-
به نام خدا
گفت و گوی بدی نبوده,بدلیل شباهتی که با گفت و گوهای اولیه ی من داره خیلی دلم میخواد برات بگم چیکا کنی که به ارتباط سالم منجر بشه,مال ما شد, مال تو هم میشه,غصه نخور.…ولی مشکل من به خودم و اون خلاصه نمیشد,واسه همین حل نشده.ولی رابطمون بهبود پیدا کرد.
به ایمیل حتما نامه بزن تا چت کنیم بهت مرحله به مرحله بگم. البته نباید دیر شه,چون کارهایی که من کردم ,فقط یکبار منت کشی محسوب شد,چون بلافاصله پشت هم انجام میدادم.
کلا هم اصلا بهت بر نخوره,الان هر چی در عین قوی بودن بیشتر فکر سازندگی باشی,بعد از طلاق کمتر به فکر قرص اعصابی و در ضمن شوهرت رو فقط با اینکار حتی در زندگی بعدیش میتونی فلجکنی,چون حتی یه درصد هم فک کنه ممکن بوده تو زن زندگی باشی بعدها بعد از هر مشکلی با زنش افسوست رو میخوره.اتفاقا اصلا کم نیار و ادامه بده و یادت باشه , تو دنبال خوشحالی هستی و فرار از عذاب وجدان.
ایمیل یادت نره.تو کامنت قبل ادرس زدم
-
باران جان از حرف های اینجا چپه برداشت کردی الان که پست اخرت خوندم شوهرتو گیر دادن هاش مثل همسر من بوده من توی یک تاپیک خودم اشتباهاتم مفصل گفتم حتما بخون
فکر کنم رفتارت یک جرایی منت کشی بوده عزیزم یعنی چی اگر توصلاح بدونی من میرم بیرون تو با این حرفت داری مهر صحیح بودن به کار همسرت میذاری :97:اشتباه من تکرار نکن دختر جان این حرف از من بشنو تو باید بهش از گذشته تا همین برخورد اخرت واگر دراینده رابطه ای داشتی بفهمونی این رفتارش اشتباه بوده دختر جان اگر ما میگیم پول به همسرتون بدید منظورمون این نبوده بری تقدیمش کنی بعد واسه هر چیزی ازش منت بکشی:97: منظورمون اینه که پول سر کار رفتن رو واسه قرض هاایی بزرگ مثل وام خرید خونه واین طور چیزها بذارید تا هم به چشم بیاد زحماتتون هم غرور مرد خورد نشه هم اینکه برای شما احساس مسئولیت وقدر دانی باهم داشته باشه
والا فکر کنم شما اینقدر به این بنده خدارو دادی که استر هم میخواد
عزیزم شما نه جرات مندانه حرف زدی ونه منظور اینجا رو از قدرت دادن به شوهر به جزدر مورد ادامه تحصیل فهمیدی
ایشون هم با خودش برداشت بد کرده
شوهر شما جزئی نگر هستند وشما هم به ایشون بیشترر بال دادی پدر شوهر شما رفتار شون چطوری هست ایشون وسواس ندارند یا بد دل نیستند حتما بگو
این ایمیل منه بهم ایمیل بزن باهم اگردوست داشتی حرف بزنیم tazeen8aroosgmail .com@
-
سلام دوست عزیز
نفس عمل شما خوب و زیبا بوده و آثار خوبش رو هم در نهایت خواهی چشید (چه جدا بشی چه سازش کنی) . ولی بهتر بود محتوای صحبتت رو به شکل دیگری تنظیم می کردی . ولی نگران نباش همچنان کار خوبی کردی که صحبت کردی . . .
به هیچ عنوان نباید به خواستگارهای جدیدت اشاره می کردی . این تیر خلاص به رابطه فعلی شما هست . شاید شما به هیچ عنوان به اون خواستگارها فکر نکرده باشی ولی وقتی در حضور شوهرت به این موضوع اشاره می کنی ، در واقع داری به رابطه تیر خلاص میزنی . حالا توی این شرایط که کارت بیخ پیدا کرده دیگه این اشتباه خیلی بد میشه . . .
