میخوام با یکی محرم بشم

سلام
راستش اون جملات قصار در مورد موقتی بودن زندگی و اینا برام خیلی خیلی آشنا بود !!!! والا من بگم این جملات رو از دهن چندتا اقا شنیدم راضی
میشی؟؟؟ من موردی نداشتم که کسی پیشنهاد صیغه بده ولی همین پسرهایی هم که قصد صرفا دوستی دارن همین حرفا رو مدام تکرار میکنن
که حالا کی تضمین میکنه ازدواج همیشگی باشه و اینایی که خودت گفتی . مطمینم که این حرفها رو بهت القا کردن ( تورو خدانگو نتیجه تراوشات ذهنی خودت به تنهاییی بوده)
دوم اینکه اگه قراره رابطه ج نباشه محرم شدن معنی نمیده ..... خوب محرم بشی چه کارهایی میتونی انجام بدی که بدون محرمیت نمیشه
سوم اینکه بزار محرم بشی بعد میبینی که ارامشی نداری چون هروقت بهش احتیاج داری اون درگیر زن و زندگیشه
چهارم اینکه شما همین الان داری به وضوح به شاهزاده خانم!!! حسادت میکنی پس عمرا اگه بتونی از این آقاهه دست برداری
پنجم اینکه به نظرم انقدر فلسفی به قضیه نگاه نکن. اگر واقعن خواهان محرم شدن هستی جرات داشته باش و بپذیر که اون اقا رو دوست داری و داری باهمسرش یعنی همون شاهزاده خانم وارد رقابت میشی که تصاحبش کنی.... شوهرش نمیتونه مال خودش باشه وقتی توی عقد موقت
با شماس پس شعار نده

سلام

دوستان اینقدر حرص نخورید. بخدا من به اون خانم حسادت نمیکنم. اتفاقا تحسینش میکنم چون همه جوره موفقه. فقط میگم اون خانم نباید خودخواه باشه، 100% شوهرشو فقط فقط برای خودش بخواد. منم نباید خودخواه باشم. حالا زیاد حرص نخورید. من حداقل برای چند ماه دیگه دارم بحث میکنم. ابدا قرار نیست به این زودی تصمیمی بگیرم.

من حتمابه فکر حل مشکلاتی که meysamm گفت خواهم بود ولی حل مشکلات مالیم به این زودی ممکن نیست. وام هم نتونستم جور کنم. طول میکشه. حقوقم کمه مجبورم دو شغله باشم.

:72::72:بازم ممنون از محبت هاتون و وقتی که صرف کردید:72::72:

سلام من تنهای عزیز
من گذرا پستهای دوستان را خوندم و بعضی پستها هم فوق العاده خوب بودند.
گفتنی ها را دوستان گفتند.
فقط من نفهمیدم شما که می گی نیاز عاطفی ( و نه جنسی) چه طوری می تونی جملات (دوستت دارم) این آقا را باور کنی و نیاز عاطفیت را براورده؟ (اگر واقعا عاطفیه!)

اصلا مگه نمی گی صیغه موقت؟ آیا دوست داشتن موقت می شه؟ یکی را تو این دو ساعت دوست داشته باشیم بعد که مدت این صیغه تموم شد خب دیگه قلب من بفهمه که نباید اون آقا را یا اون خانم را دوست داشته باشم...

طبیعیه که اسمش ازدواج موقته ولی اثرات دائمی برات میاره...
این اثرات دائمی ارزش این صیغه موقت را نداره...

مطمئن باش با تموم شدن این صیغه این جوری نیست که اون آقا مشکلی نداشته باشه و برای خانومش تاثیر بدی نداشته باشه... اولا کلی باهات خاطرات رومانتیک داره... که همین باعث میشه نسبت به همسر خودش سرد بشه و او را با تو مقایسه کنه...

