست دخترشون س ک س دارند را متحجر میبینند .
ظاهرا معنای تحجر عوض شده .
ضمنا این که در جوامع مختلف عرف و قوانین فرق داره با این موضوع که بعضی آدمها تابع قانون خاصی هستند فرق داره .
همين كه اين قشر رو به تمسخر میگیرید یعنی تحجر!
فکر میکنید پیامبر اگه الان بیاد، همون باید نبایدهایی رو میگه که 14 قرن پیش می گفت؟! فکر می کنید زنان بی حجاب خارج از ایران به خاطر حجاب نداشتن مؤاخذه می شن؟! من که چنین فکری نمیکنم.
جوامع از نظر شما یعنی چی؟ جامعه حتما یک کشور نیست، میتونه مثلا جامعه پزشکان فلان مؤسسه باشه یا هنرمندان فلان دانشکده. این ها افراد خاصی هستند که با گردهمایی، جامعه کوچکی را به وجود آوردن...
....
آفرین! با همه نظرات رامتین کاملا موافقم. مثلاً من هم همین کار رو درمورد نماز خوندن انجام دادم و بازگشتم چون عمیقا بهش ایمان آوردم. ما فقط بلدیم فرار کنیم و صورت مسأله رو پاک کنیم، چون از روبرو شدن با واقعیات واهمه داریم. اما من نمی خوام به دلیل اعتقاداتی که به من آموخته شده و خودم در انتخاب اونا هیچ نقشی نداشتم، در زمان پیری افسوس بخورم که چرا جوانیم به خاطر ترس های هیچ و پوچ به هدر رفت و چرا چشمام رو بستم و بدون بهانه جویی و سعی در پیدا کردن بهترین راه حل، کوتاه ترین راه حل رو انتخاب کردم. همون طور که وقتی با امثال مادرانمان صحبت می کنیم، ناراحتی و نارضایتی و یک عمر فقط مشاهده کردن و دورادور حسرت خوردن را در چهره شان می بینیم.
باز هم میگم، فکر می کنم این حرفایی که ما میزنیم، در حد ظرفیت عامه مردم نباشه، چون مردم دوست ندارن مثل سینوهه ببینن خداشون یه بت تقلبی بوده که کاهنان معبد پشت سرش می ایستادن و صداهایی وحشتناک در می آوردن تا مردم رو مؤمن نگه دارن! پس با ظرفیت بالا و وسعت دید به این قضیه نگاه کنیم و حرف دلمون رو بزنیم، با منطق!
RE: سخت گیری بیش از حد در مسائل عاطفی به خاطر اعتقادات قدیمی
بنظر من بهتره وقتی یک بحث شروع میشه و دیگران نظرات مخالفی را میدن به جای اینکه به اونها صفات مختلف از جمله متحجر بدیم و فرافکنی کنیم بهتر است به خود بحث بپردازیم .
شما در مقطع کارشناسی ارشد تحصیل میکنید آیا سر کلاس هم وقتی کسی نظرش متفاوت است بجای جواب دادن میگویید تو متحجری ؟؟!
ضمنا شما نوشتید که در حال تحقیقات در باره روابط قیل از ازدواج و ازدواج و ... هستید .
بهتر است از دید بعضی از خود غربی ها هم درباره روابط خارج از چارچوب ازدواج و مسائل مربوط به اون هم با خبر باشید . من یک نمونه میارم . البته خودتون هم میتونید در ادامه تحقیقاتتون مسائل بیشتری از اونها را متوجه بشید .
اگر تونستید این فیلم را بینید . محصول 2007 آمریکا و در مورد موضوع تحقیق شماست .
Evening
اینهم لینک imdb فیلم
http://www.imdb.com/title/tt0765447/
RE: سخت گیری بیش از حد در مسائل عاطفی به خاطر اعتقادات قدیمی
خانوم عزيز شما يك سري چيزها رو مي دوني در اين سايت به شما آقاي مدير گفتند. اين ديگه انتخاب خود شماست كه چه راهي رو بريد.خيلي كشش مي ديد. باور كنيد كسي بابت اينها شما رو مواخذه نمي كنه اگر به كسي ضربه اي وارد نشه.. مباش در پي آزار و هر چي مي خواهي كن كه در طريقت ما غير از اين گناهي نيست!! چيزي كه وجود داره اينه كه شما در اينگونه روابط يك نفر رو از لحاظ احساسي وابسته شده مي بينيد اين يه نفر يا خود شماست يا طرف مقابل . و در عين حال كوچكترين تعهدي وجود نداره. به هر حال خواه ناخواه اين آزار اينجا وارد مي شه.
