از عشق پرسیدم نام دیگر تو چیست؟ ....... زبان سرخش را در آورد و گفت.... ""سرسبزی که بر باد رفت"
نمایش نسخه قابل چاپ
از عشق پرسیدم نام دیگر تو چیست؟ ....... زبان سرخش را در آورد و گفت.... ""سرسبزی که بر باد رفت"
صبح بخیر.
شب بخیر.
چهار کلمه... در بیست و چهار ساعت.
نمی دانم!
شاید عشق همین باشد!!!
*ايمان داشته باش كه كوچكترين محبت از ضعيفترين حافظه ها پاك نميشود....
*امروز را براي بيان عشق به عزيزانت غنيمت بشمار...
شايد فردا احساسي باشد اما....
عزيزي نباشد...........:72:
********
نوشته هاي همه دوستان خيلي زيباست... ممنون....
شاد عزيزم دوست خوبم سلام .... خيلي خيلي زيبا مينويسي....
اگه جسارت نيست ميخواستم بدونم اين نوشته هاي خودته عزيزم؟؟؟
به برگهای خشک عشق می ورزم، آنگاه که برای نوازش گوش تو ای بانوی من، تن به شکستن می دهند...