نوشته اصلی توسط
میشل
خانم میشل سلام
اولا خوشحال شدم به تاپیک من سر زدید و از دعاتون ممنون .
اما نکته شما . باید بگم برش شما از مطلب فوق بجا بود ولی همنطور که گفتم نباید اینو بیان میکردم ولی خب امید وارم باعث رنجش کسی نشده باشم . باید بگم حالا که مطلبمو خوندم متوجه شدم که در لحن بیان اشتباه کردم و یا شما اشتباه برداشت کردید . به اینصورت که . من در طول زندگیم با همسرم هرگز به کسی نزدیک نشدم . حتی در نگاه . حتی در لحن کلام . مغرور نیستم ولی دیگران خیلی به من نزدیک میشدن همسرم مدام منو مخفی میکرد چند بار تو اتاق خواب حبسم کرد . با دختر همسایه دعوای شدیدی کرد با زن همسایه همینطور . ولی خدارو شکر من حد حدودمو حفظ کردم .
تا اینجاهم خیلی به همسرم وفادار بودم و حتی هنوز در نگاه به کسی نزدیک نشدم . همسرم همین الان به من اطمینان کامل داره . حتی هیتی که برای آوردنش رفته بود گفته بودن پارسا خطایی داشته از نگاه تا کلام گفته بود نه و من تو این چیزا به پارسا اطمینان کامل دارم .
"اولا اون خانومی که از مهربونی یک هم تالاری غیر همجنس پر میشه، یه جور مشکل داره! و همین مشکل باعث میشه که رفتار شما نه تنها اثر مثبتی تو زندگیش نذاره بلکه اثر منفی هم بذاره."
من به شخصه کسیو تو تالار از مهربونی وجود خودم پر نکردم اشتباه برداشت کردی من اونا رو دعوت به مهربونی و سازش کردم . به اونایاد دادم که چطور با همسرشون مهربون باشن . چطور رفتار خودشونو اصلاح کنن تا بجای کینه ورزی مهرورزی کنن.. اگه قرار باشه کسی با مهر من به مهر همسرش برگرده که واقعا مشکل سازه .
نه میشل من اجازه ندادم کسی ناراحتیشو از مهر من پر کنه . هرگز . :81:
من هاروت و ماروت نیستم .
البته دارم الان تو تالار خواهرانیکه:72: مثل برادر بهشون نزدیک شدم و نسبت بهم جویای احوال میشیم و به نوعی همدیگرو در دردیکه داریم التیام میدیم و همو در رسیدن به سعادت و خوشبختی در زندگی شخصیمون همراهی میکنیم . یه جور پشتیبانی التیامی برای عدم بازگشت به ناراحتیهامون .
میشل جمله فوق مهم بود . من همیشه خواهرامو دعا میکنم بهشون سر میزنم ولی نه برای جلب به خودم برای نگاه محبت آمیز خودشون به زندگی خودشون . و تشویقشون برای عشق ورزی به همسرشون شما پست آخر منو در تاپیک روزبه بخون شما پست آخر منو در تاپیک خواهرم سوده بخون
"میشل ""دوما دلیلی نداره شما غم دیگران رو بریزید تو سینه خودتون! یعنی چی آخه! :305: هر زندگی ای یه مسائلی داره، ما در این تالار و فضاهای مشابهش با همدیگه "همفکری" می کنیم که مسائل رو حل کنیم. همفکری. دلیلی نداره همه چی رو احساسی کنیم و فکر کنیم با قربون صدقه رفتن مشکل کسی حل میشه."
نه میشل سخن من کمی در این نقطه اشتباه بود نه من تو خودم نمیریزم . حرف شما درسته ما همفکری میکنیم و مسائل حل میکنیم . در احساسی کردن قبول دارم اینجا نقطه ای که دارم روش تمرکز بیشتری میکنم تا با کمک شما و دیگر عزیزان . بتونم بهترش کنم .
میشل قربون صدقه رفتن در موردش باید بگم که بستگی به آدمش داره و دردی رو که داره تحمل میکنه .