در درجه بعدی کیانا درست میگه . شما نباید انقدر به ایشون پر و بال بدی . نه به رابطه تیر خلاص بزن (خواستگار داشتن) و نه امید زیادی بده (دفعه دیگه تنها نمیام بیرون) . . .
اما فعلاً بهتره از موضع تعیین تکلیف رابطه صحبت کنی . یعنی قرص و محکم از شوهرت بخای که مرد و مردونه تکلیف رابطه رو روشن کنه . اگه جواب درستی به شما نداد ، بش بگو که علی رغم میل باطنی ممکنه مجبور بشی که برای تعیین تکلیف ، راهی دادگاه بشی و مثلاً مهریه اجرا بزاری . به شوهرت بگو که اصلاً موضوع تهدید نیست . بگو که از دادگاه کشی و اجرا گذاشتن مهریه متنفر هستی ولی باید تکلیف رابطه روشن بشه . بگو که تمایل قلبیت اینه که کار با گفتگو حل بشه و هر چی که به صلاح هست بدون دادگاه مشخص بشه . بگو دیگه اصرار نداری که حتماً کار به سازش برسه ولی اصرار داری که تکلیف روشن بشه . . .
اگه باز هم به شما پاسخ درستی نداد و مثل یک مرد برخورد نکرد ، شاید من به شما توصیه کنم که راهی دادگاه بشی . شاید !
فقط یادت باشه که این جمله خیلی اهمیت داره و خیلی معنا داره و باید بگی و باید موضع واقعیت هم همین باشه : «بگو دیگه اصرار نداری که حتماً کار به سازش برسه ولی اصرار داری که تکلیف روشن بشه»
-
یک توصیه دیگه باران جان علاوه برکاری که اقای بهزاد گفت باید انجام بدی من دوسال پیش وضعیتی عین شما داشتم الان با خودم میگم در اون دوران بهترین راه نشان دادن اون چیزی بود که میخواستم باشم چون ما قرار نیست که تا اخر عمر طبق میل کس دیگه زندگی کنیم چون اینطوری احساس خوشبختی نمی کنیم وطرف مقابلمون هم مسلما احساس خوبی نخواهد داشت عزیزم بهترین راه البته به نظر من (اگر جای توبودم حتما انجامش میدادم)یک کار خوب پیدا میکردم میرفتم سرکار تا طرف ممقابلم بفهمه من ادمی هستم که یکی از اولویت های زندگیم کار کردن وترقی پیشرفته نه اینکه یکجا بشینم تو نه میتونی یکجا بشینی کاری نکنی نه میتونی بدون اجازه گیر های الکیش تحمل کنی واقع بین باش با تجزیه تحلیل عاقلانه این متن ها رو بخون من بعداز چهار سال هنوز با هزارتا سیاست فقط یک زندگی داشته باشم که کمتر کتک بخورم با اینکه هزارتا سیاست داشته باشم کلید مرد هزار تا سیاست دیگه برای بعضی ها زندگی میتونه تبدیل به بهشت کنه اما برای بعضی که همسرهاشون اخلاق درستی نداشته باشند فقط می تونه ارامش داشته باشه باران عاقلانه حرف بزن وتصمیم بگیر وبدون ترس از طلاق بدون هیچ ترسی باران هزار بار این متن ها ورفتار جرات مندانه رو بخون تا بتونی اون کاری که درست انجام بدی خدا خیلی دوست داره که توی این مرحله از زندگیت با اینجا اشنا شدی و دختر عاقلی هستی این تاپیک من بخون اشتباهات مشابه زیاد داشتم هزار بار بخون
اقای بهزادبرادر گرامی میشه یک سری به اینجاهم بزنید وراه حل بدید
شوهر بدبینم باشک هاش ا زندگی خسته ام کرده
-
سلام دوستای خوبم
ممنون که همراهیم میکنید:72::72::72:
کیانا جان وانارگل جان چشم حتما ایمیل میزنم به راهنماییتون نیازدارم
کیانای عزیزم درمورد حرفام فکرمیکنم اشتباه برداشت کردی من منت کشی نکردم شاید ظاهر حرفام یه جورایی اینو رسونده شایدم حق با شما باشه اما واقعا فکرمیکنم اینطورنبوده
به هرحال لحن صحبت وطرفی که داری باهاش صحبت میکنی هم خیلی مهمه
ببینید حرفایی که من زدم شاید به ظاهر منت کشی به حساب بیاد
اما میدونید اونجوری که من به همسرم گفتم تنها بیرون نمیرم با توجه به شناختی که ازهمسرم دارم اینو میگم که نحوه بیانم طوری بود که ببین من خیلی دوستت دارم نه اینکه بگم باشه من همون جوری که تو میخوای میشم نمیدونم تونستم منظورم وبرسونم یانه
به هرحال خودم چه موقع صحبت جه بعدش اصلا احساس نکردم که منت کشی کردم
همسرم اونقدرهاااااا هم رو این مسئله به شکل بیمارگونه حساس نبود یعنی احساس کردم بعدها هم برام خیلی مشکل سازنمیشه
مسئله اینه که احساس میکنم همسرم کم آورده
یه مسئله دیگه اینکه کیانا جان مگه تو سخنرانی کلید مرد نگفته که حقوقتون رو بدید به همسرتون وبعدش به یه روش درست بیشتر از اون رو ازش بگیرید یعنی بیشترازاون احساس نیازتون رو ابراز کنید به همسرتون؟؟؟
الان مشکل بزرگ همسرم اینه که میگه همه فهمیدن دیگه من تورو چجوری ببرم تو فامیلامون یا من چطوری بیام خونه شما؟
آخه میدونید همسرم وخانواده اش خیلی به دیگران اهمیت میدن یه جوری که الان احساس میکنم به خاطر همین دیگران با من ازدواج کرده طوری که به همه نشون بده ببینید چه دختری به من بله گفته این رو از رفتارهای فخرفروشانه شون به همه متوجه شدم
مشکل دیگه اش اینه که فقط یه طرف قضیه رو میبینه همش میگه تو تو تو..... میگه اگه تو به من علاقه داشتی این همه مدت تحمل نمیکردی!
راجب پدرشوهرم راستش جوونیاش خیلی مادرشوهرم واذیت کرده الان بهتره اما خیلی از رفتارای شوهرم مثل وسواس و قهرو... به پدرش شباهت داره
راجب ادامه تحصیل وکار فکر کرده بودم راستش تو این مدت هم خانواده ام خیلی تلاش کردن من برم سرکار اما من میخواستم تکلیفم روشن شه بعد یعنی اگه با همسرم ادامه بدم ادامه تحصیل بدم واگه جدا شم کارکنم...
راستی کیانا راجب تایپیکت چشم حتما چندین بار میخونمش
آقابهزاد
خب شوهرم تکلیف رو روشن کرد دیگه! گفت مسالمت آمیز جداشیم
بعد ازاینکه این حرفو زد منم گفتم خب که اینطور من میخواستم تکلیف رابطه روشن شه
آیا با اینحال لازمه باز حرفای شمارو بهش بگم؟؟؟
راستی آقا بهزاد امروز که سوارماشین بودم یه آقای جوونی گله داشت ازهمسرش که بعد ازیک ماه ازشروع زندگی مهریه اش رو گذاشته اجرا!!!! اون آقا هم تلاشش رو واسه زندگیش کرده بود
اونوقت من 6 ماه نشستم همسرم نکرد یه اس ام اس بده یا زنگ بزنه
شما با مهریه اجرا گذاشتن مخالفید شاید ناراحت بشید ازحرف من
اما آیا فکرنمیکنید تنها راه برخورد با بعضی مردها مثل همسرمن همینه!!! یعنی همسرمن اگه با یکی مثل همسراون آقا مواجه میشد فکرمیکنم دیگه انقد رفتار وقیحانه بامن نداشت!!