در مورد خودت هم همین طور... تو اولین بارت هست که می خواهی با یک آقا چنین ارتباطی داشته باشی... بعدا وقتی ازدواج کردی برات خیلی سخت خواهد بود که رابطه و علاقه قبلیت را از ذهنت پاک کنی... مدام همسرت را مقایسه خواهی کرد... الکی الکی نمی تونی عاشق همسر آیندت باشی...
اینجا کلی تاپیک هست میان می پرسند من چی کار کنم عشق قبلیم را فراموش کنم؟ نمی تونم همسر الانم را دوست داشته باشم!!!

و به نظر من عواطف انسانی موقت و دائم نداره. نمی تونم بفهمم جمله دوستت دارم دروغی چه طوری می تونه تو را ارضای روحی بکنه... ارضای روحی ها! عاطفه از نظر تو یعنی چی؟

در پایان به نظر من می تونی یه تاپیک دیگه بزنی و روی مسائلی که آقای میثم گفتند اصولی کار کنی... این طوری بهتر به نتیجه می رسی. این طور نیست؟

موفق باشی

دوست عزیز چون شما اومدید اینجا و از دوستان راهنمایی خواستید دارن راه درستو بهتون نشون میدن ولی چون مطابق میل شما حرف نمیزنن شما میگین که حرص نخورید و این حرفا.الان من یه زن متاهلم و شوهرمو صددرصد مال خودم میدونم همونطوری که شوهرم منو صددرصد مال خودش میدونه به نظر من این خودخواهی نیست.امیدوارم عاقلانه تصمیم بگیرید

سلام
خواستم چیزی نگم
نشد
ولی حالا میگم
صد چلچراغ داری و بیراهه میروی
بگذار تا بیوفتی و بینی سزای خویش

اصلا خوشحال نمیشم اگر بشنوم کسی بیاد بگه که سزای خویش دیده ام، ولی اخیرا تعداد افرادی که تمایل افتادن دارن زیاد شده
خب این چه وضعیه. هر چی بچه ها میگن،شما در مقام توجیح و آوردن دلیل و منطقی جلوه دادن کارتون برمیاید.
اگر واقعا تصور میکنید که شما کارتون درسته و دوستان حرص میخورن، پس چرا تاپیک زدید؟ نظراتی که بچه ها دادن واقعا غنی و کاربردی هست. منتهای مطلب برای کسی که قصد استفاده داشته باشه.
شما هیچ معیار مشخصی ندارید که بشه بهش استناد کرد. سمت و سوی عقاید و افکار و شخصیتتون مشخص نیست. فقط چند جمله تکراری و متناقض رو تکرار میکنید.
من نمیدونم این چه جویه بعضیا برداشتن که :
من فارغ التحصیل یه رشته سخت هستم از یک دانشگاه تراز بالا
من مثلا 26 سال سن دارم
من اصلا از نظر عاطفی وابسته نمیشم
من قراز نیست سمت مسایل ج برم
من تنهام
خانوادم متعصب و غیرتی هستن
و .....
ببینید هر جمله از گفتار شما،نقیض جمله قبل و بعده خودشه
تلاش دوستان رو در کمک رسانی تحسین میکنم
همون که آقای پارسا فرمودن؛ تمایل شدیدی به هدایت دارم برای خودم

نمیدانم شدت تأ سف خود را بابت وضعیتی که شما بعنوان نماینده ای از طبقه خود بدان دچار هستید چطور بیان کنم، چون همه بغض است و اشک های فروخورده ای که از شدت درد جاری هم نمی شود و یک آرزوی عمیق قلبی بقول دوستان که: الهی، اهدنا الصراط المستقیم. بله ساده نگیرید این کلمات را ، این یعنی خیلی راه.
واقعاً سوختنی دارد از نوع زنده زنده پوست و گوشت کندن ، که این چه اجحافی است که بنام دین و مذهب و خدا به خود روا می داریم . شاید از پیشوایان ما معصوم تر ومظلوم تر همین قرآن و احکام و شریعت ماست و حقاً با وجود پیروانی چون ما عجیب است که هنوز هست؛ شاید معجزه یعنی همین.
می دانی چطور مسلمانی می کنیم: کلوا واشربوا را در گوش کن ، ولا تسرفوا را فراموش کن.
و چه وقت دم از اسلام و خدا و او که ما را آفریده و حق و ... می زنیم : او که مردن پیش رویش تهلکه است ، امر لا تلقوا بگیرد او به دست.
عزیزم نکن، با هر چه از ارزشش خبر داری و نداری هر جور دوست داری بازی نکن، مقدسات لقلقه زبان نیست، آداب دارد ، سلسله مراتب دارد ، شرایط دارد ، الزام آور است، حق ایجاد می کند، حدود دارد، ...
همین ها را میخواهی بدانی که مرتب می گویی به من و مشکلم و جنسیتم کار نداشته باشید ، از حق الهی بگویید؟!!!
آخر اینجا این بحث جا می گیرد؟!!!
خب البته با نگاهی که شما (ی نوعی ) به قضیه دارید و از هر طرف شاخ و برگی می زنید و چیزی درست می کنید باب طبع خودتان که دیگر قابل تشخیص هم نیست بله ، حق دارید، به جواب دلخواهتان هم می رسید ؛ سفسطه که می گویند یعنی همین.
بعد هم روشنفکرانه زنان متأهل را متهم می کنید به کوته بینی و انحصار طلبی و ...
بهتر نیست پس از تحمل همین مشقت ها که می فرمایید، پس از آنکه متأهل شدید شوهر خود را در راه همان خدایی که به قول خودتان حق بندگانش را به گردن شما گذاشته انفاق کنید و اعلام بفرمایید که من مالک او نیستم ، داغ بر پیشانی اش نگذاشته ام ، حلقه در گو شش نکرده ام ، به گور هم قرار نیست با خود ببرم، کلاً قابل ندارد بفرمایید محروم نمانید!!!
آیا به قول خودتان زن و شوهری یعنی همین؟! شما در این رشد و تعالی می بینید ؟! ...
و از طرف دیگر مردان را مورد طعنه قرار می دهید که آیا براستی شما و وفاداری؟! شما دنبال ظواهر و پول و مو و رو و ....چه هستید!!!
مطمئن باشید زنانی که چنین فکر می کنند خودشان خود را گول زده اند و بازیچه دست مردانی کرده اند که قلباً آنها را ریشخند می کنند و به واسطه باور خودشان آنها را به کار می گیرند.
و اینجاست که می گویند : از ماست که بر ماست.
شما بحثی را پیش کشیده اید که به قول دوستان بدون یک چارچوب اعتقادی و انسانی مشخص و قوی ، نه به نتیجه می رسد و نه تمام می شود.

پس بیایید: لااقل آزاده باشیم ، لطفاً.

سلام خانم من تنها
شما اگر يه روزي ازدواج دائم کنين حاضرين همسرتون رو به اشتراک بزاريد.يا مثلا خواهرتون اگه ازدواج کنه شما اشکالي نمي بينيد که همسرش به اشتراک گذاشته بشه.
اصلا چرا نياز عاطفيت رو ميخواي با مردا پر کني . چرا اين کار رو با يه دوست خانم يا خواهري مادري پر نمي کني. اون موقع ديگه از نظر ج... که خودت مثلا ميگي مشکلي نيست.
مطمئنم اگه بگردي تو اطرافت خانمهايي هستند که خيلي از اين آقا بهتر باشند.

بیشتر حرفات رو درک می کنم

اما در مورد اون خانم که می گی حالش خوبه نه. ببین. هر کسی با توجه به سرمایه هایی که داره و باتوجه به انرزی ای که مصرف کرده نتایجی عایدش می شه. اون خانم اگه از نوزادی خوشبخت بوده سرمایه اش پدر مادر و خونواده ی خوب بوده. انرزی ای قبلا صرف شده برای زندگیش حالا این انرزی و نیرو رو پدر مادرش صرف کردن نه خودش. درکت می کنم واقعا درکت می کنم. اما باید بپذیری. بپذیری که اروم باشی. بعدش هم راه حل پیدا کنی برای مشکلاتت.

ببین از این اقا توضیحی ندادی. واسه همین نوشتم برو مشاوره حضوری. خوب لابد ی چیزایی هم داره که ننوشتی و نمی تونی از اونا بگذری و این اقا رو برات منحصر به فرد می کنه. پس مشاوره حضوری بری البته پیش متخصص که بتونی درست توضیح بدی و راهنماییت کنه بهتره.

اقایی که راحت میاد بهت پیشنهاد می ده واسه صیغه و راحت هم تا می گی نه ول می کنه میره به نظر من میاد که قبلا هم بیش از دو سه بار اینکارو کرده و بعدا هم خواهد کرد

هیچ مرد متاهلی به خاطر یه زن دیگه زندگی مشترک رسمی اش رو به هم نمی زنه. زنش اگه بفهمه ممکنه طلاق بگیره ولی هیچ مرد متاهلی خودش به خاطر یه زن دیگه طلاق نمی گیره. اگه مردی طلاق می گیره یا واقعا به این نتیجه رسیده که زنش و خودش دیگه به هم نمی خورن (براساس خودش و زندگی مشترکش نتیجه گرفته و زن دیگه ای این اثر رو نداره) یا اینکه خود زنش طلاق خواسته. پس اگه فکر می کنی می تونی در اینده اینکارو بکنی و باهاش ازدواج کنی بعید می دونم. مخصوصا مخصوصا که این اقا انگار این کاره است و تا حالا با ادمای دیگه ای هم بوده. پس حرفه ایه. ازش احتمال کمی هست که واست شوهر شخص خودت دربیاد.

اره منم موافقم به اون خانم هیچی نمیشه به دلیل بالا. مخصوصا اگه نفهمه. احتمالا هم قبلا این اقا با افراد دیگه ای هم بوده. البته قطعا شما و دختران دیگه ای که باهاشون بوده براش خاص هستین اما ازدواج نمی کنه.

محرمیت موافقم نکن. دوست عادی بمون. عاطفه ات رو دور دور تامین کنه!! عمرا اگه اینکارو بکنه. مردا یه کمی هم تاجر مسلکن. امکان نداره واسه کسی وقت بذارن که خیری واسشون نداره اونم ادمی مثل این اقا. ما میایم دو سال اونا رو دوست می داریم از زندگیمون هم می زنیم !!

مشکلاتت که می گی پسرا و خواستگارای خوبت میرن نمیان رو اگه می دونی چی هستن بعدا بنویس توی یه تاپیک دیگه. هر کدوم رو که میشه برطرف کن

باور کن درکت می کنم ناامیدیت رو درک می کنم اما واقعا سنی نداری
ببین اگه اون اقا هم عاشقت بود درست بود تردیدت. عشق دو طرفه کمیابه. من هم اگه بودم سختم بود بگذرم. اما الان فقط تویی که دوسش داری احتمالا. چه فایده ای داره ؟ البته بر اساس توضیحات خودت برداشتم این بود وگرنه برو مشاوره حضوری توضیحات کامل به کارشناس بده

نظر من اینه که شخص مقابلم در صورتی ادم خاصیه که دوستم داشته باشه و البته منم دوستش داشته باشم وگرنه دردناکه اما میشه فقط یه مرد یه مرد از همه ی مردها. مردها هم حساب کتاب دقیقی دارن. پس تو هم حساب کتاب کن واسه خودت و زندگیت منافعت وقتت عمرت ببین چی از دست می دی چی به دست میاری

موفق باشی

- - - Updated - - -

راستی من خودم هیچوقت با کسی نبودم. ممکنه درست راهنمایی نکنم
اما مطنم سنت کمه ناامیدیت بی خوده. یکی دوسال درست بتونی بگردی با کمک مشاور و راهنمایی احتمالش بیش از پنجاه درصده که بتونی همسرمناسب خودت رو پیدا کنی

