نوشته اصلی توسط
dooo
سلام
واحد عزیز کلید زن و مرد رو گوش کردم اعتراف میکنم که من غرورشو با رفتارام له کردم در واقع واکنش من در مقابل رفتارهای نادرست ایشون اشتباه بوده و ایشون هم خیلی از برخوردهاش و رفتارهاش اشتباه بوده
ای کاش قبلا فرصتی بود تا اینو باهم گوش میکردیم
اقا پارسا من ایه ی 102 سوره ی بقره رو تفسیرشو خوندم خیلی در موردش فکر کردم با چند نفرهم در این مورد حرف زدم که میگفتند برای دوستاشون چنین چیزی پیش اومده و باطلش کردن ولی به نظر من همونطور که در تفسیرش هم اومده بدون خواست خدا اتفاقی نمی افته ولی خب باید قبول کنیم که واقعا هست من خودم به شخصه خیلی شک کردم که نکنه واقعا واسه منم کسی کاری کرده که شوهرم ازم سرد شده ولی هرچقدر فکر کردم دیدم خب زندگیمون بی مشکل نبوده که بگم یه دفعه ای اینطور شد به نظر من باید ارتباطمونوبا خدا محکم تر کنیم چون باطل کردن جادو و سحر تا اونجایی که من میدونم با ایه و این چیزا باطل میشه خدا خودش از شر اینجور چیزا یا بهتره بگم همه چی حفظمون کنه که ایمان دارم بدون خواست خودش برگی از درخت نمی افته
و اما جواب سوال اخرتون "ایا تو چنان که مینمایی هستی؟"
شاید جواب این سوالتون باعث شد که من اینقدر دیر بیام و اینجا بنویسم اونشب با دیدن سوالتون و فکر کردن بهش به جایی رسیدم که از گفته ی خودم پشیمون شدم در مورد خانواده ی همسرم
راستش خیلی سخته جواب این سوال رو دادن ولی فقط همینو بگم که من از دست خودم تا حدود زیادی راضی نیستم
یهسوال ازتون داشتم این که میگید کاری کنم که غرورش حفظ بشه یعنی چیکار کنم؟به نطرتون من که دیگه واسم همه چیز تموم شده است به عنوان اخرین حرفام بهتره چی بهش بگم؟