-
سلام
اگر همسرتون حاضر نیست ، مشاوره بره یا در این مسائل اطلاعات خودش را بالا ببره باید یه کار دیگه کنید :
خودتون برید پیش مشاور - مشکل همسرتون را بهش بگید - بعد به همسرتون یاد بدید !!!
شاید همسرتون یه خورده خجالتی باشه
کمکش کنید
این راه را هم امتحان کنید.
نظرتون چیه؟
-
سلام باغبان دوست مهربان و تشکر از پی گیری و پاسخ گویی شما:72:
راستش این راه رو هم امتحان کردم و به تنهایی مشاوره رفتم و به ایشون هم منتقل کردم ولی فایده نداشته بذارید یک مثال بنم:همسرم در این زمینه اگه بفهمه من چیزی رو دوس دارم انجام نمیده و نشون میده براش اهمیت نداره.
مثلا بهش میگم من این حالت رو در رابطه بیشتر می پسندم و ایشون هم می گن باشه ولی دفعه بعد موقع رابطه اصلا انگار نه انگار.
من امروز مشاوره بودم و مشاور بهم گفتن تا همسرت نیاد من نمی تونم نظر قطعی بدم.
مامانم با طلاق گرفتم مخالف بودن ولی جدیدا که تلاش من و بی خیالی همسرم رو می بینن به ن گفتن من با طلاق گرفتنت موافقم.
من هنوز دودلم مدیر همدردی لطفا راهنماییم کنید.:203:
-
سلام آبجی از این که شرایط زندگیت دلخواهت نیست متاسفم:47: امیدوارم مشکلاتت رو هر چه زودتر بتونی حل کنی
با شوهرت در مورد طلاق صحبت کردی تا الان ؟ چی میگه ؟
به نظرت اگر بخوای طلاق بگیری اذیتت میکنه ؟ خودت میدونی که شوهر اگر بخواد همسرش رو طلاق نده میتونه و دست زن هم جایی بند نیست خواهش میکنم این رو در تصمیم نهاییت در نظر داشته باش
اگر تصمیمت جدایی بود قبل از این که شوهرت از تصمیم باخبر بشه یا یک وکیل خبره مشورت کن
ضمنا منم با حرف بچه ها موافقم که اگر مشکل زناشویی تون رو حل کنید احتمالا زندگیتون نرمال میشه
-
سلام دوست عزیز کل تاپیکتو خوندم و به نتیجه هایی رسیدم.
اولا مشکل اصلی شما ناشی از عدم انتخاب مطمئن در ازدواج هست. وقتی زندگی را با کسی شروع می کنی دیگه باید چشمتو ببندی و به این فکر کنی که من با مناسبترین آدم ازدواج کردم. شما از روز اول به دنبال بولد کردن ایرادها و مشکلات همسرت بودی.
دوما باید همسرت عاشقانه دوست داشته باشی اونوقت خیلی چیزا کمرنگ میشه و با ایجاد یک فضای عاطفی مطمئن باش همسرت هم به دنبال این خواهد بود که به چشم تو زیباتر و خواستنی تر بنظر بیاد. گاهی که دعوامون میشه به این فکر می کنم که چطور اون سالهای اول زندگی متوجه نشدم قدش بلند نیست! بله دوست داشتن خیلی خوبه هر چند گاههی باعث مشکلات میشه.
سوما توی همه ارسالهای شما اشاره به رابطه شده. بنظر میاد شما آدم گرمی هستی و خیلی نیازهای جنسی تون براتون مهمه و نارضایتی در این مورد به بقیه مسائل زندگیتون سرایت میکنه. روی خودتون کار کنین رابطه باید نتیجه احساسات متقابلتون در طول روز باشه تا به رضایت طرفین کمک کنه.
-
سلام دوباره
ممنونم دوستان عزیزم که همراه من هستید و تایپکم رو دنبال می کنید.براتون آرزوی عاقبت بخیری و خوشبختی می کنم:323:
سوزانای عزیز شما درست می گی و دلیلم هم برای اینکار اینه که فک می کنم انتخاب غلطی انجام دادم با وجود داشتن خواستگارای دیگم.فک می کنم زودتر باید از این راه غلطی که رفتم برگردم.من مثله آدمی می مونم که تویه یه جاده داره راه میره و هر وقت پشت سرم رو نگاه می کنم با خودم می گم کاش زودتر بر می گشتم از این راه ولی بازم به راهم ادامه میدم.نمیدونم چرا .شاید دلیلش ترس باشه.
بهتون گفتم که مشاوره رفتم و ایشون گفتن باید با همسرت بیای وگرنه کار اونطور که باید پیش نمیره.
خداروشکر بعد از سیزده روز با همسرم آشتی کردیم و ایشون خواستن آشتی کنیم. دو سه روزی که از آشتیمون گذشت و روابطمون نرمال شد ازش خواستم با هم بریم مشاوره و ایشون خداروشکر قبول کرده که سه شنبه با هم بریم مشاوره.
خداجون بازم به تلاشم ادامه میدم توکلم به خودت .راضیم به رضای تو:323:
-
سلام دوستان
دوسته عزیز من مشکلاتت رو درک می کنم و باهات همدردی می کنم.
مشکلات من و همسرم فقط ظاهر ایشون نیست.
-
با سلام
این تاپیک از ظرفیت مجاز عبور کرده ..... بهتره از این مرحله به بعد را با مشاوره حضوری ادامه دهید و در تالار هم مقالات مربوط به مهراتهای ارتباطی را بخوانید و استفاده کنید
موفق باشید