بن بست

دوست عزیز
در هر رابطه ای دو نفر تاثیر دارند خواه این رابطه خوب باشد خواه بد
پس هر کسی برای بهبود یک رابطه باید از خود شروع کند من مطمئنم اگر کمی گذشت در روابط بین شما باشد شما زندگی خوبی خواهید داشت
سعی کنید از خودتان شروع کنید بتوانید به تنهایی تصمیم بگیرید و کاملا" مستقل باشید زمانهایی از همسرتان دفاع کنید نه اینکه در مقابلش جبهه بگیرید شاید عدم ابراز علاقه شما باعث این رفتارها شده بهتر است کمی به عقب برگردید و گذشته را مرور نمایید
قطعا" همسر شما نیز در این باره مقصر است اما با وجود تغییرات در شما او نیز به مشکلاتش پی خواهد برد

دوست عزيز شما اشتباهات بشياري مرتكب شديد و رفتار بسيار بد و نادرستي با يك تازه عروس 20 ساله داشتيد با وجود عدم تفاهم و بدون توجه به اينده بچتون بچه دار شديد بسيار متآسفم . همسرتان هم البته بي تقصير نبوده ولي مقصر اصلي شماييد. در حال حاضر بايد منتظر بمانيد مرور زمان باعث ميشه همسرتان نرم تر بشه ميتونيد از نو زندگيتون و بسازيد به فكر اينده فرزندتون باشيد و لجبازي نكنيد و مثل يك مرد 34 ساله واقعي رفتار كنيد. براتون آرزوي موفقيت مي كنم.

آقای محترم ازتون خواهش می کنم قبل از هر تصمیمی حتماً کتاب « رازهایی درباره ی زنان که هر مردی باید آنها را بداند » نوشته باربارا دی آنجلیس رو مطالعه کنین. ببنین بعضی از رفتارهای خانمتون شاید به دلیل این بوده که بلد نبوده که چه جوری ناراحتی ها و دلخوری هاش رو برای شما بیان کنه. ما زنها و شما مردها در بیان مسائل و مشکلاتمون خیلی با هم فرق داریم به شما توصیه می کنم حتی خوندن این کتاب رو به خانومتون هم توصیه کنین تا ایشون هم به نقاط ضعف خودشون پی ببرن. ایشون به علت سن کم و عدم آگاهی کافی نتونستن اونجور که باید ناراحتی هاشون رو از شما بهتون انتقال بدن. بعد هم با دخالت خونواده ها این موضوعات بیشتر دامن زده شد . من خودم مشکلاتی از این دست فراوون داشتم. ولی همیشه به عنوان یک زن و یک مادر و به خاطر بچه ام دلم نمی خواسته زندگیم از هم بپاشه. شما از حساسیتهای خانمتون به نحوه ارتباطات اجتماعیتون اشاره کردین. مطمئن باشین ایشون بهتون علاقه داشته ولی احساس کرده که از طرف شما و خانوادتون مورد بی مهری و تحقیر قرار گرفته که دست به این کارها زده. یک کم گذشت رو هم چاشنی تصمیماتتون قرار بدین.

آقا رضا من قبلها هم پيغام اينجا گذاشته بودم. تا سالها هم اينجا منتظر بمونيد كسي كوچكترين حقي رو براي شما قائل نيست. اگر منتظر نتيجه ايد با يك مشاور زبده خارج از محيطي يك طرفه صحبت كنيد.نمي دونم شما چرا تاپيكهاي ديگه رو و يكجانبه قضاوت كردن ها رو نمي خونيد و باز هم منتظر نظرات بقيه هستيد؟
اگر مي خوايد نظر خوبي هم در اين تالار بگيريد افرادي در بين خانومها و آقايون وجود دارند كه يك جانبه نظر نمي دن. اساميشون رو با نگاهي عميق به پاسخها مي تونيد پيدا كنيد. اگر پيدا نكرديد من به شما اساميشون رو پيغام خصوصي مي دم. از اونها مشورت بخوايد.
من به شما دارم مي گم . مردها بد.بالفرض كه مردها مغرور . مردها خود راي ....چرا يك مرد در اين تالار به اين بزرگي نظر نمي خواد و يا بلافاصله پشيمون مي شه؟ يعني يك مرد خوب هم اين وسط پيدا نمي شه؟!!! يا مشكل در جاي ديگست؟
دوست عزيز من ، من از شما خواهش مي كنم اگر قصد داريد كه به شيوه اي منطقي مشكلتون رو حل كنيد به يك مشاور مراجعه كنيد. شماره تماس هر مشاوري كه خواستيد رو اگر در تهران تشريف داريد بهتون مي دم.
باور كنيد نمي خواستم نظري بدم اما گفتم از اونجا كه ممكنه اين پاسخها شما رو جري تر و عصبي تر كنه اوني كه از برادر كوچكترتون و ذهن اون بيرون مي اومد رو خدمتتون عرض كردم.
خطاب به بقيه دوستاني كه احتمالا نظر خواهند داد كسي كه خودش مشكل داره به نظراتش گوش نديد من مشكل دارم . بله. اما مشكلم فعلا عقلمو تعطيل نكرده! كه نتونم نظر هم بدم.

آقای santatian عزیز یکم آروم
چرا فکر می کنید تو تالار کسی حقی برای آقایون قائل نیست
خیلی از دوستان از جمله خود من خیلی جاها از آقایون کمک خواستن برای رفع مشکلشون کی گفته که یه مرده خوبم پیدا نمی شه خیلی از آقایون خوب هستند و برای خانواده نمونه محسوب می شن
اگه دقت کنین بیشتر خانومایی که تو تالار مشکلشونو مطرح کردن و از شوهرشون گله کردن خواهان نگه داشتن زندگیشونن نه جدایی همه با اینکه گله می کنن در نهایت می گن که همسرشونو دوست دارن
ولی مشکل این آقا فرق می کنه من نمی گم همسرشون بی تقصیره خیر ولی ایشون به قصد انتقام با این خانوم ازدواج کردن در صورتی که برخوردهای خانومشون رو می دونستن وبا اخلاقش مشکل داشتن به خاطر
کینه توزی شون ازدواج کردن هم زندگی خودشونو تباه کردن هم اون خانومو هم یه بچه ی معصوم
آیا به نظر شما ازدواج ایشون با کسی که رفتارهای خوبی به قول ایشون نداشته اونم فقط به خاطر انتقام درست بوده

برادر عزیز من نه وکیلم و نه مدافع حقوق زنان.نه شما را می شناسم و نه قصد دارم شما را محکوم کرده باشم .من یک زنم که زندگی 9 ساله ام سرشار از حوادت عجیب و نادر و تلخ و شیرین بوده است.برادر خوبم من اصلا شما را نمی شناسم چه دلیلی برای آزار شما دارم .زندگی و تجربیات نادر 9 ساله ام مرا بسیار ژرف اندیش کرده است.اینها را که گفتم نظریات شخصی من است و شما محکوم به پذیرش آنها نیستید.من و مایی که در این تالار صحبت می کنیم قصدمان تنها تبادل نظر و کمک است و شما اگر طاقت شنیدن نظریات دیگران را ندارید پس این تاپیک را ادامه ندهید.برادر گرامی من در زندگی خصوصی شما که نبوده ام و نمی دانم که همسر شما کیست و چه فرهنگی حاکم بر شما و همسرتان و خانواده تان بوده است .تنها به موضوعاتی اشاره میکنم که خود با صراحت و انصاف به آنها اعتراف کرده اید.
1/شما خود قبول دارید که با وجود ابراز علاقه ایشان و ابراز ندامت از دادگاه رفتن تنها به دلیل ادامه کینه توزی و انتقام گرفتن از ایشان زندگیتان را ادامه داده اید اینرا که خودتان می گویید!!
2/شما خودتان قبول دارید که بارداری ایشان و فرزند دار شدنشان باز هم ادامه انتقام گیری شما ازایشان بوده است طبق نظریات خودتان!!!
3/خودتان اعلام میکنید که رفتار ایشان کاملا نشان از کودک بودن ایشان و بی تجربگی ایشان بوده است و با اینحال شما به گفته خودتان او را در حضور سایرین از منزل بیرون کرده اید <حالا پشیمان شده اید یا نه کمکی به قضیه نبوده است>اینها هم که عرایض خود شماست!!
4/شما با صداقت کامل ابراز می کنید که اکنون هم به شخص او هیچ تمایلی ندارید و فقط بخاطر فرزندتان حاضرید او را با کمال نفرت بپذیرید<انگار دارید در مورد یک مرغ صحبت میکنید که بی سرپناه مانده است!!!>
ببینید برادر خوبم همه صحبت ما با شما اینست که شما یک انسان کینه توز هستید که کوچکترین مشکلات زندگیتان را از لحظه آغازین آن در ذهنتان تبت کرده اید و اینها مدام شما را دارد آزار می دهد.
از خود شما می پرسم از ادامه زندگی با این شیوه انتقام گیری چه شما و چه همسرتان تا اکنون به نتیجه دلخواهتان رسیده اید یا نه؟؟او که به قول شما دست از رفتار کودک صفت بر نمیدارد و شما هم که روز به روز بیشتر از ایشان فاصله گرفته اید
همه اینها را گفتم که به یک نتیجه برسم .همان نتیجه ای که حقیقت است و متاسفانه برای شما تلخ و آزار دهنده است.اگر به ایشان علاقه ای ندارید و اینهمه پر از کینه اید ادامه زندگیتان تنها باعت بدبخت کرده چند تا کودک بی گناه دیگر است که ناخواسته اسیراین پدر و مادر شده است آنهم در یک سالگی.
برادر خوبم یا فکرتان را از این نفرت و افکار آزار دهنده نجات دهید و از صمیم قلب همسرتان را ببخشید و بکوشید بجای اینکه مدام رفتار او را مورد نکوهش قرار دهید به او و زندگیتان کمک کنید که مشکلات رفع شود و یا اگر توانش را ندارید و یا نمی خواهید بیشتر از این خودتان و او را آزار ندهید کودکتان در این سن به او بیشتر نیاز دارد تا شما.این کودک را بیشتر از این توپ فوتبال لج و لجبازی خودتان نکنید.برادر عزیزم مدیریت زن و فرزند کار آسانی نیست واقعا نیازمند فداکاری و گذشت و صبوری است حال انتخاب با خود شماست.در ضمن اینقدر در زندگی زود موضع نگیرید همین کار را کرده اید که زندگیتان وارد این مرحله شده است.ظاهرا شماهمه را به چشم دشمن میبینید!!!

