اميدوارم هر چي صلاحتونه پيش بياد.
نمایش نسخه قابل چاپ
اميدوارم هر چي صلاحتونه پيش بياد.
اقای مصطفی خبری از خودتون نمیدین؟؟؟؟؟
روزها و شبها مثل برق میگذرند. هفته ای دو سه بار می رم از بچه ها سر میزنم و با همسرم صحبت می کنم. جدایی هم برای من سخته و هم بچه ها رو اذیت می کنه اما فکر می کنم زندگی بیمار ما اگه بخواد درمان بشه به یک شوک قوی و کارساز نیاز داره. همسر من که تغییری نکرده و زندگی به همان روال سابق برای من قابل تحمل نیست مگر اینکه من تغییر کنم و ظلم رو بپذیرم. با این وحشیگری که در غزه داره انجام میشه من مشکل خودم رو فراموش کردم. البته هر گاه تصویر بچه های معصوم غزه رو میبینم که زخمی شون کردن و روح از بدنهای پاکشون پر کشیده به یاد بچه های خودم می افتم و به این فکر می کنم که نبایستی روح اونها رو زخمی کنم. من فکر کنم دارم تا حدی احساس گناه می کنم. خودم رو سپردم به دست باد.
البته فکر نکنید واقعا خودم رو به دست باد سپردم.
ممکنه بعدها بچه هام بهم گله کنند که چرا تحمل نکردی و چرا ما رو آواره کردی اما من حداکثر تلاش خودم رو کردم و الان هم تلاش خودم رو واسه حفظ این سقف می کنم و در هر لحظه به این فکر می کنم که چطور میشه این زندگی رو حفظ کرد و مثل بچه آدم زندگی کرد. ببینید از قدیم گفتن یا رومی روم یا زنگی زنگ. یا باید مثل آدم زندگی کرد در غیر اینصورت باید مثل بچه آدم از هم جدا شد و قید زندگی مشترک پر درگیری رو زد. من دیگه نمی تونم با کسی زندگی کنم درحالی که ایشون همیشه منو تحقیر بکنه و هر روز یک دعوا و مرافعه بین ما باشه. تصمیم گرفتم همسرم رو که همش فکر میکنه من رو بهش قالب کردن آزاد کنم. البته در ماههای آتی نیز همه تلاشم رو برای حفظ زندگی مشترک خواهم کرد.
چقدر سخته کسی رو دوست داشته باشی در حالی که او نمی فهمه و همش داره تو رو رسوا میکنه.
سلام اقا مصطفي ،
دلم براتون خيلي ميسوزه ، چون شرايط خيلي سختي داري اما روحيت خيلي قوي و زيباست .
شما بنظر ادم خيلي جالب و شوخ طبع و دوست داشتني و مومني هستيد . و عجيبه برخورد همسرتون ، اي كاش تو سالهايي كه با هم بوديد همسرتونو پيش يه روانپزشك ميبرديد.
به نظر من احتياج شديد به پزشك دارن . چون روانشون خيلي ناارام و پريشونه ،
با وضع موجود اخر اين رابطه از شما يه انسان خسته و افسرده مي سازه .
بنظر من با بچه هاتون يه بار كه ميبريشون بيرون خيلي با ملاحظه در مورد جدايي از مادرشون نظر
بخواهيد و عكس العملشون رو ببينيد ، اين خيلي به تصميمتون كمك مي كنه ،اگر هم قسمت شما جدايي بود ،حتمآ بچه ها رو پيش خودتون نگه دارين ،چون رفتار و منش نادرست و روان بهم ريخته
همسرتون صد در صد روي بچه ها تا ثير منفي و جبران ناپذيري داره .
راستي شما مگه خسيسي ؟ چرا خانومتو رستوران نبردي كه كار به اينجا بكشه؟؟:305:
راستي خانومتون شكموست؟؟؟
وقتي فحش مي ده اين شكلي ميشه ؟:97:
اينا رو گفتم كه حال و هوات عوض شه يه وقت دلخور نشي .
خدا بزرگه :72:
بسمه تعالی
آقا مصطفی گلم
زندگی شما بطرز عجیبی مشابه زندگی من هست. کارشناس ارشد زبان انگلیسی، کمی شوخ طبع و البته مذهبی هستم و یکسال پیش ازدواج کرده ام.
مطمئنید همسرتان پارانوئید نیست؟ به نظرم پیشنهاد پری خانم را جدی بگیرید.
همسر من، همان سه ماه اول زندگی ترکم کرد. :302:یکبار برگشت و ناهارم را آماده کرد. روزهای بعد فقط بد و بیراه و ابلاغیه دادگستری تحویلم داد . دست آخر هم تقاضای طلاق داد. موافقت نکردم. گفتم شاید بتوانم کمکش کنم. الان واقعا نمی دانم باید چکار کنم. نگرانم از اینکه فردا جلوی بچه ها هم حرمت نگه ندارد. که البته مطمئم که نگه نمی دارد.
فکر می کنم علت آنکه خانمم می خواهد روی زندگی مسلط باشد اینست که مادرش هم اینطور بوده است.(و واقعا بوده است) شاید الگوی دیگری را نمی شناسد. و یا جرات و یا فرصت تجربه الگوی دیگری را نداشته است.
این دخالت پدر و مادر شوهر هم می تواند یک توهم باشد. شاید با کمک یک روانپزشک قابل حل باشد.
بهر حال ظاهرا من هم چند سال دیگر به عاقبت شما مبتلا می شوم. لطفا اگر توانستید مشکل را حل کنید، مرا هم مطلع کنید، بلکه تا بچه دار نشده ام یک فکری بحال خودم و همسرم بکنم.
سلام آقا
چطور شد؟ منم مانند شما گرفتارم.karl7002 چه كار كردي ؟ ممنون ميشم بگي چه كار كردي.
برادر عزیز سلام
راستش میخوام خیلی ساده و رک حرف بزنم . ببین مظلوم خود اجازه ظلم به ظالم میده !!! شما تو این زندگی 10 سال موندی چون رضایت نسبی داشتی یا اینقدر نا توانی که نمیتونی زندگیت اداره کنی و به همسرت وابسته ای یا نه علاوه بر بعضی از اخلاق های بد همسرت که البته ریشه در بی مهارتیتون داره وضع به اینجا کشوندی
اگر حالت اول منم بودم بدتر از همسرت میکردم حتما" یه جا به حدی بهش فشار میاری با کم توانایی هات که یهو به صدا در میاد وگرنه در غیر اینصورت خیلی قاطع ولی با احترام بهش هشدار میدادی که باید نحوه ایجاد رابطتون اصلاح شه وگرنه ترکش می کنی پس شما در همسرت برتری هایی احساس میکنی و در خودت ضعف هایی که اجازه هر بی احترامی و برخوردی با خودت میدی و در نهایت عکس العمل 2 ماه میداری میری بعدم با معذرت خواهی بر می گردی و هیچ هزینه ای هم این رفتارهاش براش نداره والا اگه من بودم بدتر میکردم
امیدوارم ناراحت نشید و به حرفام فکر کنید
بچه ها لطفا به تاریخ آخرین پست مراجع توجه کنید.
با تشکر
سلام
خانم من از بيماري اسكيزوفرني رنج مي بره . فكر كنم مصطفي هم از همين مشكل خانمش رنج ميبره . مثل اينه كه به يك ديوونه علاقه مند بشيد. راه حل چيه؟