نقل قول:
نوشته اصلی توسط
یه بنده خدا
سلام جنابamf66
دوست عزیز یه سوالی ازت دارم تو تاپیک من اومدی گفتی اگه زندگیتو دوست داری سعی به دادگاه کشیده نشه
میخواستم ازت بپرسم مگه شما قبل اینکه بری دادگاه وضعت بهتر بود ؟؟؟؟
خوشحال میشم راهنماییم کنی
سلام .
من نمیدونم مشکل شما چی هست . ولی من هم در مورد این که به دادگاه کشیده نشه موافق هستم ....ببین این رو من نمیگم خدا می گه ....
سوره نسا آیه 35 :
وَإِنْ خِفْتُمْ شِقَاقَ بَيْنِهِمَا فَابْعَثُوا حَكَمًا مِّنْ أَهْلِهِ وَحَكَمًا مِّنْ أَهْلِهَا إِن يُرِيدَا إِصْلَاحًا يُوَفِّقِ اللَّـهُ بَيْنَهُمَا ۗ إِنَّ اللَّـهَ كَانَ عَلِيمًا خَبِيرًا ﴿٣٥﴾
ترجمه :
اگر ترسیدید کار به جدایی بکشد، داوری از خانواده زن و داوری از خانواده مرد گسیل دارید ،اگربنای آن دو به اصلاح باشد ،خدای تعالی بین آندو توافق ایجاد می کند و خدادانایی آگاه است
=================================
نوشته های زیر از تفسیر نمونه آیت الله مکارم شیرازی هست ( این مورد دوم اش رو من خودم به شخصه خیلی موافق ام ) و علت این که خدا میگه محکمه خانوادگی رو تفسیر میکنه ..
محکمه صلح خانوادگى که در آیه فوق به آن اشاره شد یکى از شاهکارهاى اسلام است . این محکمه امتیازاتى دارد که سایر محاکم فاقد آن هستند، از جمله :
1 - مـحـیـط خـانواده کانون احساسات و عواطف است و طبعا مقیاسى که در این محیط باید به کـار رود بـا مقیاس سایر محیطها متفاوت است ، یعنى همانگونه که در دادگاههاى جنایى نـمـى تـوان بـا مـقـیاس محبت و عاطفه کارکرد، در محیط خانواده نیز نمى توان تنها با مـقیاس خشک قانون و مقررات بى روح گام برداشت ، در اینجا باید حتى الامکان اختلافات را از طـرق عـاطـفـى حـل کـرد، لذا دسـتـور مـى دهـد که داوران این محکمه کسانى باشند که پـیوند خویشاوندى به دو همسر دارند و مى توانند عواطف آنها را در مسیر اصلاح تحریک کنند، بدیهى است این امتیاز تنها در این محکمه است و سایر محاکم فاقد آن هستند.
2 - در مـحـاکـم عـادى قضایى طرفین دعوا مجبورند براى دفاع از خود، هرگونه اسرارى کـه دارنـد فـاش سـازنـد. مـسـلم است که اگر زن و مرد در برابر افراد بیگانه و اجنبى اسـرار زنـاشـویـى خود را فاش سازند احساسات یکدیگر را آن چنان جریحه دار مى کنند کـه اگـر به اجبار دادگاه به منزل و خانه بازگردند، دیگر از آن صمیمیت و محبت سابق خـبرى نخواهد بود، و همانند دو فرد بیگانه مى شوند که به حکم اجبار باید وظایفى را انـجـام دهند، اصولا تجربه نشان داده است که زن و شوهرى که راهى آن گونه محاکم مى شوند دیگر زن و شوهر سابق نیستند. ولى در مـحکمه صلح فامیلى یا این گونه مطالب به خاطر شرم حضور مطرح نمى شود و یا اگر بشود چون در برابر آشنایان و محرمان است ، آن اثر سوء را نخواهد داشت .
3 - داوران در مـحـاکـم معمولى ، در جریان اختلافات غالبا بى تفاوتند، و قضیه به هر شـکـل خـاتـمه یابد براى آنها تاءثیرى ندارد، دو همسر به خانه بازگردند، یا براى همیشه از یکدیگر جدا شوند، براى آنها فرق نمى کند. در حالى که در محکمه صلح فامیلى مطلب کاملا به عکس است زیرا داوران این محکمه از بستگان نزدیک مرد و زن هستند، و جدایى یا صلح آن دو، در زندگى این عده هم از نـظـر عاطفى و هم از نظر مسؤ ولیتهاى ناشى از آن تاءثیر دارد، و لذا آنها نهایت کوشش را بـه خـرج مـى دهـنـد که صلح و صمیمیت در میان این دو برقرار شود و به اصطلاح آب رفته به جوى بازگردد!
4 - از هـمـه ایـنـهـا گـذشـتـه چـنین محکمه اى هیچ یک از مشکلات و هزینه هاى سرسام آور و سـرگـردانـى هـاى مـحـاکـم مـعـمـولى را ندارد و بدون هیچ گونه تشریفاتى طرفین مى توانند در کمترین مدت به مقصود خود نائل شوند. نـاگـفـتـه روشـن اسـت کـه حـکـمـیـن بـایـد از مـیـان افـراد پـخـتـه و بـا تدبیر و آگاه دو فامیل انتخاب شوند.
یا علی ....