در جواب آقای santatianباید عرض کنم که من همیشه نظرات شما را می خوانم .برادر عزیزم اینکه فرموده اید که کسی که خودش مشکل دارد صلاحیت اظهار نظر ندارد باید عرض کنم که من با این نظر شما موافق نیستم یه ضرب المتل جهانی توی علم تجارت هست که میگه اگه میخوای تو تجارتت موفق باشی از کسی که توش موفقه راهنمایی نخواه برو دنبال اونایی که ورشکسته شدن هر چند بیشتر پر تجربه تر!!!!امیدوارم جواب گرفته باشید.برادر خوبم اگر فرزندان طلاق و مشکلاتشان در زندگی مجردی و متاهلی را از نزدیک ببینید و لمس کنید اینقدر راحت دم از غرور مردانه تان نمیزنید.آینده یک کودک بی گناه بازیچه غرور مردانه شما و لج و لج بازی ما زنها نیست.زندگی متاهلی سراسر نیازمند گذشت از خود وخواسته های فردی ماست امیدوارم همیشه موفق باشید.

دوستان عزیز من فکر می کنم آقای reza_f از نظر روحی در وضعیت بسیار نابسامانی به سر می برند پس بهتر است قبل از هر گونه نظردادن وتصمیم گیری برای زندگیشان مثل برادر خودمان حرف هایشان را بشنویم ایشان به کسانی احتیاج دارن که به دور از ترس از سرزنش حرف هایش را بشنود . وقتی دوست ما یا خواهر و برادر ما برای ما درددل می کنند ما قبل از هر چیز شنونده و تایید کننده اوییم حتی گاهی اوقات که می دانیم ممکن است اشتباه از جانب خودش هم باشد اول به حرف هایش خوب گوش می دهیم و آرامش می کنیم تا از عذاب و فشاری که گرفتارش است دور شود و بعد با تمام وجود به دنبال بهترین راه حل می گردیم.
دوستان هرکس راهی برای آرامش ایشان دارد پیشنهاد دهد و به جای جواب دادن به هم به برادرمون آقای reza_f جواب بدهند.
با تشکر از همتون

