نوشته اصلی توسط
Somebody20
خودمم خیلی دوست دارم بنویسم.چیزایی که ازارم میده رو مینویسم.اونوقت شما بگین کدومش غیر منطقیه مثلا.چون به نظر خودم همش ازاردهنده ست:
1.وابستگی زیاد به خونوادش(که فک نمیکنم طبیعی باشه!).
2.رفیق بازی
3.شغلش.دوست دارم مستقل شه .بره دنبال درسی که خونده.نه که اینجا شاگرد مغازه باشه فقط برا اینکه ور دل مامانش و باباش باشه
4.اینکه من به بهونه اینکه نامزدیم به هیچ چیز حق ندارم نظر بدم.و هیچی به من مربوط نیس.گوشیش.جایی رفتنش.درامدش...
5.اینکه تنها هرجا دلش میخواد بره.مثلا همین خونه خواهرش.میگه اینجوری املتم باشه میخوریم.ولی تو بیای اون به زحمت میوفته!(خب من مبگم من که هستم بیام غذا درس کنم.چرا بری اونجا؟!بعد هر هفته میریم بهش سر میزنیم.بعد اون میگه تو به رابطه من و خواهرم حسودی میکنه.باز شروع میکنه دیگه: خواهرمه.دوسش دارم.همین یکیه.شاید یه حرفی داریم نمیخوایم بفهمی....)
یا عروسی دعوتیم.اوووو.هزار فرسنگ راه.میگم نریم.میگه تو نیا من میرم!
6.جدیدا احساس میکنم بینشون یه غریبم.اینکه به شدت همه رو دوست داره و منو عضو اون خونواده نمیدونه.یا اینکه نمیخواد بفهمه رایطه ما در اولویته.یه جور احساس تنهایی شدید.
یعنی اینکه اول دایی هست بعد پسر مامانشه و برادر خواهرش و در نهایت هم گاهی همسر من!
7.بین خونواده خودش و من خیلی فرق میذاره.
میدونم جای اونارو نمیگیرن براش خونوادم ولی میخوام حداقل ظاهر حفظ شه.
8.خیلی چیزا هست که ازم مخفی میکنه.تو خیلی زمینه ها.
9.عصبانی که میشه حرفای بدی میزنه.با کوچکرین چیزی عصبانیش میکنه.نه که فحش بده.ولی حرفایی میزنه که ازش بدم میاد به مرور زمان.حرفایی که دل ادم میشکنه
10.هیچوقت منو به بقیه ترجیح نمیده
11.اهل تفریح و خوشگذرونی نیست.برعکس من که خیلی دوست دارم و به خاطر اون نمیرم.هرجا دوستام میرن با شوهراشون نمیاد.یعنی ما هیچ تفریحی نداریم کلا.
12.بد بینه
13.کینه ایه
14.لجبازه
15.ماشینشو به من نمیده.واقعا چجوری دلش میاد این همه منتظر سرویس وایستم؟؟!! تو افتاب.تو سرما....
16.با من حال نمیکنه کلا
17.تو هیچ کاری به من کمک نمی کنه
18.هیج اشتیاقی نداره و نداشت که بریم خونمون.اصن براش مهم نیست یعنی.فک میکنم در اینده منو میذاره تو خونه و میره واسه خودش خوشگذرونی
18.همه حرفامونو به خونوادش میگه
19.هیچوقت پشت منو نمیگیره
.20مسخرم میکنه.خیلی منو دست میندازه و اعتماد به نفسمو میاره پایین
21.در کل فک میکنم دوسم نداره(یعنی داره.ولی خیلی کم)
22.من واقعا میترسم باهاش برم زیر یه سقف.پر از استرس و نا امید م
23.فک میکنم عین دایی شه تاسفانه.که زندگیشو گذاشت رو خواهرش و بچه هاش