- - - Updated - - -
راستی دوستان فکرمیکنم الان دیگه مشکل من همسرم نیست راستش فکر میکنم همسرم یه جورایی راست میگه که بین ما علاقه ای نیست
امروزم با مشاور صحبت کردم گفت مشکل تو علاقه به همسرت نیست که داره آزارت میده مشکلت اون حسیه که در تو به وجود اومده به خاطر طردشدن ازجانب کسی که توباید واقعا طردش میکردی!!!
نمیدونم شاید واقعیت همین باشه...
-
من خیلی خیری از این مشارها ندیدم . ندیدم هم که برای کسی کار خاصی کرده باشن . بیشتر دنبال کاسبی خودشون هستن و یک مقدار هم فخر فروشی که مثلاً ما خیلی بلدیم . البته اکثرشون در زندگی شخصی شون مشکلات بد و پیچیده ای دارن . . .
خوب حالا که میفرمایید تکلیف رابطه روشن شده پس به سوال من جواب بدید :
دقیقاً قرار شده چه اقدام قانونی انجام بشه ؟؟؟؟؟؟؟؟؟
اگه جواب سوال بالا معلوم شده که هیچ . باید اون اقدام انجام بشه و مراحلش بره جلو . اگه هم اقدام مشخص قانونی معلون نشده ، که یعنی کشک !!
منظورم اینه که مثلاً الان شوهرتون قبول کرده که شما رو طلاق بده ؟ آیا مهریه رو هم می پردازه ؟؟ آیا اصلاً روی روش جدا شدن و مسائل مربوط به اون صحبتی شده ؟؟ آیا توافقی انجام دادید ؟؟
اگه مسائل بالا مشخص نشده که باید بگم هنوز تکلیف هیچ چیز روشن نشده . هرچی گفتی و شنیدی هم یک مکالمه معمولی در هنگام قهر و متارکه بوده . ممکنه با هم سازش کنید ، ممکنه هم طلاق بگیرید . ولی اگه مطالب بالا روشن نشده ، یعنی هنوز شما بلاتکلیف تشریف داری و باید به چیزهایی که در پس قبلی گفتم عمل کنی :
بهتره از موضع تعیین تکلیف رابطه صحبت کنی . یعنی قرص و محکم از شوهرت بخای که مرد و مردونه تکلیف رابطه رو روشن کنه . اگه جواب درستی به شما نداد ، بش بگو که علی رغم میل باطنی ممکنه مجبور بشی که برای تعیین تکلیف ، راهی دادگاه بشی و مثلاً مهریه اجرا بزاری . به شوهرت بگو که اصلاً موضوع تهدید نیست . بگو که از دادگاه کشی و اجرا گذاشتن مهریه متنفر هستی ولی باید تکلیف رابطه روشن بشه . بگو که تمایل قلبیت اینه که کار با گفتگو حل بشه و هر چی که به صلاح هست بدون دادگاه مشخص بشه . بگو دیگه اصرار نداری که حتماً کار به سازش برسه ولی اصرار داری که تکلیف روشن بشه . . .
اگه باز هم به شما پاسخ درستی نداد و مثل یک مرد برخورد نکرد ، شاید من به شما توصیه کنم که راهی دادگاه بشی . شاید !
فقط یادت باشه که این جمله خیلی اهمیت داره و خیلی معنا داره و باید بگی و باید موضع واقعیت هم همین باشه : «بگو دیگه اصرار نداری که حتماً کار به سازش برسه ولی اصرار داری که تکلیف روشن بشه»
-
باران جان شمادوست داشتنت مقداری کاذبه اون به خاطر اینکه از قدیم گفتند امی رواز هر چی منعش کنی به اون حریص تر میشه
توی کلید مرد گفت حقوق تون بدید بعد ده برابر بگیرید اما این هم شرایطی داره در صورتی که همسر شما رو اجازه بده بره سر کار واین اجازه فقط به خاطر دوست داشتن شما باشه نه چشم داشت مالی این حرف ها باید در عمل پیاده بشه نه حرف عزیزم
عزیزم اگر پدر شوهر شما واسواس قهر همسرش اذیت میکرده مسلما همسر شما هم جای تعجب نداره که شبیه پدر شون هستند از قدیم گفتند پسر کو ندرد نشان از پدر بیگانه بخوانش ننام پسرعزیزم قهر بدبینی ممکنه حل رفع بشه اما بستگی داره این بدبینی از کجا منشا میشه گاهی این بدبینی از محیط اطراف جامعه هستش که به فرد منتقل میشه که اگر همسر بتونه به شوهرش اطمینان بده این موضوع در نهایتش بعد از چند سال از ازدواج حل میشه اما بدبینی وسواس همسر شما اموخته شده است ایشون این از پدرشون یاد گرفتند ودر درونشون نهادینه شده این بدبینی با مطیع بودن شما حل نمیشه خواهر من اشتباه برداشت نکنید رو این موضوع خیلی دقت کن عزیزم
همسرش شما ایا وسواس دارند داشتن وسواس از نشانه های پارانوبیاست ادم هایی که وسواس دارند یعنی جزئی نگر هستند واز کنار مسائل کوچیک ومعمولی به راحتی رد نمی شندافراد پارانوبیا خسیس هم هستند پارانوبیا یعنی بدبینی عزیزم این یعنی به نظر من یک جور سرطالن وحشتناکه روانی من نمی خوام به همسرتون برچسب بزنم اما دقیق باش عزیزم
با اقای بهزاد موافقم زیاد به مشاوره ها دل خوش نکنید(با احترام به مشاور هایی مجرب باوجدان)بیشترشون فقط چند تا اصطلاح بلدند وچند دانش تجربی ندارند به عقل دانش خودتون ومشورت با انسانهای دانا تکیه کنید
شماخیلی جالبه که مسئله مشکلات اساسی اخر این تاپیک دارید میگید
-
آقا بهزاد سلام
بله همون موقع که باهاش صحبت کردم گفت که مسالمت آمیز جداشیم منم دیگه چیزی نگفتم و خداحافظی کردیم
خیلی سختمه دوباره تماس بگیرم چون خانواده ام میگن بریم پیش وکیل
ولی حرفای شما خیلی عالیه ببینم اگه بتونم تماس بگیرم نتیجه رو خدمتتون عرض میکنم
کیاناااااااااا
باورم نمیشه یعنی من دوسال با یه پارانوئید سر وکله زدم..... وای خدای من!!!
شما میگی مشکلات اساسی رو الان میگی خب من واقعا هردفعه بعد از یه بحث طولانی که روانی میشدم انقد با دلایل بی منطق منو خسته میکرد که آخرش میگفتم خب شاید تقصیرمن بوده روزبه روز اعتماد به نفسم میومد پایین!!!
اما من تو اینترنت سرچ کردم آخه اونقدرهام علائم شوهرم حاد نیست
گیج شدم!!!!!!!!!
میشه بگی رو حساب کدوم حرفام اینو گفتی تا من بهتر متوجه شم؟؟؟
واقعا ازت ممنونم فکر میکنم کمک بزرگی داری میکنی
-
سلام.
باران جان منم دقیقا مشکل تو رو دارم و شوهرم رفتارهاش خیلی شبیه شوهر شماست........
منم حس میکنم پارانویید خفیفه.
چرا ایمیل نزدی؟!
زودتر ببین تکلیفت چی میشه,منم میخوام ازت بفهمم کارم رو
در ضمن اقای بهزاد,
طلاق مسالمت امیز بعد از شش ماه دوری , یعنی تو زن منی چون مهریه داری.
مهریه رو ببخش تا طلاقت بدم.
حالا باران جان میخوای بپرسی , دوباره بپرس.چون تو همین هفته زنگ زده بودی,بازم بزنی چیزی رو عوض نمیکنه.....
ولی به شوهرت برا وکیل گرفتن و زمان اجرا گذاشتن ,چیزی نگو.......... همون غیر مستقیم که اقا بهزاد گفت تهدید کن
-
چیزی که خانوادتون میگن شما رو نابود میکنه و شما میشید تجربه برای موارد بعدی !