رضای گرامی
من باز هم تکرار می کنم. اینجا کسی به روحیه شما و اون ضربه ای که شما خوردی و داری می خوری کار نداره! بالاخره به فرمایش نرگس گرامی تالار همدردی خوبیش اینه که افراد باهات همدردی می کنن !!
من چون شرایطی رو رد کردم که تا حدودی مشابه شرایط شما بود(بالاخره فاز شدید اختلافات) تا حدودی متوجه این می شم که داری راجع به چه دردی صحبت می کنی. داخلت داغونه. تو اداره که نمی تونی با کسی درد و دل کنی! تو خونواده کسی نیست بشنوه مرد هم مشکلاتی در زندگی داره. اینجا هم که اومدی تو نمی تونی از این شکلکهای emotion گریه و.. بزاری !!! وسیل همدردی به سمتت روونه شه .
شنیدی که تو مردی و اول باید به فکر زندگی همسرت باشی! حتی اینجا! تو باید به فکر زندگی یکی دیگه باشی! اولویت اولت رو بهت این معرفی می کنن. اما محکم باش. برادر بزرگ من این شرایط گذراست. به خدای خودت توکل کن. اگر کسی اینجا براش باور نشده که شما اواین فرد مهم در زندگیتون هستید و گذشت و ایثار یک واژه فریبنده در اینجور موارده من باورتون می کنم.اگر این زندگی براتون مفید فایدست. اگر از بودن با همسرتون لذت می برید و این قضایا سر یک لج ولجبازی پیش اومده مردونه عذرخواهی کنید و برگردید به زندگیتون. این چیزی از شما کم نمی کنه. اگر از این زندگیتون سیر شدید بعد از مشاوره علمی بنا بر مصلحت اولویت دار (که زندگی شما در اولویت اولش قرار داره!) تصمیم بگیرید.
ببینید چقدر در مورد شما صحت داشته.
شما مشاوره بری بسیار بهتر و بیشتر از این جواب می گیری.

اولیت تویی و زندگی تو. برام جالبه . در تمامی تاپیکها این رو به هم می گن . چرا به شما نمی گن؟! نمی گم جلاد صفت عمل کن. می گم اگر داری زجر می کشی هیچ کسی بابت زجری که تو در زندگیت می کشی برای آسایش یکی دیگه پاداشی نخواهد داد. دلیلی بر عشق!؟ ورزیدن در شرایطی که می دونی تحقیر شدی(اگر شدی )نیست. فرقی هم بین تو و همسرت نیست که اینجا با تو صحبت بشه که تو مردی!!
نه تو اینجا نباید بشنوی که تو یک مردی ! تو اینجا فقط یک عضو این زندگی هستی .این اصل حقوق مشترکیه که ازش دم می زنن! حق طبیعیه تو هست که مسیر زیبایی که تو رو ( و دختر تو رو) به بهترین جا رهنمود می کنه انتخاب کنی. این ژستهای ایثار گرایانه فقط تو حرف کاربرد داره. اگر موندن تو با همسرت زند
ی قشنگی رو برات به ارمغان میاره چرا لجبازی؟ اگر نمیاره و این رو در مشاوره ها فهمیدی تموم کن و با لبخندی به ادامه زندگیت به فکر زندگی خودت و دخترت باش.

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط f_z

برادر خوبم یا فکرتان را از این نفرت و افکار آزار دهنده نجات دهید و از صمیم قلب همسرتان را ببخشید و بکوشید بجای اینکه مدام رفتار او را مورد نکوهش قرار دهید به او و زندگیتان کمک کنید که مشکلات رفع شود و یا اگر توانش را ندارید و یا نمی خواهید بیشتر از این خودتان و او را آزار ندهید کودکتان در این سن به او بیشتر نیاز دارد تا شما.این کودک را بیشتر از این توپ فوتبال لج و لجبازی خودتان نکنید.برادر عزیزم مدیریت زن و فرزند کار آسانی نیست واقعا نیازمند فداکاری و گذشت و صبوری است حال انتخاب با خود شماست.در ضمن اینقدر در زندگی زود موضع نگیرید همین کار را کرده اید که زندگیتان وارد این مرحله شده است.ظاهرا شماهمه را به چشم دشمن میبینید!!!

---

اینها هم گوشه ای از همدردی! هایی است که با رضا انجام شده است. شما طرفدار حقوق زنان هستید خانم f_z . چرا صادقانه اعتراف نمی کنید. هر لحظه ای که شکی در این مورد پیش اومد من بیش از 10پست از شما رو میارم که با صراحتی عجیب این موضوع رو نشون می ده.