باغ همدردی >>> بوستان آرامش و آلاچیق کل کل 4>>> بفرمایید

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط فرشته اردیبهشت

سلام دوستان

خوبید ؟

.
.
.
خیلی خوبه حال و احوال رو میشه بی ملاحظه اینجا گفت اما یه چیزایی هست اینجا هم نمیشه گفت اونا مال خودشه باید خودش ببینه و بشنوه هرچند که گاه بسیار وسوسه انگیزه که بخوام با بنده ها راجع بهش حرف بزنم ...

خیلی وسیعه زندگی و کارهایی که میتونیم انجام بدیم چقدر ظرفیت داره خوشحالم دعا کنید بتونم
سالهاست که نتوستم دعا کنید اخرش اون مشکله رو حل کنم...
داره منو از پا درمیاره ولی میدونم لحظه های اخر تموم شدن صبر اتفاقای خوبی میفته.ببخشین پرحرفی کردم چون هرچی دل تنگ تر باشه زبون دراز تر میشه...

---

سلام

فرشته اردیبهشت، این پست رو به نیابت از من نوشته‌اید؟!!

حدود ۷۰، ۸۰ درصد مسائلی که گفتید رو این روزها، من هم دارم. حتی شاید بیشتر!

----

می‌خواستم یه پست خیلی مهم -از نظر خودم- بنویسم… متأسفانه فرصت نیست. ان‌شاءالله فردا.

اما این چیزی که می‌خوام بنویسم، منو از چند جهت یاد یه عکسی میندازه که قدیم‌ها سیوش کرده بودم. عکس رو اینجا قرار می‌دم، چون دوست دارم ببینیدش.

http://www.hamdardi.net/imgup/38023546667eba1c48.jpg

از دیدنش چه حسی بهتون دست می‌ده؟


گاهی اوقات، خودم رو جلوی اون خونه می‌بینم (اون سمتی که به ابر خاکستر نزدیک‌تره).



---

التماس دعا

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط فرشته اردیبهشت

سلام دوستان

خوبید ؟
منم خوبم یعنی نمیشه خوب نبود با این همه عشقی که تو دنیا موج میزنه نمیشه خوشحال نبود و لبخند نزد ...

اما خب علاوه بر پروژه ازدواج که به قوت خودش باقیه و یه مشکلی شده برام نه میتونم قورتش بدم نه ...
میگم خدا لابد امتحان منم اینه بیان و برن ومن به نتیجه نرسم
بالاخره باید پذیراشون باشم و دم از خستگی نزنم ولی خودش میدونه که دیگه نمیکشم راضی ام ازدواج نکنم اما دیگه این بازیا تموم بشه که ازدواج نکردن هم با اعتقاداتم نمیخونه وگرنه حتما قیدش رو میزدم...
این هیچی...
یه مشکلی دارم که تمام همتم رو براش گذاشتم نمیدونم چی میشه اما خیلی سخته
گاهی کم میارم باز از نو شروع میکنم ...

با خوندن شعری که اقا رضا گذاشت بغضم گرفت
با این که از خدا سپاسگزارم برای این دنیا اومدن اما با شنیدن هر سفری دل منم اهنگ سفر میکنه و پر میکشه...این به معنی فرار نیست نه خدا ما جا نمیزنیم ...

خاستم بگم کم نیوردم بازهم شوق مضاعفی دارم باهمه خستگی هام که میخوام ادامه بدم سورپرایز زندگی رو...

خیلی خوبه حال و احوال رو میشه بی ملاحظه اینجا گفت اما یه چیزایی هست اینجا هم نمیشه گفت اونا مال خودشه باید خودش ببینه و بشنوه هرچند که گاه بسیار وسوسه انگیزه که بخوام با بنده ها راجع بهش حرف بزنم ...

خیلی وسیعه زندگی و کارهایی که میتونیم انجام بدیم چقدر ظرفیت داره خوشحالم دعا کنید بتونم
سالهاست که نتوستم دعا کنید اخرش اون مشکله رو حل کنم...
داره منو از پا درمیاره ولی میدونم لحظه های اخر تموم شدن صبر اتفاقای خوبی میفته.ببخشین پرحرفی کردم چون هرچی دل تنگ تر باشه زبون دراز تر میشه...


شاد باشین

---

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط مسافر زمان

سلام

فرشته اردیبهشت، این پست رو به نیابت از من نوشته‌اید؟!!

حدود ۷۰، ۸۰ درصد مسائلی که گفتید رو این روزها، من هم دارم. حتی شاید بیشتر!

----

می‌خواستم یه پست خیلی مهم -از نظر خودم- بنویسم… متأسفانه فرصت نیست. ان‌شاءالله فردا.

اما این چیزی که می‌خوام بنویسم، منو از چند جهت یاد یه عکسی میندازه که قدیم‌ها سیوش کرده بودم. عکس رو اینجا قرار می‌دم، چون دوست دارم ببینیدش.

از دیدنش چه حسی بهتون دست می‌ده؟


گاهی اوقات، خودم رو جلوی اون خونه می‌بینم (اون سمتی که به ابر خاکستر نزدیک‌تره).



---

التماس دعا

---

چقدر خوشحالم که تویه این سایت افراد بزرگ دلی هستند که میتونم ازشون یاد بگیرم؛ حسایی رو تجربه کردن که خیلی قشنگ اند و آدمو به وجد میارند اونم برای منی که دست و پا شکسته ی این دنیا شدم ولی دوست دارم از این وضعیت بیرون بیام.
دیروز که اون پستو دیدم یه ساعتی داشتم فکر میکردم الانم که پست مسافر زمان عزیز رو دیدم نتونستم بی تفاوت بگذرم؛ هر چند هر از گاهی در گوشه کنار سایت چنین پستایی از افراد مختلف میبینم.
خلاصه اینکه این قدر دل ما رو نسوزونید!!
اگه میشد یه 50-60 تا لایک و تشکر پای هر دو تا پست میذاشتم، که خوشبختانه نمیشه چون اون وقت ،در مورد بعضیا فقط البته، میشد مثه قضیه ی "آدم خوب" !!!!!!!! تقصیر خودشونه بی جنبه اند!!

برا منم دعا کنید بتونم آدم باشم.

سلام
موندم نفربعدی کی هست که میخوادازپست عامورضا نقل قول بگیره وسه تاپست رویه جا باهم بیاره!!!:311:
...........
آهای بعضی هاحواستون باشه...تعدادسوتی هاتون داره میره بالاهاااا!!
کی بودمیگفت زشته مدیربخواد واسه غلط املایی تذکربده!!بیادببینه که تذکرلازمه!!:311:

- - - Updated - - -

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط عامورضا91

:311: :311: :311: :311: :311: :311: :311:


نخیر پاییزه خانوم ! پسره داره میگه، دخترم داره گوش میکنه !! این اصل زندگیه!! شمام دخترای خوبی بشین و متعهلاتون به حرف شوهراتون گوش کنین و بگین چشم !!!!!! این قدرم اذیتشون نکنین!! مجرداتونم با خودتون تمرین کنین که بعدا سختتون نباشه!!! آواتاره به این پر محتوایی!!! بازم مثه قبلی! :311: ؛ دوستیم دیگه، درسته!؟؟؟؟؟؟؟؟؟ عصبانی نشین یه وقت!!!

---

چششششششم!!!
میگم هاشما چرااینقدرازمن میترسین؟؟؟توی تک تک کلماتتون این ترس نهفته ست!!!:311:
نترسیدعصبانی نمیشم:58:
کی موافقه عمورضاازمن میترسه؟؟؟

مسافرزمان نمیدونم باید خوشحال باشم یا ناراحت که کسی حالش شبیه حال منه خودش رو لبه غبار غلیظ خاکستر میبینه ، نمیدونم چون نمیدونم ذات این بن بست ها و سختی ها خیره یا شر ...
هرچند وقتی خدا رو وکیل خودت قرار می دی حتما باید خیر باشه

من خودم رو کنار اون خونه نمی بینم لبه یه پرتگاه هولناک میبینم که هم احتمال سقوطش هست هم احتمال پرواز...
حالا احتمال پروازش از طرف اهمال های من بعیده و احتمال سقوطش از طرف مهربانی خدامردود...
با این حال رحمت خدا با اهمال های من غیر قابل قیاسه..
اینجاست که باعث میشه کم نیارم و هوای پرواز به سرم بزنه....

دردناکه یه مشکلی برات پیش بیاد که همه اعتقادات و اخلاقیات و خوبی هات رو نشونه بره خوبی هایی که با عشق بدستشون اوردی ...
بهر حال کار ما انجام وظیفه است در هرحال ...
چه بسا همین وقایع هول ناک عین خیر برامون باشه...

خیلی جالبه هممون از مفاهیمی حرف میزنیم بدون مصداق هاشون این مفاهیم،مشترکه وقتی کسی مینویسه حس میکنیم حال مارو نوشته.... اما مصداق ها شاید خیلی متفاوت باشه

اقا رضا خان منظورت رو متوجه نشدم ولی من کجا و صلاح کار کجا!!
باعث افتخارمه دشمنی به کمالات شما دارم که غرق اندیشه های نابش میشه :)

انشالا که همیشه دلتون شاد باشه و چهره تون خندون و باغ رو با خبرهای خوشتون پر کنین.:72:

فرشته گلم
خوبی ها عشق و اخلاقیاتت در درونت هست. هیچکس حتی خدا هم نمی تونه نشونه اشون کنه. تنها کسی که می تونه اونا رو پس بزنه خود خودتی. همیشه تا وقتی بخوای داریشون

دمی با غم به سر بردن جهان یکسر نمی ارزد:310:
مطمنم همیشه موفق میشی



دختر بی خیال هم خوشگل بودی هم هستی. افرین چه دقتی داری قد بالایی به هم زدی ها
حالا کدومشون تویی کدومشون احسانت؟! تشخیصش سخت بود!

این پست تیام رو داشتم میخوندم خیلی تعجب کردم گفتم خدایا چرا تیام داره با صبا حرف میزنه چرا اینهمه صداش میزنه بعد گفتم حتما قبلا صباجان چیزی بهش گفته و دارن باهم حرف میزنن خواستم منم پستی بزنم و صبا رو مورد خطاب قرار داده و دردهامو بگم مثل این ناتاناییل :311:
ولی برگشتم پستای قبلو دیدم خبری از صبا نبود بعد تازه فهمیدم منظورش از صبا ،" صبح ها "ست:311: خندم گرفت .
دختر درست بنویس خب علافمون کردی

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط تیام

من اعصابم خورده!!!! همه برنامه هام در عرض دو روز ریخته به هم!!!! صبا نمیتونم زودتر از ساعت 7:05 دقیقه بیدارشم!!!! بعدشم باید بدو بدو برم تا به سرویس برسم!!!! خدایااااااا:54:

یعنی هیچ راهی نیست که من کمتر از 8 ساعت بخوابم؟؟؟؟؟!!!!

اگه میشد شب ساعت 12 بخوابم و صبا ساعت 5 پاشم همه مشکلاتم حل میشد !!! دنیا میشد بهشت!!!! به همه چی میرسیدم. ولی نمیشه که نمیشه!!!!

کاش یکی صب ساعت 5 یه لیوان آب یخ میریخت روم ، سرب داغم میریخت مسئله ای نبود فقط از خواب پاشم!!!!

مامانم صبا پا میشه منو بیدار نمیکنه!!!! بابام میگه به من چه!!!

ولی چرا بقیه این جوری نیستن، چرا بقیه این همه سحرخیزن، چرا هیچ کس مثل من چشاش باد نمیکنه صبا!!!!د!!!