تایپک شما به صفحه ششم رسیده . در تمام پستها بدون استثنا همه دوستان سعی کردند شما رو از پرتگاهی که بهش نزدیک میشید اگاه کنند . ولی به نظر خود من شما خودتون بیشتر از همه از وجود این پرتگاه اگاهید . فطرت انسان خیلی خوب فرق خوب و بد رو میفهمه و از هم تمییز میده . چرا خودتون رو گول میزنید ؟ به ندای درونیتون گوش بدید . ایا فطرت درونی شما این کار را تایید میکنه ؟ اگر تایید میکنه اصلا لازم نیست مخفی بشه . پس با روی باز به همه اعلام کنید که ما عاشق همدیگه شدیم و قصد ازدواج داریم . از اون اقا بخواهید که به همه اعلان کنه که از اینکه چند سال پیش عاشق همسر اولش شده اشتباه کرده . حالا عاشق شماست و میخواد با شما ازدواج کنه .
اگر اینکار رو کرد و علنا از شما خواستگاری کرد شما هم میتونید درخواستش رو قبول کنید . و باهاش ازدواج کنید . چه دائم چه موقت تفاوتی در نفس عمل وجود نداره .
درسته که ازدواج موقت شرعا حلاله ولی در نفس عمل تفاوتی با ازدواج دائم نداره . ازدواج موقت برای شرایط خاصی تعبیه شده و هر کسی در هر شرایطی مجاز به استفاده از اون نیست . مثلا اینکه بگیم تریاک یا داروهای سرطانی هم حرام نیستند و حلالند . ولی ایا هر شخص سالم و عاقلی به خودش اجازه میده تا از اون استفاده کنه ؟

علاوه بر اون باز هم میگم هر کاری که بطور مخفیانه انجام بگیره ایرادی داره حتی اگر حلال و شرعی و قانونی باشه . اگر شخصی بتونه بدون مخفی کاری و با اعلان همگانی ازدواج موقت بکنه معلومه که مشمول اون شرایط خاص هست . و بهتره حتما اینکار رو بکنه . مثلا زوجی که به دلیل اعتیاد شوهر قبلا از هم طلاق گرفتند و الان به دلیل ترک اعتیادقصد دارند دوباره با هم ازدواج کنند بهتر هست که ابتدا ازدواج موقت کنند تا فرصتی دوباره به همدیگر داده باشند .


پس همه توجیهات رو کنار بگذارید . اصل مطلب اینه شما سرطانی نیستید پس مجاز به استفاده از داروی سرطانی هم نیستید . اینجا توجیهاتی مثل اینکه این دارو خیلی خوبه و خیلیها رو درمان کرده و اصلا هم درد نداره و گرون هم نیست و دکتر خوبی اینو تجویز کرده و ... به درد میخوره ؟؟؟؟؟؟؟؟؟

اها یه چیز دیگه من بگم وبرم الان به ذهنم رسید!
گفتی هدفت از این ازدواج موقت برطرف کردن نیاز جنسی نیست؟ اون اقا چی؟ نگو اونم نیست که واقعا به عقلت شک میکنم!
تو یه مرد توی این کره زمین پیدا کن که به خاطر مسائل جنسی نره سراغ یه زن بعد من باورم میشه که شما و اون اقا هدفتون از ازدواج موقت این مسئله نیست!!!!!!!!!!
خوب حالا ازدواج موقت هم کردی خوش وخرم با اون اقا یه مدت بودی بلاخره موقته دیگه زمانش به پایان رسیده اون اقا رفته سراغ زن وزندگیش
ولی تو چی؟
فکر کردی بعد این زمان کوتاه که خیلی چیزا رو تجربه کردی بلاخر یه زندگی متاهلی نصفه ونیمه بوده دیگه با نیازهایی که بعدش شدیدتر میاد سراغت میخوای چیکار کنی؟؟؟؟؟
صد درصد نیاز عاطفی وجنسی در شما شدیتر از قبل میشه چون بیدارش کردی تجربه اش کردی ولی الان دیگه کسی رو کنارت نداری...
شرایط ازدواج دائم شاید برات پیش نیاد اگه بیاد هم ممکنه ترس از عذاب وجدان رابطه قبلی نذاره جدی بهش فکر کنی
پس یه راه میمونه دوباره ازدواج موقت وباز موقت ورابطه با ادمهای متفاوت یعنی میوفتی توی یه دور باطل که تهش به کجا میرسه به نظرت؟ تا حالا بهش فکر کردی خودت توی اون شرایط تصور کردی؟