مي خواين بقيه تاييدتون كنن كه به نتيجه درست برسيد؟!!!!!!! مرد ديجيتالي حتي يك حرف متحجرانه هم نزد!!يك روز متوجه خواهيد شد.
RE: سخت گیری بیش از حد در مسائل عاطفی به خاطر اعتقادات قدیمی
نه! من اصلا انتظار تأیید و تأکید حرف هام رو ندارم، اگر منعطف نبودم، معذرت می خوام و ازتون مجددا دعوت می کنم که این جا نظراتتون رو مطرح کنید.
اصلا هم فکر نمی کنم کشش می دم، دوست دارم دیدگاه های مختلف رو بسنجم.
اما این که به من بگید برو هر کاری دوست داری بکن و یا بیراهه برو و برنگرد!، ممکنه این توهم رو به وجود بیاره که یا از جواب دادن تفره می رید و یا توانایی اون رو ندارید.
ما هر کدوم در مسیر زندگیمون راهی رو انتخاب می کنیم و باید برای اون دلیل و برهان مشخصی داشته باشیم.
همه ی اعتقادات برای هر کس که به اونها پایبنده، مورد احترامه، باز هم اگر به کسی بی احترامی شده، ازش پوزش می خوام.
RE: سخت گیری بیش از حد در مسائل عاطفی به خاطر اعتقادات قدیمی
ببينيد خواهر گلم
واقعيت ها ازمنظر هر فرد از فيلتر باورها مي گذرد. به هر حال منطقي ترين افراد نيز نمي توانند كتمان كنند كه در صحبتهاي خود بالاخره يك نقطه شروعي را كه همان باور آنهاست لحاظ نمي كنند. بنابراين اين امر تا حدود زيادي اجتناب ناپذير است. در ضمن از ديدگاه يك روانشناس(آقاي سنگتراشان) شما به مشكلاتي كه در حين انجام اين ارتباط پيش مي آيد پي برديد. پيامبر اگر 20 قرن ديگه هم بياد مضامين ديني خودش رو تغيير نخواهد داد!!!! اين از پيامبر!! كه وقتي بيان مي كند يك سري قضايا بالذاته مشكل ساز هستند به ديد ايشان هست. و با تغيير تاريخ افراد دچار تغييرات ژنتيكي خاصي نمي شوند كه اين قضايا به فراموشي سپرده شوند. با اين حال تصور مي كنم:
you may be obdurately oriented to your fix target.just be carefull
RE: سخت گیری بیش از حد در مسائل عاطفی به خاطر اعتقادات قدیمی
اول اينكه من با بخشي از صحبتهاي سورنا مخالفم،اينكه اگر پيغمبر 20 قرن ديگر بياد نظرياتش تغيير نميكنه كاملا اشتباه است اگر يكم دقت كنيد در زمان جاهليت پيغمبر اسلام قوانيني رو وضع كردند كه مختص آن موقع بود و اگر نميخواست مسئله اي در آينده تغيير كند احكامي رو مانند احكام ثانويه ايجاد نميكرد و نميگفت اين احكام مي توانند مطابق ساختار هر زماني تغيير كند
حالا اگر كسي پيدا نميشه كه بتونه در مورد اين احكام بازنگري و تفكر كنه شايد دلايلي به غير از مصالح جوانان اين مملكت داره
tak-bo'di عزيز خيلي از مسائل مطابق گفته هاي قبليم در آينده تغيير خواهد كرد،ولي هنوز اينجور مسائل در ايران مورد بحثه و ظرفيت ها براي حل اين مسائل ايجاد نشده
صحبت من اينه كه خيلي مواظب باش،جامعه ما هنوز در مورد اينجور مسائل مشكلات اصلي داره و تنها كساني كه در اينگونه روابط ضربه ميخورند دختران هستند