بعضی وقتی عزیزانی وارد تالار میشن که با ورودشون نمیشه یه هو بهش مسکن داد و فلان راه کار جلوش گذاشت . حالتش شکسته است داغونه بریده . اگه بهش قرص خواب بدیم 10 روزم بخوابه باز که بلند بشه همون حالت داره . پس باید قربون صدقش رفت . باید اجازه بدیم گریه کنه خودمونم باهاش گریه کنیم عذر میخوام نازش کنیم بهش صبر بدیم کنارش باشیم . بهتر که شد کم کم بهش راهکار بدیم کم کم امید وارش کنیم اونو متوجه اشتباهات خودش بکنیم . دلشو پر از مهر کنیم برشگردونیم ..تا خدایی نکرده طعم تلخ جدایی حس نکنه ما اگه بتونیم یه نفر از جدایی نجات بدیم .هنر کردیم . و تالارمون ارزش خودشو نشون میده .
میشل آدم بزرگا هم به قربون صدقه نیاز دارن . شما به کسانی رو که عزیزی رو از دست میدن دقت کن . ما باید کمکشون کنیم . ولی خب من در حد حدود خودم قدم برمیدارم و نه بیشتر .
در جواب بهار و آقای آرام، از "مهربانی" صحبت کردید. اما برداشت من از شما این نیست. من شما رو فردی می بینم که پر از احساسات بی معنیه. فردی که حدود رو رعایت کنه.
همین رعایت نکردن حدود، که جوانب بسیار گسترده ای داره، میتونه یکی از اصلی ترین عوامل شکست زندگیتون باشه.
احساسات بی معنیه ؟؟؟؟؟؟ میشل این حرفت چند سوال برام ایجاد کرد از خودت ؟؟؟؟؟ اول اینکه بهم بگو ازدواج کردی یا نه ؟؟؟؟/ نسبت به همسرت احساساتت چطوریه ؟؟؟؟؟؟ نسبت به دوستانت چطوریه ؟؟؟؟؟؟؟ نسبت به فرزندت چطوریه؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ میشل کدومش برات کشش بیشتری داره ؟؟؟؟؟ همسرت ؟؟؟؟ یا فرزندتتت؟؟؟؟؟ در فراق کدومشون دلت شور میزنه و نگران میشی ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ کدوم یک از دوستانتو ظرف 10 دقیقه میتونی فراموش کنی ؟؟؟ زمان وفاداری برای همسرت چقدره به نظر خودت . ؟؟؟؟؟؟/
میشل احساسات دایره وسیعی داره و نهایتش عشق . تا حالا عاشق شدی تا حالا احساستت به کمال که همون عشق رسیده که رو نگاهت رو کلامت رو رفتارت تاثیر بذاره وهمش از سر عشق بشه . درکش برات سخته من چی میگم . تا به اون درجه نرسی معنای کلام منو درک نمیکنی .
من حدود رعایت کردم زیادی هم رعایت کردم .زندگیم بابت زیادی یا کمی احساسات شکسته نشد . زندگی من به خاطر نقاب چهره همسرم شکست . از اول دنبال پارسا نبود دنبال چیز دیگه ای بود . وقتی در خودش مشکل دید و ادامه زندگی بیهوده دید نتونست به نقشش ادامه بده نقابشو برداشت خودشو راحت کرد . خودش شد
من از روز اول تغییر نکردم . چه تو زندگیم چه تو تالار همدردی . خودم بودم همونیکه واقعا هستم بودم فیلم بازی نکردم نقش بازی نکردم . یه چیز دیگه از فامیل های من تو تالار هستن منو میشناسن خانم هستن پارسای واقعی میشناسن و کاملا نظارگر پستها و تاپیک های من هستن . چند بار باهام صحبت کردن تلفنی حضوری حتی با خانوادم باخانواده همسرم صحبت کردن . واقعیت هارو دیدن و دارن میبینن . که جا داره از تلاششون از اشکهاشون از افسوس هاشون از نگرانیهاشون تشکر کنم .
میشل و مینوش گرامی از هردوتون عذر میخوام امید وارم باعث رنجش شما نشده باشم .
امید وارم هردوی شما عشق واقعی رو تجربه کنید محبت واقعی براتون رقم بخوره . همسری داشته باشین که دوستاشتنش به شما واقعی باشه پر از مهر باشه تو محل کار نگرانتون بشه براتون پ م بزنه
من ناراحت نشدم خیلی هم از این چند پست خوشحالم . ولی نکته اشاره شده کمی بد بیان شد از طرف من عذر میخوام . برداشت اشتباهه . کلامتون محترم و پر ارزش بدرووووود :72: