دوستت دارم هیلا

سلام HadiRock
شما را با توجه به پست هایت فرد تیز و زیركی می بینم. می دانم كه با نظراتم در موارد مشابه برخورد كردی و آشنا هستی. و می دانی كه من پاسخهایم بر اساس خوشایندی اعضاء تنظیم نمی شود،‌ بلكه بر اساس علم و تجربه ام در جلسات مشاوره بر اساس درستی روش پیشنهاد می گردد.
بهترین پاسخ در این تاپیك را winter‌ داده بود -اگرچه شفاف به راهكار عملی اشاره نكرده بود-، معمولا اگر آقایی فرد مناسبی برای ازدواج به ذهنش می رسد، باید همراه آن جسارت لازم برای ازدواج ،‌یا حداقل جسارت لازم برای خواستگاری رسمی را داشته باشد.
اینكه به بهانه های مختلف بگوییم اول بشناسیم و بعد مسئله را رسمی كنیم یا با خانواده در میان بگذاریم ،‌موجب می شود كه فرد طرف مقابل متوجه احساساتی بودن ما بشوند.
شما به پست اول خود رجوع كنید ،‌متوجه انرژی احساسی نهفته در كلماتتون می شوید. و نهایت اینگونه رابطه ها وقتی وحشتناك می شود كه به وصال بینجامد. چون معمولا گمانه زنی و حدسهایی كه افراد به طرف مقابل نسبت می دهند،‌صرفا یك فرافكنی احساسی هست.
حالا اگر جور نشود فرد افسرده می شود
اگر جور شود ،‌با خوابیدن احساسات ،‌مسائل و مشكلات منطقی در تفاوت معیارها خود را نشان می دهد.

پس رسمیت بخشیدن به رابطه و در جریان گرفتن خانواده ها فتح بابی می شود برای شناسایی بیشتر.
اینكه شما با خانواده خود به هر بهانه ای در میان نگذارید، و رابطه را بر اساس احساسات خود پیش ببرید،‌منجر به مشكلات روز افزون رابطه می شود.

من با نظر مشاور عزیز موافقم.
بنظرت نامزدی واسه چیه؟
جوابش واضحه پس دیگه نیازی به شناخت بصورت رابطه ی مداوم قبل ازدواج نیست و اگر اختلاف مهمی بینتان باشد در دوران نامزدی یا می توان براحتی از هم جدا شد البته نباید نادیده گرفت در بعضی خانواده ها نامزدی با زندگی رسمی جز دور بودن تقریبی دو طرف فرقی نمی کند و دختری که نامزد کرده باشد مثل کسیست که ازدواج کرده و دیگر راه بازگشتی ندارد وگرنه زیر ذره بین رفته و ...
مخصوصا افراد بی کار هم کم نیستند که ...

mke درست میگه !تو خیلی جاها هر کسی نامزد میکنه ازدواجشون ردخور نداره . بهتره فکر یه مورد دیگه باشی پسر :)

مرسی دوستان خوبم ,

دلم نمیاد اینو بگم اما مجبورم بگم که من دیگه اونو دوست ندارم امروز هم که توی دانشگاه دیدمش مثل بقیه دخترها میدیدمش و با بقیه برام فرقی نداشت البته سعی میکنم اینطور باشم.

از همه دوستان خوبم که نظر دادند تشکر میکنم , به دوست خوبم mke بگم که , اگر میخواستم سیگار بکشم دست خودم نبود , البته این کارو نکردم (دوستام نمی ذاشتن ), یادمه دفعه آخری که اصرار کردم کتک مفصلی ازشون خوردم ,

از مدیر همدردی هم تشکر میکنم ,

در آخر باید بگم , ( هیلا دوستت دارم , با هر کسی که ازدواج میکنی امیدوارم خوشبخت بشی :72: )

هادي گل - ريختن اين حجم احساسات در پاي فردي كه ظرفيت پزيرش آن را ندارد مانند ريختن آب درون يك ظرف محدود است. نمي دونم چند سال داريد ولي خوشحالم كه وصالي صورت نگرفته.قدرت شناخت از شما گرفته شده بوده اين حين. برادر من موفق باشيد.