---

ممنون مینوش عزیزم که همیشه به فکرمی:72::72:

فرشته اردیبهشت .......موسی کلیم الله است.....تنها بشری که مستقیا با خدا حرف زد....اما موسی صرفا نماینده ای از طرف همه انسانها بود تا بدونیم انقدر درون هممون خوب و شبیه به هم و از جنس خداست که انگار یک نفریم....برای همین با مشکلات متفاوت همه از یک حس حرف میزنیم.همه اون عکس خونه و غبار میبینیم و میریم تو فکر....اصلا میدونی حتی اگه بی غم و بی مشکل ترین ادم دنیا هم باشیم بازم اون حس خونرو داریم چون دور افتادیم از خدا......یعنی هر چقدر از رگ گردن بهون نزدیک تر باشه بازم تشنشیم.......شاید شاید همه این اضطراب ها و بی تابی هامون کاذب و علت اصلی همش همون ذات کلیم الهیمونه....نمیدونم نمیدونم

اقا پارسا این دیگه چه امضاییه؟

نقل قول:

---

دارا باش سارا خودش میاد؟؟

منظور از دارا ( داشتن دارایی و اموال ویا پول )
منظور از دارا ( شخصیت دارا و سارا )
سارا دنبال کدومه ؟؟؟

---

دارا وقتی فقط پول داشته باشه هر قدر هم پول بده واسه سارا کمه.
پول خوبه اما کافی نیست


شعر بخون

:72:

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط meinoush

اقا پارسا این دیگه چه امضاییه؟



دارا وقتی فقط پول داشته باشه هر قدر هم پول بده واسه سارا کمه.
پول خوبه اما کافی نیست


شعر بخون

:72:

---

مینوش سلام ممنون
منظورت در جمله اولت کدوم دارا ست . دارا یعنی دارا بودن و پول دار بودن ویا نام دارا شخصیت و وقار مردانه او کدومش ؟

دارا باش سارا خودش میاد . دو جمله تلمیحی است

1 پولدار باش زن خوب خودش میاد . برای این سوال پول بیشتر از خوب بودن مهمه .

2 شخصیت دارا باش سارا خودش میاد . پول برای این سوال مهم نیست خوب بودن مهمه .

چقدر از معیار های دختران ما در ازدواج به خوب بودن طرف برمیگرده و چقدر به جنبه مادی طرف

سارا های امروز ایرانی در تهران و شهرستانها به دنبال دارا میگردن یا به دنبال دارایی .

دارا هیچی نداره مینوش فقط یه دست لباس محلی زیبا داره و دلی پاک و پر از عشق

ولی سارا نگرشش تغییر کرده چشماش دنبال مازراتیه چشمش دنبال خیلی چیزهای دیگه مونده

البته هنوز سارا های واقعی وجود دارن ولی رنگ لعاب چهره لباسشون مانع تشخیصشون شده

مثل بازی شیدا شدا شد . این یه سوال بود برا همینکه کمی دختران ما تو افکار ناخود آگاهشون تجدید نظر کنند و با نگرش بهتری به دارا بنگرن . وهر کسی نگرش خاص خودشو داره .

دارای بی پول هم به درد نخوره :)
دارا هم باید در یه حدی که بتونه زندگی کنه درست پول داشته باشه
هم اینکه عمیق باشه با درک باشه باهوش باشه
عشق هم بیاد کنارش دیگه دارا که هیچ میشه نایاب

دخترا رو دسته بندی نکن. مردا پرونده اشون سیاه تره اگه به دسته دسته کردن برسن
ادما هم مختلفن

اما هر دوش باید باشه. هم عشق و دل هم پول. بعضی ها بیشتر عشق می خوان بعضیا بیشتر پول. اما کسی که عشق نده و فقط پول بده زنش هر قدر هم پول بگیره بازم کمشه حس می کنه کمه و راضی نمیشه. اونی هم که پول نداره زنش نمی تونه عشق خالی رو غذا و اجاره خونه کنه خودش هم از پولی دیگه عاشقی یادش میره. پس هر دوش. حالا هر کدوم بیشتر برات مهمه رو همون تمرکز کن